زمینه و هدف: آموزش جز حقوق اساسی بیماران و وظایف اصلی و شناخته شده پرستاران و از معیارهای اعتبار بخشی سازمان ها ارائه دهنده خدمات بهداشتی است. علی رغم این، مطالعات نشان داده که آموزش بیمار در جوامع مختلف با کمیت و کیفیت مطلوبی ارائه نشده و استمرار این وضعیت موجب بروز پیامدهای منفی فردی، خانوادگی و اجتماعی گردیده است. با توجه به ماهیت تعاملی و فرهنگی پدیده آموزش بیمار لازم است این موضوع در بستر و زمینه های اجتماعی و فرهنگی خاص مورد بررسی قرار گیرد. هدف این مطالعه شناسایی موانع آموزش موثر به بیمار در بخش های سی سی یو و پست سی سی یو بوده است.
روش بررسی: این مطالعه با رویکرد کیفی (گراندد تئوری) انجام گرفته شده است. طی این تحقیق 33 مشارکت کننده؛ شامل 18 پرستار به عنوان مطلعین اصلی، 4 پزشک متخصص، 9 بیمار و 4 عضو از اعضای خانواده بیماران به عنوان مطلعین فرعی در دو بیمارستان آموزشی شهر تهران در سال 1385-1384 طی نمونه گیری مبتنی بر هدف و نمونه گیری نظری مورد مصاحبه با سئوالات باز قرار گرفته اند. مشارکت کنندگان دیدگاه های خود را پیرامون پدیده مورد بررسی به بحث گذاشتند، تا اشباع داده ها حاصل شد، مکالمات به صورت دیجیتالی ضبط و بلافاصله کلمه به کلمه دست نویس شده و با آنالیز مقایسه ای مستمر تجزیه تحلیل گردیدند.
یافته ها: از بیش از 800 کد اولیه 26 طبقه و 3 متغیر اصلی به عنوان موانع اصلی آموزش موثر به بیمار استخراج گردید که عبارتند از: مدیریت ناکارآمد، فرهنگ سازمانی نامناسب و موانع فرهنگی. هر یک از این طبقات دارای طبقات فرعی خاص با ویژگیها و کارکرد اختصاصی و موقعیتی بودند. فرهنگ سازمانی نقش محوری و اصلی را در فرآیند آموزش بیمار داشته است.
نتیجه گیری: اگر چه ممکن است عوامل مداخله گر عمده و اصلی مثل سه عامل استخراج شده این مطالعه مدیریت، فرهنگ سازمان و عوامل فرهنگی در جوامع مختلف نیز به عنوان موانع آموزش به بیمار شناسایی و معرفی شده باشند. ولی ماهیت و چگونگی عملکرد هر یک از این عوامل در جوامع مختلف کاملاٌ متفاوت اند (به طوری که در این مطالعه نشان داده شده است) و شناخت و تعریف دقیق موقعیتی آن ها برای برنامه ریزی و بهبود آموزش بیماران ضروری است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |