مقدمه
در سالهای اخیر رویکرد روانشناسی مثبتگرا، با شعار توجه به استعدادها و توانمندی انسان مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. تابآوری بنیادیترین سازه این رویکرد، جایگاه ویژهای در حوزه روانشناسی تحولی به خود اختصاص داده است. تابآوری قابلیت فرد در برقراری تعادل زیستی، روانی و معنوی در مقابل خطر میباشد؛ یعنی نوعی ترمیم خود که با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی همراه است [1]. یکی از گروههای شغلی که نیازمند افزایش تابآوریاند کادر درمانی هستند و پرستاران بهعنوان عمدهترین نیرو و مهمترین سنگربانان نظام سلامت، نقش اساسی در تدوام مراقبتها و ارائه خدمات مختلف به افراد را عهده دارند. حرفه پرستاری بهدلیل نوبت کاری، مشاهده رنج و مرگ بیماران و تجربیات رنجآور و مسئولیت سنگین ناشی از مراقبت بیمار، به فرسودگی شغلی آنها منتهی میشود که این موارد در پرستاران زن متأهل بهدلیل داشتن نقشهای دیگری چون همسرداری و مادر بودن این فشار و فرسودگی بیشتر جلوهگر است. باتوجهبه ماهیت تنشزای حرفه پرستاری، افزایش تابآوری در این قشر، بیش از گذشته نمایان میگردد [2].
یکی از مفاهیمی که در تابآوری فرد نقش دارد انعطافپذیری شناختی است که توانایی تغییر آمایههای شناختی بهمنظور سازگاری با محرکهای در حال تغییر محیط است. نتایج تحقیقات نشان داد آمـوزش انعطافپذیری شناختی، بهطور معناداری باعث افزایش تابآوری میگردد. افرادی که توانایی تفکر انعطافپذیر دارند، از توجیهـات جـایگزین اسـتفاده مـیکننـد. افراد منعطف تـابآوری بیشتری نسـبت بـه افـراد غیرمنعطف دارند و رویدادهای منفی را بهصورت انعطافپذیرتر و واقعبینانهتر درنظر میگیرند [3].
عامل دیگری که بر تابآوری تأثیرگذار است، تمایزیافتگی خود است. این مفهوم اساسیترین مفهوم نظریه بوئن است.[4]. همسرانی که سطوح پایینی از تمایزیافتگی داشتند سطح تابآوری کمتر و در روابط زناشوییشان مشکلات بیشتری داشتند. افراد خود متمایزیافته در زمان بروز مشکلات بهخوبی میتوانند عواطف منفی خود را کنترل کنند و راهبردهای مسئلهمدار در این افراد بهخوبی مورد استفاده قرار گرفته و دارای انعطاف بیشتری در روابطشان هستند و تابآورتر از کسانی که سطح تمایزیافتگی کمتری داشتند گزارش شدند [5].
یکی از عواملی که بر تابآوری زوجها مؤثر است، صمیمیت زناشویی است که یکی از قویترین و پایدارترین عوامل پیشبینیکننده کیفیت و ثبات رابطه زناشویی است و بر افزایش تابآوری زوجین تأثیرگذار است. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که در روابط زوجین هرچـه فـرد ازنظر هیجانی بهتر بتواند احساسات خود را کنترل کند، درنتیجه در روابط با همسرش صـمیمیت بالایی را تجربه میکند. در نتیجه با گذشت زمان صمیمیت بین آن ها کم و رضایت زناشویی پایین میآید [6].
یکی از عواملی که بر برتابآوری تأثیرگذار میباشد سازگاری زناشویی است. براساس بررسیهای بهعملآمده توسط هاستون و ملز در سال 2004، سازگاری زناشویی حالتی است که در آن یک احساس کلی از رضایت و شادکامی در زن و شوهر نسبت به ازدواجشان و نسبت به یکدیگر وجود دارد. سازگاری در زندگی زناشویی یک فرآیند مستمر و در حال تغییر است [7]. سازگاری زناشویی به معنای نداشتن مشکل در زندگی نیست، بلکه به معنای ظرفیت سازگار شدن با مشکلات و توانایی حل آنهاست [8].
باتوجهبه بررسی پیشینه و ادبیات پژوهش، در حوزهی تابآوری با خلأهایی روبهرو است. خلأیی که با مطالعه پیشینه پژوهشی احساس گردید و نقش مهم و مؤثری که صمیمیت و سازگاری زناشویی در افراد متأهل دارد، پژوهشگران را بر آن داشت که به بررسی متغیرهای فوق بهصورت همزمان بر تابآوری با میانجیگری متغیرهای صمیمیت و سازگاری زناشویی بپردازند. هدف از این پژوهش تدوین مدلی برای تابآوری با استفاده از متغیرهای انعطافپذیری شناختی و تمایزیافتگی خود با میانجیگری متغیرهای صمیمیت و سازگاری زناشویی است و برای آن مدلی پیشنهاد شد. هدف پژوهش تأثیر انعطافپذیری شناختی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی صمیمیت و سازگاری زناشویی بر تابآوری پرستاران زن متأهل میباشد.
مواد و روشها
پژوهش حاضر ازلحاظ هدف بنیادی است و ازنظر نحوه جمعآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه پرستاران زن متأهل مراکز درمانی و بیمارستانی دولتی استان البرز بودند که در سال 1401 مشغول به فعالیت بودند.
برای تعیین حداقل حجم نمونه موردنیاز برای مدلهای معادلات ساختاری براساس تعداد متغیرهای مشاهدهپذیر (سؤالات پرسشنامه) عمل گردید. بدین نحو که به محاسبه حداقل نمونه پرستار موردنیاز براساس تعداد سؤالات هر متغیر پرداخته میشود و براساس نرمافزار جیپاور هر پرسشنامه بهصورت جداگانه با سطح خطای 5 درصد تعداد نمونه احصا شد. سپس از مجموع نمونهها به نمونه کل منتج گردید که حداقل به 340 نمونه نیاز بود. بنابراین از بین 2938 پرستار زن متأهل در بخشهای مختلف بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی شهر کرج 400 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. بدین نحو که هر بخش و واحد درمانی بهعنوان یک خوشه تعریف گردید. سپس بهصورت تصادفی چند پرستار از هر خوشه انتخاب شد و این کار مجدداً آن قدر ادامه پیدا کرد که در مجموع 400 پرستار زن متأهل از بین خوشههای مختلف ( بخشها و واحدهای درمانی) بهعنوان نمونه نهایی انتخاب شدند.
معیارهای ورود شرکتکنندگان عبارت بودند از: توانایی صحبت به زبان فارسی، با هم زندگی کردن زوجها در زمان مراجعه، پرستار شاغل در بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی.
معیارهای خروج عبارت بودند از: ابتلا به اختلالات شخصیت (که براساس پرونده پزشکی آنان در قسمت مشاوره و عدم داشتن اختلال روانی)، طلاق و شرکت همزمان در پژوهشهای دیگر. پس از دریافت معرفینامه و کد اخلاق، بیان اهداف و نحوه انجام پژوهش از پرستارانی که آمادگی شرکت در مطالعه را داشتند، دعوت به همکاری شد و فرم رضایتنامه آگاهانه کتبی از آنها دریافت شد. همه شرکتکنندگان پرسشنامههای تابآوری، انعطافپذیری شناختی، فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود و پرسشنامههای صمیمیت و سازگاری زناشویی را بهصورت حضوری تکمیل کردند که قبل از تکمیل پرسشنامهها، توضیحات کاملی بهصورت شفاهی و کتبی به شرکتکنندگان درخصوص و از اهمیت پژوهش و رازداری و محرمانه بودن اطلاعات هویتی افراد داده شد.
مقیاس تابآوری کانور و دیویدسون
این پرسشنامه در سال 2003 تهیه و 25 گویه دارد که براساس یک طیف لیکرت 5 درجهای بین صفر (کاملاً نادرست)، بهندرت 1، گاهی درست 2، اغلب درست 3 و همیشه درست 4 قرار گرفته و دارای 5 خردهآزمون، تصور شایستگی فردی با سؤالات10، 11، 12، 16، 17، 23، 24 و 25، اعتماد به غرایز فردی با سؤالات 6، 7، 14، 15، 18، 19 و 20، تحمل عاطفه منفی با سؤالات 1، 2، 4، 5 و 8، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن با سؤالات 13، 21 و 22 و مؤلفه کنترل و تأثیرات معنوی با سؤالات 3 و 9 است. دامنه نمرات بین (0) تا (100) است که هرچه فرد نمره بالاتری کسب نماید، دارای تابآوری بیشتری است. نمره بین (0) تا (16) میزان تابآوری در حد پایین، نمره بین (16) تا (58) میزان تابآوری در حد متوسط،و نمره بالاتر از (58) میزان تابآوری در حد بالا را نشان میدهد. کانور و دیویدسون ضریب آلفای کرونباخ مقیاس تابآوری را 0/89 گزارش کردهاند [7]. این مقیاس در ایران توسط جوکار (1388) هنجاریابی شده و ضریب پایایی آن را 0/87 گزارش کرده است [8]. براساس پژوهش حاضر پایایی آلفای کرونباخ بین سؤالات و بین مؤلفههای پرسشنامه فوق بهترتیب 0/99 و 0/94 به دست آمد.
پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال
این پرسشنامه در سال 2010 ساخته شد که یک ابزار خودگزارشی کوتاه 25 سؤالی برای سنجش نوعی از انعطافپذیری شناختی که در موقعیت فرد برای چالش و جایگزینی افکار ناکارآمد با افکار کارآمدتر لازم است، به کار میرود. این پرسشنامه دارای سه مؤلفه (جایگزینها با سؤالات ۳، ۵، ۶، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۸، ۱۹و ۲۰، کنترل با سؤالات ۱، ۲، ۴، ۷، ،۹، ۱۱، ۱۵و۱۷ و مؤلفه جایگزینهایی برای رفتار انسانی با سؤالات ۸ و ۱۰ میباشد شیوه نمره گذاری آن براساس مقیاس ۷ درجهای لیکرتی ازکاملاً مخالفم 1، تاحدی مخالفم 2، مخالفم 3، نه موافق ونه مخالفم 4، تاحدی موافقم 5، موافقم 6 و کاملاً موافقم 7 میباشد که سؤالات ۲، ۴، 9،7، ۱۱ و ۱۷ بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس ۹۰/۰ و برای خردهمقیاسها بهترتیب 0/87، 0/89، 0/55 گزارش نمودهاند. این پرسشنامه را در ایران کهندانی و ابوالمعالی الحسینی در سال 1396 هنجاریابی کردهاند و ضریب بازآزمایی و آلفای کرانباخ این پرسشنامه را بهترتیب 0/71 و 0/90 گزارش کردهاند [9]. اساس پژوهش حاضر پایایی بین سؤالات و بین مؤلفههای پرسشنامه فوق بهترتیب براساس آلفای کرونباخ 0/97 و 0/87 به دست آمد.
پرسشنامه فرم کوتاه تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت
این پرسشنامه در سال 1998 اسکورن و اسمیت ساختهاند و در سال 2003 با 46 سؤال مورد تجدیدنظر قرار گرفت. سپس اسکورن و اسمیت در سال 2011 آن را در فرم کوتاه به 20 گویه تقلیل داد. این پرسشنامه با یک مقیاس لیکرت در یک طیف 5 گزینهای به کاملاً نادرست نمره 1، بهندرت نمره 2، گاهی درست نمره 3، اغلب درست نمره 4 و کاملاً درست نمره 5 درجهبندی شده است و دارای 4خردهمقیاس (واکنشپذیری هیجانی با سؤالات 6، 9، 11، 14، 16 و 18، جایگاه من با سؤالات 1، 3، 10، 12، 19 و 20، برش هیجانی با سؤالات 4، 7 و 15 و مؤلفه همآمیختگی با دیگران با سؤالات 2، 5، 8، 13 و 17 است. سؤالات 2، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 11، 13، 14، 15، 16، 17، 18 و 19 بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. آلفای کرونباخ محاسبهشده برای مقیاس کلی تمایزیافتگی 0/88 و برای خردهمقیاسها بهترتیب 0/83، 0/80، 0/83، 0/82 محاسبه گردید. نمره بالاتر نشاندهنده تمایزیافتگی بالای فرد میباشد و نمره پایین به معنای تمایزنایافتگی فرد به حساب میآید. پایایی این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 0/88 به دست آمد [10]. در ایران نیز فخاری در سال 1393 ضریب پایایی کل مقیاس را 0/78 محاسبه کرد. براساس پژوهش حاضر پایایی بین سؤالات و بین مؤلفههای پرسشنامه فوق بهترتیب براساس آلفای کرونباخ 0/99 و 0/97 به دست آمده است.
پرسشنامه صمیمت زناشویی باگاروزی
این پرسشنامه در سال 2001 ساخته شده است. هدف از ساخت این پرسشنامه ارزیابی میزان صمیمیت زوجین است.این پرسشنامه دارای 41 سؤال و 8 خردهمقیاس (عاطفی، روانشناختی، عقلانی، جنسی، صمیمیت بدنی، معنوی، زیباشناختی و اجتماعی – تفریحی را مورد بررسی قرار میدهند. هریک از این ابعاد بهجز بعد معنوی که 6 سؤال دارد، 5 سؤال جهت ارزیابی در نظر گرفته شده است و در یک طیف 10 گزینهای از 1 (ابداً این نیاز در من وجود ندارد) تا 10 (این نیاز در من شدیداً قوی است) درجهبندی شده است. در ایران این پرسشنامه را ریاحی و همکارن هنجاریابی کردند و اعتبار کل پرسشنامه را 0/94 و روایی همزمان 0/58 را به دست آوردند [11]. همچنین برای تأیید روایی محتوایی پرسشنامه آن را در اختیار 15 استاد مشاور و 15 زن و شوهر قرار دادند و روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. اعتبار پرسشنامه نیز با روش آزمون-باز آزمون مورد ارزیابی قرار گرفته شد که برای صمیمیت عاطفی، روانشناختی، عقلانی، جنسی، بدنی، معنوی ، زیباشناختی،اجتماعی – تفریحی بهترتیب 0/89، 0/82، 0/81، 0/91، 0/8، 0/65، 0/76 و 0/51 به دست آمد [12]. براساس پژوهش حاضر پایایی بین سؤالات و بین مؤلفههای پرسشنامه فوق بهترتیب براساس آلفای کرونباخ 0/99 و 0/99 به دست آمده است.
پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک -والاس
این پرسشنامه در سال 1993 به منظورسنجش سازگاری بین زن وشوهرها ساخته شدکه شامل 15 سؤال است. نمرهگذاری این مقیاس از صفر تا 151 است. کسب نمره 101 و بیشتر نشاندهنده سازگاری بیشتر و رابطه بهتر و نمرههای پایینتر از آن نشاندهنده سازگاری کمتر است. ضریب آلفای کرونباخ برای این مقیاس 0/96 به دست آمد [13]. در ایران نیز نوری و همکاران آن را هنجاریابی کردند و پایایی آن را 0/87 به دست آوردند [14]. براساس پژوهش حاضر پایایی بین سؤالات و بین مؤلفههای پرسشنامه فوق بهترتیب براساس آلفای کرونباخ 0/97 و 0/94 به دست آمد.
روش تجزیهوتحلیل اطلاعات
در این پژوهش از جدول توزیع فراوانی (بهمنظور بررسی ویژگیهای آزمودنیها، شاخصهای آمار توصیفی (نظیر: فراوانی، میانگین، انحرافمعیار، کمینه، بیشینه، کجی و کشیدگی) و مدلسازی معادلات ساختاری (مدل اندازهگیری و مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرمافزارهایSPSS نسخه 26 و Amos نسخه 24 استفاده شده است.
یافتهها
آلفای کرانباخ انعطافپذیری شناختی 0/843 صمیمیت زناشویی 0/819، تمایزیافتگی 0/796، سازگاری زناشویی 0/859 و تابآوری 0/787 گزارش شده است.
نتایج جدول شماره 1 نشاندهنده آن است که ازنظر سن (سن 20-25 سال 152 نفر 38 درصد بیشترین و سن بیش از 56 سال 8 نفر 2 درصد کمترین)؛ ازنظر میزان تحصیلات (لیسانس 265 نفر 25/66 درصد، براساس تعداد فرزند، بدون فرزند با 144 نفر 36 درصد؛ از نظر سابقه اشتغال (تا 5 سال سابقه، 198 نفر 49/5 درصد براساس مدت ازدواج، تا 5 سال ازدواج 166 نفر 41/5 درصد همچنین ازنظر تفکیک وضعیت زندگی مشترک (در حال زندگی مشترک با 382 نفر 95/5) بیشترین تعداد شرکتکنندگان بودند
باتوجهبه جدول شماره 2، بیشترین میانگین و انحرافمعیار در تابآوری برابر با 26/6±98/74 بود که کمترین نمره 7 و بیشترین آن 46 به دست آمد. همچنین کمترین میانگین و انحرافمعیار در انعطافپذیری شناختی برابر با 6/56± 21/21 بود که کمترین نمره 5 و بیشترین آن47 به دست آمد.
جدول شماره 3 ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش را نشان میدهد. بین انعطافپذیری شناختی (0/729=r)، تمایزیافتگی خود (0/732=r)، صمیمیت زناشویی (0/712=r) و سازگاری زناشویی (0/729=r)با تابآوری رابطه مثبت و معناداری در سطح 0/01 وجود دارد. همانطور که در جدول شماره 3 نشان داده شد، همبستگی بین متغیرها معنادار است، ازاینرو امکان بررسی مدل پژوهش فراهم گردید که نتایج ضرایب مستقیم، غیرمستقیم و برازش مدل در ادامه آمده است.
برای بررسی برازندگی مدل از شاخصهای آمادهشده در جدول شماره 4 استفاده شده است.
جهت آزمودن مدل در پژوهش حاضر، روش الگویابی معادلات ساختاری اعمال گردید. برای بررسی برازندگی مدل از شاخصهای فوق در جدول شماره 5 استفاده شدکه شاخصهای برازش مقایسهای ؛ نیکویی برازش انطباقی ؛ برازندگی افزایشی ؛ نیکویی برازش ، هنجارشده ، تناسب نسبی و هنجارنشده ؛ شاخص برازش مقتصد ، شاخص برازش هنجارشده مقتصد بهترتیب 0/938، 0/908، 0/915، 0/947، 0/923، 0/922، 0/909، 0/969، 0/951 به دست آمدهاند که بیشتر از 0/90 میباشند و نشاندهنده برازش مناسب و مطلوب مدل دلالت دارند. مقدار شاخص تقریب برازندگی ، 0/031 و شاخص خطای ریشه مجذور میانگین تقریب برابر با 0/049 که براساس مدل کلاین نشاندهنده برازش مدل است.
همانطور که در جدول شماره 5 مشاهده میشود بارهای عاملی استاندارد در زیر ستون برآورد نمایش داده میشوند که برای مسیر انعطافپذیری شناختی به صمیمیت و سازگاری زناشویی بهترتیب 2/023 و 0/524، برای مسیر انعطافپذیری شناختی به تابآوری 0/986، برای مسیر تمایزیافتگی خود به صمیمیت و سازگاری زناشویی بهترتیب 0/842 و 0/705-، برای مسیر تمایزیافتگی خود به تابآوری 0/842 و برای مسیر صمیمیت و سازگاری زناشویی به تابآوری 0/909 و 0/578 به دست آمد که همگی بالای 0/5 میباشد. خطای استاندارد مسیرهای فوق برای صمیمیت زناشویی نیز بهترتیب 0/132، 0/025، 0/291، 0/253، 0/224، 0/035 و 0/208 حاصل شد و برای سازگاری زناشویی نیز بهترتیب 0/091، 0/025، 0/202، 0/253، 0/155، 0/035 و 0/049به دست آمد. همچنین نسبت بحرانی که از تقسیم برآورد بر خطای استاندارد حاصل میگردد. برای صمیمیت زناشویی بهترتیب 15/327، 3/944، 10/487، 3/458، 5/366، 2/405 و 4/370 حاصل شد و برای سازگاری زناشویی بهترتیب 5/734، 3/944، 9/810، 3/458، 4/539-، 2/450 و 11/795 به دست آمد و برای همه مسیرهای فوق معنادار به دست آمد.
جهت ارزیابی روابط واسطهای یا میانجی در مدل دوم نیز از آزمون بوت استرپ و برای بررسی وضعیت میانجیگری از نمودار تصمیمگیری تحلیل میانجیگری با استفاده از روش بوت استرپینگ استفاده شد که همانطورکه در جدول شماره 6 مشاهده میگردد رابطه انعطافپذیری شناختی با تابآوری با رابطه انعطافپذیری شناختی با تابآوری با میانجیگری صمیمیت زناشویی که اثر مستقیم و غیرمستقیم و کل آن بهترتیب 0/980-، 1/228 و 0/248 به دست آمد. رابطه تمایزیافتگی خود با تابآوری با میانجیگری صمیمیت زناشویی که اثر مستقیم و غیرمستقیم و کل آن بهترتیب 0/892، 0/216- و 0/676 به دست آمد. همچنین رابطه انعطافپذیری شناختی با تابآوری با میانجیگری سازگاری زناشویی که اثر مستقیم و غیرمستقیم و کل آن بهترتیب 0/671، 1/228 و 1/899 به دست آمد. رابطه تنظیم شناختی هیجان با تابآوری با میانجیگری سازگاری زناشویی که اثر مستقیم و غیرمستقیم و کل آن بهترتیب 0/305، 0/202 و 0/507 حاصل شد. رابطه تمایزیافتگی خود با تابآوری با میانجیگری سازگاری زناشویی که اثر مستقیم و غیرمستقیم و کل آن بهترتیب 0/479-، 0/899 و 0/420 به دست آمد.
همانطورکه در جدول شماره 6 مشاهده میشود، ضرایب مسیرهای مستقیم انعطافپذیری شناختی، تمایزیافتگی خود، صمیمیت زناشویی و سازگاری زناشویی بر تابآوری معنادار بودند. در ادامه جهت بررسی رابطه غیرمستقیم مدل پیشنهادی از روش بوت استروپ استفاده شده است. نتایج جدول شماره 6 بوت استروپ برای بررسی مسیرهای واسطهای غیرمستقیم در جدول شماره 4 ارائه شده است.
یک فرض زیربنایی الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر وجود مسیر شاخصهای برازندگی مدل پیشنهادی و نهایی پژوهش غیرمستقیم است. زمانی که تعداد نمونه چندان زیاد نباشد، بوت استرپ قدرتمندترین و منطقیترین روش برای دستیابی به اثرات غیرمستقیم را فراهم میآورد. سطح اطمینان 95 درصد و تعداد نمونهگیری مجدد بوت استروپ، 5000 است. برای تعیین معنیداری انعطافپذیری شناختی، تنطیم شناختی هیجان، تمایزیافتگی خود بر تابآوری از طریق نقش میانجی سازگاری زناشویی از روش بوت استروپ در برنامه ماکرو آزمون پریچر و هیز استفاده شد. همانطور که در جداول شماره 4 و 5 نشان داده شد مدل از برازش مطلوبی برخوردار است و باتوجهبه برازش مدل، این گونه استنباط میگردد که انعطافپذیری شناختی، تمایزیافتگی خود و سازگاری زناشویی بر تابآوری اثرگذارند و نتایج بوت استروپ بر نقش واسطهای سازگاری زناشویی بین متغیرهای پیشبین و ملاک نیز مورد تأیید قرار گرفت و به برازش مدل منجر گردید.
بحث
هدف از این پژوهش بررسی مدلیابی تابآوری براساس تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی صمیمیت و سازگاری زناشویی بود. نتایج این تحقیق نشان داد ضریب مسیر مستقیم تنظیم شناختی هیجان بر تابآوری معنادار بود. نتایج تحقیقات فوستر و همکاران نشان داد در بررسیهای انجامشده درمورد تابآوری گروهی از دانشجویان متأهل، منعطف بودن رابطه معناداری با تابآوری دارد [15].
در مطالعه ایسیک و همکاران که در کشور ترکیه انجام شد، نشان داد بین صمیمیت زوجین و تعادل در برقرای هیجانات رفتاری و کنشیشان در چالشهای زندگی همسران تناسبی برقرار است و آنانی که صمیمیت کمتری دارند با چالشها و مشکلات بیشتری دست به گریبان هستند [16]. در مطالعهایی که لامپیس و همکاران انجام دادند زوجین موفق دارای مؤلفههایی مثل داشتن صبر، تابآوری، برونگرایی، صمیمیت بالا دیده میشود و هرچه توان مدیریت چالشهای زندگی را بیشتر داشته باشند، میزان تحملشان هم بیشتر گزارش داده شده و همچنین توان کنترلگری بیشتری بر احساسات کاذبشان را دارند [17].
در مطالعه دیگ مستن و همکاران نشان داده شد داشتن روابط صمیمی همراه احترام در زوجین باعث افزایش تابآوری شان در برخورد با مشکلات زندگی در شرایط سخت کاریشان گردید و به حفظ وفاداری آنان در شرایط سخت زندگی آنان منجر شد [18].
در تحقیقات نوری و همکاران نشان داده شد بین تمایزیافتگی با تابآوری رابطه معناداری وجود دارد؛ یعنی هرچه میزان تمایزیافتگی در افراد بیشتر باشد تابآوری فرد نیز افزایش مییابد. افراد تمایزیافته تعریف مشخصی از خود و عقایدشان دارند، آنها میتوانند جهت خویش را در زندگی انتخاب و در موقعیتهای عاطفی که در بسیاری از افراد به بروز رفتارهای غیرارادی و گرفتن تصمیمات نافرجام منجر میشود، کنترل خود را از دست ندهند و با در نظرگرفتن عقل و منطق، تصمیمگیری کنند. درمقابل، افراد تمایزنایافته که هویت تعریفشدهای از خود ندارند و در نقشها و مسائل بین شخصی موجود همراه با موج عاطفی خانواده حرکت میکنند، اضطراب مزمن بالایی را تجربه میکنند و مستعد مشکلات روان شناختی و بروزهای نشانههای بیماری هستند. رابطه منفی و معنادار بین واکنشپذیری عاطفی و سازگاری زناشویی نشان داد هرچه واکنشپذیری عاطفی فرد بالا باشد، واکنشهای اجتنابی همسر نیز افزایش خواهد یافت و صمیمیت و سازگاری زناشویی همسران کاهش مییابد [30]. با بهبود عملکرد هیجانی زوجین بر سازگاری همسران نیز تأثیرات مثبتی ایجاد میگردد که افراد متأهل را در برخورد با شرایط سخت زندگی بتوانند سازگارانه عمل کنند و بهنوعی میزان کنار آمدن با مصایب را بیش از گذشته در زندگی زناشویی لحاظ کنند [19].
در مطالعه پلیج وگراندی نشان داد افرادی که دارای تمایزیافتگی هستند در زندگی زناشوییشان قدرت و تحمل صبر بیشتری داشتند و توانسته بودند نمرات بالاتری در آزمون تابآوری به دست بیاورند. همچنین این افراد در شرایط پر تنش زندگی توانسته بودند از احساسـات مثبـت بـهطـور اسـتراتژیک و هوشمندانه برای دستیابی به نتایج مقابلهای برتر استفاده کنند و توانسته بودند بین هیجاناتشان تعادلی ایجاد کنند. بهنوعی در افزایش تابآوریشان نیز موفقتر عمل کردهاند. افرادی که عادت بـه اسـتفاده از راهبردهـای سـازگارانهای بـا مضمون فکر کردن به وقایع مثبت (مثبتاندیشی) به جای وقایع منفی، تفکـر دربـاره پـیریـزی برنامههای مؤثر برای مداخله در حل مشکل، معنـای مثبـت بخشـیدن بـه واقعـه یـا تفسـیر واقعـه بـهصورت مثبت و همچنین کـم اهمیـت شـمردن واقعـه و کوچـک شـمردن آن در مقایسـه بـا وقـایع بزرگتر را دارند، نسبت به سایر افراد که از این راهبردها اسـتفاده کمتـری دارنـد، از تـابآوری بالاتری برخوردارند [20].
در تحقیق روبینس و همکاران، مؤلفههایی در رضایت و صمیمیت زوجین همچون قدرت سازگاری، مدیریت بحران در شرایط خاص، صبر و گذشت، مدیریت احساسات و عواطف و خویشتنداری هریک از زوجین و همچنین تنظیم هیجانی مثبت و تعاملات متعاقب آن، باعث افزایش سازگاری زوجین میشود. بنابراین میتوان این نتیجهگیری را مطرح کرد که سازگاری تحت تأثیر راهبردهای مثبت هیجانی میتواند ایجاد شود و البته بهواسطه تأثیر راهبردهای منفی تنظیم هیجان نیز از بین نمیرود. علت این مسئله ممکن است به فرایند پیچیده و چندبعدی صمیمت مربوط شود. همچنین هرچه زوجین میزان سازگاری بیشتری داشته باشند تابآورتر هستند و میزان تحملشان در برابر مشکلات بیش از زوجینی است که میزان سازگاری کمتری دارند [21]. ازآنجاکه نزدیک بودن زناشویی و سازگاری زوجین، باعث بهبود وضعیت روحی و روانی افراد میشود، بنابراین کیفیت زندگی آنان نیز افزایش مییابد. همچنین فقدان سازگاری یا طرد شدن، به آشفتگی و گسترش مشکلات ارتباطی و روانی منجر میشود [21].
پژوهش حاضر با هدف نقش میانجی صمیمت و سازگاری زناشویی در رابطه بینِ تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی خود بر تابآوری در پرستاران زن متأهل انجام شد. بنابراین باتوجهبه نتایج تحقیقاتی که در سطور قبل ذکر شد، هرچه بین زوجین سازگاری بیشتری برقرار باشد راحتتر میتوانند با سختی و مشکلات کنار بیایند و افراد متأهلی که روابط سازگارانه بین آنها برقرار است مصائب و مشکلات کمتری را تجربه کردهاند. قدرت تنظیم شناختی بیشتر هیجانات و استفاده بهینه از راهبردهای نه گانه تنظیم هیجان و قدرت تمایزیافتگی فرد از هیجانات، عواطف و کنشهای عاطفی افراطی، تحت تأثیر صمیمیت و سازگاری زناشویی در بهبود عملکر تابآورانه زوجین مؤثر بوده و توان مقابله زوجین در برخورد با شرایط مختلف شغلی و زندگی را بیشازپیش نمایان میکند.
نتیجهگیری
هرچه زوجین منعطفتر باشند و کنترل بیشتری بر هیجانات شان داشته باشند بهتر میتوانند از راهکارهای مثبت و منفی تنظیم هیجان بهرهمند شوند و به شکل مطلوبتری با چالشها و مشکلات زندگی برخورد نمایند و به نحو مؤثرتری از هیجانات افراطی و کاذب دوری کنند و تأملیتر عمل و رفتار کنند. همچنین زوجینی که در تقویت خودپنداره مثبتشان تلاش بیشتری داشته باشند بهتر میتوانند در برخورد با آسیبها و بحرانهای مختلف زندگی نقش ایفا کنند و به شکل بهینهتری جایگاه شان را در موقعیتهای مختلف هیجانی، عاطفی و رفتاری تثبیت کنند و در حل چالشهای زندگی به دور از وابستگیهای مختلف عمل نمایند و در تصمیمگیریها براساس منطق، استدلال، نگاه جامع به شرایط، عقلانیت و به دور از هیجانات و احساسات کاذب عمل کنند. همچنین زوجینی که صمیمیت و سازگاری بیشتری را تجربه کرده باشند و منعطفترند تابآوری بیشتری نشان دادند. بنابراین میتوان بیان کرد صمیمیت و سازگاری زناشویی میتواند حلقه وصلکننده افزایش تابآوری زوجین تمایزیافته و منعطف باشد.
ازجمله محدودیتهای این پژوهش باتوجهبه اینکه پژوهش انجامشده بر روی پرستاران زن متأهل مراکز درمانی و بیمارستانهای دولتی شهر کرج انجامشده در تعمیم نتایج به سایر واحدهای درمانی، شهرها، ارگانها و نهادهای دیگر احتیاط صورت گیرد.
همچنین به کادر درمان و آموزش پزشکی پیشنهاد میشود تابآوری با مؤلفههای شناختی، هیجانی و عاطفی به تمامی کارکنان و کادر درمان آموزش داده شود. همچنین پژوهشگران این حوزه میتوانند مبتنی بر مدل مطالعه حاضر بستههای آموزشی و پروتکلهای درمانی ، جهت مداخلات مؤثرتر و جامعتر طراحی و تدوین کنند. به سایر محققین توصیه میگردد با استفاده از رویکردهای کیفی و کمی مشخصاً با ابداع طرحهای همبستگی، آزمایشی و علی-مقایسهای و با بهکارگیری نظریه مختلف، به این حوزه به شکل جدی بپردازند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
قبل از تکمیل پرسشنامهها، توضیحات کاملی بهصورت شفاهی و کتبی به شرکتکنندگان درخصوص اهمیت پژوهش و رازداری و محرمانه بودن اطلاعات هویتی افراد داده شد و از اهمیت پژوهش صحبت شد و فرم رضایت آگاهانه قبل از تکمیل پرسشنامهها از نمونهها دریافت گردید. این پژوهش دارای کد (IR.ABZUMS.REC.1401.297) از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی البرز است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از رساله دکتری محسن کمالینیا رشته مشاوره، دانشکده علوم انسانی و روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه است و این پژوهش هیچ گونه حمایت مالی دریافت نشده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: کیانوش زهراکار و محسن کمالینیا؛ روششناسی و نمونهگیری: محسن کمالینیا و مهدی عربزاده؛ تحلیل دادهها، نگارش، ویرایش و بررسی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از همکاری کلیه پرستاران شرکتکننده در این پژوهش تشکر و قدردانی میکنند.