زمینه و هدف: نحوه ارتباط دانشجویان پرستاری با بیماران روانی می تواند نشان دهنده میزان توانایی تعامل آنان در آینده باشد. از آنجا که برقراری ارتباط با این بیماران مشکل تر از سایرین بوده و اغلب با ایجاد اضطراب همراه است، پژوهش حاضر بمنظور تعیین و مقایسه تاثیر مهارت ارتباط با بیماران روانی به روش Wilkinson و Shimizu و سنتی بر افکاراضطرابی دانشجویان پرستاری انجام گردید.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی پیش آزمون- پس آزمون است که نمونه آن را 51 نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد تشکیل می داد، که در سال تحصیلی 91-1390 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. دانشجویان بصورت تصادفی در دو گروه آزمودنی و کنترل قرار گرفته و افکار اضطرابی آنان طی دوره کارآموزی پرستاری بهداشت روان در طول یک نیمسال تحصیلی بررسی شد. در گروه آزمودنی مهارت ارتباط با بیماران روانی به روش Wilkinson و Shimizu و در گروه کنترل به روش سنتی آموزش داده شد. ابزار گرد آوری داده، پرسشنامه مشخصات فردی و ویرایش ایرانی پرسشنامه استاندارد افکار اضطرابی Wells ( AnTI ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با محاسبه میانگین و انحراف معیار نمرات دو گروه و مقایسه ها با آزمون تی زوجی توسط نرم افزار SPSS ویرایش 17 انجام شد.
یافته ها: در گروه آزمودنی میانگین نمرات افکار اضطرابی به طور معنادار کاهش یافت (05/0 > p ) . در گروه کنترل میانگین نمرات افکار اضطرابی به طور معنادار افزایش یافت (004/0 > p ). اختلاف میانگین نمرات افکار اضطرابی قبل و بعد از آموزش با روش Wilkinson و Shimizu و سنتی در دو گروه معنادار بود (005/0 > p ).
نتیجه گیری کلی: نتایج مطالعه نشان داد که مهارت ارتباط با بیماران روانی به روش Wilkinson و Shimizu بر افکار اضطرابی دانشجویان پرستاری موثر است. بنابراین پیشنهاد می شود، دست اندرکاران آموزش پرستاری، در برنامه ریزی درسی، به آموزش این روش و تمرین بالینی ارتباط با بیمار توجه بیشتری نمایند .
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |