زمینه و هدف: بیماران مبتلا به سکته مغزی با مشکلات متعدد جسمی، حسی ادراکی، ذهنی، روانی و اجتماعی درگیر هستند، که این امر منجر به کاهش کیفیت زندگی در این بیماران میشود. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی در بیماران سکته مغزی انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه همبستگی بود؛ جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به سکته مغزی در شهر مراغه بودند. نمونهگیری به روش آسان و با توجه به معیارهای ورودی انجام شد. مجموعاً 106 بیمار واجد شرایط انتخاب شدند و دادهها به وسیله ابزار کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی تهیه شده توسط پژوهشگر و با روش مصاحبه جمع آوری گردید. سپس دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب پیرسون، آنالیز رگرسیون چندگانه) توسط نرم افزار
SPSS (ver. 15) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد کیفیت زندگی در 8/70درصد و حمایت اجتماعی در 1/82درصد بیماران مطلوب میباشد و بین این دو متغیر رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد (3/0= r و 002/0 = P ) . در زیر شاخه های کیفیت زندگی بعد اجتماعی در 2/97 درصد و بعد جسمی در 2/63 درصد بیماران مطلوب بود در حالی که بعد روانی در نیمی از بیماران نامطلوب بود. در زیر شاخههای حمایت اجتماعی بیشترین حمایت مطلوب مربوط به بعد حمایت عاطفی بود (2/96 درصد)، تأثیر حمایت ابزاری و حمایت اطلاعاتی بر کیفیت زندگی از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجه گیری: نزدیک به یک سوم از بیماران مورد مطالعه از کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی مطلوبی برخودار نبودند و با توجه به رابطهی مثبت بین این دو، به خصوص تأثیر بارز حمایت در بعد عاطفی بر کیفیت زندگی توصیه می شود برنامهریزان مراقبتی و مسئولین ترتیبی اتخاذ نمایند تا علاوه بر تقویت حمایت ابزاری و اطلاعاتی حمایت عاطفی در این گروه تقویت و بدین طریق موجب بهبود کیفیت زندگی بیماران گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |