جدول شماره 4).
بحث
نتایج مطالعه حاضر نشاندهنده سطح متوسط تحریفات شناختی بین سالمندان مطالعهشده بود و تحریف شناختی بیشتر در بُعد انتظارات غیرواقعبینانه و کمترین تحریف شناختی در بُعد طرد روابط بین فردی گزارش شد. بهعبارتدیگر، تحریف شناختی بیشتر در بُعد انتظارات غیرواقعبینانه و تحریف شناختی کمتر در بُعد روابط بین فردی بوده است. باتوجهبه نتایج مطالعه حاضر میتوان گفت سالمندان مطالعهشده از روابطشان انتظارات بسیاری از اطرافیان خود دارند که واقعبینانه نیست، درحالیکه در روابط بین فردی کمتر احتمال طرد شدن دارند. با افزایش سن سطح توقعات سالمندان از اطرافیان (اعضای خانواده و آشنایان) افزایش پیدا میکند. همانطورکه در مطالعه حاضر گزارش شده است، توقعات غیرواقعبینانه در روابط آنان نیز مشاهده میشود. در رابطه با تحریف شناختی کمتر در بُعد طرد در روابط بین فردی میتوان گفت ازآنجاکه در مطالعه حاضر نمونههای پژوهش را سالمندان مراجعهکننده به پارکها و فرهنگسراها تشکیل داده بودند، به نظر میرسد سالمندان زمان زیادی را در این مکانها به صحبت و گفتوگو با سایر سالمندان میپردازند که در بازه سنی مشابه قرار داشتند؛ بنابراین کمتر احتمال طرد شدن در روابط بین آنان وجود دارد و تحریف شناختی کمتر در این بُعد قابلانتظار است.
نتایج در بُعد سوء ادراک در روابط بین فردی تحریفات شناختی نیز بین سالمندان مطالعهشده در سطح متوسط قرار داشت، یعنی با وجود سطح نسبتاً پایین طرد در روابط بین فردی، سوء ادراک در روابط بین فردی سالمندان مطالعهشده وجود داشت که باید با بررسی دقیقتر و با جزئیات بیشتر نسبت به علل وجود چنین مسئلهای بین سالمندان پرداخته شود، زیزا متوسط و بالا بودن سطح تحریف شناختی در هریک از ابعاد آن موجب سوگیری در پردازش و تفسیر اطلاعات میشوند. این سوگیری در سطح ظاهری بهصورت افکار منفی خودکار در جریان هوشیاری نمایان میشوند، افراد با تحریفهای شناختی بالا ممکن است باور داشته باشند که افرادی ناموفق، بیکفایت و ضعیف هستند [2].
مطابق با نتایج مطالعه حاضر در بُعد طرد در روابط بین فردی؛ گویه «هشیار بودن به اطرافیان، سودمند است»، بیشترین تحریف شناختی و گویه «معتقدم که وقتی در جمع دیگران هستم، مرا قبول ندارند»، کمترین تحریف شناختی گزارش شده بود. بهعبارتدیگر، بیشتر سالمندان مطالعهشده در پژوهش، موافق سودمندی هوشیاری به نسبت اطرافیان بودند و همچنین بیشتر سالمندان موافق سطح مورد قبول بودنشان در جمع دیگران بودند. در بُعد انتظارات غیرواقعبینانه در روابط بین فردی بیشترین میزان تحریف شناختی در گویه «من باید برای اینکه به دیگران لطمه نزنم، در مقابل آنها بردبار باشم» و کمترین در گویه «من باید آنطوری که دیگران میخواهند رفتار کنم تا آنها از من خوشحال (راضی) باشند»، بود. بهعبارتدیگر، بیشتر سالمندان مطالعهشده مخالف بردباری برای پیشگیری به صدمه به دیگران بودند، درحالیکه بیشتر آنان با راضی و خوشحال شدن اطرافیان در جهت انجام رفتار دلخواه کاملاً موافق بودند.
نتایج در رابطه با بُعد سوء ادراک در روابط بین فردی، بیشترین تحریف در گویه «احساس میکنم آنها به چه میاندیشند، حتی اگر بروز ندهند» و کمترین تحریف در گویه «دیگران باید بدانند که من چه فکری دارم، حتی اگر افکارم را بروز ندهم»، بود. این تفسیر که سالمندان درزمینه احساس دیگران نسبت به آنها یا نظری نداشتند یا مخالف آن بودند، درحالیکه بیشتر آنها نسبت به دانستن دیگران از تفکر آنان مخالف بودند یا نظری نداشتند. باتوجهبه نتایج گویههای این پرسشنامه در مواردی که ضعف بیشتری وجود دارد، لازم است آزمایشات مشاورهای و آموزشی مورد نیاز سالمندان توسط روانپرستاران و سایر پرسنل ارائهدهنده خدمات سلامت به آنان در نظر گرفته شده و اجرا شود.
نتایج مطالعه هنرمند و دمیرچی نشاندهنده سطح متوسط تحریفات شناختی بین سالمندان بود که با نتایج مطالعه حاضر مطابقت داشت [14]. باتوجهبه اهداف پژوهش که بررسی ارتباط افکار خودکشی و نقش تحریفات شناختی بین فردی، عاطفه مثبت و منفی، حمایت اجتماعی ادراکشده و معنا در زندگی سالمندان بدون همسر بود، ارزیابی ابعاد مختلف تحریفات شناختی در این مطالعه مورد بررسی قرار نگرفت. سطح متوسط تحریفات شناختی بین سالمندان مطالعه حاضر و مطالعه دمیرچی و هنرمند نشاندهنده این مطلب است که سالمندان شناخت مطلوب و مطابق با واقعیت را نسبت به دیگران نداشتهاند. تحلیل اشتباه سالمندان از آنچه پیرامونشان اتفاق میافتد، باعث ناسازگاری آنان میشود و میتواند همه زندگی سالمندان را تحتالشعاع قرار دهد؛ بنابراین برای داشتن یک زندگی مطلـوب در سالمندان باید از تحریف شناختی آنان جلوگیری کرد [14] که دستیابی به آن نیازمند توجه بیشتر به تحریفات شناختی سالمندان است و علاوهبر علتیابی آن باید تمهیدات لازم برای کاهش آن توسط گروههای رواندرمانی مورد توجه قرار گیرد [15].
نتایج مطالعه ذوالفقاری و صادقی، غیرهمسو با نتایج مطالعه حاضر، نشاندهنده سطح متوسط رو به بالای تحریف شناختی بین سالمندان مطالعهشده بود [2] که علت آن، سالمندان مطالعهشده در پژوهش ذوالفقاری و صادقی ساکن خانههای سالمندان بودند، درحالیکه سالمندان مطالعهشده در پژوهش حاضر، سالمندان مراجعهکننده به پارکها بودند. احساس تنهایی در سالمندان ساکن خانههای سالمندان به میزان بالایی وجود دارد که همراه با وضعیت پیچیدهای از احساسات، شناختها، پریشانیها و تجربه هیجانهای منفی و نیز بسیاری از اختلالات عاطفی است [16].
نتایج مطالعه لامپرت و همکاران، غیرهمسو با مطالعه حاضر، بیانگر سطح بسیار بالا تحریفات شناختی بین سالمندان بود [17]. سالمندان مطالعهشده در پژوهش مبتلا به افسردگی شدید بودند که افسردگی با احساس ناامیدی و اعتمادبهنفس پایین و درک ناکارآمدی در روابط مرتبط است، درحالیکه در مطالعه حاضر هیچیک از سالمندان مطالعهشده بیماری روانشناختی نداشتند؛ بنابراین میتوان گفت افسردگی یک عامل مخرب برای تحریفات شناختی در سالمندان است. نتایج مطالعه شیخالاسلامی و صمدیفرد، غیرهمسو با نتایج مطالعه حاضر، نشاندهنده سطح بالای تحریفات شناختی بین سالمندان مطالعهشده بود [18] که ازجمله دلایل تفاوت بین نتایج میتوان به تفاوت فرهنگی و وضعیت اجتماعیاقتصادی و سطح تحصیلات بین سالمندان اشاره کرد.
نتایج مطالعه کالکان، نشاندهنده سطح تحریف شناختی پایین بین جمعیت عمومی بود که با نتایج مطالعه حاضر همسو نیست. وضعیت بهتر تحریف شناختی در مطالعه فوق بهدلیل تفاوت سنی بین نمونههای مطالعهشده است، افراد جوانتر نسبت به افراد سالمند ذهنیت متفاوتی نسبت به سایرین و محیط پیرامونشان دارند که در وضعیت تحریف شناختی آنان مؤثر است. روش پردازش اطلاعات بین افراد جوان به آنها اجازه میدهد به سرعت به روابط دوستی و برقراری ارتباط با شخص مورد نظر خود دسترسی پیدا کنند. بهعبارتدیگر، افراد جوان نسبت به سالمندان بهدلیل تجارب کمتر در زندگی سطح دیدگاه منفی کمتری نسبت به سایر افراد دارند که پیامدهای مثبتنگری بالاتر آنها نسبت به اطرافیان و محیط سبب ایجاد صمیمیت در روابط میشود [19].
در مطالعه حاضر با افزایش سن سالمندان، سطح تحریفات شناختی بین فردی نیز افزایش یافته بود. در تحریفات شناختی، فرد ذهن دیگران را میخواند یا در تلاش است احساسات و عقاید آنها را حدس بزند و به حدس خود اعتقاد کامل دارد و این در حالی است که توانایی حدس قطعی را ندارد. ازآنجاکه خانواده و اطرافیان سالمندان با سنین بالاتر از بیماریهای ناتوانکننده و مزمن آنان به کهولت سن و مسائل مرتبط قرار دارند و اغلب زندگی و امور عادی خانواده و اطرافیان سالمندان متأثر از این وضعیت سالمندان میشود. سالمندان نیز از این شرایط ناراحت هستند و اغلب به واکنشها و رفتارهای اطرافیان درباره خودشان حساس هستند و درباره احساسات و عقاید اطرافیان در این زمینه شرایط سنی و وضعیت جسمانیشان حدسهایی میزنند و قضاوتهایی میکنند که اغلب این ذهنخوانیها با اشتباهات و انحرافات فراوانی همراه بوده و درنهایت با تحریفات شناختی در بیماران مشخص میشود. این شرایط موجب میشود تا سالمندان با سنین بیشتر، تحریفات شناختی بیشتری نسبت به سایر سالمندان کوچکتر از آنها تجربه کنند [3].
نتایج مطالعه انصاری و زمانی نشان داد میزان تحریفات شناختی در زنان سالمند بدون همسر و زنانی که متارکه کرده بودند، بیشتر از تحریفات شناختی در زنان دارای همسر بود [15] که با نتایج مطالعه حاضر مطابقت نداشت. در مطالعه یادشده، نمونهها شامل 3 گروه زنان دارای همسر یا بدون همسر یا مطلقه بودند؛ بنابراین رسیدن به چنین نتایجی قابل انتظار است، درحالیکه در مطالعه حاضر بالای 50 درصد سالمندان دارای همسر بودند. همچنین تفاوت جنسیتی بین 2 مطالعه نیز از دیگر دلایل نبود مشابهت نتایج بود. نتایج مطالعه شیمشک و همکاران، همسو با نتایج مطالعه حاضر نشاندهنده ارتباط بین سن بالاتر با تحریفات شناختی بیشتر بین نمونههای مطالعهشده بود [20].
در این مطالعه، بازه سنی افراد مطالعهشده کمتر از سالمندان پژوهش حاضر بود، اما نتایج نشاندهنده ارتباط بین سن و تحریفات شناختی است. در این مطالعه، علت سن بالاتر با تحریفات شناختی بیشتر را مرتبط با رضایت از زندگی گزارش کردند، بهطوریکه با افزایش سن به دلایلی نظیر تنهایی، بروز بیماریهای ناتوانکننده و انزوای بیشتر از جامعه سطح تحریفات شناختی در افراد افزایش مییابد. نتایج 2 مطالعه دیگر نیز ارتباط بین سن بالا، سطح رضایت زندگی پایین و تحریفات شناختی بیشتر را تأیید کردهاند [21, 22]. در فرایند سالمندی، افراد تمایل دارند خود را منزوی کنند، زیرا نمیتوانند با جامعه همگام شوند. انزوای اجتماعی نشانگر تنهایی است و بهعنوان یکی از مشکلات اصلی فرایند سالمندی تعریفشده است که یکی از پیامدهای آن تحریفات شناختی است [20].
باتوجهبه مطالعات انجامشده، این امکان وجود دارد که با برنامهریزیهای مدیریتی در توانمندسازی روانپرستاران در طراحی و اجرای برنامههای آموزشی و مشاورهای به سالمندان و باتوجهبه وضعیت سطح تحریفات شناختی در آنان و عوامل تأثیرگذار در آنها به یکی از وظایف و مسئولیتهای مراقبتی بین روانپرستاران تبدیل شود و روانپرستاران با ورود به این حوزه بتوانند سیستم مراقبت و ارائه خدمات سلامت در سالمندان جامعه تقویت کنند و نقشهای رواندرمانی خود را در حوزه سالمندان توسعه دهند.
براساس دانش محقق، این مطالعه برای اولین بار به بررسی ارتباط بین تحریفات شناختی بین فردی و نگرش معنوی در سالمندان کشور پرداخته است و نتایج آن میتواند به عنوان یک مطالعه مبتنی بر شواهد در پژوهشهای آینده درزمینه سلامت روان سالمندان استفاده شود. نتایج این مطالعه میتواند درزمینه ارتقای دانش و عملکرد روانپرستاران نسبت به کیفیت مراقبت ارائهشده توسط آنها به سالمندان بهکار گرفته شود.
پیشنهاد میشود در کنار ارائه آموزشهای نظری و عملی، بهویژه در زمان کارآموزیهای بالینی به دانشجویان روانپرستاری به موضوع تحریفات شناختی در سالمندان پرداخته شود.
از محدودیتهای پژوهش حاضر، میتوان به محدود شدن اجرای پژوهش به چند پارک اشاره کرد که براساس آن تعمیم یافتهها باید با احتیاط انجام شود و پیشنهاد میشود در حجم نمونه بالاتر در سایر شهرها نیز بررسی شود. همچنین دادههای حاصل در این مطالعه از طریق پرسشنامه خودگزارشی به دست آمد که احتمال سوگیری در پاسخدهی به سؤالات وجود دارد.
نتیجهگیری
باتوجهبه یافتههای مطالعه حاضر و وضعیت تحریف شناختی، نگرش معنوی سالمندان و ارتباط بین آنها توصیه میشود پرستاران شاغل در مراکز ارائهدهنده خدمات سلامت و مراکز درمانی باتوجهبه نقش حمایتی و مشاورهایشان در کاهش تحریفات شناختی و ارتقای نگرش معنوی در آنان اقدام کنند و تمهیدات و آزمایشات لازم را بهصورت کاربردی و باتوجهبه وجود ارتباط معنادار برخی متغیرهای فردیاجتماعی سالمندان با تحریفات شناختی و نگرش معنوی به کار گیرند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، پس از کسب اجازه از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی ایران با کد اخلاق
(IR.IUMS.REC1400.108) و دریافت رضایتنامه کتبی از نمونهها، به آنان گفته شد که اطلاعات مندرج در ابزارها بدون ذکر نام و به صورت محرمانه خواهد ماند و هیچگونه اجباری برای شرکت در پژوهش وجود ندارد.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد رشته روانپرستاری زهرا کاشانینیا از دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علومپزشکی ایران است و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: زهرا کاشانینیا؛ تحقیق و بررسی: نعیمه سید فطمی، شیما حقانی، گوهرالسادات شریفی و زهرا کاشانینیا؛ ویراستاری و نهایی سازی نوشته: گوهرالسادات شریفی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان تمام سالمندان شرکتکننده در این پژوهش تشکر و قدردانی میکنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |