مقدمه
بیماری همهگیر کووید-19 از 12 دسامبر 2019 در ووهان چین پدیدار شد و بهسرعت در سراسر کشور و سپس دنیا گسترش یافت [
1]. اگرچه بهخوبی ثابت شده است که کووید-19 در درجه اول علائم عفونت تنفسی را نشان میدهد، اما باتوجهبه دادهها باید آن را بهعنوان یک بیماری سیستمیک دانست که انواع ارگانها ازجمله سیستم قلبی عروقی، تنفسی، دستگاه گوارش، عصبی، خونساز و سیستم ایمنی را درگیر میکند [
2]. طی دو سال گذشته با جهشهای متعدد این ویروس مواجه بودهایم [3] و تا کنون ابتلا به بیماری روند مختلفی را طی کرده است و گاهی صعودی بوده و در برخی موارد هم روند نزولی به خود گرفته است [
4]. تا زمان نگارش این متن، 10 اردیبهشت 1403، مصادف با 29 آوریل 2024، براساس یافتههای آزمایشگاهی، ابتلای 695.781.740 نفر و جان باختن 6.919.573 نفر از بیماران در جهان، به تأیید سازمان بهداشت جهانی رسیده است. ایران از نظر تعداد کشتهشدگان ناشی از کووید-19 در رتبه 13 جهانی قرار دارد و بیش از 7.615.822 مورد مبتلا و 146.363 مورد فوت را به ثبت رسانده است [
5].
همهگیری بیماری کووید-19، تقریباً تمامی جنبههای مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی نظامی کشورهای جهان را در هالهای از ابهام قرار داد [
6]. ترس بیمار شدن و مرگ، انتشار اخبار غلط و شایعات، تداخل در فعالیتهای روزمره، مقررات منع یا محدودیت سفر و عبور و مرور، کاهش روابط اجتماعی، بروز مشکلات شغلی و مالی و دهها پیامد دیگر این شرایط و بیماری، سلامت روان افراد جامعه را تهدید میکند و موجب میشود تا افراد سالم نیز با اضطراب مرتبط با بیماری درگیر شوند. اضطراب درمورد کووید-19 شایع است و به نظر میرسد بیشتر بهدلیل غیرقابل پیشبینی بودن وضعیت و ایجاد ابهام شناختی در افراد درباره این ویروس است [
7]. موقعیتهای مبهم و غیرقطعی، توانایی پیشبینی و کنترل فرد را بهشدت محدود میسازند. درواقع، احساس امنیت (در مقابل ترس) ناشی از شناخت موقعیت، پیشبینی پیامدها و کنترل آنهاست [
8]. برای مثال، در مقابله با شیوع و ابتلا به بیماری کووید-19، دستورات پیشگیری صادر شده است، اما رعایت آنها تضمینی برای مصونیت 100 درصد از بیماری نیست، طوریکه حتی شاهد ابتلای کادر درمان با تجهیزات و رعایت اصول پیشگیری هستیم (ابهام در پیشبینی و کنترل)، یا ماهیت بیماری نشان میدهد که واکنش افراد در ابتلا به بیماری کاملاً متفاوت و با اشکال گستردهای از مرگ تا بیعلامتی را شامل میشود (ابهام پیامدها). این شرایط را باید به ابهام در طول دوره همهگیری و ابهام در شرایط خاص زندگی (شغل، روابط اجتماعی، رفت و آمد) اضافه کرد [
9].
یکی از عواملی که میتواند در بروز نشانههای اضطراب در طول همهگیری کووید-19 نقش داشته باشد، عدم تحمل ابهام است [
10، 11]. عدم تحمل ابهام، اضطراب و احساسات منفی مرتبط با خطر درکشده ابتلا و مرگ کووید-19 را تشدید میکند [
12]. فردی که عدم تحمل ابهام کووید-19 بالایی دارد، بیشتر بهدنبال قطعیت کووید-19 است و زمان قابلتوجهی صرف جستوجوی اطلاعات کووید-19 میکند. این امر احساسات منفی مانند ترس و اضطراب را تسکین نمیدهد و حتی ممکن است باعث افزایش اضطراب شود، زیرا اطلاعات کووید-19 بهندرت قطعی است و در طول همهگیری دائماً تغییر میکند [
13]. همانطور که در دوره اوج همهگیری آنفلوانزای H1N1 که در سال 2009 ظهور کرد، افرادی که نمرات عدم تحمل ابهام بالاتری داشتند، سطوح بالاتری از اضطراب را نشان دادند و همهگیری را تهدیدکننده درک کردند [
14].
عدم تحمل ابهام یک ویژگی شخصیتی است که از مجموعهای از عقاید منفی درباره موضوعی که دارای بیثباتی است، تشکیل شده است. افرادی که عدم تحمل ابهام دارند معتقدند نهتنها بلاتکلیفی پریشانکننده است، بلکه شک و تردید درمورد آینده نیز غیرقابلتحمل است. حتی وقایع غیرمنتظره منفی قلمداد میشوند و باید از آنها اجتناب کرد، بهطوری که شک و تردید موجب ناتوانی عملکرد افراد میشود [
15]. در حقیقت، افرادی که دارای قدرت تحمل ابهام بالایی هستند در حل مسائل، به این دلیل که در یک زمان راهحلهای زیادی را در ذهن دارند و از بهترین راهحلهای ممکن بهترین استفاده را میکنند، کمتر دچار تنش و نگرانی افکار منفی میشوند[
16]. در مقابل افراد مضطرب، موقعیتهای نامعین یا مبهم را فشارآور و آشفتهکننده درک کرده، بنابراین در پاسخ به چنین موقعیتهایی، نگرانی مزمنی را تجربه میکنند [
17، 18]. ازآنجاکه عدم تحمل ابهام و نگرانی ماهیت آسیبزا دارند، فرد را مستعد تنش هرچه بیشتر و چرخه معیوبی از تجربه هیجانهای منفی میسازند؛ بهطوری که فرد قادر به مقابله مؤثر و سازگارانه با رویداد تنشزا و محرک منفی نخواهد بود و بدینترتیب محرک منفی مانند شیوع ویروس کووید-19 سلامت روانشناختی و جسمانی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. پژوهش فریستون و همکاران نشان داد افراد با میزان بالای عدم تحمل ابهام، در مواجهه با یک وضعیت مبهم، صرفنظر از اینکه نتیجه منفی است یا نه، پریشانتر خواهند شد و مشکلات را بیشتر از آنچه واقعاً وجود دارد، تصور میکنند. از این نظر، عدم تحمل ابهام نهتنها درک یک تهدید مربوط به عدم قطعیت در آینده است بلکه یک تمایل ذاتی است که فرد عدم قطعیت را بهعنوان یک مسئله انزجارآمیز تجربه میکند و با تحمل محدود (از نظر عاطفی، شناختی و رفتاری) نسبت به آن واکنش نشان میدهد [
19،
20].
در شرایط فعلی، پریشانی عدم قطعیت، یک واکنش قابلدرک نسبت به یک تجربه غیرعادی است، اما اگر تهدید و عدم قطعیت ادامه یابد میتواند به یک مشکل تبدیل شود [
20]. از این نظر، ناتوانی در مدیریت موقعیتهای بلاتکلیف و تهدیدآمیز (مانند بیماری همهگیر کووید-19) که بالقوه به ناراحتی، استرس و هیجانهای منفی منجر میشود، میتواند تأثیر مخربی بر سلامت روان داشته باشد و به بروز علائم مختلف روانشناختی مانند فرسودگی منجر شود [
19،
21].
باتوجهبه اینکه پرستاران بهعنوان مهمترین نیروها در مبارزه با این اپیدمی شناخته میشوند و ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با بیماران مبتلا به کووید-19 دارند، بیشترین فشار را در بین کل کارکنان مراقبتهای بهداشتی محتمل میشوند. آنها بار عظیمی از درمان و پیشگیری را بر عهده دارند، انتظارات از آنان بالاست، دچار فقدان زمان کافی هستند و حمایت اجتماعی کمی دارند [
22، 23]. علاوه بر این، لباسهای محافظتی سنگین، استفاده از ماسک N-95، خطر آلوده شدن و آلوده کردن دیگران، دیدن بیمار شدن همکاران، نوبتهای طولانی در روز، دوری از خانواده، چشمانداز شیوع بیشتر، پیکهای متعدد، کنترل نشدن و ادامهدار شدن بیماری، منابع محدود تجهیزات حفاظت فردی، کمبود پرستاران متخصص و باتجربه، برنامه کاری نامتعارف، انتقال نیرو در بین بخشها بهصورت غیرداوطلبانه، حمایت ناکافی سازمان، کیفیت زمان استراحت، قوانین و اطلاعات متناقض و کافی نبودن آموزشهای اختصاصی ویروس کرونا، از مشکلات مهم پرستاران در این دوران بوده است که مجموعاً به استرس شغلی و چالشهای روانشناختی منجر میشود و اضطراب، ترس، فرسودگی و حتی بیماریهای جسمی به بار میآورد [
24-26]. در مطالعه آکسوی و کوساک مشخص شد حدود 55 درصد پرستاران معتقد بودند که زندگی آنان با شروع همهگیری ویروس کرونا بدتر شده است و نیاز به حمایت روانشناختی دارند [
27]. در نظرسنجی اخیر از 6500 پرستار بخشهای کرونا که توسط انجمن پرستاران مراقبتهای ویژه آمریکا انجام شد، 92 درصد از پرستاران معتقد بودند که همهگیری آنان را فرسوده کرده است [
28]. در مرحله اولیه از شیوع کووید-19، 29 درصد از کل بیماران بستری در بیمارستان، کارکنان بهداشت و درمان بودند و طبق گزارشها حدود 90.000 نفر (6 درصد) از همه موارد مبتلا به کووید-19 در سراسر جهان کارکنان مراقبتهای بهداشتی بودند [
29].
پرستارانی که در چنین شرایط جدید، پیچیده، متناقض و غیرقابلحلی مشغول به کار هستند ممکن است حالتهایی از عدم تحمل ابهام را تجربه کنند. پرستاران در شرایط کرونا، عدم تحمل ابهام و اضطراب را بهدلیل مواردی همچون عدم قطعیت در تشخیص و پروتکلهای درمانی، زمان پایان شیوع این بیماری، آمار انتقال و درمان آن، مشکلات خانوادگی و زندگی اجتماعی بهدلیل ترس از ابتلا تجربه میکنند که به مشکلات روانشناختی زیادی در آنان منجر میشود. در مطالعه آکسوی و کوساک، 62 درصد از پرستاران، عدم تحمل ابهام را گزارش کردند [
27].
نقش مراقبتی روانپرستار در ابعاد جسمی، هیجانی، شناختی، اجتماعی و رفع نیازهای روانشناختی در جهت تقویت سلامت روانی و پیشگیری از اختلالات روانی و ناتوانیها موردتأکید واقع شده است و همچنین اهمیت نقش آموزشی روانپرستار بهمنظور آموزش بهداشت روانی به افراد بهخصوص گروههای آسیبپذیر در وضعیت پرمخاطره فعلی [
30] بر همگان واضح است. بنابراین با در نظر گرفتن فقدان مطالعه مشابه داخلی در زمینه عدم تحمل ابهام پرستاران و نیاز به بررسی اثرات روانشناختی پدیده کووید-19 در محیط کاری و کاهش دادن تهدیدهای روانی ناشی از کووید-19، این مطالعه با هدف تعیین عدم تحمل ابهام در همهگیری کووید- 19 در پرستاران شاغل در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علومپزشکی ایران انجام شد.
روش بررسی
این مطالعه توصیفیـمقطعی با روش سرشماری در بازه زمانی اسفند 1399 تا اردیبهشت 1400 انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمامی پرستاران بخشهای مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علومپزشکی ایران که به پذیرش بیماران کووید-19 تخصیص یافته بودند، تشکیل دادند. تعداد کل پرستاران شاغل در بخشهای بستری بیماران مبتلابه کووید-19 در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علومپزشکی ایران در زمان انجام پژوهش 260 نفر (50 نفر بیمارستان فیروزگر، 40 نفر بیمارستان حضرت رسول (ص)، 30 نفر بیمارستان شهید هاشمینژاد، 30 نفر بیمارستان شهدای هفتم تیر، 40 نفر بیمارستان فیروزآبادی، 20 نفر بیمارستان شهدای یافتآباد، 30 نفر بیمارستان امام سجاد شهریار و 20 نفر بیمارستان حضرت فاطمه رباطکریم) بودند. معیارهای ورود به مطالعه شامل داشتن مدرک کارشناسی پرستاری یا بالاتر، داشتن حداقل یک سال سابقه کار، نداشتن بیماری روانی یا مصرف داروهای روانپزشکی براساس اظهار پرستاران و قرار نگرفتن در وضعیت بحرانی طی 6 ماه گذشته مانند طلاق و فوت نزدیکان بود.
انتخاب نمونه پژوهش با مراجعه حضوری پژوهشگر طی چند مرحله به بخشهای مرتبط با بیماران بستری مبتلا به کووید-19 انجام شد. در هر بار مراجعه، پژوهشگر ضمن رعایت اصول حفاظت فردی وارد بخش موردنظر شده و پس از تشریح هدف و اعلام رضایت پرستاران برای شرکت در تحقیق، از آنها رضایت آگاهانه کتبی دریافت میکرد. سپس مندرجات پرسشنامه و روش تکمیل آن بیان شد. با روش کدگذاری پرسشنامه بهصورت واحدهای موردپژوهش، درمورد محرمانه ماندن اطلاعات آنان اطمینان قطعی داده شد. باتوجهبه شلوغی محل کار و همچنین شیوع بیماری کرونا، به بسیاری از پرستاران گفته شد که پرسشنامه را سر فرصت تکمیل نمایند. اما برخی که فرصت داشتند، در همان لحظه به پرسشنامهها پاسخ دادند و چنانچه ابهامی در رابطه با هر یک از سؤالات وجود داشت توضیحات لازم برای نمونههای پژوهش ارائه شد. پس از توزیع پرسشنامهها، 253 پرسشنامه (97/30 درصد) بازگردانده شد. بعد از بررسی، 4 پرسشنامه ناقص تکمیل شده بود و 9 نفر معیار ورود به مطالعه را نداشتند که از نمونه نهایی حذف شدند و حجم نمونه به 240 نفر (92/30 درصد از کل) کاهش یافت. تکمیل پرسشنامهها در دو نوبت صبح و عصر، با در نظر گرفتن مناسب بودن شرایط بالینی بخشها، به مدت 10 الی 15 دقیقه انجام گرفت.
برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای مشخصات جمعیتشناختی و عدم تحمل ابهام استفاده شد. پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی شامل 10 سؤال (درمورد سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، سابقه خدمت، سمت شغلی، سابقه بیماری مزمن، ابتلا به کرونا در حین کار در بیمارستان و مدتزمان اشتغال در بخشهای مراقبت کرونا) بود.
فریستون و همکاران، پرسشنامه عدم تحمل ابهام را در سال 1994 بهمنظور سنجش میزان تحمل افراد در برابر موقعیتهای نامطمئن و حاکی از عدم قطعیت طراحی کردند [
31]. این مقیاس 27 گویه دارد و 4 بعد ناتوانی برای انجام عمل (با دامنه نمره 9 تا 45) شامل 9 گویه (1، 9، 12، 13، 14، 15، 20، 22، 25)، استرسآمیز بودن ابهام (با دامنه نمره 9 تا 45) شامل 9 گویه (2، 3، 4، 5، 6، 7، 17، 24، 26)، منفی بودن رویدادهای غیرمنتظره و اجتناب از آنها (با دامنه نمره 5 تا 25) شامل 5 گویه (8، 10، 11، 19، 21) و ابهام درمورد آینده (با دامنه 4 تا 20) شامل4 گویه (16، 18، 23، 27) را میسنجد. این مقیاس در طیف لیکرت پنجدرجهای از 1 (هرگز) تا 5 (همیشه) قرار میگیرد. نمره کلی عدم تحمل ابهام از مجموع نمره هر گویه به دست میآید که دامنه نمرات از 27 تا 135 است. در نسخه اولیه به زبان فرانسوی، همسانی درونی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/91 و ضریب پایایی بازآزمایی نسبتاً خوب (0/78) با فاصله 4 هفته به دست آمده است [
8،
31]. بوهر و دوگاس مجدداً این مقیاس را اعتباریابی کردند و ضریب آلفای کرونباخ بهدستآمده برای این مقیاس را 0/94 و ضریب پایایی بازآزمایی آن را در فاصله 5هفتهای 0/74 گزارش کردند [
10]. پایایی پرسشنامه در پژوهش دهقان براساس ضریب آلفای کرونباخ، 0/89 محاسبه شده است [
32]. در پژوهش حاضر نیز میزان ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه 0/92 و پایایی بازآزمایی 0/99 بود. همچنین جهت تعیین روایی در این پژوهش، پرسشنامه عدم تحمل ابهام در اختیار 3 تن از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی قرار گرفت و نظرات اصلاحی آنان در ابزار اعمال شد.
تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی برای متغیرهای کیفی پژوهش و شاخصهای عددی کمینه، بیشینه، میانگین و انحرافمعیار برای متغیرهای کمی پژوهش استفاده شد. در بخش آمار استنباطی از آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس برای بررسی ارتباط بین متغیرهای کیفی با هر کدام از متغیرهای پژوهش در سطح معنیداری 0/05 استفاده شد.
یافتهها
از مجموع 240 پرستار موردبررسی، 46 نفر از بیمارستان فیروزگر (19 درصد)، 37 نفر از بیمارستان حضرت رسول(ص) (15 درصد)، 27 نفر از بیمارستان شهید هاشمینژاد (11 درصد)، 29 نفر از بیمارستان شهدای هفتم تیر (12 درصد)، 36 نفر از بیمارستان فیروزآبادی (15 درصد)، 18 نفر از بیمارستان شهدای یافتآباد (8 درصد)، 28 نفر از بیمارستان امام سجاد شهریار (12 درصد) و 19 نفر از بیمارستان حضرت فاطمه رباطکریم (8 درصد) در پژوهش شرکت کردند.
میانگین و انحرافمعیار سنی پرستاران موردپژوهش 7/08±34/76 سال بود. بیشتر پرستارانی که در این مطالعه حضور داشتند یعنی 85 درصد زن بودند و 89/6 درصد تحصیلات در سطح کارشناسی داشتند. 68/3 درصد افراد موردمطالعه متأهل بودند و 39/5 درصد، یک فرزند داشتند. میانگین و انحرافمعیار سابقه اشتغال پرستاران موردپژوهش 6/08±10/30 سال بود. سمت اکثر افرادی که در این مطالعه حضور داشتند یعنی 69/6 درصد پرستار بالینی بود. در این مطالعه تنها 7/9 درصد افراد، مبتلا به بیماری مزمن بودند. نیمی از پرستاران موردمطالعه به ویروس کرونا مبتلا شده بودند و میانگین و انحرافمعیار سابقه کار در بخش کرونا، در پرستاران مورد پژوهش 5/39±8/8 سال بود. جزئیات مربوط به مشخصات جمعیتشناختی در
جدول شماره 1 آورده شده است.
براساس نتایج، میانگین نمره عدم تحمل ابهام در واحدهای موردپژوهش 20/36±62/58 بود. همچنین عدم تحمل ابهام در بعد استرسآمیز بودن ابهام بیشترین میانگین نمره (0/78±2/49) و در بعد ناتوانی برای انجام عمل کمترین میانگین نمره (0/80±2/15) را داشت (
جدول شماره 2).
نتایچ آزمون تی مستقل نشان داد ابتلا به کرونا با عدم تحمل ابهام ارتباط معنیدار آماری دارد (0/044=p)، بهصورتیکه میانگین نمره کسبشده در پرستارانی که مبتلا به کرونا شده بودند بهصورت معنیداری از سایر افراد بیشتر بود (
جدول شماره 3).
بحث
در راستای تعیین عدم تحمل ابهام و ابعاد آن در همهگیری کووید-19 در پرستاران شاغل در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا، یافتهها حاکی از آن بود که پرستاران شاغل در بخش کووید، از پرسشنامه مربوط به ابعاد عدم تحمل ابهام، در بعد استرسآمیز بودن ابهام و بعد ناتوانی برای انجام عمل بهترتیب بیشترین و کمترین میانگین را کسب کردند؛ یعنی پرستاران در بعد استرسآمیز بودن ابهام بیشتر دچار عدم تحمل بودند و معتقد بودند که ابهامهای زندگی، آنها را دچار استرس میکند، اما در بعد ناتوانی برای انجام عمل، کمتر دچار عدم تحمل بودند و معتقد بودند ابهامات بهندرت آنها را از عمل باز میدارد.
بونگللی و همکاران، مطالعه مشابهی را با هدف تعیین ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی، عدم تحمل ابهام، راهبردهای مقابلهای و استرس ادراکشده در بین کارکنان مراقبتهای بهداشتی خط مقدم و غیر خط مقدم انجام دادند. نتایج این مطالعه بیانگر این امر بود که میزان استرس ادراکشده در بین پرستاران شاغل در بخش کووید در شرایط مبهم، از میزان بالایی برخوردار است، خصوصاً زمانی که اقدامات مقابلهای با این شرایط بهصورت ناکارآمد ارزیابی شوند [
33]. مطالعه حامد و الدیب که با هدف تعیین مدیریت هیجان بر عملکرد شغلی پرستاران در طول همهگیری کووید-19 انجام شد، نشان داد حدود 60 درصد پرستاران دچار اضطراب ناشی از ابتلا و مرگ کووید شدهاند. در این مطالعه پرستاران بهواسطه مدیریت احساسات خود که چیزی بین سوگ و سرکوب عواطف بود، عملکردشان را حفظ کرده بودند [
34]. در مطالعه آکسوی و کوساک که تحت عنوان تأثیرات روانشناختی بیماری کرونا بر پرستاران و ماماها انجام شد، نتایج نشان داد نمونههای پژوهش طی همهگیری کووید-19 دچار عدم تحمل ابهام شده و حدود 75 درصد آنها بهدلیل ترس از ابتلا دچار کاهش عملکرد کاری شدهاند [
27]. تفاوت در یافتهها میتواند بهدلیل تفاوت در نمونههای پژوهش باشد. در این راستا در مطالعه آکسوی و کوساک بیشتر نمونههای پژوهش کمسابقه بودند، حال آنکه در مطالعه حاضر بیشتر نمونههای پژوهش بالای 15 سال سابقه کار داشتند. به نظر میرسد پرستاران با سابقه کمتر بهدلیل تجربه کمتر، تسلط کمتری بر کنترل موقعیتهای مبهمی چون پاندمی کرونا دارند و این مهم میتواند عدم تحمل ابهام نمونههای پژوهش را تحت تأثیر قرار دهد.
در پژوهش آیدین و اوزجان که با هدف تعیین سطوح عدم تحمل ابهام، نشخوار فکری و تابآوری در بین کارکنان مراقبتهای بهداشتی در طول همهگیری کووید-19 انجام شد، میزان عدم تحمل ابهام کارکنان مراقبتهای بهداشتی بالاتر از حد متوسط بود [
35]. در تببین نتایج بهدستآمده میتوان گفت، استرس ناشی از مبهم بودن یک مورد خاص، بهدلیل شناخت ناکافی ابعاد آن است. درباره بیماری کووید-19 نیز این مورد صادق است که این بیماری به یکباره از شرق به تمام دنیا سرایت کرد بدون اینکه درمان خاصی برای آن معرفی شده باشد؛ بنابراین ناشناخته بودن ماهیت این بیماری و راههای درمان قطعی این بیماری میتواند باعث ایجاد استرس در بین افراد خصوصاً پرستاران که در خط مقدم شاهد جولان این بیماری هستند، شود. اگرچه میزان این استرس بهگونهای نبوده است که پرستاران را برای انجام وظایفشان ناتوان کند.
در ارتباط با تعیین ارتباط بین عدم تحمل ابهام پرستاران شاغل در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا با مشخصات جمعیتشناختی آنان، یافتهها نشان دادند ابتلا به کرونا با عدم تحمل ابهام ارتباط معنیدار آماری دارد و میانگین نمره کسبشده در پرستارانی که مبتلا به کرونا شده بودند، بیشتر است. به نظر میرسد در توجیه این یافته بتوان گفت پرستارانی که سابقه ابتلا به این بیماری را داشتهاند ازآنجاکه درد و رنج و عوارض مربوط به این بیماری را عمیقاً لمس کردهاند بیشتر در مقابله با ابهام شرایط مرتبط با این بیماری دچار عدم تحمل میشوند. در پژوهشهای آیدین و اوزجان، بونگللی و همکاران و گوداک و همکاران ارتباط معنیداری بین ابتلا به کرونا با عدم تحمل ابهام وجود نداشت [
12،
33،
35] که متفاوت با مطالعه حاضر است. اگرچه در ادبیات مربوطه، مطالعات متفاوتی درمورد ابتلا به کرونا وجود دارد، اما به نظر میرسد تفاوت در یافتهها میتواند بهدلیل تفاوت در نمونههای پژوهش و محیط مطالعه باشد. در این راستا، نمونههای پژوهش حاضر را پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت کرونا تشکیل دادند. بنابراین باتوجهبه ماهیت کاری متفاوت، تأثیر روانی این بیماری همهگیر در آنان بیشتر بوده و پیشبینیکنندههای متفاوتی برای میزان عدم تحمل ابهام داشتهاند و در معرض خطر بیشتری برای دچار شدن به عدم تحمل ابهام با داشتن سابقه ابتلا به بیماری بودند. در حالی که در مطالعات پیشگفت جامعه پژوهش را کارکنان مراقبتهای بهداشتی شاغل در بخشهای مختلف در شرایط همهگیری کرونا تشکیل داده بودند.
در این مطالعه بهدلیل شرایط خاص در بخشهای کووید و لزوم رعایت فاصله اجتماعی، امکان فراهم آوردن فضای روانشناختی لازم جهت تکمیل پرسشنامهها و کنترل دقیق معیارهای ورود برای محقق میسر نبود و ممکن است بر صحت و دقت نتایج تأثیرگذار بوده باشد که از کنترل پژوهشگر خارج بود. از شرکتکنندگان خواسته شد معیارهای ورود را مطالعه کنند و حتیالامکان بهصورت فردی و به دور از دیگران به پرسشنامهها پاسخ دهند و چنانچه ابهامی در رابطه با هر یک از سؤالات وجود داشت، مطرح کنند.
نتیجهگیری
نتایج این پژوهش نشان داد پرستاران در موقعیت پرابهام همهگیری کووید-19 دچار عدم تحمل ابهام شدهاند، بهطوری که در بعد استرسآمیز بودن ابهام دچار پریشانی و عدم قطعیت بیشتری بودند، اما میزان استرس بهگونهای نبوده که آنان را برای انجام وظایفشان ناتوان کند. در این راستا، پیشنهاد میشود تلاشهای اساسی بهمنظور اطلاعرسانی دقیق در خصوص ابعاد مربوط به همهگیری کرونا در جهت تسهیل ابهام صورت گیرد؛ چرا که زمانی افراد به درک روشنی از موقعیت میرسند که بدانند رویدادهای زندگی که با آن روبهرو میشوند، قابل مدیریت و حل شدن است و همچنین بدانند در این شرایط منابعی ازجمله منابع حمایتی از سوی مدیران و همکاران وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانند با مشکلات مقابله کنند و احساس کنترل بیشتری بر شرایط روانشناختی منفی مانند عدم قطعیت در شرایط گسترش ویروس کرونا داشته باشند. بنابراین آموزش به پرستاران در زمینه برونرفت از چرخه اضطراب و ابهام، تغییر باورها درباره ابهام، کاهش جهتگیری منفی به مشکلات و مدیریت نگرانی جهت توانمندسازی آنها و آموزشهای ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس آنها و مدیتیشن پیشنهاد میشود.
یافتهها نشان داد بین عدم تحمل ابهام با ابتلا به کرونا ارتباط معنیدار و مثبت آماری وجود دارد. بنابراین لازم است مسئولین و دستاندرکاران بهداشتی با ارائه برنامههای مدیریتی از قبیل برنامههای توانبخشی جسمی مانند ورزش، افزایش تابآوری، همچنین فراهم کردن کردن شرایطی در جهت استراحت منظم بعد از بیماری و برخورداری از خواب مناسب، جبران ضعف، بازسازی فکر، مثبتنگری و چکاپ دورهای، از بار نگرانی و اضطراب بکاهند. علاوه بر این، باتوجهبه نتایج یافتهها نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه وجود دارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله در دانشگاه علومپزشکی ایران با کد اخلاق IR. IUMS. REC1399. 1104 تصویب و تأیید شده است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسیارشد زهرا ترک، گروه روانپرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علومپزشکی ایران است.
مشارکت نویسندگان
طراحی اولیه مطالعه و جمعآوری دادهها: زهرا ترک؛ تحلیل و تفسیر دادهها: شیما حقانی؛ نظارت و مرور نهایی: مهرنوش اینانلو.
تعارض منافع
نویسندگان این مقاله هیچ گونه تعارض منافعی نداشتند.