مقدمه
سرطان کولورکتال یکی از عمدهترین نگرانیهای حوزه سلامت است، به طوری که در سال 2016 به ترتیب دومین و سومین سرطان شایع در زنان و مردان در جهان بوده است [
1]. در حدود 770 هزار نفر در ایالات متحده و 570 هزار نفر در انگلستان، استومی دائمی دارند [
2]. در ایران آمار دقیقی از تعداد بیماران استومی وجود ندارد، اما به نقل از انجمن استومی ایران، در حدود 30 هزار بیمار استومی در کشورمان زندگی میکنند [
3]. افزایش جهانی سرطان کولورکتال منجر به افزایش جراحیهای ایجادکننده استومی شده است [
4]. استومی رودهای به باز کردن ناحیه شکم و خارج کردن بخشی از روده توسط جراحی برای انحراف مسیر دفع مدفوع اشاره دارد که ممکن است موقتی یا دائمی باشد [
5].
با وجود اینکه عمل استومی یک جراحی متداول است و بهعنوان یک شانس دوباره برای زنده ماندن در افرادی که به سرطانهای کولورکتال مبتلا شدهاند، محسوب میشود [
6]، برخی گزارشات حاکی از آن است که بالغ بر 70 درصد بیماران عوارض بعد از عمل را تجربه میکنند که به بستری طولانیتر و افزایش پذیرش بیماران در بیمارستان منجر میشود [
8 ،7]. همچنین عوارض روانی نظیر افسردگی، مسائل مربوط به روابط اجتماعی و صمیمی و نیز عملکردهای جنسی بعد از این درمان شایع هستند. این افراد به خاطر اتفاقات ناشی از استومی (دفع گاز، نشت مدفوع و بو) از جمع کنارهگیری کرده و در زمینه فعالیتهای حرفهای، تفریحی و ورزشی دچار مشکل میشوند [
8].
مشکلاتی که بیماران پس از جراحی استومی رودهای با آنها مواجه میشوند [
9]، میتواند منجر به اختلال در خودکارآمدی و کیفیت زندگی آنها شود. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این دو متغیر دارای اثرات متقابل بر یکدیگر هستند. مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی، همراه با تغییرات اساسی در شیوه زندگی سبب کاهش کیفیت زندگی بیماران دارای استومی میشود. همچنین بیماران دارای استومی دارای عوارض متعددی پس از جراحی هستند که این امر مستلزم آموزشهایی در زمینه خودمراقبتی به این بیماران در راستای ارتقای خودکارآمدی آنهاست. خودکارآمدی، اعتقاد فردی نسبت به این توانایی است که فرد میتواند وظایف خود را به انجام برساند [
10] و نیز به معنی اطمینان و باور فرد نسبت به توانایی خود در کنترل افکار، احساسات، فعالیتها و نیز عملکرد مؤثر در موقعیتهای استرسزاست [
11]. نتایج برخی پژوهشها حاکی از این مطلب است که سطح خودکارآمدی بالاتر باعث سلامت عاطفی بهتر، افزایش سازگاری و کاهش استرس، بهتر شدن نتایج مراقبتهای سلامتی، موفقیت در رسیدن به تغییرات رفتاری مطلوب و کارایی بهبودیافته در انجام وظایف ذهنی و حرکتی که مؤثر بر ابعاد کیفیت زندگی هستند، میشود [
12]. مطالعه گنگ و همکاران نشان داد کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی تحتتأثیر خودکارآمدی است [
13]. برخی تحقیقات نشان دادهاند خودکارآمدی در مراقبت از بیماران دارای استومی، با سلامت، کیفیت زندگی و ابعاد روانشناختی آنها مرتبط است. برای مثال، مطالعه گریمت و همکاران نشاندهنده ارتباط کاهش کیفیت زندگی و فعالیتهای اجتماعی با خودکارآمدی پایین در بیماران دارای استومی بوده است [
14].
در راستای ارتقای خودکارآمدی و بهبود کیفیت زندگی بیماران استومی، مداخلات آموزشی از طریق هدایت یک متخصص بهداشتی-درمانی در زمان ترخیص یا زمانی که به جامعه بازمیگردد، امری ضروری است. برنامههای ارتقادهنده خودکارآمدی به روشهای مختلفی قابل ارائه هستند. یکی از مؤثرترین روشهایی که به وسیله مراقبان بهداشتی برای ارتقای خودکارآمدی بیماران استفاده میشود، آموزش و مشاوره است [
15].
آموزش و مشاوره شامل دو نوع حضوری و غیرحضوری است [
16]. نزدیکترین مفهوم آموزش غیرحضوری، کاهش موانع زمانی و مکانی و محدودیتهای مربوط به برخی از مقررات نظام آموزشی متعارف به منظور ایجاد زمینههای ارائه آموزش به افرادی است که به دلیل عدم دسترسی به مراکز آموزشی، نداشتن فرصت کافی و محدودیتهای شغلی و اقلیمی، از امکان کمتری برای بهرهمندی از آموزش متعارف حضوری برخوردار هستند [
17]. آموزش و مشاوره غیرحضوری، با استفاده از وسایل ارتباطی نظیر فیلمهای ویدئویی، اینترنت و تلفن میسر است. از بین وسایل ارتباطی مورد استفاده در آموزش و مشاوره غیرحضوری، تلفن همراه و برنامههای موجود در آن بهعنوان وسیلهای که در دسترس بیشتر مردم جامعه است بهصورت فزایندهای مورد استفاده قرار میگیرد. از طرفی، گرایش و وابستگی مردم به تلفن همراه فرصت فزایندهای برای کاربرد این فنآوری در حوزه سلامت فراهم نموده است. بر اساس پژوهش بعضی از محققان، پیگیری تلفنی در بهبود و اصلاح سبک زندگی و ارتقای رفتارهای بهداشتی و خودمدیریتی بیماریهای مزمن مؤثر است. این تکنولوژی منجر به دسترسی سریع فرد به خدمات مشاوره سلامت و کاهش هزینهها و دستیابی آنان به مناسبترین مهارتهای تخصصی و افزایش همهجانبه کیفیت زندگی میشود. همچنین سبب میشود تا افراد به جای حضور فیزیکی و صرف وقت برای طی کردن مسافتهای طولانی، حضور مجازی داشته و حجم وسیعی از اطلاعات را در زمانی کم و از راه دور دریافت کنند. با توجه به گستردگی تلفنهای همراه در کشورهای کمدرآمد و متوسط، مشاوره تلفنی بهعنوان یکی از شیوههای اصلی پیشگیری و درمان و کنترل مداوم است که در آن، از طریق تلفن با بیمار ارتباط دوستانهای برقرار و اطلاعات مفیدی به او داده میشود. پرستاری تلفنی، مقرون به صرفه و آسان و در دسترس است و با استفاده از این روش، پرستاران میتوانند بهطور بسیار مؤثری بر پیامدهای سلامتی بیماران تأثیر بگذارند. روش تلهنرسینگ (استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباط از راه دور در پرستاری) با ارائه مراقبت با استفاده از وسایل ارتباطی، از قبیل اینترنت، تلفن و فیلم ویدئویی میتواند باعث تسهیل دسترسی به مراقبت مؤثر در منزل، کاهش هزینهها، بهبود روابط بین مددجو و پرستار، کاهش معاینات مکرر و حذف موانع مربوط به زمان و مکان شود [
16].
پاندمی کرونا که در حال حاضر مشکلات زیادی را بر تمام شاخصهای جامعه از جمله سلامت مردم تحمیل کرده است، سبب فراگیر شدن و رونق یافتن آموزش مجازی در سراسر کشور شده است. در شرایط فعلی جامعه و با توجه به میزان شیوع کووید 19 در ایران و استان کرمانشاه و شرایط خاص بیماران دارای استومی از نظر حضور در جامعه و با عنایت به مطالب فوقالذکر در زمینه الزام آموزش خودکارآمدی در راستای ارتقای کیفیت زندگی و افزایش خودکارآمدی این بیماران در مقابله با بیماری، به نظر میرسد میتوان خودمراقبتی را بهصورت مجازی و غیرحضوری به این بیماران آموزش داد تا با افزایش توان خودمراقبتی، خودکارآمدی آنها ارتقا یافته، هزینههای درمان و بستری شدنهای مکرر کمتر شود و کیفیت زندگی آنها بهبود یابد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمراقبتی به صورت غیرحضوری بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران دارای استومی رودهای مراجعهکننده به بیمارستانهای منتخب استان کرمانشاه در سال 1400 انجام شد.
روش بررسی
این مطالعه به صورت نیمهتجربی تکگروهی با مراحل قبل و بعد از مداخله، پس از دریافت کد اخلاق به شماره IR.IAU.NAJAFABAD.REC.1400-30. از کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجفآباد و کسب مجوز ورود به بیمارستانها از حوزه معاونت پژوهشی این دانشگاه روی 61 بیمار دارای استومی مراجعهکننده به مراکز انکولوژی بیمارستان امامرضا(ع) و بیمارستان طالقانی استان کرمانشاه انجام شد. این نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری آسان در فاصله اردیبهشت تا تیرماه سال 1400 انتخاب شدند. اهداف پژوهش برای شرکتکنندگان در مطالعه شرح داده شد، سپس از آنها رضایتنامه کتبی دریافت شد و ضمن دریافت شماره تلفن همراه فعال از آنها، افراد در گروه واتسآپ مربوطه عضو شدند.
ابتدا پرسشنامههای خودکارآمدی شرر و همکاران و کیفیت زندگی ویر و شربورن برای بیماران در نرمافزار مربوطه ارسال و توسط بیماران تکمیل شد. سپس برنامه خودمراقبتی تدوینشده در قالب هشت جلسه گروهی 45 دقیقهای طی هشت هفته از طریق بحث و گفتوگو به صورت آموزش مجازی به وسیله نرمافزار واتسآپ توسط پژوهشگر اصلی برای بیماران اجرا شد. بدینترتیب که ضمن اطلاعرسانی به نمونهها، از آنها خواسته میشد تا در ساعت معین در گروه حاضر شوند. سپس موضوع مربوط به هر جلسه که با استفاده از منابع تهیه شده و مورد تأیید استاد راهنما و مشاور قرار گرفته بود توسط پژوهشگر ارائه میشد (استاد راهنما دارای مدرک دکترای پرستاری با گرایش داخلی جراحی بود که مبانی زندگی با استومی در هفت جلسه اول را تأیید کرد و استاد مشاور دارای مدرک دکترای پرستاری با گرایش روانپرستاری بود که محتوای آموزشی جلسه هشتم در زمینه راهکارهای مقابله با استرس و اضطراب و سازگاری با بیماری را تأیید نمود) (
جدول شماره 1). از شرکتکنندگان خواسته میشد که مشکلات و سؤالات خود در زمینه موارد مطرحشده در هر جلسه یا جلسات قبل را مطرح کنند و مشکلات مربوطه با توضیحات کامل رفع میشد و در خاتمه، جلسه با یک جمعبندی و ارائه خلاصه به پایان میرسید. از افراد شرکتکننده خواسته میشد تا مطالب آموزش دادهشده در زمینه خودمراقبتی را در منزل به کار گیرند. بعد از اتمام هشت جلسه آموزشی و بعد از گذشت دو ماه از آخرین جلسه (مجموعاً چهار ماه پس از نمونهگیری از تیرماه تا پایان مهرماه)، پرسشنامهها مجدداً برای هریک از افراد در واتسآپ ارسال شد و توسط بیماران تحت بررسی بهصورت برخط تکمیل شده و مجدداً به پژوهشگر برگردانده شد.
معیار ورود به مطالعه شامل توانایی خودمدیریتی بیمار، توانایی استفاده از شبکههای مجازی و داشتن سواد خواندن و نوشتن، داشتن یک نوع استومی رودهای دائمی یا موقتی، دارا بودن حداقل 18 و حداکثر 75 سال سن، گذشت حداقل یک ماه از زمان جراحی، تمایل به شرکت در مطالعه، برخورداری از سلامت روان، گفتاری، بینایی و شنوایی بود. معیارهای خروج از مطالعه نیز عدم تمایل به ادامه همکاری، قطع ارتباط تلفنی به مدت دو هفته، بستری شدن در بیمارستان در طول مدت پژوهش، وقوع متاستاز سرطان و فوت بیمار بود.
با توجه به اینکه تعداد افراد دارای استومی در کرمانشاه 70 نفر بود، بر اساس جدول مورگان [
18] حجم نمونه برابر با 59 نفر محاسبه شد که با احتمال 10 درصد ریزش، حجم نمونه برای تحقیق 65 نفر برآورد شد که در حین انجام کار 4 نفر به دلیل مشکلات پیشآمده از قبیل انسداد استومی یا عدم شرکت در جلسات از مطالعه حذف شدند و نهایتاً 61 نفر در محاسبات آماری مورد بررسی قرار گرفتند.
ابزار گردآوری دادهها مشتمل بر سه پرسشنامه زیر بود:
1) پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی شامل سن، جنس، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و سطح خودکارآمدی.
2) پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربورن: این پرسشنامه توسط ویر و شربورن ساخته شده است. [
19] این پرسشنامه یک ابزار خودگزارشی است که به پرسشنامه ۳۶ سؤالی کیفیت زندگی معروف است و عمدتاً برای بررسی کیفیت زندگی و سلامت استفاده میشود. پرسشنامه مذکور دارای 36 عبارت بوده و هشت قلمرو عملکرد جسمی، عملکرد اجتماعی، ایفای نقش جسمی، ایفای نقش هیجانی، سلامت روانی، سرزندگی، درد بدنی و سلامت عمومی را مورد ارزیابی قرار میدهد. به علاوه، این پرسشنامه ۳۶ سؤالی دو سنجش کل را نیز از کارکرد فرد فراهم میآورد: 1) نمره کلی مؤلفه فیزیکی که بعد فیزیکی سلامت را مورد سنجش قرار میدهد. 2) نمره کلی مؤلفه روانی که بُعد روان یا اجتماعی سلامت را ارزشیابی میکند. نمرهگذاری پرسشنامه در برخی قسمتها بر اساس مقیاس پنجگزینهای لیکرت و در برخی قسمتها بر اساس معیار سهگزینهای لیکرت بوده و همچنین دارای سؤالات بلی یا خیر است. بر اساس معیارهای نمرهدهی در هر بخش، نمره کلی آزمودنی بین صفر تا 100 متغیر است و نمره بالاتر به منزله کیفیت زندگی بهتر است. اعتبار و پایایی این پرسشنامه در جمعیت ایرانی مورد تأیید قرار گرفته و ضرایب همسانی درونی خردهمقیاسهای هشتگانه آن بین 0/70 تا 0/85 و ضرایب بازآزمایی آنها با فاصله زمانی یک هفته بین 43/0 تا 0/79 گزارش شده است [
22-20 ،
18].
3) مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران: این پرسشنامه توسط شرر و همکاران ساخته شده و دارای 17 عبارت است [
23]. این مقیاس، سه جنبه از رفتار شامل میل به آغازگری رفتار (سؤالات 1، 4، 14 و 15)، میل به گسترش تلاش برای کامل کردن تکلیف (سؤالات 3، 5، 8، 9 و 13) و مقاومت در رویارویی با موانع (سؤالات 2، 6، 7، 10، 11، 12، 16 و 17) را اندازهگیری میکند. نمرهگذاری پرسشنامه خودکارآمدی بر اساس یک مقیاس پنجدرجهای صورت میگیرد که امتیاز هر یک به ترتیب ذیل است: کاملاً مخالف: نمره 1، مخالف: نمره 2، حد وسط: نمره 3، موافق: نمره 4 و کاملاً موافق: نمره 5. بنابراین بیشترین امتیاز این پرسشنامه 85 و کمترین امتیاز آن 17 است. نمرهگذاری سؤالات 2، 4، 5، 7، 11، 12، 14 و 16 بهصورت معکوس است. پایایی این پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/8 گزارش شده و روایی پرسشنامه در پژوهشهای قبلی مورد تأیید قرار گرفته است [
25 ،24].
دادههای جمعآوریشده با استفاده از نسخه 20 نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (تعداد، درصد، میانگین و انحرافمعیار) و آمار استنباطی (آزمون تی زوجی برای بررسی میانگین خودکارآمدی و کیفیت زندگی قبل و بعد از آموزش در گروه مورد مطالعه)استفاده شد. آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف، نرمال بودن توزیع دادههای گروه مورد مطالعه را در قبل و بعد از مداخله نشان داد. از آنجا که توزیع دادهها در برخی از ابعاد کیفیت زندگی و خودکارآمدی در قبل و بعد از آموزش، نرمال نبود، از آزمون ویلکاکسون برای بررسی ابعاد خودکارآمدی و کیفیت زندگی استفاده شد. سطح معناداری برای کلیه آزمونها کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها
میانگین و انحرافمعیار سن واحدهای مورد پژوهش 13/93±57/62 سال بود. بیشتر بیماران شرکتکننده در مطالعه حاضر، مرد (63/9 درصد) و متأهل (90/2 درصد) بودند. 28 نفر (45/9 درصد) تحصیلات زیر دیپلم داشتند و استومی در 46 نفر (75/4 درصد) موقت بود. همچنین بیشتر بیماران (39/4 درصد) بین 56 تا 70 سال سن داشتند (
جدول شماره 2).
نتایج نشان داد میانگین و انحرافمعیار نمره خودکارآمدی بیماران قبل از مداخله 4/57±50/40 بود که بعد از مداخله به 5/0۳±51/18 رسید و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (0/0۳۶=p). میانگین و انحرافمعیار نمره بُعد میل به آغازگری رفتار بیماران قبل از مداخله 3/58±18/44 بود که بعد از مداخله به 3/75±19/04 رسید و این تفاوت نیز از نظر آماری معنادار بود (0/050=p). اما در مورد بُعد میل به گسترش تلاش برای کامل کردن تکلیف، قبل از مداخله میانگین و انحرافمعیار 2/20±15/55 بود که بعد از مداخله به 2/۱۹±15/78 رسید و این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود (0/180=p). در مورد بُعد مقاومت در رویارویی با موانع هم قبل از مداخله، میانگین و انحرافمعیار 1/۳۹±13/18 بود که بعد از مداخله به 1/۵۱۱±13/21 رسید و این تفاوت نیز معنادار نبود (0/900=p). میانگین و انحرافمعیار نمره کیفیت زندگی بیماران قبل از مداخله 16/5۳±34/05 بود که بعد از مداخله به 21/59±49/6۳ رسید و بر اساس آزمون آماری این تفاوت معنادار بود (001/P<0). بین میانگین تمام ابعاد کیفیت زندگی بیماران به جز سلامت عمومی، قبل و بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری وجود داشت (050/P<0). بر اساس تفسیر نتایج اندازه اثر کوهن، اگر اندازه اثر تا 0/2 باشد میزان اثر ضعیف، اگر تا 0/5 باشد میزان اثر متوسط و اگر 0/8 باشد میزان اثر قوی است. از میان متغیرهایی که سطح معناداری آنها معنادار بود (05/P<0)، مداخله روی بهزیستی هیجانی (با اندازه اثر 1/00)، انرژی/ خستگی (با اندازه اثر 0/94)، اختلال نقش به خاطر سلامت هیجانی (با اندازه اثر 0/94) و سلامت جسمی (با اندازه اثر 0/92) قویترین تأثیر و بر سلامت روانی (با اندازه اثر 0/25) و خودکارآمدی (با اندازه اثر 0/16) کمترین تأثیر را داشته است (
جدول شماره 3).
بحث
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمراقبتی به صورت غیرحضوری بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران دارای استومی رودهای مراجعهکننده به بیمارستانهای استان کرمانشاه در سال 1400 انجام شد. بر اساس نتایج، خودکارآمدی بیماران بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله افزایش یافت. بنابراین میتوان گفت آموزش خودمراقبتی غیرحضوری بر میزان خودکارآمدی بیماران دارای استومی تأثیر مثبت داشته است.
محمد و همکاران در مطالعه خود در کشور مصر نشان دادند آموزش خودمدیریتی غیرحضوری، دانش، نگرش، عملکرد و خودکارآمدی بیماران دارای استومی را ارتقا میدهد [
26]. ایری و همکاران با بررسی تأثیر آموزش خودمراقبتی معنوی بر ارتقای خودکارآمدی نوجوانان در شهر گنبدکاووس نتیجهگیری کردند که آموزش خودمراقبتی معنوی نیز منجر به افزایش خودکارآمدی خواهد شد [
27] که با وجود اینکه نمونههای این مطالعات با مطالعه حاضر همسان نیست، اما ارتقای خودکارآمدی به دنبال آموزش غیرحضوری با نتایج این پژوهش همخوانی دارد. کریمیان کاکلکی و همکاران در شهر یزد با بررسی تأثیر آموزش از طریق شبکههای مجازی بر ارتقای خودکارآمدی اعلام کردند که آموزش از طریق فضای مجازی میتواند در ارتقای خودکارآمدی مؤثر باشد [
28]. در این مطالعه نیز شبکه مجازی و برنامه واتسآپ مورد استفاده قرار گرفت که میتواند با نتایج این مطالعه همسو باشد. به نظر میرسد دسترسی نمونهها به شبکههای مجازی و عادت کردن جامعه به این پیامرسانها میتواند در راستای آموزشهای مؤثر بر خودکارآمدی مفید واقع شود. همچنین در مطالعه گلمحمدی و همکاران در شهر ارومیه مشخص شد آموزش خودمراقبتی به صورت جلسات کوتاه باعث ارتقای میزان خودکارآمدی افراد دچار سکته قلبی شده است [
29]. در مطالعه حاضر نیز پرداختن به موضوع خودکارآمدی با برگزاری جلسات کوتاه در شبکه مجازی انجام شد که توانسته است نتیجه مشابه را حاصل نماید. تراکمه و همکاران نیز در شهر شیراز با ارائه آموزش خودمراقبتی از طریق ارتباط تلگرامی در مدت یک ماه نشان دادند آموزش خودمراقبتی به روش تلهنرسینگ باعث بهبود خودکارآمدی نوجوانان مبتلا به تالاسمی شده است [
30]، محتوای موضوعی ارائهشده در مطالعه حاضر نیز با محتوای مطالعه مذکور برای آموزش خودمراقبتی استومی همراستا بود که نتیجه مشابه حاصل شد. نتایج مطالعه امیدی و همکاران در همدان نشان داد آﻣﻮزش ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎران ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ و درﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان یﮏ روش ﮐﻢﻫﺰیﻨﻪ و ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰایﺶ ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪی و ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﯿﻤﺎران دارای بیماریهای انسدادی مزمن ریوی شود [
31]. نتایج مطالعه منصوری و شهدادی در شهر زابل برای بررسی تأثیر آموزش خودمراقبتی بر اساس الگوی خودمراقبتی اورم بر خودکارآمدی بیماران مبتلا به دیابت بارداری به صورت همسو با نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از آموزش مراقبت از خود با استفاده از «الگوی خودمراقبتی اورم» که یک الگوی پرستاری مبتنی بر خودمراقبتی است باعث افزایش میانگین عملکرد تمامی ابعاد خودکارآمدی مانند پیروی از دستورات غذایی و دارویی، ورزش، مراقبت از پا و مهارتهای اجتماعی در این افراد میشود [
32]. از آنجایی که نتایج مطالعه حاضر نیز نشان داد کیفیت زندگی بیماران پس از مداخله آموزش خودمراقبتی افزایش یافت، بنابراین میتوان گفت که با نتایج مطالعه فوق همسو بوده است.
همسو با نتایج مطالعه حاضر، ژو و همکاران نشان دادند آموزش و اجرای سهماهه مداخلات مبتنی بر خودکارآمدی بر کیفیت زندگی بیماران دارای استومی گوارشی مؤثر بوده است [
33]. آبیز و همکاران با مطالعهای در شهر زاهدان روی بیماران مبتلا به سل نیز همسو با نتایج مطالعه ما، تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران را مثبت نشان دادند [
34]. امینی و همکاران در مطالعهای در شهر تهران، تأثیر آموزش خودمراقبتی مبتنی بر فضای مجازی را با ارسال هفتگی یک فایل صوتی آموزشی به مدت ۲۰ دقیقه و روزانه حداقل دو پیام نوشتاری به مدت ۴ هفته بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اچآیوی مثبت دانستند [
35]. در مطالعه مذکور نیز فایل صوتی و نوشتاری برای بیماران ارسال شد که توانست نتیجه مشابه با نتایج پژوهش حاضر حاصل نماید. شاهدی جوقان و همکاران نیز ارائه آموزش مهارتهای خودمراقبتی از استوما در شش جلسه 45 دقیقهای را موجب ارتقای کیفیت زندگی در کودکان دارای استومی دانستند [
36]. هرچند این مطالعه از نظر دامنه سنی نمونهها با مطالعه حاضر همسان نبود، اما میتوان گفت آموزش خودمراقبتی با محتوای متناسب با سن آموزشگیرندگان میتواند در هر رده سنی منجر به ارتقای کیفیت زندگی شود. بر اساس نتایج مطالعه لیائو و کین در کشور چین تحت عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی بیماران دارای استومی گوارشی، مشخص شد دو عامل اصلی مؤثر بر کیفیت زندگی بیماران دارای استومی میزان اهتمام به رفتارهای خودمراقبتی و امید است [
2] که در سنجش ابعاد کیفیت زندگی در مطالعه حاضر نیز نتیجه مشابه به دست آمد.
همچنین بر اساس نتایج، بین میانگین تمام ابعاد کیفیت زندگی بیماران به جز سلامت عمومی قبل و بعد از مداخله تفاوت وجود داشت. شفیعی و همکاران در مطالعهای در شهر تهران نشان دادند آموزش خودمراقبتی بر تمام ابعاد کیفیت زندگی از جمله سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت محیط و روابط اجتماعی بیماران ضایعات نخاعی تأثیرات مثبت دارد [
37]. همچنین در مطالعه سالار و همکاران در شهر زاهدان روی بیماران تحت همودیالیز، الگوی توانمندسازی خانوادهمحور که مبتنی بر آموزش بوده و از این جهت مشابه با تحقیق حاضر است توانست تمام ابعاد کیفیت زندگی بیماران دیالیزی را ارتقا دهد [
38]. در مطالعه حاضر در زمینه ابعاد کیفیت زندگی، فقط بعد سلامت عمومی ارتقا پیدا نکرد که شاید دلیل آن کم بودن مدت ارائه آموزشها باشد؛ چرا که رفتارهای سلامت عمومی رفتارهای ماندگاری هستند که معمولاً تغییر آنها نیاز به تغییر نگرش افراد دارد و نگرش در مدتزمان کوتاه و با یک آموزش کوتاهمدت معمولاً تغییر نمییابد.
نتیجهگیری
بهکارگیری آموزش غیرحضوری در آموزش خودمراقبتی بیماران دارای استومی میتواند در تداوم در مراقبتها و استقلال بیمار مؤثر بوده و همچنین برخی از مشکلات احتمالی در انجام مراقبت را کنترل نماید که این امر منجر به افزایش خودکارآمدی بیماران و درنتیجه بهبود کیفیت زندگی آنها میشود. بنابراین به نظر میرسد از نتایج این پژوهش میتوان علاوه بر بخش بالین در بخشهای مدیریت و آموزش و پژوهش پرستاری نیز استفاده کرد. در بخش مدیریتی، مدیران پرستاری میتوانند با فراهم کردن امکانات بهکارگیری رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی در بیمارستانها، موجبات ارتقای توان مراقبت از خود، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران دارای استومی را فراهم نمایند. همچنین از نتایج این پژوهش میتوان در مقایسه و تبیین سایر پژوهشهای مرتبط مانند مقایسه تأثیر آموزش غیرحضوری و حضوری بر ارتقای مراقبت از خود، خودکارآمدی و کیفیت زندگی در بیماران استفاده کرد. این پژوهش میتواند با جلب توجه مخاطبان به موارد ذکرشده در آن، مقدمهای برای انجام پژوهشهای دیگر در زمینه ارتقای مراقبت از خود، خودکارآمدی و کیفیت زندگی در بیماران دارای استومی و افزایش رضایتمندی آنان باشد.
این پژوهش محدودیتهایی نیز به همراه داشته است که بایستی در تحقیقات دیگر حتیالامکان مورد توجه قرار گیرند، از جمله اینکه برخی حالات روانی مانند خستگی، اضطراب و همزمانی آن با پاندمی کرونا و بیحوصلگی در هنگام پر کردن پرسشنامه میتوانست بر نحوه پاسخگویی واحدهای پژوهش تأثیرگذار باشد که از طریق ایجاد شرایط و زمان مناسب، دادن فرصت بیشتر برای پر کردن پرسشنامه و مشاوره دادن به آنها جهت حمایت و پاسخ به ابهامات احتمالی، این محدودیت به طور نسبی کنترل شد. تفاوتهای فردی، اجتماعی و فرهنگی نمونهها میتوانست در درک و نحوه پاسخگویی آنها تأثیر داشته باشد که به دلیل محدود بودن تعداد نمونه، کنترل آنها خارج از اختیار پژوهشگر بود. عدم صداقت برخی پاسخدهندگان هنگام تکمیل پرسشنامهها ممکن است بر نتایج تحقیق تأثیرگذار باشد که با ارائه توضیح و اهداف پژوهش تا حد امکان کنترل شد. احتمال اینکه نمونهها از منابع دیگری نظیر اینترنت یا بیماران دیگر اطلاعات صحیح یا غلطی در زمینه مراقبت از بیمار دارای استومی کسب کرده باشند و این اطلاعات بر پژوهش تأثیرگذار باشد وجود داشت، ولی این موضوع از کنترل پژوهشگر خارج بود. همچنین نظارت مستقیم بر اجرای آموزش غیرحضوری وجود نداشت و به خوداظهاری نمونهها در زمینه اجرای آموزش اکتفا شد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش پس از دریافت کد اخلاق به شماره IR.IAU.NAJAFABAD.REC.1400-030 از کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجفآباد و کسب مجوزهای ورود به بیمارستانها از حوزه معاونت پژوهشی این دانشگاه انجام شد و کلیه ملاحظات اخلاقی در زمینه بیماران در آن رعایت شده است.
حامی مالی
این مقاله حاصل پایاننامه کارشناسی ارشد، ستار باب دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری داخلی جراحی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجفآباد است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: مهرداد آذربرزین و ستار باب؛ تحلیل، تحقیق و بررسی: ستار باب، مهرداد آذربرزین و مریم مقیمیان؛ ویراستاری و نهاییسازی و مدیریت پروژه: مهرداد آذربرزین.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از حوزه معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد، مسئولین و پرسنل مراکز انکولوژی بیمارستان امامرضا(ع) و طالقانی استان کرمانشاه و کلیه مشارکتکنندگان در این پژوهش تشکر و قدردانی میشود.