زمینه و هدف دانشگاهها موظف به تولید سرمایه انسانی مورد نیاز برای پیشبرد توسعه اجتماعی هستند. این امر با خطراتی همراه است. بنابراین رهبران آموزشی باید از مدیریت خطر استقبال کنند و سیاستهای مناسب برای مواجه با این خطرات اجرا کنند. مدیریت خطر ازنظر تحقیقات دانشگاهی، دورهها و مقاطع تحصیلی مورد توجه بسیاری در دانشگاههاست. این در حالی است که در بیشتر جنبههای مدیریت دانشگاهها، مدیریت خطر وجود ندارد. شیوع اخیر همهگیری ویروس کرونا بر مؤسسات آموزش عالی در سراسر جهان تأثیر گذاشته است. بااینحال، مدیریت خطر در دانشگاهها آنطورکه میبایست توجه لازم را به خود جلب نکرده است. این مطالعه با هدف تعیین مدیریت خطر از دیدگاه کارکنان دانشگاه علومپزشکی ایران در سال 1400 انجام شد.
روش بررسی پژوهش حاضر به شیوه مقطعی از نوع توصیفی است که نمونههای آن 224 نفر از کارکنان اداری دانشگاه علومپزشکی ایران بودند که بهروش مستمر انتخاب شدند. بازه نمونهگیری بهمدت 1 ماه از اول آذرماه سال 1400 تا پایان آن ماه بود. پرسشنامه مدیریت خطر زابلی و همکاران که جهت بررسی روایی محتوای 2 پرسشنامه اصلی، از نظرات متخصصان، شامل 3 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی استفاده شد. پرسشنامه در اختیار کارکنانی که حداقل 1 سال سابقه کار در دانشگاه داشتند، قرار گرفت. مدیریت خطر در 6 حیطه که حیطه اول آن مربوط به میزان شناخت کارکنان از مدیریت خطر، حیطه دوم وضعیت ساماندهی مدیریت خطر، حیطه سوم وضعیت سیاستها و رویهها، حیطه چهارم وضعیت آموزش خطر، حیطه پنجم جایگاه مدیریت خطر و نهایتاً حیطه ششم نظارت بر تحلیل، ارزشیابی و کنترل خطر که در مجموع پرسشنامه در 45 سؤال در مقیاس لیکرت 5 گزینهای بررسی شد. اطلاعات بهدستآمده با نسخه 26 نرمافزار SPSS در 2 بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شد. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی برای متغیرهای کیفی پژوهش و شاخصهای عددی کمینه، بیشینه، میانگین و انحرافمعیار برای متغیرهای کمی پژوهش استفاده شد. برای بررسی ارتباط بین متغیرهای فردی با مدیریت خطر از آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها نتایج نشان داد مدیریت خطر در حیطه میزان شناخت کارکنان از مدیریت خطر با میانگین (2/60±0/84) بالاترین و در حیطه نظارت برتحلیل، ارزیابی و کنترل خطر با میانگین (2/38±0/87) پایینترین میانگین نمره را در بین سایر حیطهها کسب کردند. نمره کل مدیریت خطر (2/44±0/82) بود که نشان میدهد مدیریت خطر از دیدگاه کارکنان بخش اداری دانشگاه علوم پزشکی ایران در سطح ضعیف قرار دارد. آزمونهای آماری نشان داد مدیریت خطر با متغیرهای جنسیت (P=0/02)، گذراندن دوره مدیریت خطر (P<0/001 و تحصیلات (P=0/02) ارتباط آماری معناداری داشت، بهطوریکه میانگین نمره کسبشده در مردان بالاتر از زنان و همچنین در کارکنانی که دوره مدیریت خطر را گذرانده بودند نیز بالاتر از سایر کارکنان بود. مقایسه دوبهدو توکی همچنین نشاندهنده آن بود که میانگین نمره کسبشده در کارکنان با تحصیلات در سطح کارشناسیارشد بهطور معناداری بالاتر از کاردانی بود (P=0/03) و در سایر سطوح، این اختلاف معنادار نبود.
نتیجهگیری نتایج پژوهش نشان داد در مجموع کارکنان دانشگاه علومپزشکی ایران مدیریت خطر در این دانشگاه را در سطح ضعیفی ارزیابی کردهاند. بنابراین برای استقرار مدیریت خطر در دانشگاه، در همه حیطهها نیاز به اهتمام بیشتری است. به منظور نظارت مناسب و صحیح برتحلیل، ارزیابی وکنترل خطر، مدیران ارشد باید امکانات و ابزارهای لازم برای ارزیابی، تحلیل وکنترل خطر را فراهم کنند و ناظرانی که آموزش کافی دیدهاند را به کار گیرند تا در صورت اجرای نامناسب مدیریت خطر، اقدامات کنترلی خود را انجام دهند و دانشگاه را در مسیر درستی در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک خود قرار دهند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |