جلد 34، شماره 134 - ( اسفند 1400 )                   جلد 34 شماره 134 صفحات 17-2 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Hoseinpour S, Borimnejad L, Rasooli M, Hardani A K, Alhani F. The Effect of Implementing a Family-centered Empowerment Model on the Quality of Life of Parents of Premature Infants Admitted to a Neonatal Intensive Care Unit. IJN 2022; 34 (134) :2-17
URL: http://ijn.iums.ac.ir/article-1-3224-fa.html
حسین پور سیما، بریم نژاد لیلی، رسولی محبوبه، حردانی امیرکمال، الحانی فاطمه. بررسی تأثیر اجرای الگوی توانمند سازی خانواده محور بر کیفیت زندگی والدین نوزادان نارس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان. نشریه پرستاری ایران. 1400; 34 (134) :2-17

URL: http://ijn.iums.ac.ir/article-1-3224-fa.html


1- گروه پرستاری مراقبت‌های ویژه نوزادان، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم‌پزشکی ایران. تهران، ایران.
2- مرکز تحقیقات مراقبت‌های پرستاری، دانشگاه علوم‌پزشکی ایران، تهران، ایران.
3- گروه آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم‌پزشکی ایران، تهران، ایران.
4- گروه کودکان، دانشکده پزشکی، بیمارستان ابوذر، دانشگاه علوم‌پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
5- گروه پرستاری، دانشکده علوم‌پزشکی ،دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. ، alhani_f@modares.ac.ir
چکیده:   (2564 مشاهده)
زمینه و هدف: بستری نوزاد در بخش مراقبت‌های ویژه، یک بحران روحی محسوب می‌شود که برای خانواده استرس و ناتوانی به همراه دارد و می‌تواند کیفیت زندگی والدین را مختل کند.کیفیت زندگی از آن رو مهم است که در صورت نادیده گرفته شدن به ناامیدی، نداشتن انگیزه برای هرگونه تلاش و کاهش فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و غیره می‌انجامد و در ابعاد عمیق‌تر بر توسعه اجتماعی و اقتصادی یک کشور تأثیر می‌گذارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر کیفیت زندگی والدین نوزادان نارس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی در دو گروه آزمایش و کنترل در بین 90 نفر (پدر و و مادر) سالم دارای نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه انجام شد. نمونه‌گیری به‌صورت مستمر و غیر تصادفی از شهریورماه 1398 تا اردیبهشت 1399 انجام شد. پرسش‌نامه‌های جمعیت‌شناسی، شدت، حساسیت، عزت نفس، خودکارآمدی والدین و کیفیت زندگی، یک بار در بدو ورود به مطالعه و بار دیگر، یک ماه پس از اتمام جلسات مداخله تکمیل شدند.گروه آزمایش، آموزش‌های مرتبط به اصول توانمندسازی را طی چهار گام و 8 جلسه دریافت کردند.
گام اول (درک تهدید به روش بحث گروهی): طی دو جلسه 30 تا 60 دقیقه‌ای، بحث گروهی برای بالا بردن آگاهی در خصوص نوزاد سالم از جمله مراقبت‌های پوستی، تغذیه سالم، خواب سالم و حساس ساختن والدین به علائم خطر تهدید کننده، توسط پژوهشگر انجام شد. 
گام دوم (ارتقاء خودکارآمدی به روش مشکل‌گشایی): در ابتدای جلسه سوم، به ابهامات و پرسش‌های والدین پاسخ داده شد. سپس طی دو جلسه 60 دقیقه‌ای به بحث گروهی در حوزه‌ حالت‌های صحیح شیردهی، مراقبت کانگرویی، نحوه برخورد با قولنج یا کولیک نوزاد و آشنایی و نحوه برخورد با کودک لرزان پرداخته شد. 
گام سوم (ارتقاء عزت نفس از طریق مشارکت آموزشی): طی سه جلسه بحث گروهی 30 الی‌60 دقیقه‌ای از مراجعین درخواست شد در حضور پژوهشگر نکات فرا گرفته شده را به اعضای خانواده خود آموزش دهند، تجارب خود را در اختیار دیگر افراد گروه بگذارند و پرسش‌های پیش آمده برای خود یا اعضای خانواده را در گروه مطرح و پاسخ آن را دریافت کنند. 
گام چهارم (ارزشیابی): در جلسه آخر به بررسی میزان آگاهی و توانایی افراد در انتقال اطلاعات از موارد آموزشی پرداخته شد. همچنین توانمندی افراد تحت پژوهش، توسط پرسش‌نامه توانمندی، شامل سه بعد: درک تهدید، خودکارآمدی و عزت نفس مورد سنجش قرار گرفت. پرسش‌نامه جمعیت‌شناسی و پرسش‌نامه کیفیت زندگی یک بار در بدو ورود به مطالعه و بار دیگر یک ماه پس از اتمام جلسات مداخله تکمیل شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های کای‌دو، تی‌مستقل، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی اسپیرمن و شاپیرو _ ویلک و با استفاده از نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها نتیجه آزمون کای _ دو نشان داد دو گروه از نظر مشخصات والدین و نوزادان همگن بودند و تفاوت معناداری در دو گروه وجود نداشت (0/05<P). نمرات توانمندی پایه(خودکارآمدی، عزت نفس، شدت و حساسیت) و کیفیت زندگی نیز قبل از مداخله تفاوت معناداری نداشتند. پس از اجرای مداخله نمره کل کیفیت زندگی(0/041=P)، در گروه آزمایش به‌طور معناداری بیش از گروه کنترل شد. در مقایسه درون‌گروهی نیز نمرات توانمندی(عزت نفس، خودکارآمدی (0/001>P) هر دو گروه و نمرات شدت و حساسیت (0/001>P) صرفاً در گروه آزمایش افرایش معناداری نشان داد. در ابعاد کیفیت زندگی، در بعد روانی (0/042=P)، اجتماعی (0/003=P)، محیطی و کل نمرات (0/001>P) در گروه آزمایش افزایش معناداری وجود داشت. همچنین مقایسه نمرات قبل و بعد در گروه کنترل نشان داد نمره کیفیت زندگی در بعد عملکرد محیطی در گروه کنترل نیز با گذشت زمان بهبود یافته است (0/001>P)، اما این افزایش نسبت به گروه آزمایش معنادار نبود (P>0/05)
نتیجه‌گیری :این مطالعه نشان داد الگوی توانمندسازی خانواده محور موجب بهبود برخی فاکتورهای کیفیت زندگی شده است، اما برای نتیجه‌گیری قطعی در این زمینه به مطالعات بیشتر‌ی نیاز است. پیشنهاد می‌شود پژوهشگران آینده در زمینه تقویت برنامه توانمندسازی خانواده محور در ابعادی که اثرگذاری کمتری داشته است، مطالعات بیشتری انجام دهند. همچنین استفاده از برنامه توانمندسازی خانواده محور برای کمک به مادران باردار با احتمال زایمان زودرس و بررسی اثرگذاری آن پس از زایمان مورد بررسی قرار گیرد.
متن کامل [PDF 6529 kb]   (1414 دریافت) |   |   متن کامل (HTML)  (1869 مشاهده)  
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: پرستاری
دریافت: 1399/8/27 | پذیرش: 1400/12/1 | انتشار: 1400/12/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به {نشریه پرستاری ایران} می باشد.

Designed & Developed by : Yektaweb