fa
jalali
1382
4
1
gregorian
2003
7
1
16
34
online
1
fulltext
fa
بررسی بروز و تعیین عوامل مستعد کننده زخم بستر در بیماران بستری در بخش های داخلی، جراحی و اورتوپدی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 79-1378
PRESSURE SORE INCIDENCE AND RISK FACTORS IN PATIENTS ADMITTED IN MEDICAL, SURGICAL AND ORTHOPEDIC WARDS IN AFFILIATED HOSPITALS OF SHIRAZ UNIVERSITY OF MEDICAL SCIENCES
سالیان دراز است که بروز زخم بستر در بیماران بستری در تخت به عنوان یکی از مشکلات عمده حرفه پرستاری مطرح می باشد. به منظور تعیین عوامل خطر زخم بستر ضمن انجام تحقیقی بر روی 694 بیمار، مشاهده شد که 71 نفر به زخم بستر مبتلا شده بودند. این بیماران به طور معنی داری بیش از سایرین در تخت بستری بوده، مشکلات پزشکی بیشتری داشته و سطح هموگلوبین و آلبومین سرم آنها کمتر از حد طبیعی و میزان گلبول سفید سرم آنها بالاتر از حد طبیعی بوده است. این پژوهش با هدف تعیین میزان بروز زخم بستر و عوامل مؤثر بر ایجاد آن در بیماران بستری در بخش های داخلی، جراحی و اورتوپدی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده است و 602 بیمار بستری در بخش های داخلی - جراحی و اورتوپدی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز نمونه های این پژوهش را تشکیل داده اند. نتایج نشان داد که میزان بروز زخم بستر بیماران بستری در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز 1/19% بوده است که شایع ترین آنها از نوع درجه دو بود. میزان ابتلاء در بخش داخلی 6/28 درصد و میزان ابتلاء در بخش جراحی عمومی 9/12 درصد بود (001/0 P< ) . میانگین سنی مبتلایان به زخم بستر 6/52 سال (001/0 P< ) بود . بیشترین منطقه مستعد زخم بستر ، ناحیه ساکروم ( 7/81% ) تعیین گردید. میزان بروز زخم بستر ارتباط معنی داری با میزان رطوبت پوست، وضعیت دفع ادرار، سطح هوشیاری، توانایی تحرک و دفعات تغییر وضعیت بیمار، وضعیت تغذیه و سطح سلامت پوست نشان داد. وجود نارسایی قلبی، سطوح پائین هموگلوبین، هماتوکریت و آلبومین نیز ارتباط معنی داری با بروز زخم بستر داشت. همچنین بین بروز زخم بستر و فشار خون سیستول یک بالای 130 و زیر 90 میلی متر جیوه ارتباط معنی داری نشان داد ه شد (028/ P= ) . در این مطالعه با عنایت به بالا بودن درصد بروز زخم بستر و تائید وجود همبستگی بین بسیاری از عوامل موثر با بروز زخم بستر، به نظر می رسد که قبل از ابتلاء بیماران به زخم بستر شناسایی عوامل خطر در آنها با استفاده از معیارهای مناسب ضروری است. علاوه بر این پیشنهاد می شود که در هر بخش با توجه به نوع بیماران بستری به طور مجزا عوامل مستعد کننده زخم بستر مورد بررسی قرار گیرند.
Background: The Problem of pressure sores has been a challenge for nurses since long ago.
Objective: Identifying the Pressure sore incidence and risk factors in patients admitted in medical, surgical and orthopedic wards of hospitals affiliated to Shiraz university of medical sciences.
Design: This was a descriptive study, in which 602 patients in mentioned wards were assessed through using a questionnaire collection of data had a continuous pattern during the hospitalization of the patients.
Sample: 602 hospitalized Patients were selected to Participate in this study.
Result: Results indicated that the incidence of pressure sore was 19.1%. Medical wards were in the top of list from the point to most frequency and the surgical wards were the least. There were also significant relationships between heart failure, low level of hemoglobin and hematocrit, serum albumin level, systolic blood Pressure from than 130 mmHg and less than 90 mmHg and the incidence rate of pressure sores.
Conclusion: Considering the high occurrence rate of pressure sores, and also meaning full correlations between many factors contributed to pressure sores occurrence. It is recommended to use proper criterion for deforming risk factors in patients.
Pressure sore, Risk factors, Prevention of pressure sore in hospitalized patient
،زخم بستر،عوامل مستعد کننده،پیشگیری از زخم بستر
8
13
http://ijn.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-75&slc_lang=fa&sid=1
2007/01/1
1385/10/11
Mogarehi, M
محبوبه مقارئی
0031947532846009810
0031947532846009810
Yes
Zarif Sanaiey, N
ناهید ظریف صنایعی
0031947532846009811
0031947532846009811
No
fa
درمان کوتاه مدت بیماری سل با نظارت مستقیم (روش درمانی DOTS)
TUBERCULOSIS CONTROL
سازمان بهداشت جهانی از چند سال پیش سل را یک اولویت جهانی اعلام کرده است، و تلاش های هماهنگ و بسیج منابع را بر علیه بحران سل لازم دانسته است. در همین رابطه پژوهش های دانشمندان منجر به ابداع روش درمان کوتاه مدت بیماری سل با نظارت مستقیم (روش درمانی DOTS ) شده است. در حال حاضر این روش موثرترین، عملی ترین و بهترین روش کنترل بیماری سل می باشد. در جوامع آلوده روش DOTS میزان موفقیت را به85% رسانیده است. حال آنکه سایر اقدامات بهداشتی اجرا شده در ده سال اخیر به چنین نتیجه موفقیت آمیزی دست نیافته است. این روش درمانی مؤثر به دلیل هزینه کم و عدم نیاز به بستری کردن بیماران روش پیشنهادی برای کشور های در حال توسعه است؛ و درمان را قابل خرید و قابل دسترس می سازد. به طور خلاصه مزایای روش DOTS عبارتند از: (1) اطمینان از درمان بیمار، (2) پیشگیری از گسترش بیماری، (3) پیشگیری از ظهور سل مقاوم به دارو و (4) جلو گیری از عود مجدد بیماری. اجزاء تشکیل دهنده راهکار Dots عبارتند از: 1. کارکنان تربیت شده بهداشتی برای اجرای DOTS حداقل برای مدت 2ماه 2. آزمایشگاه مجهز به کارکنان آموزش دیده برای تشخیص باسیل سل در نمونه خلط 3. تهیه داروهای لازم با کیفیت بالاو قابل اعتماد 4. نظام ثبت وگزارش دهی استاندارد وصحیح از مشخصات بیماران، درمان انجام شده، نتیجه درمان وگزارش بیماریابی 5. حمایت مداوم و مستمر دولت به نظر می رسد در شرایط کنونی راهکار DOTS تنها راه موفق و موثر برای کنترل بیماری سل در جوامع مختلف می باشد. لذا تدارک امکانات لازم برای اجرای این روش درمانی ضروری به نظر میرسد.
The resurgence of tuberculosis in recent years has made an effective control strategy in indispensable. The strategy exists and is called Directly Observed Treatment, Short-course (DOTS) which is the worldwide best and Practical approach.
In a five year period since the (DOTS) was adopted by WHO as a strategy to combat tuberculosis worldwide, more than 1.2 million people have received this treatment, most of which are young and middle-aged adults, and more than 900000 of them had had the infection, smear-positive form of the disease. If these patients had only access to the conventional treatments, available in their countries, many of them would almost certainly had died and many more would have become chronic cases, spreading the disease in their communities. It is, in fact, these chronic cases remained from poor and or interrupted treatments, that become the main sources of deadly drug resistant strains of tuberculosis.
Key components of the (DOTS) strategy
1. A network of trained workers able to administer, directly observed therapy at least for the first two months of the onset of the disease.
2. Laboratories equipped with trained personnel to recognize tubercle bacilli in sputum smear samples.
3. A dependable supply of high-quality drugs.
4. An accurate record-keeping and cohort analysis system for monitoring, case-finding, treatment and outcomes.
5. Sustained political commitment and funding.
Tuberculosis, Control of tuberculosis, (DOTS) Treatment
،بیماری سل،کنترل بیماری سل،روش درمانی .DOTS
14
18
http://ijn.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-76&slc_lang=fa&sid=1
2007/01/12007/01/1
1385/10/11
Allami, M.L
مه لقا علامی
0031947532846009812
0031947532846009812
Yes
fa
بررسی میزان آگاهی و نگرش دانشجویان پرستاری در مورد بیماری ایدز
KNOWLEDGE AND ATTITUDE OF STUDENT NURSES TOWARDS AIDS
ایدز یکی از بیماری های مزمن است که تاکنون قربانیان زیادی گرفته است ب ه طوری که تنها در سال 1997، 3/2 میلیون نفر جان خود را در اثر ابتلا به ایدز از دست داده اند . در حال حاضر این بیماری درمان ناپذیر است ، لذا تنها راه مقابله، پیشگیری از آلوده شدن به ویروس ایدز می باشد، ضمن آن که پیشگیری از ایدز با صرفه تر و مهم تر از درمان آن است . با توجه به راه های انتقال دانشجویان پرستاری ب ه دلیل تماس با بیماران ، از جمله افرادی هستند که بایستی از نحوه انتقال و پیشگیری از ابتلا به بیماری ایدز اطلاع داشته باشند. بدین منظور پژوهشی تحت عنوان بررسی میزان آگاهی و نگرش دانشجویان پرستاری در مورد بیماری ایدز صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی، مقطعی بوده است که در آن کلیه دانشجویان سال های سوم و چهارم پرستاری دانش گاه علوم پزشکی شیراز جامعه پژوهش را تشکیل داده بودند. بر این اساس نمونه پژوهش شامل 147 نفر از دانشجویان پرستاری بوده است . در این مطالعه ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که سوالات آن در دو بخش یعنی (1) آگاهی از راه های انتقال و نحوه پیشگیری از بیماری ایدز و (2) نگرش دانشجویان در مورد بیماری ایدز تنظیم شده بود. داده های حاصل از پاسخگوئی دانشجویان به سوالات با استفاده از نرم افزار آماری Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که 8/61 درصد از دانشجویان درمورد راه های انتقال بیماری ایدز و 9/71 درصد آنها در مورد زمان انتقال بیماری ایدز از مادر به جنین آگاهی صحیح نداشتند. در رابطه با آگاهی دانشجویان از نحوه پیشگیری از بیماری ایدز به هنگام ارائه مراقبت، یافته ها نشان دادند که 68 درصد دانشجویان از عدم لزوم جداسازی بیمار مبتلا به ایدز بی اطلاع بودند و 9/73 درصد دانشجویان آگاهی صحیحی از نوع پوشش های محافظتی هنگام معاینه مبتلایان به ایدز بی اطلاع بودند. در رابطه با نگرش دانشجویان در مورد بیماری ایدز 6/80 درصد عقیده داشت ند که این بیماران را بایستی در یک بیمارستان مجزا تحت مداوا قرار داد و 5/74 درصد آنها اظهار داشتند که از انجام تنفس دهان به دهان به بیماران مبتلا به ایدز خودداری می کنند. 3/97% تمایل خود را به کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه ابراز کرده بودند . آزمون آماری موید آن بود که اختلاف آماری معنی داری بین آگاهی دانشجویان پرستاری از بیماری ایدز و سال ورود آنها وجود نداشته است. با توجه به یافته های این پژوهش انتظار می رود که بتوان از نتایج این پژوهش در برنامه ریزی و اجرای آموزش بهداشت افراد جوان استفاده کرد. به علاوه با آموزش کافی دانشجویان و پرسنل پرستاری شاغل، می توان امیدوار بود که کیفیت مراقبت از این بیماران بهبود یافته و احتمال انتقال ویروس به افراد مراقبت دهنده نیز کاهش یابد. پیشنهاد می شود پس از تنظیم و اجرای یک دوره آموزش نظری کامل جهت دانشجویان پرستاری مجدد اً آگاهی و نگرش آنها مورد ارزیابی قرار گیرد.
Background: AIDS, one of the most perilous infectious diseases which has killed lots of victims all over the world. Considering the fact that nowadays, this disease is incurable, the only way of challenging it, is prevention. Since student nurses are in continuous contact with these Patients. A survey is conducted to assess their knowledge and attitude towards HIV and AIDS.
Objective: To determine the knowledge and attitude of student nurses to wards AIDS.
Design: This was a cross – sectional descriptive study.
Sample: 147 senior student nurses contributed in this study.
Result: Finding revealed that 61.8% of the students were not knowledgeable enough about the ways of the transmission of the disease, and 71.9% of them did not know the time of transmission from mothers to their fetuses, regarding the prevention pathways 68% of the sample group were not familiar with the necessity of isolation and 73.9% of them did not know how to establish protective measures, while doing physical examination of patients suffering from AIDS.
Concerning their attitudes towards disease 80.6% of the student nurses belived that the patients should be cared in special hospitals and 74.5% of them mentioned that they will avoid mouth to mouth respirations for these patients if it is needed. On the other hand 97.3% of them were eager to obtain more information about this disease.
Conclusion: The results of this research illustrated the importance of sufficient teaching programs for student nurses which may improve the qullity of care for patients and decrease the likelihood of transmission of the disease.
Knowledge, Attitude, AIDS
،آگاهی ،نگرش،بیماری ایدز
19
24
http://ijn.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-77&slc_lang=fa&sid=1
2007/01/12007/01/12007/01/1
1385/10/11
Mogarehi, M
محبوبه مقارئی
0031947532846009813
0031947532846009813
Yes
Shokranian, N
نادره شکرانیان
0031947532846009814
0031947532846009814
No
fa
بررسی تأثیرآموزش بر میزان اضطراب بیمارانی که در بیمارستان نمازی شیراز تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر قرار گرفته اند.
IMPACTS OF TEACHING ON THE ANXIETY LEVEL OF PATIENTS HAVE UNDERGONE CORONARY ARTERY BYPASS GRAFT IN NEMAZEE HOSPITAL IN SHIRAZ
بیماری های انسدادی عروق کرونر قلب در جهان شیوع بالائی دارند و عمل جراحی پیوند عروق کرونر یکی از مؤثرترین درمان های آن می باشد. جراحی برای اغلب بیماران و خانواده های آنان ب ه عنوان یک بحران و حادثه تهدید کننده محسوب شده و باعث بروز اضطراب بسیاری در آنان می شود که این اضطراب می تواند خود موجب بروز اختلالات شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری در بیمار شود . تحقیقات نشان می ده ن د آموزش قبل از بستری می تواند باعث کاهش اضطراب و فشار در بیماران و خانواده آنها شود و پرستار به عنوان یکی از اعضای تیم بهداشتی وظیفه آموزش را بر عهده دارد لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش بر میزان اضطراب بیمارانی که در بیمارستان نمازی شیراز تحت پیوند عروق کرونر قرار گرفته اند ، انجام شده است. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد هامیلتون استفاده شده است. نمونه های این پژوهش را 60 نفر از بیماران بستری واجد شرایط پژوهش تشکیل داده اند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند و از بین نمونه ها 30 نفر به عنوان گروه آزمون و 30 نفر به عنوان گروه شاهد تعیین شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که در گروه آز مون (دریافت ک ننده آموزش) میانگین نمره اضطراب در مرحله اول 22 و در مرحله دوم 4/6 بوده است که مبین تفاوت معنی دار آماری بوده است (0001/0 P= ) در حالیکه در گروه شاهد میانگین نمره اضطراب در مرحله اول 6/18 و در مرحله دوم 3/28 بوده است که نشانگر افزایش نمره اضطراب می باشد (134/0 P= ). نتایج این پژوهش گویای آن بود که انجام آمادگی قبل از عمل بوسیله آموزش با افزایش آگاهی بیمار از فرآیند عمل جراحی، افزایش آمادگی روحی بیمار جهت انجام عمل جراح ی ، اصلاح سوء برداشت ها و تصورات غلط راجع به پیوند عروق کرونر ، باعث کاهش میزان اضطراب و استرس روانی دوره قبل از عمل گردیده است. بنابر این پیشنهاد می شود با اجرای یک برنامه آموزشی مدون 2-1 هفته قبل از عمل جراحی پیوند عروق کرونر توسط افراد متخصص در امر آموزش نظیر پرستاران می توان از بروز مشکلات جسمی و روانی قبل از عمل پیشگیری نمود و در نتیجه موجب حفظ تعادل بیماران در مرحله بعد از عمل گردید .
Background: Coronary obstructive heart diseases have a great incidence in the world and Coronary Artery Bypass Graft (CABG) Surgery is one of the most effective treatments for these disorders.
CABG is a crisis and a threat for patient and his family which produces a great deal of anxiety. Anxiety can produce mental, physiological and behavioral disorders.
Researches indicated that pre- admission education can decrease the anxiety level and stress of the patient and his family. Nurse as a member of this health care team is responsible for this teaching.
Objective: To assess the impact of teaching on the anxiety level of patients have undergone Coronary Artery Bypass Graft surgery.
Design: This was an–experimental study and informations were obtained through Hamilton questionnaire.
Sample: 60 subjects with required criterias were selected randomly and divided into experimental (30) and control (30) groups.
Result: findings showed that in the experimental group, the mean of anxiety level was 22 in the first stage and 6.4 in the second stage which had a statistically significant relationship (p=0/0001) while in the control group, the mean of anxiety level was 18.6 in the first stage and 28.3 in the second stage which was not found significantly related (p=0/134).
Conclusion: A significant difference was found between the experimental and control groups from the Point of their anxiety level. (p= 0/0001) showing the positive effect of teaching on reducing the anxiety level in patients have undergone Coronary Artery Bypass Graft Surgery
Teaching, Anxiety, Coronary Artery Bypass Graft (CABG).
،آموزش،اضطراب،پیوند عروق کرونر
25
29
http://ijn.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-78&slc_lang=fa&sid=1
2007/01/12007/01/12007/01/12007/01/1
1385/10/11
Navvabi, E
الهام نواب
0031947532846009815
0031947532846009815
Yes
Derakhshan, A
اشرف درخشان
0031947532846009816
0031947532846009816
No
Sharif, F
فرخنده شریف
0031947532846009817
0031947532846009817
No
Amirghofran, A
احمد علی امیر غفران
0031947532846009818
0031947532846009818
No
Tabatabaei, H
حمیدرضا طباطبائی
0031947532846009819
0031947532846009819
No
fa
بررسی فراوانی آسیب دیدگان سروگردن ناشی از حوادث واختلالات گفتار و زبان متعاقب آن
FREQUENCY OF HEAD AND NECK INJURIES ALONG WITH SPEECH AND LANGUAGES DISORDERS.
انسان همواره در معرض آ سیب های ناشی از حوادث قرار دارد که صدمات وارد ه بر سروگردن ازمهمترین آ نها هستند زیرا علاوه بر آ سیب های جسمانی در اغلب موارد با انواع اختلالات گفتار و زبان ه مراه می شوند. . این پژوهش با هـدف بررسی فراوانی صدمات وارد ه بر سر و گردن ناشی از حوادث براساس محل آ سیب دیدگی ، جنسیت و سن افراد مصدوم و بررسی اختلالات گفتار ی و زبان ی متعاقب این صدمات در واحدهای مورد پژوهش، انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که در آن پژوهشگر به9 بیمارستان تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران مراجعه و اطلاعات مربوط به مصدومان سر و گردن ناشی ازحوادث را ، با استفاده ازکدهای بین المللی (سیستم ICD10 ، 1992 ( استخراج و بررسی نموده است. نمونه پژوهش را تعداد 1143 نفر از مصدومان سر و گردن ناشی از حوادث تشکیل داده اند که طی سا ل 1378 در بیمارستان های مورد نظر پذیرفته شده بودند. یافته های این پژوهش نشان داد که صدمه به سر بیشترین فراوانی را داشته است (1/83%) و بیشترین مصدومان در گروه های سنی 4 5-16 سال (2/58%) و 15-1سال (22%) قرار داشتند. 77 % مرد ان و 23% زن ان مورد پژوهش دچار آسیب دیدگی سرو گردن شده بودند. به علاوه صدمات ناشی از حوادث سر و گردن، منجر به انواع اختلالات گفتار و زبان مانند: زبان پریشی، دیزارتری، اختلالات تولیدی ، آ واسازی و تشدید شده بود. چنانکه ملاحظه شد فراوانی قابل ملاحظه مصدومان سر و گردن زیر 45 سال (4/80%) که در بین افراد محص ل ، دانشجو، شاغل و احتمالا ً س رپرست خانواده و ابتلا ء حدود 50 % این افراد به انواع اختلا لا ت گفتار و زبان، ضرورت شروع و اجرای خدمات توانبخشی گفتار و زبان را در سریعترین و مناسب ترین زمان ممکن ایجاب می کند.
Background: Citizens are always facing injuries caused by accidents, and the most vulnerable Parts of the body are the head and the neck. These kinds of injuries often are accompanied by language and speech disorders. Objective: The study of frequency of head and neck injuries caused by accidents and it’s related speech and language disorders. Design: This descriptive research was carried out in nine hospitals of Iran University of Medical Sciences, informations were collected and extracted according to international coding system (ICD.10.1992) Sample: 1143 Patients being admitted in 1378 were selected to contribute in this study. Result: Findings showed that: the most frequent injury was related to head 83.1% and the most involed group age was 16-45 years old (58.2%). Gender frequency was respectively 77%, 23% in male and female groups. Different types of speech and language disorders such as: Aphasia, Dysarthria, Articulation disorders and Phonations were found to exist after injures. Conclusion: Considering that the frequency of head and neck injuries is almost high among younger people, whom are responsible for supporting families and also the high incidence of speech and language difficulties accompanied by these injuries, providing rehabilitation programs is of great importance.
Accidents, Head and neck injuries, Speech and tangoage disorders
،حوادث، آسیب های سر و گردن،اختلالات گفتار و زبان
30
36
http://ijn.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-79&slc_lang=fa&sid=1
2007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/1
1385/10/11
Jalileh Vand, N
ناهید جلیلوند
0031947532846009820
0031947532846009820
No
Kashani Arani, Z
زهره آرانی کاشانی
0031947532846009821
0031947532846009821
Yes
fa
مقایسه عوامل خطر در ابتلاء به انفارکتوس میوکارد در زنان و مردان
RISK FACTORS OF MYOCARDIAL INFARCTION IN WOMEN AND MEN
انفارکتوس میوکار د از شایع ترین بیماری هایی است که در بیماران بستری در کشورهای صنعتی تشخیص داده می شود . شایع ترین علت انفارکتوس میوکارد تشکیل تر و مبوز بر روی پلاک های آترواسکلروزی عروق کرونر می باشد. عوامل خطر متعددی در فرآیند آترواسکلروز دخیل هستند و به نظر میرسد تفاوت جنسیت نقش مهمی در میزان شیوع انواع عوامل خطر و به تبع آن انفارکتوس میوکارد داشته باشد. این پژوهش مورد- شاهدی با هدف تعیین و مقایسه عوامل خطر در ابتلاء به انفارکتوس میوکارد در زنان و مردان انجام شده است . 250 زن و 251 مرد بستری در بخش سی سی یو که برای اولین بار دچار انفارکتوس میوکارد شده بودند به عنوان گروه مورد و 249 زن و 248 مرد بستری در بخشهای جراحی عمومی به عنوان گروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند. در طی این پژوهش، پژوهشگر ابتدا عوامل خطر در ابتلا ء به انفارکتوس میوکارد را تعیین و سپس به مقایسه آن ها در زنان و مردان پرداخت. یافتههای پژوهش نشان داد که تمامی متغیرهای مورد مطالعه (به غیر از سن در مردان) از عوامل خطر انفارکتوس میوکارد در زنان و مردان به شمار می روند و بیشترین عوامل خطر ابتلاء به انفارکتوس میوکارد در زنان به ترتیب استرس (19 1 /28)، سابقه مثبت خانوادگی (9 06 /21)، مصرف سیگار (9 07 /12) و دیابت (33 /12 ) و در مردان به ترتیب استرس (59 4 /53)، سابقه مثبت خانوادگی (75/30) دیابت (15 9 /12) و مصرف سیگار (216/11) میباشد و کمترین عامل خطر ابتلاء به انفارکتوس میوکارد هم در زنان و هم در مردان در رابطه با رژیم غذایی نامناسب بوده است. یافتههای پژوهش نشان داد که مهم ترین و قوی ترین عوامل خطر در ابتلاء به انفارکتوس میوکارد در هر دو جنس به ترتیب استرس، سابقهی مثبت خانوادگی، مصرف سیگار و دیابت میباشند. لذا به نظر میرسد با کنترل و تعدیل این عوامل خطر میتوان گام بزرگی در پیشگیری از بروز انفارکتوس میوکارد برداشت به این ترتیب بخش قابل توجهی از هزینههای مستقیم و غیرمستقیم ناشی از این بیماری کاهش خواهد یافت.
Background: Myocardial infarction is one of the most common causes of hospitalization in industrial countries, and the most common cause of myocardial infarction is the formation of thrombosis on atherosclerotic plaques. There are many risk factors which affect atherosclerosis formation process. It seems that sex plays an important role in development of myocardial infarction. Objective: To determine and compare myocardial infarction risk factors in women and men. Design: This was a case – control study. Sample: Using the consecutive sampling method, 250 women and 251 men suffering from myocardial infarction for the first time, admitted in Coronary Care Units (CCUs) were assigned to the case group while 249 and 248 respectively women and men in surgical units formed the control group. Result: Findings indicated that stress, positive family history, smoking, diabetese in women, meanwhile in men stress, positive family history, diabetese, smoking, were the major risk factors of myocardial infarction considering that the ratio of factors were stress (28/9) positive family history (21/9), smoking (12/9) and diabetes (12/23) in women, and for the opposite sex it was stress, (53/59) positive family history (30/75) diabetese (12/59) and smoking (11/3). It is revealed that the least important factor was inappropriate diet regimen in both sexes. Conclusion: Results showed that the most important risk factors for both sexes were stress, positive family history, smoking and diabetese. It is recommended to control these factors in order to prevent myocardial infarction which will result to a diminished direct and indirect costs of this disease.
Myocardial infarction, Risk factors, Comparison
،عوامل خطر ،انفارکتوس میوکارد،عوامل خطر برحسب جنس
37
45
http://ijn.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-80&slc_lang=fa&sid=1
2007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/1
1385/10/11
Roohani, M
مهین روحانی
mahroo2_85@yahoo.com
0031947532846009822
0031947532846009822
Yes
Farahani Nia, M.
فراهانی نیا
0031947532846009823
0031947532846009823
No
Hakimi Gilani
طاهره گیلانی
0031947532846009824
0031947532846009824
No
Hagghani, H
حمید حقانی
0031947532846009825
0031947532846009825
No
fa
مقایسه رفتارهای بهداشتی مادران کودکان زیر 2 سال مبتلا به اسهال و غیر اسهالبستری در بخش اطفال بیمارستان علی بن ابیطالب (ع) شهرستان رفسنجان در سال 1380
COMPARATIVE STUDY OF MOTHER’S HEALTH BEHAVIORS IN HOSPITALIZED INFANTS WITH DIARRHEA OR WITHOUT IT
با وجود ی که در زمینه سلامت کودکان در سال های اخیر تلاش های چشمگیری صورت گرفته است اما همچنان بیماری هایی مانند اسهال در زمره مواردی است که در اثر عدم رعایت تغذیه و بهداشت مناسب باعث بیماریزایی و حتی مرگ کودکان زیر 2 سال گردیده است. در حال حاضر 28% مرگ ومیر کودکان در جهان بر اثر اسهال می باشد بنابراِین شناسایی مشکلات بهداشتی مادران و کودکان زیر2سال می تواند در کاهش این مشکلات نقش مهمی داشته باشد. مقایسه رفتارهای بهداشتی مادران کودکان زیر 2 س ال مبتلا به اسهال و غیر اسهالی بستری در بخش اطفال بیمارستان علی بن ابیطالب (ع) . این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده است که در آن از چک لیست برای تعیین رفتار ها ی بهداشتی مادران کودکان زیر 2سال مبتلا به اسهال و غیراسهال بستری در بخش اطفال (مدت بستری کمتر از 24 ساعت) استفاده شده است. جهت دستیابی به اهداف پژوهش ابتدا 434 کودک زیر2 سال مبتلا به اسهال و غیراسهال که مدت بستری آنها در بخش اطفال کمتر از 24 ساعت بوده است انتخاب شدند و سپس مادران این گروه از کودکان مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان دادند بین نوع تغذیه کودک با علت بستری شدن او در بخش اطفال اختلاف معنی داری وجود داشت (0002/0= P ) به طوری که کودکانی که از شیر مادر استفاده نمی کردند بیشتر با تشخیص اسهال بستری شده بودند وکودکانی که ازشیر مادر تغذیه می شدند کمتر مبتلا به اسهال بودند. بین جنس کودک و علت بستری شدن او در بخش اطفال تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی در ظاهر تعداد بیشتری از پسران به علت اسهال در بخش بستری بودند. یافته های پژوهش بیانگر آن بودند که بین سن، تحصیلات و شغل مادر، ت عداد فرزندان، تعداد دفعات بستری شدن و علت بستری شدن فعلی کودک، نوع تغذیه کودک، تابعیت، محل زندگی و بهداشت فردی مادر، بهداشت غذاهای طبخ شده، شستن دست ها بعد از تعویض کهنه، استفاده از پستانک، روش صحیح تهیه ORS ، شستن دست های کودک قبل از استفاده از غذای کمکی، سن و محل نگهداری کودک (نزد مادر ، اقوام ، مهد کودک )، و بهداشت فردی کودک با علت بستری شدن رابطه معنی داری وجود نداشت. با توجه به یافته ها چون تغذیه با شیر مادر نسبت به تغذیه مصنوعی منجربه کاهش ابتلا به اسهال در کودکان زیر2 سال می شود بنابراین تغذیه با شیر مادر تا پایان 2سالگی به عنوان راهی برای کاهش ابتلا به اسهال و عوارض آن پیشنهاد می گردد.
Background: Although, many efforts have been carried out regarding infant ’ s health in recent years, consistent infections such as diarrhea is a cause of pathogenecity or even death among infants under 2 years old according to not have done which is attributed to inadequate nutrition and health care. Objective: To compare mother ’ s health behaviors in hospitalized infants with diarrhea or without it, in pediatric department of Ali- Ebn- Abitaleb hospital. Design: This was a descriptive study. For gathering information, check lists were used. Sample: 434 mothers of infants which were under the age of two contributed in this study. Result: There was just a significant difference between infants nutritional status and the cause of admission ( P=0.0002), in that, breast fed babies had the lower occurrence of diarrhea, in comparison with those who were not. No significant relationship was found between sex and the cause of admission, but the number of boys suffering from diarrhea was more than the girls. Conclusion: Regarding the findings, as breast feeding, in comparison to animal or industrial milk, decrease the risks of diarrhea, it is recommended to breast fed babies till the end of age two. Which will inhibit the risk of diarrhea and it ’ s complications.
Health behaviors, Infant’s nutrition, Diarrhea
،رفتارهای بهداشتی،تغذیه کودک زیر2سال،اسهال
46
50
http://ijn.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-81&slc_lang=fa&sid=1
2007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/1
1385/10/11
Raftari, Z
زهره رفتاری
0031947532846009826
0031947532846009826
Yes
Tavakoli, M.A
محمدا... توکلی
0031947532846009827
0031947532846009827
No
Zarrin Naal, A
اکرم زرین نعل
0031947532846009828
0031947532846009828
No
fa
نتایج حاصل از حاملگی طولانی مدت
ASSESING THE OUTCOMES OF PROLONGED PREGNANCY
طولانی شدن حاملگی تا بعد از هفته 41 مشکلاتی برای مادر، جنین و نوزاد ایجاد می کند. تعیین نتایج حاملگی طولانی مدت از اولویت های تحقیق است . لذا این پژوهش با هدف تعیین نتایج حاصل از حاملگی طولانی مدت انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع موردـ شاهدی بود که اطلاعات از طریق برگه ثبت موارد جمع آوری و سپس مورد بررسی قرار گرفت. تعداد نمونه های این پژوهش 1800 نفر بودند . 600 نفر گروه مورد از طریق نمونه گیری مستمر انتخاب شدند و 1200 نفر گروه شاهد را تشکیل دادند که به طریق تصادفی ساده انتخاب گردیدند. براساس�یافته های حاصل از این مطالعه ، القاء زایمان ( 000/0 = P )، پاسخگویی به القاء در روز دوم (004/0 = P )، زایمان به روش سزارین (004/0 = P ) و خونریزی بعد از زایمان ( 000/0 = P ) از نتایج مادری حاملگی طولانی مدت شناخته شدند. همچنین یافته ها نشان داد که زجر جنین ( 000/0 = P )، دفع مکونیوم ( 000/0 = P )، کاهش حرکات جنین در هنگام مراجعه ( 000/0 = P ) و کاهش حجم مایع آمنیوتیک ( 000/0 = P ) از نتایج جنینی حاملگی طولانی مدت می باشد . بالاخره یافته ها بیانگر آن بود که موارد پذیرش نوزاد در بخش مراقبت های ویژه ( 000/0 = P ) و افزایش وزن نوزاد در هنگام تولد ( 000/0 = P ) از نتایج نوزادی حاملگی طولانی مدت است. براساس یافته های این مطالعه افزایش القاء زایمان، جواب دادن به القاء در روز دوم، افزایش زایمان به طریق سزارین، افزایش خونریزی بعد از زایمان، افزایش طول مرحله دوم زایمان، زجر جنین، دفع مکونیوم، کاهش حرکات جنین در هنگام مراجعه، کاهش حجم مایع آمنیوتیک و افزایش وزن نوزاد هنگام زایمان از نتایج نامطلوب حاملگی طولانی مدت شناخته شدند. لذا ختم این حاملگی ها قبل از هفته 41 و در مراکز مجهز به امکانات مراقبت های ویژه ( جهت زایمان، بعد از زایمان، احیاء نوزاد و بخش مراقبت های ویژه نوزاد ) پیشنهاد شد.
Background: Lengthened pregnancy after the 41st week will create problems for mother, fetus and newborn. Assessing the outcomes of prolonged pregnancy are research priorities. Objective : To determine the maternal, fetal and neonatal outcomes of prolonged pregnancy. Design: This was a case -control study in which the data were collected through record sheets. Sample: There were 1800 samples in this research of which 600 women (prolonged pregnancy) made the case group and were se lected through continuous sampling. Control group included 1200 women (normal pregnancy) which were chosen by simple random sampling. Result: The findings indicated there was significant relationship between maternal outcomes (i.e. such as induction of labour, responding to induction in the 1st and 2nd days, spontaneous and cesarean child birth, postpartum hemorrhage, and duration of second stage of delivery) and prolonged pregnancy (P<0.05). There were also significant relationship between prolonged pregnancy and fetal outcomes such as fetal distress, meconium passage, decreased fetal movements in admission time, and decreased volume of amniotic fluid (P<0/05). Regarding to neonatal outcomes, there was a significant relationship between prolonged pregnancy and admission in neonatal intensive care unit (NICU), and infant weight at birth (P< 0.05). Conclusion: Based on the findings, increased labour induction, responding to induction in the second day, preference of child birth through cesarean, increased postpartum hemorrhage, prolonged second stage of delivery, fetal distress, meconium passage, decreased fetal movements in admission time, decreased volume of amniotic fluid, and increased infant birth weight were known adverse outcomes of prolonged pregnancy. Therefore, the termination of prolonged pregnancy after 41st is recommended. This termination is recommended to be done at areas equipped with special cares and facilities (i.e. child birth, after child birth, infant resuscitation, and NICU facilities).
Prolonged pregnancy, Outcomes of prolonged pregnancy, Maternal outcomes, Fetal outcomes, Neonatal outcomes
,حاملگی طولانی مدت,نتایج حاملگی,نتایج مادری,نتایج جنینی,نتایج نوزادی
51
57
http://ijn.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-82&slc_lang=fa&sid=1
2007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/12007/01/1
1385/10/11
2014/01/4
1392/10/14
F
Oskouie
سیده فاطمه
حقدوست اسکوئی
00319475328460015384
00319475328460015384
Yes
Ramezani, KH
خاطره رمضانی
00319475328460015385
00319475328460015385
No
Taavoni, S
سیمین تعاون
00319475328460015386
00319475328460015386
No
Hagghani, H
حمید حقانی
00319475328460015387
00319475328460015387
No