۱۸ نتیجه برای کووید-۱۹
آذر درویش پور،
جلد ۳۴، شماره ۱۳۱ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
سردبیر محترم
بیماری کووید-۱۹ (COVID-۱۹) پدیدهی نوظهوری است که با سرعت بسیار زیادی در سراسر جهان در حال گسترش است و نگرانیهای زیادی برای مردم جهان به همراه داشته است(۱). این همهگیری چالشهایی را برای خدمات بهداشتی نیز ایجاد کرده است(۲). حاصل این همهگیری بزرگ، پرشدن تختهای بیمارستانی، خستگی مفرط تیمهای درمانی، کمبود شدید وسایل حفاظت فردی، ابتلا کارکنان بیمارستان، کمبود نیروی انسانی و گسترش بیماری و نگرانی در کشورهای مختلف جهان بود(۳). یکی از چالشهای ایجاد شده در دوران پاندمی کووید-۱۹، کاهش مراجعه بیماران مبتلا به بیماریهای خطرناک غیرکرونایی از جمله بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی، سرطان، تنفسی، کلیوی و دیگر بیماریها به بیمارستانها و مراکز درمانی است و مبتلایان به این بیماریها از ترس ابتلا به کووید-۱۹ حاضر به مراجعه و ادامه درمان در بیمارستانها نیستند. این موضوع نه تنها یکی از نگرانیهای جدی مسئولان بهداشت و درمان در رابطه با وضعیت سلامت مردم است(۴،۵) بلکه از سوی دیگر سایر حوزههای نظام سلامت و از جمله حوزه پژوهش را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
در رابطه با اهمیت و جایگاه پژوهش شکی نیست که پژوهش امری مهم و حیاتی برای جامعه محسوب میگردد(۶). توسعه پایدار و همه جانبه در هر کشوری به نحو قابل توجهی در گرو گسترش کمی و کیفی فعالیتهای پژوهشی آن کشور است(۷). بر اساس شواهد تا قبل از شیوع بیماری کووید-۱۹، برخی از مسایل مانند کمبود بودجهی پژوهشی، کمبود حمایت مادی از طرحهای پژوهشی، مقررات دست و پاگیر اداری (بوروکراسی)، نقصان قوانین مشخص برای ارزیابی فعالیتهای پژوهشی، بهرهگیری محدود از نتایج تحقیق از جمله موانع پژوهشی در کشور بوده است(۸-۶). شیوع بیماری کووید-۱۹ باعث شده است که چالشهایی در زمینه پژوهش نیز بوجود آید. از جمله این چالشها محدود شدن دسترسی آسان به نمونههای پژوهشی است. در واقع کاهش بستری بیماران در مراکز درمانی سبب شد نمونهگیری جهت انجام بسیاری از پژوهشهایی که در محیط بالینی انجام میشود با مشکل و محدودیت مواجه شود. همچنین بخشهای تخصصی بیمارستانها که مهمترین مرکز نمونهگیری بیشتر پژوهشهای بالینی محسوب میشدند، به بخشهای کووید تغییر یافت(۹) و این امر نیز مانعی برای دسترسی به نمونههای پژوهشی غیر از کووید شد. از سوی دیگر شیوع بیماری کووید-۱۹ و محدودیت رفت و آمد و بسته بودن خوابگاهها(۱۰) باعث چالش نمونهگیری در پایان نامههای دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی شد.
با وجود چالشهای ذکر شده، اگر چه پاندمی کووید-۱۹، مشکلات زیادی بر تمام شاخصهای جامعه از جمله سلامت مردم تحمیل کرد، اما فرصتی بود که منجر به شکوفایی برخی قابلیتها در کشور شد که از جمله آن میتوان به فراگیر شدن و رونق یافتن آموزش مجازی در سراسر کشور اشاره کرد. در دوران پاندمی کووید-۱۹ مسئولین امر نیز بیش از پیش بر اهمیت آموزش از راه دور و آموزشهای مبتنی بر یادگیری الکترونیکی واقف شدهاند و به نظر میرسد که آموزش مجازی در کشور ما وارد یک فاز جدیدی شده است(۱۱). فرصت به وجود آمده ناشی از مجازی شدن فعالیتها به خاطر شیوع ویروس کووید-۱۹ موجب آسان شدن برخی فعالیتها در مراکز دانشگاهی شده است(۱۲). استفاده از بستر آموزش مجازی علاوه بر ارتقای خدمت رسانی به بیماران مبتلا به کووید-۱۹ میتواند بستر مناسبی برای انجام پژوهشها باشد. رشد قابل توجه تعداد طرحهای تحقیقاتی تصویب شده و مقالات علمی پژوهشی چاپ شده توسط اعضای هیأت علمی(۱۳) نشاندهنده توجه بیشتر به امر پژوهش در دوران کووید-۱۹ است. امکان همه نوع فعالیت پژوهشی توصیفی کمی، کیفی و حتی مداخلهای در فضای مجازی وجود دارد. استفاده از پرسشنامههای مجازی میتواند موجب کاهش مشکلات نمونهگیری در برخی پژوهشها گردد(۱۴). پژوهش در فضای مجازی به لحاظ مالی ارزان است و با کمی خلاقیت میتوان یک پیمایش ملی را با هزینه و حمایتهای مالی مناسب به انجام رساند(۱۵). از پلتفرمهای مختلف مانند آموزش تحت اپلیکیشن(۱۶) میتوان جهت مداخلات متفاوت همچون آموزش مجازی بیماران و کارکنان سلامت استفاده کرد. دادههای حاصل از پژوهش مجازی نیاز به ورود مجدد به نرم افزارهای تحلیل ندارند و مستقیماّ از پلتفرم پیمایشی به نرم افزارهای تحلیلی مثل SPSS (بسته آماری برای علوم اجتماعی)، AMOS (تحلیل ساختارهای لحظهای)، LISREL (ارتباطات خطی ساختاری) و غیره وارد میشوند. به این ترتیب پژوهش آنلاین موجب کاهش حجم کار و دسترسی سریع و بهتر به منابع و اطلاعات میشود. به دلیل گمنامی مفروض در فضای مجازی، احتمال صداقت پاسخگویان در پژوهشهایی که مسائل حساس و شخصی را بررسی میکنند، بالاتر میرود(۱۵) و موجب بوجود آمدن یک فضای تقریباّ عاری از هرگونه سوگیری میشود.
از سوی دیگر با گسترش این بیماری همه گیر در سراسر جهان، فن آوریهای نوین مانند سلامت الکترونیکی علاوه بر کمک به بیماران و کارکنان مراقبتهای سلامت میتوانند منجر به توسعه پژوهشها نیز شوند. سلامت الکترونیکی(E-Health) ترکیبی از ارتباطات الکترونیکی و فناوری اطلاعات پزشکی است. این اصطلاح میتواند طیف گستردهای از خدمات یا سیستمها را در حوزه پزشکی/بهداشت و درمان و اطلاعات فناوری، مانند پرونده الکترونیکی بهداشت، نسخههای الکترونیکی، پزشکی از راه دور یا داروی تلفنی، سلامت همراه و موارد دیگر را شامل گردد(۱۷). دادههای حاصل از این فناوریهای مذکور میتواند به توسعه پژوهشها کمک نماید. بنابراین با توسعه زیرساختهای لازم از قبیل توسعه شبکه سراسری اینترنت و افزایش سرعت آن، تولید نرم افزارهای آموزشی تعامل محور و استفاده از فن آوریها نوین مانند سلامت الکترونیکی میتوان شاهد رونق روزافزون پژوهش مجازی در کشور باشیم و حتی بعد از پایان یافتن شیوع کووید-۱۹، این نوع پژوهش در کنار پژوهشهای رایج تداوم داشته باشد.
علاوه بر بستر مجازی با توسعه خدمات مراقبت در منزل نیز میتوان به توسعه پژوهش کمک نمود. خدمات مراقبت در منزل میتواند به عنوان یک بخش پشتیبان در خدمات سلامت عمل کرده و بار زیادی را از دوش نظام سلامت بکاهد(۱۸). اگر چه شیوع بیماری کووید- ۱۹ مشکلات و چالشهای بسیاری را برای ارائه خدمت در این حوزه نیز ایجاد کرده است(۱۹)، ولی با توسعه خدمات مراقبت در منزل در زمان شیوع کووید-۱۹ میتوان به انجام پژوهشها در محیطهای واقعی همانند دوران قبل از کرونا پرداخت و پژوهشگرانی که به دلایل مختلف در اجرای پژوهشیهای مجازی دچار چالش میباشند، میتوانند از این بستر نهایت استفاده را ببرند.
در پایان و به عنوان جمع بندی، به نظر میرسد در حال حاضر با توجه به ادامه دار بودن شیوع گستردهی بیماری کووید- ۱۹ باید در زمینهی رفع موانع و چالشهای اجرای پژوهش در حوزه سلامت گامهای بزرگی برداشته شود. بنابراین پیشنهاد میگردد سیاستمداران، مسئولین و برنامه ریزان سلامت، چالشها را مد نظر داشته باشند و با استفاده از فرصتهای ایجاد شده، زمینه لازم جهت توسعه پژوهش در کشور را فراهم نمایند.سردبیر محترم
بیماری کووید-۱۹ (COVID-۱۹) پدیدهی نوظهوری است که با سرعت بسیار زیادی در سراسر جهان در حال گسترش است و نگرانیهای زیادی برای مردم جهان به همراه داشته است(۱). این همهگیری چالشهایی را برای خدمات بهداشتی نیز ایجاد کرده است(۲). حاصل این همهگیری بزرگ، پرشدن تختهای بیمارستانی، خستگی مفرط تیمهای درمانی، کمبود شدید وسایل حفاظت فردی، ابتلا کارکنان بیمارستان، کمبود نیروی انسانی و گسترش بیماری و نگرانی در کشورهای مختلف جهان بود(۳). یکی از چالشهای ایجاد شده در دوران پاندمی کووید-۱۹، کاهش مراجعه بیماران مبتلا به بیماریهای خطرناک غیرکرونایی از جمله بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی، سرطان، تنفسی، کلیوی و دیگر بیماریها به بیمارستانها و مراکز درمانی است و مبتلایان به این بیماریها از ترس ابتلا به کووید-۱۹ حاضر به مراجعه و ادامه درمان در بیمارستانها نیستند. این موضوع نه تنها یکی از نگرانیهای جدی مسئولان بهداشت و درمان در رابطه با وضعیت سلامت مردم است(۴،۵) بلکه از سوی دیگر سایر حوزههای نظام سلامت و از جمله حوزه پژوهش را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
در رابطه با اهمیت و جایگاه پژوهش شکی نیست که پژوهش امری مهم و حیاتی برای جامعه محسوب میگردد(۶). توسعه پایدار و همه جانبه در هر کشوری به نحو قابل توجهی در گرو گسترش کمی و کیفی فعالیتهای پژوهشی آن کشور است(۷). بر اساس شواهد تا قبل از شیوع بیماری کووید-۱۹، برخی از مسایل مانند کمبود بودجهی پژوهشی، کمبود حمایت مادی از طرحهای پژوهشی، مقررات دست و پاگیر اداری (بوروکراسی)، نقصان قوانین مشخص برای ارزیابی فعالیتهای پژوهشی، بهرهگیری محدود از نتایج تحقیق از جمله موانع پژوهشی در کشور بوده است(۸-۶). شیوع بیماری کووید-۱۹ باعث شده است که چالشهایی در زمینه پژوهش نیز بوجود آید. از جمله این چالشها محدود شدن دسترسی آسان به نمونههای پژوهشی است. در واقع کاهش بستری بیماران در مراکز درمانی سبب شد نمونهگیری جهت انجام بسیاری از پژوهشهایی که در محیط بالینی انجام میشود با مشکل و محدودیت مواجه شود. همچنین بخشهای تخصصی بیمارستانها که مهمترین مرکز نمونهگیری بیشتر پژوهشهای بالینی محسوب میشدند، به بخشهای کووید تغییر یافت(۹) و این امر نیز مانعی برای دسترسی به نمونههای پژوهشی غیر از کووید شد. از سوی دیگر شیوع بیماری کووید-۱۹ و محدودیت رفت و آمد و بسته بودن خوابگاهها(۱۰) باعث چالش نمونهگیری در پایان نامههای دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی شد.
با وجود چالشهای ذکر شده، اگر چه پاندمی کووید-۱۹، مشکلات زیادی بر تمام شاخصهای جامعه از جمله سلامت مردم تحمیل کرد، اما فرصتی بود که منجر به شکوفایی برخی قابلیتها در کشور شد که از جمله آن میتوان به فراگیر شدن و رونق یافتن آموزش مجازی در سراسر کشور اشاره کرد. در دوران پاندمی کووید-۱۹ مسئولین امر نیز بیش از پیش بر اهمیت آموزش از راه دور و آموزشهای مبتنی بر یادگیری الکترونیکی واقف شدهاند و به نظر میرسد که آموزش مجازی در کشور ما وارد یک فاز جدیدی شده است(۱۱). فرصت به وجود آمده ناشی از مجازی شدن فعالیتها به خاطر شیوع ویروس کووید-۱۹ موجب آسان شدن برخی فعالیتها در مراکز دانشگاهی شده است(۱۲). استفاده از بستر آموزش مجازی علاوه بر ارتقای خدمت رسانی به بیماران مبتلا به کووید-۱۹ میتواند بستر مناسبی برای انجام پژوهشها باشد. رشد قابل توجه تعداد طرحهای تحقیقاتی تصویب شده و مقالات علمی پژوهشی چاپ شده توسط اعضای هیأت علمی(۱۳) نشاندهنده توجه بیشتر به امر پژوهش در دوران کووید-۱۹ است. امکان همه نوع فعالیت پژوهشی توصیفی کمی، کیفی و حتی مداخلهای در فضای مجازی وجود دارد. استفاده از پرسشنامههای مجازی میتواند موجب کاهش مشکلات نمونهگیری در برخی پژوهشها گردد(۱۴). پژوهش در فضای مجازی به لحاظ مالی ارزان است و با کمی خلاقیت میتوان یک پیمایش ملی را با هزینه و حمایتهای مالی مناسب به انجام رساند(۱۵). از پلتفرمهای مختلف مانند آموزش تحت اپلیکیشن(۱۶) میتوان جهت مداخلات متفاوت همچون آموزش مجازی بیماران و کارکنان سلامت استفاده کرد. دادههای حاصل از پژوهش مجازی نیاز به ورود مجدد به نرم افزارهای تحلیل ندارند و مستقیماّ از پلتفرم پیمایشی به نرم افزارهای تحلیلی مثل SPSS (بسته آماری برای علوم اجتماعی)، AMOS (تحلیل ساختارهای لحظهای)، LISREL (ارتباطات خطی ساختاری) و غیره وارد میشوند. به این ترتیب پژوهش آنلاین موجب کاهش حجم کار و دسترسی سریع و بهتر به منابع و اطلاعات میشود. به دلیل گمنامی مفروض در فضای مجازی، احتمال صداقت پاسخگویان در پژوهشهایی که مسائل حساس و شخصی را بررسی میکنند، بالاتر میرود(۱۵) و موجب بوجود آمدن یک فضای تقریباّ عاری از هرگونه سوگیری میشود.
از سوی دیگر با گسترش این بیماری همه گیر در سراسر جهان، فن آوریهای نوین مانند سلامت الکترونیکی علاوه بر کمک به بیماران و کارکنان مراقبتهای سلامت میتوانند منجر به توسعه پژوهشها نیز شوند. سلامت الکترونیکی(E-Health) ترکیبی از ارتباطات الکترونیکی و فناوری اطلاعات پزشکی است. این اصطلاح میتواند طیف گستردهای از خدمات یا سیستمها را در حوزه پزشکی/بهداشت و درمان و اطلاعات فناوری، مانند پرونده الکترونیکی بهداشت، نسخههای الکترونیکی، پزشکی از راه دور یا داروی تلفنی، سلامت همراه و موارد دیگر را شامل گردد(۱۷). دادههای حاصل از این فناوریهای مذکور میتواند به توسعه پژوهشها کمک نماید. بنابراین با توسعه زیرساختهای لازم از قبیل توسعه شبکه سراسری اینترنت و افزایش سرعت آن، تولید نرم افزارهای آموزشی تعامل محور و استفاده از فن آوریها نوین مانند سلامت الکترونیکی میتوان شاهد رونق روزافزون پژوهش مجازی در کشور باشیم و حتی بعد از پایان یافتن شیوع کووید-۱۹، این نوع پژوهش در کنار پژوهشهای رایج تداوم داشته باشد.
علاوه بر بستر مجازی با توسعه خدمات مراقبت در منزل نیز میتوان به توسعه پژوهش کمک نمود. خدمات مراقبت در منزل میتواند به عنوان یک بخش پشتیبان در خدمات سلامت عمل کرده و بار زیادی را از دوش نظام سلامت بکاهد(۱۸). اگر چه شیوع بیماری کووید- ۱۹ مشکلات و چالشهای بسیاری را برای ارائه خدمت در این حوزه نیز ایجاد کرده است(۱۹)، ولی با توسعه خدمات مراقبت در منزل در زمان شیوع کووید-۱۹ میتوان به انجام پژوهشها در محیطهای واقعی همانند دوران قبل از کرونا پرداخت و پژوهشگرانی که به دلایل مختلف در اجرای پژوهشیهای مجازی دچار چالش میباشند، میتوانند از این بستر نهایت استفاده را ببرند.
در پایان و به عنوان جمع بندی، به نظر میرسد در حال حاضر با توجه به ادامه دار بودن شیوع گستردهی بیماری کووید- ۱۹ باید در زمینهی رفع موانع و چالشهای اجرای پژوهش در حوزه سلامت گامهای بزرگی برداشته شود. بنابراین پیشنهاد میگردد سیاستمداران، مسئولین و برنامه ریزان سلامت، چالشها را مد نظر داشته باشند و با استفاده از فرصتهای ایجاد شده، زمینه لازم جهت توسعه پژوهش در کشور را فراهم نمایند.
فریده باستانی، حمید حقانی،
جلد ۳۵، شماره ۱۳۶ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: برخی بیماریهای نو ظهور همچون پاندمی یکی از گونههای خانواده ویروس کرونا تحت عنوان بیماری کووید-۱۹میتواند در سالمندان، تهدیدی جدی به شمار آید و تنش و ترس و نگرانی خاصی را ایجاد کند. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین استرس درکشده و ترس از کووید-۱۹ در سالمندان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی غرب تهران (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران) در سال ۱۳۹۹ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعیتوصیفی، ۲۶۰ نفر از سالمندان بالای ۶۰ سال در مرکز بهداشت غرب تهران بهروش نمونهگیری خوشهای (در انتخاب دو مرکز بهداشت) و بهصورت طبقهای (به میزان مساوی از هر مرکز ۱۳۰ نمونه) طبق معیارهای مورد پژوهش انتخاب شدند . ابزار گردآوری دادهها شامل فرم مشخصات جمعیتشناختی، پرسشنامه استرس درکشده و مقیاس ترس از کووید-۱۹ بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمره استرس درکشده ۱۰/۱۹±۴۱/۵ بود که نشاندهنده تنش و استرس بالا در سالمندان بود. این متغیر با سن، بیماری زمینهای ناتوانکننده، و »سلامتی ادراک شده« (۰/۰۰۱>P) ارتباط معنادار آماری را نشان میداد. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشاندهنده آن بود که استرس درکشده در متأهلین و در کسانی که بیماری زمینهای ناتوانکننده نداشتند و به سلامتی خود نمره ۵ و بالاتر (مطلوب) دادند، بهطور معناداری کمتر از سایرین بود. ضمن اینکه »ترس از کووید-۱۹،» با میانگین و انحراف معیار (۹/۳۵±۲۳/۴۵) نیز نشاندهنده شدت بالای این متغیر در بین سالمندان مورد مطالعه بود.
نتیجهگیری: میزان بالای استرس و ترس از کووید- ۱۹، در درصد قابل توجهی از سالمندان مورد مطالعه، برنامهریزی مدونی از سوی نظام سلامت را بهطور اورژانسی ضروری می سازد. باتوجهبه اینکه استرس در زمان همهگیری بیماریهای نوظهور اجتنابناپذیر است، براساس یافتههای مطالعه حاضر که میزان بالای استرس و ترس از کووید-۱۹، در درصد قابل توجهی از سالمندان مورد مطالعه را نشان داد، این امر میتواند احتمال تضغیف سیستم ایمنی و ابتلا به بیماریها یا طولانی شدن مدت بهبودی را افزایش دهد. بنابراین برنامهریزیهای پیشگیرانه بهداشتی درمانی از سوی سیاستگذاران نظام سلامت ضروری است.
mouseout="msoCommentHide('_com_۱')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_۱','_com_۱')">
فرزین باقری شیخانگفشه، علی فتحی آشتیانی، وحید صوابی نیری، نیلوفر سرلک، مهدیه دلداری علمداری،
جلد ۳۵، شماره ۱۳۸ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف ابتلا به کووید-۱۹ پیامدهای روانشناختی و اجتماعی زیادی را برای مردم جهان بهویژه کادر درمانی بیمارستانها ایجاد کرده است که اگر به آنها توجه نشود، پیامدهای جبرانناپذیری را به وجود میآورد. تمامی این عوامل باعث شد تا پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه استرس پس از ضربه، فرسودگی شغلی و پریشانی روانشناختی در پرستاران با و بدون ابتلا به کووید-۱۹ بپردازد.
روش بررسی روش این پژوهش توصیفی از نوع علّی مقایسهای بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل تمامی پرستاران زن و مرد بیمارستانهای غیردولتی شهر تهران در مرداد تا مهرماه سال ۱۴۰۰ بود. ۲۲۰ پرستار (۱۱۰ پرستار بدون ابتلا به کووید-۱۹ و ۱۱۰ پرستار با ابتلا به کووید-۱۹) بهصورت داوطلبانه از طریق فراخوان اینترنتی (واتساپ و اینستاگرام) در پژوهش شرکت کردند. پرستاران به پرسشنامههای استرس پس از ضربه، فرسودگی شغلی و پریشانی روانشناختی پاسخ دادند. پرسشنامهها عبارت بودند از مقیاس می سی سی پی برای اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلاچ و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس بود. درانتها تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و تکمتغیره با نسخه ۱۶ نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها نتایج بهدستآمده حاکی از آن بود که بین ۲ گروه تفاوت معناداری (۰/۰۵>P) ازنظر استرس پس از ضربه، فرسودگی شغلی و پریشانی روانشناختی وجود دارد. پرستارانی که مبتلا به کووید-۱۹ شده بودند، نمرات بیشتری در استرس پس از ضربه (P<۰/۰۰۱ و F=۹۶/۳۸)، خستگی عاطفی (P<۰/۰۰۱ و F=۱۲/۴۵)، مسخ شخصیت (P<۰/۰۰۱ و F=۱۵/۴۹)، افسردگی (P<۰/۰۰۱ و F=۹۲/۹۷)، اضطراب (P<۰/۰۰۱ و F=۳۷/۹۴) و استرس (P<۰/۰۰۱ و F=۴۷/۶) کسب کردند. همچنین پرستارانی که مبتلا به کووید-۱۹ نشده بودند، نمرات بیشتری در کفایت شخصی کسب کردند.
نتیجهگیری درمجموع یافتههای پژوهش حاضر نشان داد پرستارانی که سابقه ابتلا به کووید-۱۹ داشتند، در مقایسه با سایر پرستاران ازنظر سلامت روانشناختی در وضعیت خوبی قرار نداشتند. در تبیین این نتایج میتوان گفت افرادی که یکبار سابقه ابتلا به کووید-۱۹ داشتند، بهعلت اینکه ازنظر جسمانی، شناختی و اجتماعی شرایطی را تجربه کردند که پیش از این با آن روبهرو نشده بودند، به همین دلیل باید اقداماتی در جهت شناسایی و ارائه درمانهای روانشناختی برای ارتقای سلامت روانی پرستاران آسیبپذیر اتخاذ کرد.
فاطمه اسود، مرضیه عادل مهربان، محبوبه رسولی،
جلد ۳۵، شماره ۱۳۹ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف مهمترین عامل توسعه هر جامعهای منابع انسانی و چگونگی استفاده بهینه از آن است. بخش مراقبتهای ویژه یکی از بخشهای مهم بیمارستان است . این مطالعه با هدف بررسی زمان مراقبتهای مستقیم پرستاری از بیماران در بخش ویژه بیمارستانی در ایران در طول همهگیری کووید-١٩ پرداخته است. ضـروری اسـت تــا درمورد آن مطالعات لازم و اقدام مناسب انجام شود.
روش بررسی این پژوهش، کمّی و توصیفیمقطعی از نوع مشاهدهای است که در مدت ۶ ماه انجام شده است. محیط پژوهش بخش ویژه کووید-۱۹ در بیمارستان شهدای هفتم تیر و جامعه این پژوهش، پرستاران شاغل در این بخش بودند که بهصورت تصادفی ۴۲ نفر از آنها در نوبتهای مختلف انتخاب و مشاهده مستمر و اندازهگیری زمان فعالیتها توسط محقق با استفاده از کرنومتر گوشی موبایل انجام و ثبت شد. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه بود. روایی محتوای این پرسشنامه توسط متخصصان متشکل از ۵ نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علومپزشکی ایران بررسی و از ۱۰ نفر پرستاران کمک گرفته شد. نظرات آنها درباره نوع مراقبتها در پرسشنامهها اعمال شد. پایایی ابزار بهدلیل یکی بودن محقق و مشاهدهگر، مورد تأیید بود. از آمار توصیفی (فراوانی مطلق و نسبی، میانگین و انحرافمعیار، کمترین و بیشترین) بهره گرفته شد و برای تحلیل از نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد.
یافتهها در این پژوهش، بیشترین تعداد پرستاران (۶۰ درصد) در محدوده سنی (۳۰ تا ۳۹) سال و ۷۲ درصد آنها سابقه کار (۱۱ تا ۲۰) سال داشتند. بیشتر پرستاران زن (۸۵ درصد) و متأهل (۸۰ درصد) بودند. نتایج نشان داد در مجموع در هر نوبت کاری بهطور میانگین پرستاران ۲۴۷ دقیقه را به انجام مراقبتهای غیرمستقیم میپردازند. بیشترین زمان در مراقبتهای غیرمستقیم را گزارشنویسی با میانگین (۱۰/۵±۳۴/۹دقیقه در نوبت کاری) و از سوی دیگر، کمترین زمان مربوط بهترتیب خارج کردن وسایل محافظ با میانگین (۳/۱۹±۶/۱۱ دقیقه در نوبت کاری) و مشورت با همکار و پوشیدن لباس محافظ هر ۲ با میانگین و انحرافمعیار یکسان (۳/۵۵±۷ دقیقه در نوبت کاری) ثبت شده است.
نتیجهگیری نتایج نشان داد در شرایط بحرانی کووید-۱۹ نیاز بیمار به مراقبتهای مستقیم و حضور مستمر پرستار بیشتر احساس میشود، اما با وجود تجهیزات پیشرفته در بخشهای ویژه برای کاهش مراقبتهای غیرمستقیم از بیماران، همچنان زمان مراقبتهای غیرمستقیم زیاد است. باتوجهبه این شرایط برای ارائه مراقبت پرستاری مناسب مهم است که بر تعداد پرستاران در طی مراقبت از بیماران کووید-۱۹ افزوده و از فعالیتهای غیرتخصصی آنها کاسته شود.
مهدیه دهنوی، حسین سنایی، کیوان شریعتنژاد، محمد آیت نیا، مجتبی محمدی، اکرم قنبری مقدم،
جلد ۳۵، شماره ۱۳۹ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف تعریف تـابآوری، توانمنـدی فـرد در ایجاد تعـادل زیسـتی و روانـی در شـرایط مخاطرهآمیز است و بـه نوعی بازسازی خود با عواقب مبثت هیجانی، عاطفی و شناختی میدانند. بهعلت نقش بسیار مهمی که مراقبین خانوادگی در روند مراقبت از سالمندان مبتلا به کووید-۱۹ دارند، توجه به سلامت و بهزیستی آنها بهعنوان مراقبین غیررسمی اهمیت یافته است. این مطالعه با هدف تعیین میزان تابآوری مراقبین خانوادگی سالمند در بحران کووید-۱۹ انجام شد.
روش بررسی این مطالعه توصیفیتحلیلی بر روی ۱۲۰ مراقب عضو خانواده سالمند مراجعهکننده به مراکز بهداشتیشهری شهر مشهد انجام شد. نمونهگیری بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای و طی ماههای فروردین تا خرداد سال ۱۴۰۱ انجام شد. ابزار گـردآوری اطلاعـات پرسشنامه ۲ قسمتی شامل اطلاعات جمعیتشناختی (سن سالمند و مراقب، جنسیت مراقب، تحصیلات مراقب، اشتغال مراقب، وضعیت تأهل و نسبت مراقب با سالمند) و پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون بود. تجزیهوتحلیل اطلاعات با اسـتفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۳ و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافتهها میانگین و انحرافمعیار سن مراقبین و سالمندان تحت مراقبت بهترتیب ۱/۳۲±۳۹/۹۴ و ۳/۱۷±۷۴/۴۴ بود. کمترین و بیشترین سن برای مراقبین ۲۰ و ۷۴ سال و برای سالمندان تحت مراقبت ۸۹ و ۶۰ سال بود. نتایج نشان داد میانگین تابآوری مراقبین شرکتکننده در این مطالعه ۱۳/۰۷±۴۹/۴۰ است که در حد پایین ارزیابی میشود. همچنین ارتباط معناداری بین نمرات تابآوری با میزان تحصیلات (۰/۰۵>P)، وضعیت تأهل (۰/۰۰۱>P) و وضعیت اشتغال (۰/۰۵>P) وجود داشت. ضریب همبستگی بین متغیرهای تابآوری مراقبین با سن مراقب (۰/۱۷=r) و سن سالمند (۰/۱۳=r) مثبت، اما در حد ضعیف بود.
نتیجهگیری نتایج پژوهش حاضر نشان داد مراقبین خانوادگی یا غیررسمی مراقبتکننده از افراد سالمند در شهر مشهد از تابآوری بالایی برخوردار نبودند. همچنین این پژوهش عوامل مرتبط با تابآوری، ازجمله میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل را شناسایی و آشکار کرد که میتواند به ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی برای درک منابع مؤثر بر تابآوری و برنامهریزیهای مراقبتی برای رشد تابآوری و بالطبع بهبود کیفیت زندگی سالمندان کمک کند.
مریم احسانی، مهناز سید الشهدایی، شیما حقانی، صمد شجاعی مطلق،
جلد ۳۵، شماره ۱۳۹ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف با وجود آنکه بیماری کووید-۱۹ میتواند افراد را در گروههای مختلف سنی تحت تأثیر قرار دهد، شرایط ازنظر میزان مواجهه و شدت عوارض در مبتلایان به دیابت به مراتب بیشتر از جمعیت عمومی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین دانش، نگرش و عملکرد افراد مبتلا به دیابت در رابطه با بیماری کووید-۱۹ در مراکز آموزشیدرمانی منتخب وابسته به دانشگاه علومپزشکی ایران در سال ۱۴۰۰ انجام شد.
روش بررسی این مطالعه یک پژوهش توصیفیمقطعی است که ۳۸۴ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۱ و ۲ مراجعهکننده به بیمارستانهای فیروزگر و حضرت رسول (ص) تهران در بازه زمانی آذر سال ۱۴۰۰ تا خرداد سال ۱۴۰۱ در آن شرکت داشتند. روش نمونهگیری بهصورت مستمر و ابزارهای استفادهشده شامل فرم اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه دانش، نگرش و عملکرد طراحیشده توسط هنرور و همکاران بود. تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ و آمار توصیفی (فراوانی مطلق و نسبی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تیمستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون همبستگی پیرسون) انجام شد.
یافتهها براساس نتایج حاصل از این پژوهش، میانگین سنی مشارکتکنندگان ۴۰/۱۱ سال با انحراف معیار ۱۵/۲۰ سال بود. ۹۴/۸ درصد مشارکتکنندگان دانش متوسط و کافی را در رابطه با کووید-۱۹ داشتند. میانگین نمره نگرش در این بیماران ۴/۸۹±۳۰/۹۰ و در سطح متوسط به بالا برآورد شد. سهم افراد دارای عملکرد ضعیف نسبت به کووید-۱۹صرفاً ۱/۳ درصد بود. در این مطالعه، بین وضعیت تأهل (۰/۰۰۶=P) و وضعیت اشتغال (۰/۰۰۱>P) با میانگین دانش بیماران، ارتباط معنادار آماری مشاهده شد (۰/۰۵>P). علاوهبراین بین تحصیلات افراد با میانگین نگرش (۰/۰۱۵=P) و همچنین بین متغیرهای جنسیت (۰/۰۱۰=P)، وضعیت تأهل (۰/۰۰۱=P) و نوع دیابت (۰/۰۰۱>P) با عملکرد افراد، ارتباط معنادار آماری وجود داشت. همچنین بین مدت زمان ابتلا به بیماری با نگرش (۰/۰۲۷>P) و با دانش افراد (۰/۰۰۱>P) در مورد کووید-۱۹ ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
نتیجهگیری سطح دانش، نگرش و عملکرد مبتلایان به دیابت درباره بیماری کووید-۱۹، در این مطالعه در سطح مطلوبی قرار داشت. این نتیجه، به منزله تأییدی برای موفقیت اقدامات انجامشده در راستای آموزش این دسته از بیماران توسط دستگاههای مسئول نظیر مراکز بهداشتیدرمانی و رسانههاست و ضرورت افزایش سواد سلامت افراد جامعه بهویژه در شرایطی نظیر همهگیریها را بیش از پیش آشکار میکند.
بهاره خضری، مهری بزرگنژاد، طاهره نجفی قزلچه، شیما حقانی،
جلد ۳۵، شماره ۱۴۰ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف ویروس کرونا در سال ۲۰۱۹ در جهان تبدیل به همهگیری شد. در طول همهگیری، ترس و اضطراب از عمدهترین گزارشات پرستاران بوده است و پرستاران در بخشهایی مانند مراقبتهای ویژه و اورژانس بیشتر مستعد ابتلا به این اختلالات هستند که در صورت عدم درمان، تأثیر منفی بر کیفیت و سطح ایمنی سیستم مراقبتی میگذارند.
روش بررسی پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی بود که بر روی ۲۰۵ نفر از پرستاران شاغل در بخش مراقبتهای ویژه کرونا و اورژانس بیمارستانهای آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. نمونهگیری به روش تمامشماری انجام شد. ابزارها شامل پرسشنامههای جمعیتشناختی، اضطراب کووید-۱۹ و ترس از کووید-۱۹ بود.
یافتهها بین اضطراب پرستاران از کووید-۱۹ با مدت زمان کار در بخش کرونا همبستگی منفی و معناداری وجود داشت (۰/۰۰۱>P). ترس از کووید-۱۹ در پرستاران متأهل (۰/۰۲=P) و پرستاران دارای سابقه ابتلا به بیماری کووید-۱۹ (۰/۰۰۶=P) بهصورت معناداری نسبت به سایر پرستاران بیشتر بود. بین ترس از کووید-۱۹ و دفعات ابتلا به این بیماری ارتباط معنادار آماری وجود داشت (۰/۰۲۱=P). ترس از کووید-۱۹ در پرستارانی که یک بار به این بیماری مبتلا شده بودند بهصورت معناداری از افرادی که اصلاً مبتلا نشدند بیشتر بود (۰/۰۳۴=P).
نتیجهگیری نتایج نشاندهنده سطح متوسط اضطراب و ترس در پرستاران بود. باتوجهبه مشکلات متعددی که اینگونه اختلالات برای پرستاران ایجاد میکنند، نیاز به برنامهریزی مؤثر در جهت کاهش و بهبود اثرات جسمانی و روانشناختی آن در پرستاران، جهت ارائه مراقبت مطلوب و باکیفیت توصیه میشود
پگاه شریفیان، نینا شادمان، زینب کوچکی،
جلد ۳۵، شماره ۱۴۰ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف یکی از مهمترین عواملی که بهرهوری و توان پرستاران برای انجام مؤثر وظایف شغلی در محیطهای کاری را کاهش میدهد، فرسودگی شغلی است. باتوجهبه شیوع کووید-۱۹، حساسیت شغل پرستاری و اثرات مخرب فرسودگی شغلی بر اثربخشی و کیفیت مراقبت پرستاران، مطالعه حاضر با هدف بررسی متغیرهای ویژگی شخصیتی، تعارض کار-خانواده و حمایت اجتماعی بهعنوان پیشبینیکننده فرسودگی شغلی پرستاران در بحران کووید-۱۹ انجام شده است.
روش بررسی پژوهش حاضر توصیفیتحلیلی از نوع مقطعی است. از ۱۵ مرداد تا ۱۵ شهریور سال ۱۴۰۰ در زمان موج پنجم کووید-۱۹ در ایران بین ۱۳۰ نفر از پرستاران شاغل در بخشهای مختلف مراکز درمانی درگیر با بیماری کرونا در استان ایلام بهروش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل مشخصات جمعیتشناختی، پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ، ویژگیهای شخصیتی نئو، تعارض کار-خانواده کارلسون و حمایت درکشده زیمت بود. دادههای جمعآوریشده با نسخه ۲۶ نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با سطح معناداری (P<۰/۰۵) تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها نتایج مدل رگرسیون چندگانه نشان داد که از دو متغیر پیشبین برونگرایی و تعارض کار-خانواده توانستند مؤلفه خستگی عاطفی را پیشبینی کنند (۰/۰۵>P). جهت تأثیر برونگرایی بر خستگی عاطفی، مثبت بود و جهت تأثیر تعارض کار-خانواده، منفی بود. بیشترین اثرگذاری بر خستگی عاطفی مربوط به برونگرایی (۰/۳۵۱-=β) بود. حمایت اجتماعی درکشده تأثیر معناداری بر روی فرسودگی شغلی نشان نداد (P>۰/۰۵). جهت تأثیر روان نژندی و تعارض کار-خانواده بر مسخ شخصیت مثبت بود و بیشترین تأثیر بر مسخ شخصیت را توافقپذیری (۰/۴۰۵-=β) داشت. جهت تأثیر برونگرایی و وظیفهشناسی بر موفقیت فردی، مثبت و جهت تأثیر تعارض کار-خانواده منفی بود. قویترین تأثیر بر موفقیت فردی را تعارض کار-خانواده داشت (۰/۲۶۰-=β).
نتیجهگیری ابعاد شخصیتی، تعارض کار-خانواده و حمایت اجتماعی و همچنین بروز فرسودگی در پرستاران، بهصورت مرتبط به هم عمل می کنند، بنابراین لازم است مسئولین تدابیر حمایتی و آموزشی را جهت کاهش فرسودگی در بحران سلامت به کار ببرند.
فاطمه ابراهیمی، عزت جعفرجلال، طاهره نجفی قزلچه، شیما حقانی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف پرستاران بهعنوان بزرگترین گروه ارائهدهنده خدمات به بیماران از جمله در دوران همهگیری کووید-۱۹ هستند. با تشدید این بیماری و نیاز به مراقبت پیشرفتهتر، این بیماران در بخش مراقبت ویژه بستری میشوند. باتوجهبه در قرنطینه ماندن، نداشتن ملاقات و دوری از خانواده نیاز به مراقبت معنوی در این بیماران بهشدت احساس میشود و این بیماران نیازمند حضور پرستاران با صلاحیت جهت ارائه مراقبت معنوی میباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی صلاحیت مراقبت معنوی پرستاران بخشهای مراقبت ویژه کووید-۱۹ در بیمارستانهای آموزشی شهر اراک انجام شد..
روش بررسی این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود. در این مطالعه ۱۴۲ پرستار شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک از بهمن ماه سال ۱۴۰۰ تا خرداد ماه سال ۱۴۰۱ بهشیوه نمونهگیری تمامشماری مشارکت کردند. ابزار گردآوری دادهها ابزار روا و پایاشده شایستگی مراقبت معنوی بود. دادهها تحت نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ تحلیل شدند.
یافته ها نتایج مطالعه حاضر نشان داد، میانگین نمره کلی شایستگی مراقبت معنوی، ۱۴/۴۵±۱۰۰/۷۱ بهدست آمد که از نمره میانه ابزار (۸۱) بالاتر بود. سایر یافتهها حاکی از آن بود که از میان مشخصات فردی پرستاران، شایستگی مراقبت معنوی با وضعیت تأهل (۰/۰۴۴=P)، تمایل به داشتن اضافه کار (۰/۰۰۱>P)، سن (۰/۰۱۱=P)، کل سابقه کار (۰/۰۳۰=P) و سابقه کار در بخش ویژه (۰/۰۲۵=P)، ارتباط آماری معناداری داشت، بهگونهای که در پرستاران متأهل، خواهان اضافه کار، سن بالاتر و سابقه کار بیشتر، شایستگی مراقبت معنوی بالاتر گزارش شد.
نتیجهگیری باتوجهبه بالاتر بودن بودن میانگین نمره کلی شایستگی مراقبت معنوی از نمره میانه ابزار، شایستگی مراقبت معنوی در پرستاران مورد پژوهش مطلوب ارزیابی شد. نتایج این مطالعه میتواند پایهای برای مطالعات آتی در جهت ارتقای کیفیت مراقبت پرستاری و شایستگی مراقبت معنوی پرستاران باشد.
فریده باستانی، سعیده اسماعیلی، عاطفه زندی فر، حمید حقانی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف با شیوع کووید-۱۹، پژوهش حاضر با هدف تعیین ترس از کووید ۱۹ در سالمندان مبتلا به سرطان تازه تشخیص دادهشده در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی استان البرز در سال ۱۴۰۰ انجام شد.
روش بررسی در این مطالعه طولی، ۱۷۴ نفر سالمند مبتلا به سرطان در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی البرز بهصورت مستمر نمونهگیری شدند. برای جمعآوری دادهها از اطلاعات جمعیتشناختی، آزمون کوتاه شناختی و پرسشنامه ترس از کووید-۱۹ استفاده شد که در سه مقطع زمانی بدو تشخیص، ۱ ماه بعد و ۲ ماه بعد ( از مرداد ۱۴۰۰ تا آبان ماه ۱۴۰۰) بود. اطلاعات مربوط به پرسشنامهها بعد از کدگذاری با استفاده از نرمافزار SPSS ویرایش ۲۲ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها ترس از کووید-۱۹ در بدو تشخیص در سطح متوسط با میانگین ۴/۷۴±۱۷/۶۹ و در مرحله دوم (۱ ماه بعد) ۴/۰۹±۱۴/۲۶ و در مرحله سوم (۲ ماه بعد از تشخیص) ۴/۱۳±۱۱/۸۱ به ترتیب به دست آمد. تحلیل واریانس با اندازههای تکراری نشان داد ترس از کووید-۱۹ با وضعیت تأهل (۰/۰۴۹=P)، بیماری زمینهای (۰/۰۱۴=P) و درجه درک سالمند از سلامتی خود (۰/۴۰۰=P) ارتباط معنادار آماری داشته است.
نتیجهگیری تنش و استرس و ترس احتمالاً میتواند روند درمان و جلسات شیمیدرمانی را مخدوش سازد، بنابراین پیشنهاد میشود در زمان همهگیری، انجام مداخلات جهت ارتقاء سلامت روان سالمندان مبتلا به سرطان، برنامهریزی شود.
آمنه شیروانی، افسانه صدوقی اصل، انوشیروان کاظم نژاد،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف رفتارهای مراقبتی، پایه و اساس کار پرستاری است و اصول نظری پرستاری بر مبنای درک از مراقبت و رفتارهای مراقبتی استوار است. از طرفی خـودشـفقتی، توانایـی مهربانـی بـا خـود اسـت و مــیتوانــد یــک منبــع قدرتمنــد و یــک پایــه و اصل بــرای مراقبــت خــوب از دیگــران باشــد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه خودشفقتی و رفتارهایمراقبتی پرستاران در همهگیری کووید-۱۹ است.
روش بررسی این پژوهش مقطعیتحلیلی با مشارکت ۱۲۴ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران از ابتدای فروردین ماه تا پایان اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ انجام شد. نمونهها بهصورت دردسترس انتخاب شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از فرم اطلاعات جمعیتشناختی و شغلی، پرسشنامه خودارزیابی رفتار مراقبتی پرستاران ولف و پرسشنامه خودشفقتی نف انجام شد. تکمیل پرسشنامهها به شیوه خودگزارشی بود. دادهها پس از جمعآوری، با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ با آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون من ویتنی، آزمون کروسکال والیس و روش رگرسیون خطی تجزیهوتحلیل آماری شدند.
یافتهها میانگین و انحرافمعیار کل رفتارهای مراقبتی برابر با ۷/۷۶±۸۲/۰۶ بود که نشان داد پرستاران رفتارهای مراقبتی را با نمره نسبتاً بالایی ارزیابی کردند. میانگین و انحرافمعیار کل خودشفقتی برابر با ۱۲/۷۳±۷۹/۴۷ بود . نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد ارتباط بین خودشفقتی و رفتارمراقبتی در جهت مثبت و معنادار است (P<۰/۰۵). همچنین با استفاده از روش رگرسیون خطی، ارتباط خطی معنادار و مستقیم بین دو متغیر وجود دارد.
نتیجهگیری طبق یافتهها خودشفقتی با رفتارهای مراقبتی ارتباط دارد. بدین معنا که با افزایش خودشفقتی، رفتارهای مراقبتی نیز بهبود مییابد. پیشنهاد میشود از طریق آموزش خودشفقتی و مهارتهای مراقبت از خود، یعنی تمایل به مهربانی و درک خود، احساس ارتباط متقابل با افراد دیگر و داشتن آگاهی ذهنی نسبت به تجربیات منفی، باعث بهبود کیفیت رفتارهای مراقبتی پرستاران شد.
اکرم سلامت، زهرا سیاه منصور خورین، زهرا عباسی، لیلا قنبری، مریم خلیلی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۴ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف باتوجهبه تأثیرات روانشناختی عمده همهگیری کووید-۱۹، علاوهبر جمعیت عادی، مراقبان سلامت از جمله پرستاران نیز با چالشهای فراوان روانشناختی از جمله اضطراب مرگ مواجهه شدهاند. اضطراب مرگ میتواند به بروز اختلالات روانی، تضعیف سیستم ایمنی، کاهش کیفیت مراقبتهای ارائهشده و کاهش رضایت شغلی پرستاران منجر شود. باتوجهبه ماهیت تنشزای بخش مراقبتهای ویژه و ضرورت توجه به ابعاد روانشناختی پرستاران و تأثیرات مخرب همهگیری کووید-۱۹، این مطالعه باهدف تعیین میزان اضطراب مرگ پرستاران بخش مراقبت ویژه کووید-۱۹ انجام شد.
روش بررسی این پژوهش یک مطالعه توصیفیمقطعی بود که در مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران در سال ۱۳۹۹ انجام شد. جامعه مطالعه حاضر را ۱۷۹ نفر از پرستاران شاغل در بخش مراقبت ویژه کووید-۱۹ مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران شامل مجتمع امام خمینی (ره) و بیمارستان ولیعصر تشکیل دادهاند. در این مطالعه از روش نمونهگیری مستمر استفاده شد. جمعآوری دادهها با پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه ۱۵ گویهای اضطراب مرگ تمپلر انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه۲۴ و روشهای آمار توصیفی و استنباطی تحلیل و میزان معنیداری (۰/۵>P) در نظر گرفته شد.
یافتهها یافتههای حاصل از این مطالعه نشان داد که میانگین اضطراب مرگ پرستاران ۲/۰۰۷±۸/۷۴ بود که باتوجهبه دامنه نمره (۰ تا ۱۵)، میانگین نمره کسبشده بالاتر از میانه ابزار است. همچنین نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد اضطراب مرگ تنها با سن پرستاران (۰/۰۰۱>P) ارتباط معنیدار آماری داشت.
نتیجهگیری براساس نتایج حاصل از مطالعه، پرستاران شاغل در بخشهای ویژه در زمان همهگیری کووید-۱۹ اضطراب مرگ زیادی را تجربه میکنند. بنابراین لازم است سیاستگذاران و مدیران آموزشی، درمانی و بیمارستانی باتوجهبه یافتههای حاصل و همچنین نظر به عوامل مؤثر بر اضطراب مرگ، برنامههای مدون آموزشی و مداخلهای ازجمله برنامههای ضمن خدمت و انجام مشاوره جهت کاهش اضطراب و افسردگی را در دستور کار قرار دهند تا از این طریق بتوانند راه را برای پرستاران جهت غلبه بر شرایط موجود فراهم کنند.
دکتر مریم احسانی، دکتر نعیمه سیدفاطمی، شیما حقانی، امیرحجت عباسی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۴ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف مصرف مداوم داروهای تضعیفکننده سیستم ایمنی علیرغم تأثیرات فراوان بر کنترل و درمان بعضی از بیماریها باعث آسیبپذیری بیشتر در ابتلا به بیماریهای عفونی مانند کووید-۱۹ میشوند و همین موضوع میتواند زمینه را برای ایجاد اضطراب و به دنبال آن افسردگی و علائم استرس پس از سانحه ایجاد کند. ازاینرو این مطالعه باهدف تعیین اضطراب، افسردگی و علائم استرس پس از سانحه در در افراد تحت درمان با داروهای تضعیفکننده سیستم ایمنی در دوران کووید-۱۹ انجام شد.
روش بررسی این مطالعه توصیفیمقطعی بر روی ۳۳۰ نفر از افراد تحت درمان با داروهایتضعیفکننده سیستم ایمنی نظیر افراد تحت پیوند عضو، بیماریهای خودایمنی و سرطان در مراکز آموزشی و درمانی فیروزگر و رسول اکرم از تیرماه تا دی ماه سال ۱۴۰۱ انجام شد. روش نمونهگیری مستمر بود و ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه جمعیتشناختی و بیماری، پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستانی و پرسشنامه تجدیدنظریافته مقیاس تأثیر حوادث بود. تجزیهوتحلیل یافتهها با SPSS نسخه ۱۶ در سطح معنیداری ۰/۰۵ و آمار توصیفی (فراوانی و میانگین و انحرافمعیار) و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسن) انجام شد.
یافتهها در این پژوهش میانگین سنی افراد موردپژوهش، ۱۲/۹۵±۵۱/۳۵ سال بود و ۱۴۸ نفر از افراد شرکتکننده زن (۴۴/۸ درصد) بودند. اکثریت بیماران در این مطالعه، دارای اضطراب و افسردگی در سطح عادی بودند (بهترتیب ۹۱/۲ و ۹۲/۱ درصد). میانگین نمره کل بیماران در علائم استرس پس از سانحه هم ۲۷/۷۱ از ۸۸ بود. بهعلاوه اضطراب و افسردگی با هیچکدام از مشخصات فردی، بیماری و اطلاعات مربوط به کووید-۱۹ و واکسن افراد موردپژوهش ارتباط معنیدار آماری نداشتند و فقط بین سطح درآمد با نمره کل علائم استرس پس از سانحه ارتباط معنیدار آماری وجود داشت (۰/۰۴۳=P).
نتیجهگیری در این پژوهش افراد دریافتکننده داروهای تضعیفکننده سیستم ایمنی، علیرغم اینکه مستعد ابتلا به کووید-۱۹ بودند، اما اضطراب و افسردگی آنها درسطوح عادی بود و در علائم استرس پس از سانحه نمراتی پایینتر از میانه نمرات را کسب کردند. این نتیجه میتواند از میزان نگرانیهای موجود درباره سلامت روان این دسته از بیماران بکاهد. مطالعهای با استفاده از دیگر پرسشنامههای روانشناختی و یا مطالعه کیفی درباره تجارب این بیماران در بازه همهگیری کووید-۱۹ در آینده پیشنهاد میشود.
مهرنوش اینانلو، خانم زهرا ترک، شیما حقانی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۵ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف پرستاران در خطوط مقدم مبارزه با شیوع بیماری کووید-۱۹ با عوامل استرسزای زیادی مواجه هستند. یکی از پراسترسترین شرایط، پیشبینیناپذیر بودن وضعیت و جدی بودن خطر است که ممکن است به عدم تحمل ابهام در آنان منجر شود. دلایلی مانند ناشناخته بودن بیماری همهگیر، ندانستن مدتزمان ادامه بیماری، عدم اطمینان از ابتلا به بیماری بدون نشان دادن هیچ علامتی اما احتمال انتقال عفونت به دیگران و ناتوانی در کنترل فرایند، مفهوم عدم تحمل ابهام را در این دوره مهمتر میکند. پرستاران دارای عدم تحمل ابهام، موقعیتهای مبهم بیماری همهگیر کووید-۱۹ را آشفتهکننده و تنشزا ادراک میکنند و دچار اضطراب و نگرانی شدید میشوند. اضطراب در چنین شرایطی به اجتناب شناختی یا نشخوار فکری و دیگر راهبردهای غیرانطباقی در رابطه با مسئله منجر میشود. بر این اساس، از یک سو باتوجهبه اهمیت نقش پرستاران در مقابله با بیماریهای همهگیر همچون کرونا بهعنوان تلاشگران خط مقدم مقابله با این بیماری و از سوی دیگر باتوجهبه اینکه با جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی، پژوهشی که در ایران به بررسی عدم تحمل ابهام در پرستاران بپردازد وجود ندارد، درنتیجه مطالعه حاضر با هدف تعیین عدم تحمل ابهام در همهگیری کووید-۱۹ در پرستاران شاغل در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علومپزشکی ایران در سال ۱۳۹۹ انجام شد.
روش بررسی در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی، از بین پرستاران شاغل در بخشهای بستری بیماران مبتلا به کرونا در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علومپزشکی ایران، ۲۴۰ پرستار که معیار ورود به مطالعه را داشتند با روش سرشماری وارد مطالعه شدند و فرم جمعیتشناختی و پرسشنامه عدم تحمل ابهام فریستون را تکمیل کردند. تقریباً ۱۰ الی ۱۵ دقیقه طول کشید تا هر دو پرسشنامه تکمیل شود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافتهها میانگین نمره عدم تحمل ابهام در واحدهای موردپژوهش ۲۰/۳۶±۶۲/۵۸ بود. بعد استرسآمیز بودن ابهام بیشترین میانگین نمره (۰/۷۸±۲/۴۹) و بعد ناتوانی برای انجام عمل کمترین میانگین نمره (۰/۸۰±۲/۱۵) را داشت. علاوه بر این، ابتلا به کرونا با عدم تحمل ابهام ارتباط معنیدار آماری داشت (۰/۰۴۸=p).
نتیجهگیری نتایج این پژوهش نشان داد پرستاران در موقعیت پرابهام همهگیری کووید-۱۹ دچار عدم تحمل ابهام شدهاند، بهطوری که در بعد استرسآمیز بودن ابهام دچار پریشانی و عدم قطعیت بیشتری بودند، اما میزان استرس بهگونهای نبوده که آنان را برای انجام وظایفشان ناتوان کند. بررسی این شاخص میتواند به برنامهریزان، ارائهدهندگان خدمات سلامت و پرستاران کمک کند تا با بهکارگیری روشهای مناسب و با انجام مداخلات آموزشی، بالینی و پژوهشی در زمینه برونرفت از چرخه اضطراب و ابهام، تغییر باورها درباره ابهام، کاهش جهتگیری منفی به مشکلات و مدیریت نگرانی، باعث ارتقای سلامت روانی پرستاران در شرایط همهگیری بیماری کرونا شوند.
خانم مریم خدابخشی، هما صادقی اول شهر، دکتر لیلا امینی، شیما حقانی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۵ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف یکی از پیامدهای اپیدمی کووید-۱۹ تأثیر آن بر روابط بینفردی است. ترس از انتقال بیماری به همسر برای کارکنان بهداشتی ازجمله ماماها که تماس طولانی با مادران و بیماران مبتلا به کووید-۱۹ دارند، بیشتر از سایر افراد جامعه گزارش شده است. اثرات این ترس میتواند بر جنبههای مختلف زندگی شخصی ماماها ازجمله روابط و سلامت جنسی آنان تأثیر بگذارد. بنابراین هدف از این مطالعه، تعیین رابطه ترس از ابتلا به کووید-۱۹ با عملکرد و رضایت جنسی در ماماهای شاغل در مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علومپزشکی ایران در تهران بود.
روش بررسی این مطالعه مقطعی بر روی ۱۲۲ مامای شاغل در مراکز آموزشی درمانی دارای کادر مامایی و بخشهای زنان و زایمان وابسته به دانشگاه علومپزشکی ایران، در تهران انجام شد. روش نمونهگیری، هدفمند بود و از ۲۳ اردیبهشت تا ۱۵ مرداد سال ۱۴۰۱ به طول انجامید. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، اطلاعات فردی مربوط به کوید-۱۹، پرسشنامه ترس از کووید-۱۹، شاخص عملکرد جنسی زنان و شاخص رضایت جنسی بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها براساس نتایج، میانگین سنی ماماها ۶/۲۷±۳۲/۲۱ سال بود. بیشتر آنها دارای مدرک کارشناسی بودند. رضایت جنسی با هیچ کدام از متغیرهای جمعیتشناختی ارتباط معنیدار آماری نداشت (۰/۰۵<P). بین ترس از کووید-۱۹ و رضایت جنسی ماماها همبستگی معکوس و معنیدار (در سطح ضعیف) وجود داشت (۰/۲۱۴-=P=۰/۰۱۹, r). همچنین بین ترس از کووید-۱۹ و عملکرد جنسی ماماها همبستگی معکوس و معنیدار (در سطح متوسط) مشاهده شد (r=-۰/۴۵۰ ,۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری ازآنجاییکه ترس از کووید-۱۹ میتواند با رضایت و عملکرد جنسی ماماها مرتبط باشد، بنابراین در موارد بروز اپیدمی، کارکنان بهداشتی و درمانی ازجمله ماماها نیازمند حمایتهایی مانند دریافت امکانات حفاظتی جهت پیشگیری از بیماری و همچنین برگزاری کارگاههای آموزشی مدیریت استرس و ایجاد تابآوری و تسهیلاتی برای مشاوره انفرادی هستند.
خانم مهسا رضایی، خانم مهسا حسینی، دکتر محبوبه سجادی، دکتر اعظم مسلمی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۵ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف شیوع هر پاندمی مانند کرونا باعث ایجاد اضطراب در کادر درمان بهویژه پرستاران میشود. بسیاری از آسیبهای جسمی و روانی در پرستاران ناشی از اضطراب است. ارتباط بین انعطافپذیری شناختی و اضطراب درکشده ناشی از پاندمی کرونا هنوز ناشناخته باقی مانده است. طبق مطالعات گذشته، انعطافپذیری شناختی بر روند سازگاری انسان مؤثر است. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط انعطافپذیری شناختی با اضطراب ناشی از کرونا در پرستاران بود.
روش بررسی در این پژوهش که یک مطالعه مقطعی ـ تحلیلی است، به بررسی ۱۲۰ نفر از پرستاران شاغل در مرکز درمانی کرونا پرداخته شد. این پرستاران به روش نمونهگیری طبقهای از تاریخ ۱۴۰۰/۰۵/۲۰ بهمدت تقریبی ۳ ماه انتخاب شدند. سنجش ارتباط انعطافپذیری شناختی با اضطراب ناشی از کرونا بهوسیله پرسشنامه انعطافپذیری شناختی و مقیاس اضطراب کرونا صورت گرفت. بهمنظور بررسی ارتباط بین متغیرها، از نرمافزار Spss نسخه ۲۳ استفاده شد. در صورت برقراری فرض نرمالیتی، آزمونهای پارامتری مانند همبستگی پیرسون، آزمون آنالیز واریانس و آزمون تی مستقل و در غیر این صورت، آزمونهای غیرپارامتری مانند خیدو و دقیق فیشر به کار گرفته شدند.
یافتهها یافتهها نشان دادند میانگین نمره کلی اضطراب بیماری کرونا ۳/۹۶±۲۱/۰۹ با کمینه ۱۲ و بیشینه ۳۲ و میانگین نمره کلی انعطافپذیری شناختی ۹/۹۷±۵۲/۷۸ با کمینه ۳۰ و بیشینه ۸۱ است. بین نمره اضطراب پرستاران با نمره انعطافپذیری ارتباط معنیداری وجود نداشت (P>۰/۰۵). همچنین نمره انعطافپذیری و اضطراب درکشده ناشی کرونا با سن، تعداد فرزند، سابقه کاری و فعالیت بدنی ارتباط معنیداری نداشت. اما پرستاران رسمی و زنان پرستار انعطافپذیری بیشتری داشتند و متأهل بودن بر تجربه کمتر اضطراب کرونا اثرگذار بود.
نتیجهگیری این مطالعه نشان داد ارتباطی بین انعطافپذیری شناختی و توانایی انطباق پرستاران با کاهش اضطراب درکشده ناشی از کرونا وجود ندارد. همچنین متغیرهای جمعیتشناختی نیز نمیتوانند اثربخشی خاصی بر افزایش انعطافپذیری شناختی در پاندمی کرونا یا کاهش اضطراب داشته باشند. این موضوع میتواند بهدلیل همهگیری وسیع و مرگومیر بالای پاندمی کرونا باشد که موقعیت فاجعهباری را برای جامعه بهخصوص پرستاران رقم زده و احتمالاً موجب عدم اثربخشی متغیرها و انعطافپذیری بر اضطراب شده است. پاندمیهای جهانی مانند کرونا باعث القای اضطراب زیادی به کادر درمان و پرستاران میشوند که تنها با ویژگیهای شخصیتی مانند قابلیت انعطافپذیری نمیتوان از آسیبهای فیزیکی و روانی آنها در امان ماند و نیازمند تمهیدات چندگانه است.
سارا مقیمی، مریم سراجی، زهرا عرب برزو، فاطمه اقدام، سارا رضایی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۶ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف هنگامی که کووید-۱۹ پیشرفت کرد، سواد سلامت عامل پیشگیری مهمی برای آن ظاهر شد. نیاز به سواد سلامت برای دستیابی به نتایج مثبت سلامت زنان مهم است. هدف ما تعیین رابطه بین سواد سلامت با آگاهی، نگرش و عملکرد در رفتارهای پیشگیری از کووید-۱۹ در زنان مراجعهکننده به مراکز جامع خدمات سلامت بود.
روش بررسی این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی است که بر روی ۱۴۴ نفر از زنان مراجعهکننده به مراکز جامع خدمات سلامت طی شهریور تا آذر سال ۱۴۰۱ انجام شد. روش نمونهگیری بهصورت طبقهای چند مرحلهای براساس معیار ورود (سن بین ۱۸ تا ۶۰ سال زنان) به مطالعه بود. به منظور جمعآوری دادهها از فرم مشخصات جمعیتشناختی، فرم آگاهی، نگرش و عملکرد و فرم سواد سلامت کووید-۱۹ استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و کای- اسکوئر در SPSS نسخه ۲۳ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها در مطالعه حاضر، میانگین سن شرکتکنندگان ۱۰/۰۲±۳۱/۷۴ سال بود و بیشتر زنان تحصیلات راهنمایی (۶۴/۴)، وضعیت متأهل (۹۰/۳) و میزان درآمد بین ۶-۱۰ میلیون (۲۹/۹) داشتند. در بین زنان موردمطالعه ۸۱/۹ درصد تمایل به دریافت واکسن و ۲۸/۷ درصد سابقه بستری در بیمارستان بهدلیل کووید-۱۹ را داشتند. در مطالعه حاضر مقدار آگاهی ۲/۹۳±۱۴/۹، نگرش ۶/۶۹±۴۲/۹، عملکرد۶/۱ ±۳۲ و سواد سلامت ۱۱/۰۸±۳۹/۵ بود. سطح تحصیلات، سطح درآمد و سابقه دریافت واکسن کووید-۱۹، ۴۸ درصد از واریانس سواد سلامت را در مرحله اول مدل رگرسیون و ۶۱ درصد واریانس را در مرحله دوم مدل رگرسیون تبیین کرده بود..
نتیجهگیری نتایج مطالعه نشان داد با افزایش سواد سلامت، آگاهی، نگرش و عملکرد زنان افزایش یافته بود. علاوهبراین، سواد سلامت با سن و سطح تحصیلات افزایش یافته بود. هرچه آگاهی بیشتر شود، سواد سلامت افزایش مییابد. توصیه میشود از برنامههای مداخلهای در جهت افزایش سواد سلامت برای بیماریهای نوپدید استفاده شود. همچنین سیاستگذاران میتوانند از نتایج این پژوهش در مداخلات ارتقای سلامت استفاده کنند.
آقای امیر بحرینی زاده، دکتر مرضیه عادل مهربان، دکتر حمید حقانی،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۶ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف بهورزان بهعنوان یکی از ارکان نظام سلامت در طول دوران همهگیری کووید-۱۹، مسئولیت سنگین پیشگیری در جوامع روستایی بر عهده دارند که این موضوع باتوجهبه اهمیت و تأثیرات بالقوه شیوع همهگیری بر سلامت روان، میتواند بر سطح اضطراب ناشی از کووید-۱۹ در آنان نقش داشته باشد. علاوهبر این فرسودگی شغلی احتمال دارد بر میزان این اضطراب بیفزاید. مطالعه حاضر باهدف تعیین اضطراب ناشی از کووید-۱۹ و ارتباط آن با فرسودگی شغلی بهورزان استان بوشهر در سال ۱۴۰۰ انجام شده است.
روش بررسی مطالعه حاضر از نوع توصیفی بود که در سال ۱۴۰۰-۱۴۰۱با جامعه پژوهشی که شامل بهورزان شاغل در خانههای بهداشت تحتپوشش دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر بود به روش تمامشماری انجام شد. اشتغال در خانههای بهداشت و داشتن حداقل ۱ سال سابقه کار بهعنوان معیارهای ورود به مطالعه درنظر گرفته شدند. ۳۴۱ نفر از ۳۶۵ بهورز شرایط ورود به مطالعه را داشتند و ۳۰۸ نفر از آنها به پرسشنامه پاسخ دادند. نرخ پاسخگویی ۳/۸۴ درصد بود. جمعآوری دادهها با استفاده از یک پرسشنامه شامل سه بخش جمعیتشناختی (۱۰ گویه)، مقیاس اضطراب کرونا (علیپور و همکاران) با ۱۸ گویه و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش با ۲۲گویه انجام شد و ۵ نفر از اساتید روایی پرسشنامه را تأیید کردند. پس از کسب مجوزهای لازم، پرسشنامه در قالب یک پیوند اینترنتی در پلت فرم «پرس لاین» از طریق اتوماسیون اداری به کارتابل بهورزان ارسال شد. قبل از انجام این مطالعه، در یک مطالعه پایلوت پایایی ابزارها مجدد با تکمیل پرسشنامه توسط ۱۰ نفر از نمونههای پژوهش و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد. مقدار ضریب پایایی برای مقیاس اضطراب کرونا ۹۵ درصد و برای پرسشنامه فرسودگی شغلی ۸۴ درصد محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ و آزمونهای مختلف براساس اهداف پژوهش استفاده شد.
یافتهها نتایج پژوهش نشان داد بیشتر بهورزان (۶۹/۵) زن و متأهل (۸۵/۷) بودند. میانگین سن آنان ۸/۱۵±۳۷/۰۲ سال و میانگین سابقه کار آنان ۹/۰۶±۱۳/۳۶ سال بود. بهطورکلی اضطراب ناشی از کووید-۱۹ اغلب بهورزان (۷۰/۸) در سطح خفیف (۱۰/۸۱±۱۲/۵۸) بود. یافتهها همچنین نشان داد ۳۱/۸ درصد از بهورزان خستگی عاطفی متوسط تا شدیدی را تجربه کردهاند (۱۱/۹۵±۱۴/۵۲) و مسخ شخصیت در ۸۲/۱ درصد آنان در سطح پایینی (۴/۲۴±۲/۷۸) بود. بااینحال حدود نیمی از بهورزان (۴۹/۷ ) موفقیت شخصی پایینی را گزارش کردند (۱۱/۲۲±۳۶/۳۲). نتایج همچنین نشان داد بین اضطراب ناشی از کووید-۱۹ و خستگی عاطفی (۰۰۱/P<۰؛ ۰/۶۶۷=r)، مسخ شخصیت (۰۰۱/P<۰؛ ۴۷۲/r=۰) و موفقیت شخصی (۰/۰۰۱=P؛ ۰/۱۸۸-=r) رابطه آماری معنیداری برقرار است. همچنین میانگین نمره اضطراب در افرادی که از وسایل حفاظت فردی رضایت داشتند و سابقه بیماری جسمی نداشتند پایینتر از سایرین بود. خستگی عاطفی با رضایت از وسایل حفاظت فردی (۰۰۱/P<۰)، سابقه مصرف داروهای اعصاب یا آرامبخش (۰۲۷/P=۰) و همچنین سابقه بیماری جسمی (۰۰۱/P<۰) ارتباط معنیدار آماری داشت. مسخ شخصیت با رضایت از وسایل حفاظت فردی (۰۴/P=۰)، سابقه مصرف داروهای اعصاب یا آرامبخش (۰۲۹/P=۰)، سابقه بیماری جسمی (۰۱۳/P=۰) و همچنین سابقه ترک خدمت یا مرخصی بدون حقوق (۰۲۲/P=۰) ارتباط معنیدار آماری داشت. موفقیت شخصی با هیچکدام از متغیرهای جمعیتشناختی ارتباط معنیدار آماری نداشت.
نتیجهگیری بادرنظر گرفتن اصل تقدم پیشگیری بر درمان، یافتههای مطالعه حاضر بر ضرورت توجه جدیتر سیاستگذاران به تأثیرات سوء ناشی از همهگیری در کارکنان حوزه پیشگیری ازجمله بهورزان تأکید دارد. ارتباط معنیدار اضطراب ناشی از کووید-۱۹ و فرسودگی شغلی، این واقعیت را بیشازپیش برجسته میکند که گرچه همهگیری کووید-۱۹ به تهدید سلامت روان در بهورزان منجر نشده است، اما میتواند کاهش ظرفیت عاطفی و خودکارآمدی بهورزان را تسریع بخشد و بیتردید در عملکرد آنان اختلال به وجود میآید. اهتمام کافی در تقویت حمایتهای روانی در حوزه فردی و خانواده و همچنین پشتیبانیهای شغلی مؤثر در افزایش انگیزه با در نظر گرفتن اصل عدالت سازمانی، باید از اولویتهای سیاستگذاران حوزه سلامت باشد.