جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای واکسیناسیون

محمود نوری شادکام، خدیجه نصیریانی، جمشید آیت اللهی، مهرداد شکیبا،
جلد ۲۱، شماره ۵۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

  زمینه و هدف: واکسیناسیون در کودکان معمولاً با درد توام بوده و موجب بی قراری کودک و اضطراب والدین می‌گردد. شناخت و به کارگیری روش‌های کنترل درد توسط اعضاء تیم بهداشتی از ضرورت‌های پرستاری می باشد .هدف این مطالعه تعیین تأثیر استفاده از پماد EMLA در کاهش درد واکسیناسیون بوده است .

  روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی شاهددار، از نوع دوسوکور بود . نمونه مورد بررسی از ۱۰۲ کودک ۴ ماهه تشکیل می شد که جهت واکسیناسیون ثلاث به مرکز بهداشتی درمانی آزادشهر یزد مراجعه کرده بودند. روش نمونه‌گیری آسان بود که سپس با تقسیم و تخصیص تصادفی در دو گروه EMLA (استعمال ۵/۲ گرم از پماد EMLA در سطح قدامی ران در سطح ۳×۳ سانتی متر مربع یک ساعت قبل از تزریق واکسن) و پلاسبو (استعمال همان مقدار ویتامین A+D در همان محل و همان زمان ( قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها فرم ثبت اطلاعات شامل دو بخش: مشخصات دموگرافیگ و MBPS (Modified Behavioral Pain Score ) بود. داده ها پس از جمع آوری، با استفاده از آزمون آماری تی مستقل و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: نتایج نشان داد که نمره درد تعدیلی رفتاری گروه پماد EMLA ( ۰۲/۱ ± ۰۸/۲) و گروه پلاسبو ( ۰۵/۱ ± ۵۹/۴) بوده که آزمون آماری تی مستقل اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان داد (۰۳/۰ P = ) . طول مدت گریه کردن گروه EMLA (۰۱/۵ ± ۰۰/۶) ثانیه و گروه پلاسبو (۳۴/۴ ± ۴۲/۱۰) بود که آزمون تی مستقل اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان داد (۰۴۵/۰ P= ) . از نظر عوارض جانبی فقط سه مورد اریتم در گروه استفاده کنندگان از پماد EMLA یا گروه مورد مشاهده شد و تفاوت معنی داری بین دو گروه از این نظر وجود نداشت.

  نتیجه گیری: براساس نتایج، پماد EMLA در کاهش شدت درد، شروع و مدت زمان گریه ناشی از واکسیناسیون به صورت عضلانی مؤثر است. بنابراین پیشنهاد می شود که کارکنان بهداشتی، به خصوص مسؤولین واکسیناسیون نوزادان و اطفال جهت کاهش درد، تسهیل پذیرش و غلبه بر مقاومت والدین به تزریقات چندگانه واکسن و ارتقــاء سطح کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی از این پماد به عنوان استاندارد مراقبتی در واکسیناسیون استفاده نمایند


سیمین تعاونی، شاداب شاه علی، لیلا نیسانی سامانی، حمید حقانی،
جلد ۲۲، شماره ۶۲ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده

  زمینه و هدف: نوزادان در مقایسه با کودکان و بالغین نسبت به درد حساس ترند و استعداد بیشتری برای ابتلا به عوارض دراز مدت آن دارند لذا اجرای تدابیر کاهش درد نوزادان ضروری است . پژوهش حاضر با هدف مقایسه میانگین نمره واکنش رفتاری درد ناشی از تزریق واکسن در شیرخواران در آغوش مادر و شیرخواران واکسینه شونده طبق روال معمول در مراکز بهداشتی و درمانی غرب تهران اجرا گردید.

  روش بررسی: این پژوهشاز نوع کارآزمایی بالینی بر روی ۷۶ نوزاد ترم سالم ۴-۲ ماهه ای که جهت تزریق واکسن سه گانه به مراکز بهداشت آورده شده بودند انجام شد. هنگام تزریق عضلانی، نوزادان گروه مداخله، دو دقیقه قبل، حین و حداقل ۱۵ ثانیه بعد از واکسیناسیون در آغوش مادر و در گروه کنترل، شیرخواران در طی واکسیناسیون طبق روال معمول مراکز فوق، بر روی تخت قرار داده شدند . (گمارش تصادفی) تغییرات ظاهر نوزادان بر اساس چک لیست اصلاح شده واکنش‌های رفتاری درد از ۵ ثانیه قبل از شروع تزریق واکسن تا ۱۵ ثانیه بعد از آن مورد ارزیابی قرار گرفت .

  یافته ها: واکنش های رفتاری درد دو گروه مداخله و کنترل اختلاف معنی دار داشت. (۰۰۰۱/۰ P< )

  نتیجه گیری: با توجه به اختلاف معنی دار واکنش های رفتاری درد می توان از روش آسان و بی خطر قرار دادن نوزاد در آغوش مادر، جهت کاهش درد ناشی از واکسیناسیون و تزریقات عضلانی استفاده نمود.


معصومه خیرخواه، هاجر حدادی مقدم، منصوره جمشیدی منش، حمید حقانی،
جلد ۲۴، شماره ۷۰ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

  زمینه و هدف : واکنش شیرخواران به درد بیش از بزرگسالان است. لذا شناخت و به کارگیری روش های کنترل درد توسط اعضای تیم بهداشتی از ضرورت‌ها می‌باشد. واکسیناسیون یکی از شایع‌ترین وقایع دردناک دوران شیرخواری می باشد که در اکثر اوقات بدون اداره درد انجام می‌شود. هدف این مطالعه بررسی تأثیر تکنیک انحراف فکر و ساکاروز خوراکی بر درد ناشی از تزریق واکسن به شیرخواران می باشد.

  روش بررسی : این مطالعه یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی بود که بر روی ۱۱۴ شیرخوار ۴ ماهه سالم که برای تزریق واکسن سه گانه به مراکز بهداشت آورده شده بودند، انجام شد. نمونه‌ها از طریق گمارش تصادفی به سه گروه ۳۸ نفره انحراف فکر، ساکاروز خوراکی و کنترل تقسیم شدند. در گروه انحراف فکر از جلب توجه شیرخوار به جغجغه ۳۰ ثانیه قبل تا ۱۵ ثانیه بعد از واکسیناسیون توسط پژوهشگر استفاده شد. در گروه ساکاروز خوراکی ۲ سی سی ساکاروز خوراکی ۲ دقیقه قبل از واکسیناسیون تجویز شد و در گروه کنترل، شیرخواران طی واکسیناسیون طبق روال معمول مراکز فوق، بر روی تخت واکسینه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس تعدیل شده واکنش رفتاری درد MBPS بود. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آزمون‌های توصیفی و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

  یافته ها : میانگین و انحراف معیار واکنش‌های رفتاری درد با استفاده از تکنیک انحراف فکر و ساکاروز خوراکی نسبت به گروه کنترل کمتر می‌شود(۰۰۰۱/۰= p )، اما بین دو گروه ساکاروز خوراکی و انحراف فکر تفاوت معنی دار وجود ندارد(۵۸/۰= p ).

  نتیجه گیری کلی : از آنجا که واکنش رفتاری درد بعد از تزریق واکسن در گروه انحراف فکر و ساکاروز خوراکی به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود، پیشنهاد می‌شود مداخلات ساده انجام شده در این مطالعه در مراکز واکسیناسیون مورد استفاده قرار گیرد.


سارا مقیمی، مریم سراجی، زهرا عرب برزو،
جلد ۳۶، شماره ۱۴۴ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف در طول همه‌گیری کووید-۱۹، اقداماتی برای انجام واکسیناسیون فوری در زنان باردار و شیرده ضروری بود، زیرا هر دو گروه در معرض خطر بودند. واکسیناسیون در زنان باردار و شیرده می‌تواند مانند سایر افراد در پیشگیری از ابتلا به بیماری شدید جلوگیری کند. هدف مطالعه حاضر تعیین عوامل مرتبط با پذیرش واکسیناسیون کووید-۱۹ در بین زنان باردار و شیرده با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی بود. 
روش بررسی این مطالعه از نوع مقطعی بود که جامعه آماری آن متشکل از ۲۶۰ نفر از زنان باردار و شیرده مراجعه‌کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر زاهدان در سال ۱۴۰۱ بود. روش نمونه‌گیری به‌صورت در دسترس انجام شد. جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه مشخصات جمعیت‌شناختی و سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی انجام شد. داده‌ها با استفاده از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون، من-ویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۲ تحلیل شدند.
یافته‌ها نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد متغیرهای جمعیت‌شناختی ۱۲/۶ درصد از واریانس سازه رفتار را تبیین می‌کند (۰/۰۵>P). سازه های مدل اعتقاد بهداشتی مانند حساسیت درک‌شده، شدت درک‌شده، منافع درک‌شده، موانع درک‌شده، خودکارآمدی، راهنمای عمل، سن و سطح تحصیلات ۳/۲۶ درصد واریانس رفتاری را گزارش می‌کند که متغیرهای سن، خودکارآمدی و منافع درک‌شده اثر معناداری بر رفتار داشتند (۰/۰۵>P). درمجموع، متغیرهای مذکور ۹/۳۸ درصد از واریانس رفتار پذیرش واکسن را پیش‌بینی کردند.
نتیجه‌گیری نتایج نشان داد عوامل سن پایین، سطح تحصیلات بالا و سازه‌های مدل HBM شامل خودکارآمدی و منافع درک‌شده می‌توانند رفتار پذیرش واکسن کووید-۱۹ را در زنان باردار و شیرده در جنوب‌شرق ایران پیش‌بینی کنند. این یافته‌ها می‌توانند به سیاستگذاران و ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی کمک کند تا از این مدل در طراحی برنامه‌ای برای بهبود پذیرش واکسیناسیون در گروه‌های پرخطر استفاده کنند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به {نشریه پرستاری ایران} می باشد.

Designed & Developed by : Yektaweb