جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای مذهب

شایسته جهانفر، فهیمه رمضانی تهرانی، مهدی سادات هاشمی،
جلد ۱۳، شماره ۲۵ - ( ۱۰-۱۳۷۹ )
چکیده

  مقدمه‌: یکی‌ از مهمترین‌ عوامل‌ مرگ‌ ومیر مادران‌ در دنیا سقطهای‌ غیر قانونی‌ است‌. این‌ سقطها می‌توانند عامل‌ ناتوانیهایی‌ در باروری‌، عفونتهای‌ دستگاه‌ تناسلی‌، خونریزی‌ها و صدمات‌ داخل‌ شکمی‌ نیز باشند.

  هدف‌ : تعیین‌ شیوع‌ حاملگی‌ ناخواسته‌ درمراجعین‌ به‌ درمانگاههای‌ مراقبت‌ از بارداری‌ شهر تهران‌، ارتباط‌ ناخواسته‌ بودن‌ حاملگی‌ با اقدام‌ به‌ سقط‌ یا فکر کردن‌ به‌ آن‌ وعلل‌ عدم‌ اقدام‌ به‌ سقط.‌

  نوع‌ پژوهش‌ : پژوهش‌ حاضر به‌ توصیف‌ شیوع‌ حاملگی‌ ناخواسته‌، اقدام‌ به‌ سقط‌ ویا فکرکردن‌ به‌ آن‌ و هم‌ چنین‌ دلائل‌ عدم‌ اقدام‌ به‌ سقط‌ پرداخته‌ است‌. جهت‌ جمع‌ آوری‌ اطلاعات‌ از روش‌ مصاحبه‌ چهره‌ به‌ چهره‌ استفاده‌ شده‌ است‌ .

  نمونه ‌: تعداد ۳۰۲۸ نفر از زنان‌ بار دار مراجعه‌ کننده‌ به‌ ۱۰ بیمارستان‌ وابسته‌ به‌ دانشگاهها در شهر تهران‌ به‌ عنوان‌ نمونه‌ پژوهش‌ انتخاب‌ شدند.

  نتایج ‌: شیوع‌ حاملگی‌ ناخواسته‌ ۹/ ۳۳% به‌ دست‌ آمد. ۵/۱۹% از مراجعین‌ به‌ سقط‌ فکر کرده‌ بودند اما تنها ۲/۷% جهت‌ سقط‌ اقداماتی‌ انجام‌ داده‌ بودند. علت‌ اصلی‌ عدم‌ اقدام‌ به‌ سقط‌ داشتن‌ اعتقادات‌ مذهبی‌ ذکر شده‌ بود. ۵۵% از افرادیکه‌ به‌ سقط‌ فکر کرده‌ بودند، درمقابل‌ ۱% از افرادیکه‌ به‌ سقط‌ فکر نکرده‌ بودند اعلام‌ داشتند که‌ حاملگی‌ آنها ناخواسته‌ است‌ .

  بحث‌ و نتیجه‌گیری‌ : پیشنهاد می‌شود که‌ از طرق‌ مختلف‌ منجمله‌ افزایش‌ سطح‌ آگاهی‌ زنان‌ جامعه‌ نسبت‌ به‌ تحکیم‌ باورهای‌ مذهبی‌ ایشان‌ اقدام‌ نمود. چرا که‌ براساس‌ یافته‌های‌ این‌ پژوهش‌ اعتقادات‌ مذهبی‌ می‌تواند دلیل‌ محکمی‌ برای‌ عدم‌ اقدام‌ به‌ سقط‌ غیر قانونی‌ باشد. توجه‌ به‌ آموزش‌ زنان‌ جهت‌ استفاده‌ بهینه‌ از وسائل‌ پیشگیری‌ از بارداری‌ و تسهیل‌ دسترسی‌ آنان‌ به‌ این‌ وسایل‌ از راهکارهای‌ عمده‌ پیشنهادی‌ این‌ پژوهش‌ در جهت‌ پیشگیری‌ از وقوع‌ حاملگی‌های‌ ناخواسته‌ است‌ .


طاهره گنجی ، آغا فاطمه حسینی ،
جلد ۲۳، شماره ۶۴ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده

  زمینه و هدف: اضطراب یک پدیده عالمگیر بشری است. به کارگیری برخی از روش ‌ ها می تواند تا حدودی از اثرات مخرب اضطراب بکاهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط باورهای مذهبی دانشجویان پرستاری با میزان اضطراب آنان در دانشکده پرستاری و مامائی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران در سال ۱۳۸۴-۱۳۸۵ انجام شد.

  روش بررسی: این پژوهش از نوع ارتباطی پیش بینی کننده بود که در آن باورهای مذهبی دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان پرستاری مقطع کارشناسی دانشکده پرستاری و مامائی دانشگاه علوم پزشکی ایران بوده که در هنگام پژوهش در دانشکده مشغول به تحصیل بوده ‌ اند که از جامعه فوق ۱۰۸ نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، ابزار گردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه بود. پرسشنامه اول مربوط به مشخصات فردی نمونه های پژوهش بود. پرسشنامه دوم سنجش باورهای مذهبی و شامل ۳۰ سئوال ۴ گزینه ای بود. پرسشنامه سوم اضطراب بک و حاوی ۲۱ سئوال ۴ گزینه ای بود.

  یافته ها: یافته ها نشان داد که ۹/۷۶درصد دانشجویان باور مذهبی زیاد دارند. میانگین نمره باورهای مذهبی نمونه ها ۸۹/۶۹ با انحراف معیار ۳۵/۱۳ بود؛ بین فعالیت مذهبی (دعا خواندن و....) و باورهای مذهبی ارتباط معنی دار وجود داشت (۰۰۰/۰ P= ) همچنین نتایج نشان داد که ۹/۵۱ درصد نمونه ها بدون اضطراب بودند. بین اضطراب دانشجویان و تجربه بحران در شش ماه گذشته ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (۰۰۱/۰ P= ). در رابطه با تعیین ارتباط باورهای مذهبی با میزان اضطراب نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که هرچه نمره باورهای مذهبی نمونه ها بیشتر بود، اضطراب نیز کمتر بود. (۰۰۰۱/۰ P= ، ۳۹۸/۰ – r= ).

  نتیجه گیری: نتایج نشان داد، باورهای مذهبی با میزان اضطراب ارتباط دارد و نیز دانشجویانی که تجربه بحران را داشتند آسیب پذیری بیشتری نیز داشتند. بنابراین تلاش جهت حمایت دانشجویان به منظور پیشگیری از بروز اضطراب با توجه به باورهای مذهبیشان ضروری است.


نسرین قهرمانی، محمدعلی نادی،
جلد ۲۵، شماره ۷۹ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: معنویت و مولفه های آن به دلیل تاثیر بر سازه های روانشناختی و قابلیت اثرگذاری بر عملکردهای سازمانی در سال های اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های مذهبی/ معنوی با سلامت روان و امید به آینده در کارکنان بیمارستان است.

  روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش مقطعی- همبستگی بود که جامعه آماری را کارکنان بیمارستانهای دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز (۴۰۰۰ نفر) در پاییز ۱۳۸۹ تشکیل دادند که از بین آنها ۲۵۰ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه امید به آینده ، سلامت روان و همچنین ابعاد های مذهبی – معنوی شامل پنج مؤلفه (بهزیستی وجودی، انگیزه پرستش و سازگاری، تعالی معنوی، حمایت مذهبی و اعمال و نگرش مذهبی) جمع آوری و از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام با استفاده از SPSS نسخه ۱۸ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته ها: بین مولفه های بهزیستی وجودی با امید به آینده، انگیزه پرستش و سازگاری با امید به آینده و سلامت روان با امید به آینده رابطه معناداری وجود داشت(۰۱/۰ P< ). همچنین تمام مولفه های مذهبی- معنوی دارای همبستگی معناداری با سلامت روان بودند(۰۱/۰ P< ). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز حاکی از آن بود که در گام اول انگیزه پرستش با ضریب تعیین ۵ درصد، در گام دوم انگیزه پرستش همراه با سلامت روان با ضریب تعیین ۴/۶ درصدی، در گام سوم انگیزه پرستش همراه با سلامت روان و بهزیستی وجودی با ضریب تعیین ۱/۹ درصدی و در گام چهارم ترکیب انگیزه پرستش همراه با بهزیستی وجودی با ضریب تعیین ۹/۸ درصدی با امید به آینده دارای رابطه چندگانه معنادار هستند.

  نتیجه گیری کلی: شواهد به دست آمده در این پژوهش حاکی از آن است که انگیزه پرستش همراه با بهزیستی وجودی به ترتیب مهمترین ابعاد مذهبی- معنوی هستند که به همراه سلامت روان بر امید به آینده موثرند.


سعیده حیدری، مرضیه رئیسی، هدی احمری طهران، اشرف خرمی راد،
جلد ۲۶، شماره ۸۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف : معنویت و مذهب به عنوان یک بعد انسانی و نقشی که در بهبودی افراد دارد، به طور روز افزونی مورد توجه قرار گرفته است . این مطالعه با هدف بررسی ارتباط فعالیت­های مذهبی و سلامت معنوی با کنترل قندخون در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام شد.

  روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، ۱۵۴بیمار مبتلا به دیابت نوع۲ بستری در دو بیمارستان کامکار عرب نیا و شهید بهشتی شهر قم با روش نمونه­گیری مستمر و آسان در سال۱۳۹۰ شرکت کردند. اطلاعات بوسیله ابزارهای فعالیت­های مذهبی Arcury و سلامت معنوی Ellison & Paloutzian جمع آوری و نمونه خون وریدی برای اندازه­گیری هموگلوبین گلیکوزیله و قند خون ناشتا از بیماران گرفته شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم­افزار SPSS ویرایش۱۸ و آمار توصیفی، آزمون­های t-test ، پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه انجام شد.

  یافته­ها: میانگین و انحراف معیار نمره سلامت معنوی ۸۸/۱۲ ± ۷۹/۹۰ (طیف نمره ۱۲۰-۲۰) و میانگین فعالیت­های مذهبی۹۳/۱۲ ± ۸۱/۴۰ (طیف نمره۶۵-۰ )بود. هموگلوبین گلیکوزیله ۸/۶۸% آنها بیشتر یا مساوی ۷% بود و ۱/۵۷% آنها قند خون بیش از ۱۱۰ میلی­گرم در دسی لیتر داشتند. نمرات سلامت معنوی و فعالیت­های مذهبی دو گروه بیماران با هموگلوبین گلیکوزیله بیشتر و مساوی۷% و کمتر از ۷% تفاوت معنی داری نداشت (۸۸۸/۰= p ، ۳۲۴/۰= p ) . قندخون ناشتای بیماران با سلامت معنوی و فعالیت­های مذهبی آنان ارتباط معنی­داری نداشت (۴۲۲/۰= p ، ۱۲۸/۰= p ) . ولی بین مذهبی بودن (به طور کلی) با قند خون ناشتا ارتباط معنی­داری مشاهده شد (۰۵/۰> P ).

نتیجه­گیری کلی : در این مطالعه نمرات سلامت معنوی و فعالیت­های مذهبی در بین بیماران با قند خون کنترل شده و کنترل نشده تفاوت معنی­داری نداشت. پیشنهاد می­شود، مطالعه‌ای به شکل مورد- شاهدی و طولی با حجم نمونه بیشتر همراه با بررسی وضعیت خودمراقبتی بیماران انجام شود.
سهیلا احسانپور، صفورا طاهری، شهناز کهن، حمید تقی نژاد، زینب سهرابی، نازنین رضائی، مهسا شکور،
جلد ۲۶، شماره ۸۵ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: مناسب بودن مشاوره تنظیم خانواده جهت انتخاب آگاهانه و استفاده صحیح و مسئولانه از روش های پیشگیری از بارداری نقش بسیار مهمی ایفا می کند. موانع فرهنگی-مذهبی می تواند در مشاوره تنظیم خانواده اثر گذار باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه دیدگاه مدیران، کارکنان و مددجویان در زمینه موانع فرهنگی و مذهبی مشاوره تنظیم خانواده انجام شد.

  روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقایسه­ای به صورت مقطعی، تک مرحله­ای و سه گروهی با مشارکت ۲۹۵ نفر شامل ۵۹ نفر از مدیران، ۱۱۰ نفر از کارکنان و ۱۲۶ نفر از مددجویان در مراکز بهداشتی-درمانی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۱ انجام گردید. نمونه گیری در مدیران و کارکنان به روش سرشماری و در مددجویان به روش تصادفی ساده بود. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه­ای محقق ساخته بوده که در دو بخش ویژگی­های فردی-باروری و سنجش دیدگاه طراحی شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش­های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، فراوانی نسبی و مطلق) و استنباطی (آنالیز واریانس یک طرفه) در SPSS نسخه ۱۹ استفاده گردید.

  یافته­ها: اختلاف معنی­داری بین میانگین نمره دیدگاه مدیران، کارکنان و مددجویان در زمینه موانع فرهنگی و مذهبی مشاوره تنظیم خانواده مشاهده شد ( ۰۰۱/. P< ).

نتیجه­گیری کلی: نتایج این مطالعه نشانگر تفاوت در دیدگاه سه گروه مورد بررسی بود؛ بطوریکه مددجویان این موانع را کم رنگ تر و کم اثرتر از ارایه دهندگان در مشاوره تنظیم خانواده گزارش کردند. بنابراین لزوم برنامه­ریزی جهت برگزاری جلساتی با حضور همزمان سه گروه جهت شناسایی دغدغه هایی که عملکرد هر کدام از این افراد را در زمینه برنامه ریزی و اجرای صحیح مشاوره تنظیم خانواده تحت تاثیر قرار می دهد احساس می شود.


زهرا ملکی، ساناز اشکان، جمال عاشوری، نورالله یوسفی،
جلد ۲۶، شماره ۸۶ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: سلامت عمومی تنها با بیماری و درمان آن تعیین نمی شود، بلکه به سایر شرایط روانی و اجتماعی وابسته است. از مهمترین آنها می توان به صفات شخصیت، جهت گیری مذهبی و شادکامی اشاره کرد. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط صفات شخصیت، جهت گیری مذهبی و شادکامی با سلامت عمومی دانشجویان پرستاری انجام شد.

  روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین – پیشوا در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ بودند. در کل ۱۴۰ دانشجو (۹۶ دختر و ۴۴ پسر) به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های صفات شخصیت Costa & McCrae، جهت گیری مذهبی Allport & Ross، شادکامی Argyle & Luo، و سلامت عمومی Goldberg & Hillier را تکمیل کردند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته ها: روان رنجورخویی (۴۲/۰-=r) با سلامت عمومی رابطه منفی و معنادار و برون گرایی (۲۷/۰ =r) ، سازگاری (۳۱/۰ =r ) ، وظیفه شناسی (۲۲/۰ =r) ، جهت گیری مذهبی درونی (۳۶/۰ =r) و شادکامی (۲۹/۰ =r) با سلامت عمومی رابطه مثبت و معنادار داشتند (۰۵/۰  p) . در یک مدل پیش بین صرفا روان رنجورخویی، جهت گیری مذهبی درونی، شادکامی و برون گرایی توانستند ۳۷ درصد از واریانس سلامت عمومی را پیش بینی کنند. سهم روان رنجورخویی بیش از سایر متغیرها بود.

نتیجه گیری کلی: با توجه یافته های پژوهش حاضر، روان رنجورخویی، جهت گیری مذهبی درونی، شادکامی و برون گرایی مهمترین پیش بینی کننده های سلامت عمومی بودند. توصیه می شود برنامه ریزان، درمانگران و مشاوران روانی اجتماعی به نشانه های متغیرهای مذکور توجه کرده و بر اساس آنها برنامه هایی را برای بهبود سلامت عمومی دانشجویان پرستاری طراحی کنند.
محدثه رجبی، مالک بسطامی، ندا شاهواروقی فراهانی، امیر حسین توانایی، بهروز قنبری، هانیه الستی،
جلد ۳۱، شماره ۱۱۴ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پیشرفته برای فرد بیمار با مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی همراه است که در زمان تشخیص و در طول فرآیند درمان آن، بیمار تنها یک دوره‌ی کوتاه توسط مراقبان رسمی در بیمارستان تحت مراقبت قرار می‌گیرد؛ در سایر موارد این کار توسط مراقبان غیررسمی انجام می‌شود. مراقبان غیررسمی افراد آموزش‌ ندیدهای هستند که جهت ارائه‌ی خدمات، وجهی دریافت نمی‌کنند و مراقبت‌های خود را به اعضای خانواده و نزدیکان ارائه می‌دهند که در چنین شرایطی اگر مراقبت‌کننده نتواند زمان مراقبت از بیمار و زمان‌های مختص خود را مدیریت نماید، به سمت فشار مراقبتی پیش خواهد رفت. فشار مراقبتی ماهیت پنهان و کاملاً فردی داشته و شامل مؤلفه‌هایی همچون فشار مراقبتی وابسته به زمان، تکاملی، جسمی، اجتماعی و احساسی می‌شود. این مفهوم دارای دو بعد درونی و بیرونی است. بعد بیرونی فشار مراقبتی شامل مواردی است که به شخص بیمار بستگی دارد مانند تلاش بسیار در جهت توجه به نیازهای بیمار، اختصاص زمان برای او و خدماتی که در جهت بهبود وی داده می‌شود؛ و فشار مراقبتی درونی شامل اعتقادات شخصی، خشم‌ها، احساسات درونی و اهمیت فرد به نقش مراقب‌ است. در این میان راهبردهای مقابله‌ای به عنوان عاملی درونی، فرآیندهایی هستند که مراقبین در مواجهه با تنش‌های زندگی از آن‌ها استفاده می‌کنند. در این راستا، نقش مذهب به عنوان شیوه‌ای برای مقابله با استرس، توسط برخی به عنوان شکلی از مقابله یا مکانیزمی دفاعی به دو صورت مثبت (شامل بازنگری خیرخواهانه مذهبی، ارزیابی مجدد قدرت خدا، جستجوی حمایت معنوی، مقابله مذهبی مشارکتی، پالایش مذهبی، آمرزش مذهبی، کمک‌رسانی مذهبی، تمرکز مذهبی، ارتباط معنوی و جستجوی حمایت از روحانیون) و منفی (شامل ارزیابی مجدد خدای تنبیه کننده، تسلیم فعالانه و منفعلانه، مقابله مذهبی خودمدارانه، ارزیابی مجدد شیطانی، ناخوشنودی معنوی و ناخشنودی مذهبی بین فردی) نگریسته شده است. با توجه به اهمیت راهکارهای مقابله‌ای و نقش مذهب به عنوان شاخص‌هایی که همواره در رویارویی با دشواری‌ها و ناملایمات مورد تأکید قرار گرفته‌اند، این مسئله در ادبیات و پیشینه‌ی پژوهش مشخص نیست که آیا مقابله‌ی مذهبی قادر به پیش بینی فشار مراقبتی همراهان بیماران مبتلا به سرطان خواهد بود. همچنین، با وجود پژوهش‌های فراوان در این حوزه، به نظر می‌رسد نیاز به مطالعاتی است که به بررسی بیماران مبتلا به سرطان مرحله‌ی انتهایی و مراقبین آن‌ها بپردازد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی تحمل فشار در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان در مرحله‌ی انتهایی بر اساس سبک‌های مقابله‌ای مذهبی صورت گرفت.
۸
 
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقطعی- همبستگی می‌باشد. جامعه‌ی آماری این مطالعه را تمامی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان در مرحله‌ی انتهایی که از فروردین تا شهریور ۱۳۹۶ به بخش طب تسکینی بیمارستان فیروزگر مراجعه کرده‌اند، تشکیل دادند که از میان آن‌ها ۱۵۴ نفر بر اساس روش برآورد حجم نمونه تاباچنیک و فیدل به صورت در دسترس انتخاب شدند. ملاک‌های ورودی که برای انتخاب افراد نمونه مورد توجه قرار گرفت شامل زمان مراقبت از بیمار (حداقل یک ماه از زمان مراقبت گذشته باشد)، سیر بیماری و درمان (بیمار مرحله‌ی آخر در وضعیتی که نیاز به یک مراقب اصلی برای مراقبت شبانه روزی داشته باشد)، سطح سواد (حداقل سواد خواندن و نوشتن)، سن (بین ۱۵ تا ۷۵)، ملیت ایرانی و تمایل به شرکت در پژوهش  بود و معیارهای خروج بیماران از این پژوهش، ابتلای مراقب به اختلال‌های روان‌پریشی بود که انجام مصاحبه و درستی پاسخ‌‌های وی را تحت تأثیر قرار می‌داد. برای گردآوری اطلاعات از سیاهه‌ی فشار مراقبتی Novak و Guest و پرسشنامه‌ی مقابله‌ی مذهبی Pargament دارای ۱۴ گویه استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ و روش‌های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند.
یافته‌ها: در این پژوهش ۷۱ نفر (۶/۴۸ درصد) از ۱۴۶ نفر را مردان و ۷۵ نفر (۴/۵۱ درصد) را زنان تشکیل دادند که از نظر سنی شرکت‌کنندگان در دامنه‌ی سنی ۱۵ تا ۷۲ سال قرار داشتند. یافته‌ها نشان داد که میان سبک مقابله‌ی مذهبی مثبت با فشار مراقبتی رابطه‌ی معنی‌داری وجود ندارد اما سبک مقابله‌ی مذهبی منفی با فشار مراقبتی دارای رابطه‌ مستقیم و معنی‌دار می‌باشد و میزان همبستگی آن برابر با ۳۴ درصد است. همچنین، سبک مقابله‌ی مذهبی منفی (۴۴۴/۴t=)، (۳۵۲/۰β=) به طور معنی‌داری، فشار مراقبتی را پیش‌بینی می‌کند ولی سبک مقابله‌ی مذهبی مثبت (۴۳۸/۰t=)، (۰۳۵/۰β=) تبیین معنی‌داری از فشار مراقبتی ندارد.­
نتیجه‌گیری کلی: با توجه به نتایج مطالعه، میان سبک مقابله‌ی مذهبی مثبت با فشار مراقبتی رابطه‌ی معنی‌داری وجود ندارد؛ اما سبک مقابله‌ی مذهبی منفی با فشار مراقبتی دارای رابطه‌ی مستقیم و معنی‌دار است. بنابراین، به کارگیری سبک مقابله‌ی مذهبی منفی منجر به کاهش سلامت روان و افزایش فشار مراقبتی می‌گردد. در واقع، مذهب به عنوان یکی از ابعاد معنویت و به عنوان راهکاری مقابله‌ای می‌تواند منجر به کاهش تنش‌ها شود. از همین رو، سازمان بهداشت جهانی نیز معنویت را به عنوان یک اصل برای ارتقای سلامت افراد پذیرفته است. از سویی دیگر، در پژوهش حاضر سبک مقابله‌ی مذهبی مثبت قادر به پیش‌بینی فشار مراقبتی مراقبین نبود. مراقبت‌های طولانی و گسترده‌ای که مراقبین افراد مبتلا به سرطان مرحله‌ی انتهایی به علت طولانی شدن فرآیند درمان و دوره‌ی بیماری به آن‌ها عرضه داشته‌اند، می‌تواند اثربخشی و کارایی راهبردهای مقابله‌ای، از جمله راهبردهای مقابله‌ای مثبت را در جهت کاهش فشار مراقبتی کاهش دهد. بر اساس یافته‌های این مطالعه، سبک مقابله‌ی مذهبی منفی، تأثیر منفی بر تحمل فشار مراقبین بیماران مبتلا به سرطان مرحله‌ی انتهایی داشته و این افراد را در معرض احساس فشار بالاتر و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی قرار می‌دهد. بنابراین، آموزش مهارت‌های مقابله‌ای با تمرکز بر بهبود راهبردهای مقابله‌ای مذهبی مثبت به مراقبین بیماران مبتلا به سرطان از همان مراحل ابتدایی، می‌تواند گامی مؤثر در جهت کاهش فشار مراقبتی که این مراقبین طی فرایند درمان متحمل می‌شوند، باشد. بنابراین، پیشنهاد می‌شود از نتایج بررسی حاضر در خدمات روان شناختی ارائه شده به مراقبین بیماران مراحل انتهایی جهت کاهش فشار مراقبتی آن‌ها استفاده شود.

دکتر لیلا امینی، خانم کیمیا بخشی، هما صادقی اول شهر، خانم شیما حقانی،
جلد ۳۵، شماره ۱۳۶ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: فرزندآوری پدیده مهمی در حرکات جمعیتی بوده و برای کشورهایی که نرخ باروری آن‌ها زیر سطح جانشینی است،  به‌عنوان یکی از محورهای مهم توسعه پایدار محسوب می‌شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین مسئولیت‌پذیری و جهت‌گیری مذهبی با قصد فرزندآوری در زنان مراجعه‌کننده به مراکز جامع سلامت شهر یاسوج در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۹ انجام شد.
روش:   این مطالعه یک پژوهش مقطعی از نوع توصیفی همبستگی بود که بر روی ۲۴۰ زن متأهل بارور ۱۸ تا ۴۵ سال ایرانی مراجعه‌کننده به مراکز جامع سلامت شهر یاسوج با روش نمونه‌گیری مستمر انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل مبتلا نبودن به بیماری‌های مزمن ناتوان‌کننده، بیماری روانی شناخته‌شده و یا هرگونه منعی برای بارداری درج‌شده در پرونده و یا به گفته خود مراجعه‌کننده بود. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌های مشخصات فردی، پرسش‌نامه مسئولیت‌پذیری هاریسون گاف، پرسش‌نامه جهت‌گیری مذهبی و یک سؤال مربوط به تمایل به باروری استفاده شد. تحلیل اطلاعات با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ و با استفاده از روش‌های آماری کای‌دو، تی مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه انجام شد.P<۰/۰۵  به‌عنوان سطح معناداری درنظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد بین مسئولیت‌پذیری و قصد فرزندآوری ارتباط معکوس و معناداری وجود داشته است (۰/۰۳۶=P). بدین صورت که در زنانی که نمره مسئولیت‌پذیری بالاتری داشتند، قصد فرزندآوری به‌طور معناداری پایین‌تر بود. در این مطالعه، بین جهت‌گیری مذهبی و ابعاد درونی و بیرونی آن با قصد فرزندآوری ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین از بین مشخصات فردی افراد شرکت‌کننده در این پژوهش تنها بین سن (۰/۰۰۱= P) و طول مدت ازدواج (۰/۰۰۱=P) و همچنین تعداد فرزندان پسر (۰/۰۱۱=P) با قصد فرزندآوری ارتباط معناداری مشاهده شد. 
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه بیانگر کاهش قصد فرزندآوری زنان سنین باروری شهریاسوج  با افزایش مؤلفه‌هایی نظیر مسئولیت‌پذیری، سن، طول مدت ازدواج و همچنین تعداد فرزندان پسر بود. بنابراین توصیه می‌شود زنان بالای ۱۸ سال تشویق به فرزندآوری در سنین پایین‌تر شوند. همچنین شاید بتوان با آموزش مهارت‌های فرزندآوری، زنان با حس مسئولیت بالاتر را تشویق به فرزندآوری کرد. اگرچه این مسئله نیاز به مطالعات بیشتری دارد. 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به {نشریه پرستاری ایران} می باشد.

Designed & Developed by : Yektaweb