مقدمه : خونریزی پس از زایمان یکی از علل مهم مرگ ومیر زنان در کشورهای در حال توسعه است. کاربرد اکسی توسین در کنترل این عارضه یکی از موفقیتهای علم پزشکی است. ولی باید توجه داشت که مفید بودن دارو در شرایط خاص بدین معنی نیست که به طور روتین از آن استفاده شود. هدف: تعیین تاثیر عدم تزریق عضلانی اکسی توسین بر میزان خونریزی بعداز زایمان.
نوع پژوهش : پژوهش ازنوع کارآزمائی بالینی با گروه کنترل بود که در آن گروه مورد بدون تزریق اکسی توسین مراحل زایمان را سپری نمود وبه گروه شاهد به صورت روتین ۱۰ واحد اکسی توسین عضلانی بعداز خروج جفت تزریق شد. مقدار خونریزی مرحله چهارم زایمان (ساعت اول بعداز زایمان)، ۲۳ ساعت بعد از مرحله چهارم و در مجموع ۲۴ ساعت پس از زایمان در دو گروه محاسبه و مقایسه شد.
نمونه : ۱۲۰ زن با حاملگی یک قلو و ترم (۳۸ تا۴۲ هفته) و زایمان طبیعی که هیچگونه مشکلی در رابطه با حاملگی و زایمان خود نداشتند انتخاب شده وبه طور تصادفی در دو گروه مورد (بدون تزریق عضلانی اکسی توسین) و شاهد (باتزریق روتین اکسی توسین) قرار گرفتند (۶۰ نفر در هر گروه).
نتایج : مقدار خونریزی مرحله چهارم زایمان، ۲۳ ساعت بعداز مرحله چهارم و به طور کلی ۲۴ ساعت بعداز زایمان در دو گروه یکسان بود. بحث ونتیجهگیری: مصرف اکسی توسین، چنانچه مشکلی وجود نداشته باشد، به طور روتین ضروری به نظر نمیرسد ولی تصمیمگیری قطعی در این زمینه نیاز به پژوهشهای بیشتری دارد.
مقدمه : به زنان توصیه میشود که در دوران بعد از زایمان، هرچه سریعتر به انجام تمرینات ورزشی مناسب اقدام کنند، چراکه هدف اصلی تمرینات بعد از زایمان بازگرداندن وضعیت جسمانی مادر تا حد امکان به وضعیت قبل از بارداری است.
هدف : تعیین تأثیر ورزش بعد از زایمان بر وضعیت جسمانی زنان نخستزا.
نوع پژوهش : پژوهش از نوع کارآزمایی در عرصه، تصادفی باگروهکنترل میباشد.منظور از وضعیت جسمانی زنان دراین پژوهش، وزن،اندازه دورکمر، نسبت دور شکم به دور باسن،انعطافپذیری عضلات پشتران وکمر، قدرت عضلات شکم وقدرت عضلات کف لگن بوده که درفاصله روزدهم تاپانزدهم بعداز زایمان و نیز سه ماه بعد از این تاریخ با استفاده از ابزارها و تستهای خاص مورد سنجش قرار گرفته و در برگه ثبت موارد ثبت گردید. جهت تعیین تأثیر ورزش بعداز زایمان، متغیرهای فوق بین گروه مورد (گروهی که ورزش میکردند) و گروه شاهد (گروهیکه ورزش نمیکردند) مقایسه شدند.
نمونه : تعداد ۸۰ نفر از زنان نخست زای مراجعهکننده به مرکز بهداشت غرب تهران که دوران بعد از زایمان راسپری میکردند از طریق نمونهگیری مستمر انتخاب شده و بطور تصادفی در دوگروه قرار گرفتند (۴۰ نفر در هر گروه).
نتایج : ورزش بر کاهش وزن و اندازه دور کمر و افزایش انعطافپذیری عضلات پشت ران و کمر و قدرت عضلات شکم موثر بود(۰۰۰/۰ pv= ). ولی بر افزایش قدرت عضلات کف لگن و اندازه نسبت دور شکم به دور باسن تاثیر نداشت.
بحث و نتیجهگیری : با توجه به اینکه فعالیتهای ورزشی در دوران بعد از زایمان باعث کاهش وزن و اندازه دور کمر زنان و همچنین باعث افزایش قدرت عضلات شکم و انعطافپذیری عضلات پشت ران و کمر میشود، پیشنهاد بر اینست که از طریق وسایل ارتباط جمعی و همچنین برگزاری کلاسهای آموزشی ورزشی با کمک گرفتن از مادرانی که تجربه فعالیتهای ورزشی در دوران بعد از زایمان را داشتهاند و نیز انجام مشاوره فردی و گروهی در مراکز بهداشتی درمانی، سطحآگاهی و عملکرد زنان را در این زمینه افزایش داد تا بدینوسیله بتوان گام مؤثری در بالا بردن سطح بهداشت مادر و کودک برداشت. انجام چنین پژوهشی در مورد زنان چندزا نیز برای علاقهمندان پیگیری این تحقیق پیشنهاد میگردد.
مقدمه: اختلالاتکفلگنشاملبیاختیاریادرار،مدفوعوپایینافتادگیاعضاءداخللگنمیباشدکهدرزنانبسیارشایعاستو حداقلیکسومآنها را درگیر میکند. شناساییعواملخطرزا و ارائهراهحلجهتجلوگیریاز قرار گرفتندر معرضاینعواملجزء اولویتهایتحقیقیبهشمار میآید.
هدف: تعیینعواملمستعدکنندهبیاختیاریادراریپساز زایمان.
نوعپژوهش :مطالعهازنوعموردشاهدیبود.ویژگیهایفردیوبارداریوزایمانیمرتبطبابیاختیاریادراریبهوسیلهپرسشنامهدردوگروهموردوشاهدتعیینوتوصیفشدوسپستوزیعاینویژگیهادردوگروه مقایسهگردید.
نمونه: ۱۸۰نفر زناندارایبیاختیاریادراریکهماهاز زایمانآنها گذشتهبود بهعنوانگروهمورد و ۱۸۰ نفر زنانیکهماهاز زایمانآنها گذشتهو بهبیاختیاریادراریمبتلا نبودند بهعنوانگروهشاهد در مطالعهشرکتدادهشدند.
نتایج: از بینعواملفردیسن(۰۰۰/۰= P )، شاخصتودهبدنیقبلاز بارداری(۰۰۰/۰= P )، روششستنلباس(۰۲۶/۰= P )، باابتلا بهبیاختیاریادراریپساز زایمانارتباطمعنیدارنشاندادند. از میانعواملبارداریو زایمانییبوستبعد از زایمان(۰۰۹/۰= P ) ، بیاختیاریادراریدر طولحاملگی(۰۰۰/۰= P ) ، تعداد حاملگی(۰۰۰/۰= P ) ، تعداد زایمان(۰۰۰/۰= P ) ، اندازهدور سر نوزاد در بدو تولد (۰۰۷/۰= P ) ، فواصلبینزایماناولو دوم(۰۱/۰= P ) ، نوعو تکنیکزایماناول(۰۱/۰ > P ) ، نوعو تکنیکزایماندوم(۰۱/۰ > P ) ، سابقهزایمانبا نمایش تهیا بریچ(۰۱/۰> P ) با ابتلایزنانبهبیاختیاریادراریپساز زایمانارتباطمعنیدارینشاندادند. از بینعواملفردیو بارداریو زایمانیبوستبعد از زایمان(۰۰۹/۰= P )، بیاختیاریادرار در طولحاملگی(۰۰۰/۰= P ) ، تعداد حاملگی(۰۰۰/۰= P ) ، فاصلهزایماناولو دوم(۰۱۳/۰= P ) ، و تعداد زایمان(۳۳/۰= P ) بیشترینهمبستگیرا با ابتلایزنانبهبیاختیاریادراریداشتند. بر اساسآزمونآنالیز رگرسیونلجستیکاز بینعواملفردیو بارداریو زایمانییبوستبعد از زایمان(۰۱۴/۰= P ) ، بیاختیاریادراریدر طولحاملگی(۰۰۰/۰= P ) وتعداد حاملگی(۰۰۰/۰= P )، بیشترینهمبستگیرابا رخداد بیاختیاریادراریپساز زایمانداشتند.
بحثو نتیجهگیری: با استفادهاز نتایجبهدستآمدهاز اینپژوهشارائهخدماتموثر تنظیمخانوادهدر افزایشسطحآگاهیزنانبهمنظور پیشگیریاز زایمانهایمکرر، عدمانجامکار سختو سنگینبخصوصدر وضعیتایستاده، آموزشدر مورد نقشتغذیهو رژیمغذاییو پیشگیریازچاقیضروریبهنظرمیرسد.درضمنکاهشاستفادهازوسایلکمکیدرامرزایمانوجلوگیریازایجادآسیبوصدمهبهعضلاتکف لگندر هنگامزایمانتوصیهمیشود.
مقدمه : از زمانهای گذشته و در تمامی تمدنها همیشه از وضعیت قرارگیری مادر به عنوان راهی برای زایمان و تولد سریعتر، آسانتر و قابل تحملتر استفاده شده است. در حقیقت در هنگام مواجهه با زایمان سخت به علت کاهش یا عدم پیشرفت زایمان تغییر وضعیت زایمانی میتواند کمککننده باشد. وضعیتهای زایمانی قائم، علاوه بر کاهش طول مدت زایمان، برایجنین و نوزاد نیز بیخطر میباشند.
هدف: تعیین تاثیر زایمان در وضعیت نشسته بر طول مرحله دوم زایمان و آپگار نوزاد.
نوعپژوهش: این پژوهش بهشکل کارآزمایی بالینی به همراه گروه مقایسه بر روی زندر حال زایمان(۵۰ نفر در گروهنشستهو ۵۰ نفر در گروه لیتوتومی) انجامشدهاست. زنانبهروشنمونهگیریمستمر انتخابو بهطور تصادفیدر دو گروهقرار دادهشدند. اینپژوهشدر بیمارستانشهیداکبرآبادیتهران، درسالانجامشدهاست.
نتایج : یافتههایحاصلاز اینپژوهشنشانداد کهبا انجامزایمانوضعیتنشسته، طولمرحلهزایمانبهطور معنیدارینسبتبهانجامزایماندر وضعیتلیتوتومیکوتاهتر میگردد (۰۱/۰ P= ). همچنیناینیافتهها نشانگر عدموجود اختلافآماریمعنیداریبیندو گروهمورد مطالعه، از نظر آپگار دقایقاولو پنجمنوزاد بودهاست.
بحثو نتیجهگیری : با توجهبهیافتههایاینپژوهش، اگر چهکوتاهشدنمرحلهدومزایمانمیتواند در جهتدرمانزایمانهایطولانیمفید واقعگردد ولیکنبهنظر میرسد بهترینپیشنهاد ممکن، دادنحقانتخابآگاهانهو آزادانهبهمادراندر حالزایمانباشد.
مقدمه: وضعیت قرارگیری مادر در حین زایمان یکی از عوامل مهم در تسهیل و کنترل جسمانی و روانی زایمان
می باشد . در حقیقت، تغییر وضعیت زایمانی می تواند بر طول مرحله سوم و میزان خونریزی مرحله سوم و چهارم زایمان و تسهیل خروج جفت تاثیر گذارده و آن را تسریع نماید.
هدف: تعیین تاثیر زایمان در وضعیت نشسته بر طول مرحله سوم و حجم خونریزی مراحل سوم و چهارم زایمان در بیمارستان شهید اکبر آبادی شهر تهران، سال ۱۳۸۰.
نوع پژوهش: این پژوهش، از نوع کارآزمائی بالینی با گروه مقایسه بوده است.
نمونه پژوهش: نمونه های پژوهش شامل۱۰۰نفر (۵۰ نفر در گروه زایمان با وضعیت نشسته و۵۰ نفر در گروه زایمان با وضعیت لیتوتومی) بوده که به روش نمونه گیری مستمر انتخاب شده اند.
نتایج: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که با انجام زایمان در وضعیت نشسته، طول مرحله سوم زایمان به طور معنی داری نسبت به انجام زایمان در وضعیت لیتوتومی کوتاه تر می گردد (۰۱۵/۰ = p ) . همچنین این وضعیت، سبب افزایش معنی دار حجم خونریزی مرحله سوم زایمان(۰۰۴/۰ = p ) شده، ولیکن برحجم خونریزی مرحله چهارم زایمان بی تأثیر بوده است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، اگر چه کوتاه شدن طول مرحله سوم زایمان می تواند در جهت کاهش مدت زایم ا ن های طولانی مفید واقع گردد ولیکن به نظر می رسد بهترین پیشنهاد ممکن، دادن حق انتخاب نوع وضعیت زایمانی به مادران در حال زایمان باشد .
مقدمه: طبق بررسی های مختلف ، افزایش کاتکولا مینهای خون مادر در اثر اضطراب، تأثیرات زیانباری بر عواقب حاملگی داشته است و با توجه به اینکه یکی از علل افزایش اضطراب در زمان بارداری ترس از ناشناختهها و عدم آشنائی زنان به ویژه، زنان نخست حامله با روند زایمان میباشد، انتظار میرود که با افزایش آگاهی مادران، از طریق نمایش فیلم زایمان، بتوان اضطراب آنان را کاهش داد.
هدف : هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر نمایش فیلم زایمان بر اضطراب مادران نخست حامله بوده است.
نوع پژوهش: کارآزمایی در عرصه با گروه شاهد بوده است، به طوریکه ابتدا پژوهشگر در مراکز بهداشتی درمانی، اطلاعات مربوط به متغیرهای زمینهای و اضطراب مادران دو گروه تجربه و شاهد را بوسیله پرسشنامه جمعآوری کرد، سپس جهت مادران گروه تجربه در همان روز، فیلم زایمان به مدت ۸ دقیقه نمایش داده شد و یک هفته بعد مجدداً اضطراب مادران هر دو گروه بوسیله پرسشنامه جمعآوری گردیده است.
نمونه پژوهش: تعداد کل نمونههای پژوهش ۶۲ نفر زن نخست حامله، ۱۸ تا ۳۰ سال با جنین منفرد و سن حاملگی ۳۷ الی ۳۹ هفته بوده است که به صورت مستمر در مراکز بهداشتی درمانی انتخاب و بصورت تصادفی نفر اول در گروه تجربه و سپس یک درمیان در گروه شاهد قرار گرفته اند.
نتایج: در این پژوهش،نمایش فیلم زایمان تأثیر معنی داری بر کاهش اضطراب مادران نخست حامله نداشته و تأثیر اضطراب پنهان مادران بر اختلاف اضطراب بدو ورود به تحقیق و یک هفته پس از آن نیز، معنیدار نگردیده است.
بحث و نتیجه گیری: در این مطالعه، میانگین نمرات اختلاف اضطراب بدو ورود به تحقیق ویک هفته پس از آن در گروه تجربه کاهش (۱/۱-) و در گروه شاهد افزایش (۶۱/۰) را نشان داده است ، بنابراین مشاهده فیلم زایمان در کاهش اضطراب مادران چندان بی تأثیر نبوده ،ولی با توجه به اینکه آزمون های آماری اختلاف معنی داری را در میانگین نمرات اختلاف اضطراب دو گروه نشان ندادند، پیشنهاد می گردد که جهت افزایش تأثیر فیلم علاوه بر نمایش زایمان ،مهارت های تنفسی و رفتاری لازم نیز در برخورد با این مرحله، آموزش داده شود.
تولد نوزاد از نظر جسمی و روانی مرحله ای انتقالی در زندگی زن به شمار می آید. به منظور یاری مادر برای گذر موفق و سالم از این مرحله انتقالی، شناسایی نکات مورد توجه او ضروری است. لذا این پژوهش با هدف تعیین نکات مورد توجه مادران نخست زا در هفته اول پس از زایمان انجام شده است.
این مطالعه از نوع توصیفی است که در آن نکات مورد توجه مادران نخست زا در مورد خود، نوزاد و خانواده شان به روش خودگزارش دهی و با استفاده از پرسشنامه تعیین گردیده است. نمونه های این پژوهش را ۱۵۰ زن نخست زا تشکیل داده اند. آن ها به روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند.
پس از گردآوری اطلاعات نکات مورد توجه پس از زایمان در سه دسته نگران کننده، مورد علاقه و مورد اطمینان جای گرفتند. نکاتی شایع گزارش شدند که فراوانی نسبی آن ها ۴۰ درصد و بالاتر بود. از جمله نکات شایع نگران کننده مادری می توان از درد ناحیه تناسلی ۱/۵۵ درصد، بخیه ها ۳/۴۹ درصد و پیشگیری از عفونت ناحیه تناسلی ۲/۴۱ درصد نام برد. نکات نگران کننده شایع نوزادی عبارت از زردی ۶۴ درصد، مراقبت از نوزاد در غیاب مادر ۷/۶۲ درصد، پیشگیری از عفونت نوزاد ۸/۶۰ درصد، قرمزی یا جوش محل کهنه ۵۰ درصد، مراقبت از بند ناف ۳/۴۷ درصد، گریه نوزاد ۹/۴۵ درصد و ایمن نگه داشتن او از حوادث احتمالی ۵/۴۰ درصد بودند. نکات مورد توجه نگران کننده مادر در مورد خانواده، بارداری مجدد ۳/۷۱ درصد و آغاز روابط جنسی ۳/۴۹ درصد ذکر شده بود. علاوه بر اینها موارد بسیار دیگری نیز وجود داشت که مورد علاقه و یا مورد اطمینان مادر بوده است.
با توجه به یافته های پژوهش، در دوران پس از زایمان، توجه به نکات نگران کننده، آموزش نکات مورد علاقه و یادآوری نکات مورد اطمینان به زنان جهت کمک به آن ها در تطابق با مادری ضروری است. از آنجایی که در آموزش به مددجو، تعیین الویت ها در رفع نیازهای یادگیری اهمیت دارد، نکات نگران کننده می تواند در الویت آموزش قرار گیرند.
عملکرد جنسی مطلوب عامل مهمی برای تحکیم خانواده است. طی دوره پس از زایمان به علت تغییرات هورمونی، فیزیولوژیکی، روانی و بسیاری عوامل دیگـر، در عملکرد جنسی تغییراتی ایجاد می گردد. آگاهی از این تغییرات و عوامل مرتبط با آن در داشتن عملکرد جنسی مطلوب موثر می باشد.
این مطالعه با هدف تعیین تغییرات عملکرد جنسی زنان نخست زا، سه تا شش ماه پس از زایمان و تعیین عوامل مرتبط با آن در یک بررسی توصیفی تحلیلی انجام و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید.
۴۶۰ مادر نخست زای شیرده، ۶-۳ ماه پس از زایمان، که خود و همسرشان دارای سلامت جسم و روان بودند از مراکز تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی ایران به روش نمونه گیری تدریجی انتخاب شدند.
نتایج آزمون آماری کای دو نشان داد که بین تغییرات میل جنسی و عـوامل جنسی (سابقه درد حین مقاربت در دوران قبل از باردار ی، زمان شروع مقاربت در دوره پس از زایمان، وجود درد در اولین مقاربت پس از زایمان، وجود دلهره در اولین مقاربت پس از زایمان، درد حین مقاربت در دوره پس از زایمان) رابطه آماری معنی داری وجود داشت (۰۵/۰ ≥ P ). همچنین بین تغییرات رضایت جنسی در دوره
۶-۳ ماه پس از زایمان و عوامل جنسی (وجود درد در اولین مقاربت پس از زایمان، وجود دلهره در اولین مقاربت پس از زایمان، درد حین مقاربت در دوره پس از زایمان، تعداد مقاربت در هفته) وجود رابطه تائید شد (۰۵/۰ ≥ P ) و بین تغییرات لذت جنسی و عوامل جنسی (سابقه درد حین مقاربت در دوران قبل ازبارداری، وجود درد در اولین مقاربت پس از زایمان، وجود دلهره در اولین مقاربت پس از زایمان، درد حین مقاربت در دوره پس از زایمان) رابطه معنی دار بدست آمد (۰۵/۰ ≥ P ) و بین تغییرات ارگاسم و عوامل جنسی ( زمان شروع مقاربت در دوره پس از زایمان، سابقه درد حین مقاربت در دوره قبل از بارداری، وجود درد در اولین مقاربت پس از زایمان، وجود دلهره در اولین مقاربت پس از زایمان، درد حین مقاربت در دوره پس از زایمان) نیز ارتباط معنی داری وجود داشت (۰۵/۰ ≥ P )، سایر عوامل بدون ارتباط بودند.
در پاسخ به سوال پژوهش نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک نشان داد که هیچ یک از عوامل مرتبط فوق بر تغییرات میل جنسی و رضایت جنسی در دوره پس از زایمان اثرگذار نمی باش ن د و صرفاً در تغییرات لذت جنسی وجود دلهره در اولین مقاربت پس از زایمان، و در تغییرات ارگاسم زمان شروع مقاربت در ۳۰ روز اول پس از زایمان، وجود درد حین مقاربت در دوره پس از زایمان عامل اثرگذار بودند.
با توجه به یافته های پژوهش توصیه می گردد که با برگزاری کلاس های آموزشی در دوران قبل و پس از زایمان، اطلاعات لازم در زمینه مسائل جنسی و عوامل موثر بر بهبود عملکرد جنسی در اختیار مادران قرار گیرد، به عنوان اقدام پیشگیری از بروز مشکلات جنسی پس از زایمان مشاوره های لازم در دوران بارداری صورت پذیرد.
اگرچه متخصصان معتقدند طی ۶ هفته بعد از زایمان تغییرات ایجاد شده در طی حاملگی به حالت اول بر می گردد، ولی بسیاری از مشکلات سلامتی مادران همچنان باقی مانده و تاثیر زیادی بر عملکرد روزانه مادر (مراقبت از کودک و ...)
می گذارد. اغلب این مشکلات از سوی مادر اظهار نشده و کارکنان بهداشتی نیز به این مشکلات توجه نمی کنند و به همین علت مشکلات بعد از زایمان مادران مشکلات مخفی شده نامیده می شوند.
این مطالعه به بررسی وجود مشکلات سلامتی مادر و ارتباط این مشکلات با نوع و تعداد زایمان (در طی۶ هفته بعد از زایمان) پرداخته است. تعداد ۱۳۳۰ مادر که برای واکسیناسیون ۴۵ روزگی کودک خود به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان تبریز مراجعه کرده بودند، تحت مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS/WIN۱۰ با استفاده از آمار توصیفی (مطلق و درصدی و میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون مجذور کای و پیرسون) صورت گرفت.
۸۹ درصد از مادران در طی۶ هفته بعد از زایمان حداقل یک مشکل را تجربه کرده بودند بیشترین مشکل گزارش شده توسط مادران به ترتیب کمردرد (۷/۵۲ درصد) و کمترین مشکل بی اختیاری ادراری (۱/۲ درصد) بود. ترشحات غیرطبیعی واژینال و عفونت محل بخیه ها و بی اختیاری ادراری، در مادران با زایمان واژینال بیشتر و یبوست و مشکلات پستان در زنان با زایمان غیر واژینال بیشتر بود. از نظر تعداد زایمان کمردرد و خستگی مادران چندزا شایع تر بود.
با توجه به فراوانی مشکلات سلامتی مادران تازه زایمان کرده و عدم توجه کافی جهت رفع این مشکلات جای آن دارد که نسبت به تغییر سیستم فعلی مراقبتی بعد از زایمان و توجه بیشتر به مشکلات مادران در طی ۶ هفته بعد از زایمان اقدامات اساسی انجام گیرد.
زایمان واقعه پراسترسی است که در مدت کوتاهی رخ میدهد، زن برای تطابق با آن نیازمند کمک و حمایت یک فرد ماهر است. ترس و اضطراب سبب عدم پیشرفت زایمان و در نتیجه انجام مداخلات جراحی میگردد. لذا جهت کنترل درد و سازگاری با استرس زایمان توصیه شده است هر زن توسط یک ماما اختصاصاً و به طور مداوم مراقبت و حمایت گردد.
هدف این مطالعه تعیین تاثیر مراقبت اختصاصی مامایی در طول لیبر بر نوع زایمان برحسب مداخلات تحریکی و تعداد زایمان قبلی بود.
این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی با گروه کنترل بر روی ۲۹۰ زن باردار کم خطر که به شیوه مستمر نمونهگیری و به طور تصادفی در دو گروه مراقبت اختصاصی (۱۴۵) و مراقبت معمول (۱۴۵) مامایی تقسیم شدند، انجام گردید. در گروه مراقبت اختصاصی از شروع فاز فعال زایمان یک ماما ضمن حضور مداوم و مراقبت بالینی زن را جهت رویارویی با درد و استرس زایمان با استفاده از روشهای غیردارویی کاهش درد (تکنیکهای تنفسی، تنآرامی، ماساژ و ...) و حمایت عــاطفی و فیزیکی یاری نمود. نمونههای گروه کنترل طبق روال معمول مراکز آموزشی - درمانی مراقبت شدند.
یافتهها نشان داد که در گروه مراقبت اختصاصی زایمان سزارین و زایمان با ابزار نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری (۰۰۰/۰ = P ) کاهش یافت. همچنین با انجام آزمون منتل هنزل جهت حذف اثر هر یک از متغیرهای مداخلهگر (مخدوشکننده) تعداد زایمان قبلی و مداخلات تحریکی (نحوه پارگی کیسه آب و استفاده از اکسیتوسین) نتایج نشان داد که اختلاف نوع زایمان بین دو گروه معنیدار بود.
یافتههای این پژوهش مؤید آن است که ارائه مراقبت اختصاصی مامایی به مفهوم مراقبت و حمایت مداوم و رفع مناسب و به موقع نیازهای عاطفی و جسمی زن طی لیبر سبب کاهش مداخلات جراحی در زایمان و بالطبع عوارض و هزینههای مربوطه میشود. لذا استفاده از این شیوه نوین مراقبتی در مراکز زایمانی توصیه میگردد.
خانه مکانی است که اعضاء در آن احساس امنیت و راحتی میکنند از همین رو سازمان جهانی بهداشت در اساسنامه حمایت از مادران در سال ۱۹۸۶ خانه را به عنوان یکی از مناسبترین اماکن برای زایمان زنان به شمار آورده است.
هدف از این پژوهش تعیین دلایل و نتایج زایمان در منزل در شهرستان کوهدشت بود.
این پژوهش یک مطالعه توصیفی گذشته نگر بود که طی آن، دلایل زایمان در منزل و نتایج آن به تفکیک سن مادر، عامل زایمان و رتبه زایمان در زنان ساکن شهرستان کوهدشت که زایمان در منزل داشته اند؛ را توصیف میکند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد.
جامعه پژوهش شامل کلیه زنانی است که زایمان در منزل داشته و برای اخذ شناسنامه به اداره ثبت احوال این شهرستان مراجعه کرده بودند.
تعداد نمونه در این پژوهش ۷۵۰ زن ساکن شهرستان کوهدشت بود که در سال ۱۳۸۱در منزل زایمان کرده بودند و به طریق سرشماری وارد مطالعه گردیدند.
نتایج نشان داد که دلایل زایمان در منزل ۹/۳۹ درصد عدم استطاعت مالی ، ۲/ ۳۷ درصد تمایل شخصی ، ۷/ ۳۵ درصد داشتن تجربه زایمان در منزل ، ۳۲ درصد داشتن زایمان سریع ، ۳ / ۲۱ درصد ترس از سزارین، ۵/۲۰درصد داشتن مشکلات انتقال به بیمارستان بود. نتایج نا مطلوب از جمله خونریزی زودرس ، شلی رحم ، یبوست ، احتباس ادراری ، پارگی میاندوراه ، برش میاندوراه نیز از دلایل انتخاب زایمان در منزل بود.
بر اساس یافته های پژوهش بیشترین نتایج نامطلوب مانند خونریزی زودرس پس از زایمان، شلی رحم، عفونت پس از زایمان،انتقال مادر به بیمارستان،پارگی کیسه آب و... در مواردی وجود داشت که عامل زایمان مامای محلی دوره ندیده بوده است. بنابراین محققین پیشنهاد میکنند مامای تحصیل کرده جهت زایمان در منزل آموزش داده شوند.
زمینه و هدف: اختلالات خواب از جمله اختلالات شایع در بارداری میباشد زیرا حاملگی در نتیجه تغییرات فیزیولوژیک، هورمونی و جسمی از طرق مختلفی بر خواب زنان اثر میگذارد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی میباشد که با هدف کلی تعیین فراوانی اختلالات خواب در اواخر بارداری و ارتباط آن بر طول لیبر و نوع زایمان در بیمارستان فیروزآبادی شهر تهران در سال ۱۳۸۵ انجام پذیرفته است. در این پژوهش، جمعاً ۱۵۱ زن که در مدت انجام نمونهگیری جهت زایمان در اتاق زایمان بیمارستان فیروز آبادی بستری گردیده و پس از پذیرش، در اتاق زایمان یا اتاق عمل آن بیمارستان زایمان نمودند، شرکت داده شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر این مسأله بود که فراوانی اختلالات خواب در دوران بارداری بهطور قابل توجهی بیشتر از دوران قبل از بارداری میباشد، بهطوریکه حدود ۹۵ درصد زنان دارای حداقل یک نوع اختلال خواب در بارداری بودهاند و شایعترین اختلال به ترتیب صبح زود بیدار شدن و بیدار شدن ضمن شب بود و کمترین شیوع مربوط به خرخر در خواب بود. از نظر نمونهها شایع ترین مشکلی که در ماه آخر بارداری در بروز اختلالات خواب مؤثر بوده شامل تکرر ادرار در ۷۰ درصد موارد و پس از آن کمردرد در ۵۲ درصد موارد و کمترین عامل مؤثر تورم حفرههای بینی و مشکل تنفسی و نیز احساس ناخوشی عمومی (هر یک در ۱۳ درصد موارد) بود.
بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش ارتباطی میان اختلالات خواب با طول لیبر و نیز نوع زایمان نشان نداد. بهعلت متفاوت بودن طول لیبر در زنان نخست زا و چندزا، ارتباط بین اختلالات خواب و طول لیبر در دو گروه زنان نخست زا و چندزا بهطور مجزا نیز مورد سنجش قرار گرفت ولی ارتباط آماری معنیداری در هیچ گروه وجود نداشت.
زمینه و هدف: آماده سازی دهانه رحم یکی از روشهای مداخله القای زایمان است که با هدف تسریع در زایمان و در موارد لزوم ختم بارداری مورد استفاده قرار می گیرد. نظرات مختلفی در مورد به کارگیری روش های القای زایمان وجود دارد لیکن تاکنون روش ترجیهی قطعی برای این کار مشخص نگردیده است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه نتایج استفاده از کاتترفولی با حجم ۳۰ و ۸۰ سی سی و سنتوسینون در آماده سازی دهانه رحم برای زایمان است.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود. جامعه پژوهش را کلیه زنان باردار ۳۷-۴۲ هفته دارای جنین زنده که برای زایمان به مرکز آموزشی درمانی شهید اکبرآبادی مراجعه کرده بودند تشکیل می داد. از میان این جامعه تعداد ۲۷۰ نفر نمونه که دارای ویژگی های ورود به مطالعه بودند به صورت غیر تصادفی انتخاب شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش اختلاف معنی داری را بین امتیاز بیشاب ثانویه و تغییرات آن در سه گروه مداخله نشان داد (۰۰۰/۰ P= ). علاوه بر آن طول مدت القا تا مرحله فعال زایمان و القا تا زایمان در دوگروه استفاده کننده از کاتترفولی حجم ۳۰ و ۸۰ سی سی کوتاه تر از گروه سنتوسینون و در گروه۸۰ سی سی کوتاهتر از دو گروه دیگر بود و پس از مداخله عوارضی در فرایند زایمان مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از کاتترفولی به منظور آماده سازی دهانه رحم و ختم بارداری در زنان باردار مؤثر و بی خطر بوده و نسبت به استفاده از سنتوسینون دارای عوارض کمتر و پیامد زایمانی مطلوب تری باشد. افزون بر آن از آنجا که آمادگی دهانه رحم بر نوع زایمان نیز مؤثر بوده و تا حدودی از مداخلات جراحی کاسته است بنابر این مدت زمان و هزینه های بستری را نیز کاهش داده و در مقایسه با سایر روشها ارزان تر و مقرون به صرفه می باشد.
زمینه و هدف: دوران بارداری و پس از زایمان بهترین زمان برای انجام اقدامات بهداشتی جهت بهبود کیفیت زندگی است. انجام فعالیت های منظم ورزشی از جمله این اقدامات است که بر سلامتی جسمی، روحی و روانی اثر بسیار مفیدی خواهد داشت. این مطالعه با هدف تعیین روند فعالیت های ورزشی قبل از بارداری تا سه ماهه اول پس از زایمان انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع طولی گذشته نگر بود و نمونه گیری آن به صورت مستمر بر روی ۲۲۵ زن که ۶-۳ ماه از زایمان آنها گذشته بود و از جانب پزشک هیچ ممنوعیتی جهت انجام فعالیت ورزشی نداشتند و به مراکز بهداشتی و درمانی منتخب تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی ایران مراجعه می کردند، صورت گرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه و روش گردآوری داده ها خود گزارش دهی بود. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر، آزمون فریدمن و تست تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بیشترین فعالیتی که در قبل، نیمه اول و دوم بارداری و سه ماهه اول پس از زایمان انجام می شد قدم زدن بود. نتایج آزمون اندازه گیری مکرر ( (repeated measure نشان داد که روند فعالیت های ورزشی قبل از بارداری تا سه ماهه اول پس از زایمان کاهش بوده است (۰۰/۰ P= ).
نتیجه گیری: از آنجا که میزان فعالیت های ورزشی دوران بارداری و سه ماهه اول پس از زایمان در مقایسه با قبل از بارداری در این پژوهش یک روند کاهشی داشت، لذا پیشنهاد می شود در مراکز بهداشتی و درمانی ضمن تاکید بر مزایای انجام ورزش، سعی بر تشویق ادامه فعالیت های ورزشی در دوران بارداری و پس از زایمان با برگزاری کلاس های آموزشی و جلسات مشاوره ای گردد.
زمینه و هدف: سزارین راهی برای کاهش مرگ و میر مادر و نوزاد در نظر گرفته شده است، اما امروزه به معضلی همگانی تبدیل گردیده به طوری که آمار سزارین در کشور ایران از میزان استاندارد سازمان بهداشت جهانی به مراتب بیشتر می باشد. هدف مطالعه کشف، شناسایی و توصیف روند تصمیم گیری زنان در انتخاب زایمان به روش سزارین توسط مادران بارداری است که ضرورت پزشکی برای این امر ندارند.
روش بررسی: بیست و شش زن در سه ماه سوم بارداری به روش نمونه گیری هدف دار و نظری انتخاب شدند. به منظور دستیابی به شرکت کنندگان، به دو مرکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران و همچنین دو مطب خصوصی پزشک زنان در شهر تهران مراجعه شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار جمع آوری شدند. بعد از ضبط خط به خط دست نویس شدند. جمع آوری و آنالیز همزمان داده ها به روش "مقایسه مداوم" صورت گرفت.
یافته ها: مضامین اصلی که ظهور یافت شامل "ترس از ناشناخته ها"، "بی دردی، آرامش جسمی و روحی"، "تجربه نامطلوب و تشویق دیگران"، "نگرانی از عوارض"، "ارتباط نامناسب کادر درمان" "احساس مرگ و تنهایی"، و "سلامت نوزاد" بود . همچنین تحلیل مستمر داده ها نشان داد زنان برای "ایجاد تعادل" به منظور اخذ بهترین تصمیم، مراحل "بررسی کردن، مشروع ساختن و تعدیل نگرانی ها، قطعیت بخشیدن انتخاب نمودن" را پشت سر می گذارند.
نتیجه گیری: با توجه به مضمون اصلی به دست آمده از یافته ها که همانا ترس از ناشناخته های مادران باردار از زایمان می باشد، با ترویج روش هایی که منجر به کاهش ترس، درد و ایجاد حس اعتماد به نفس می شود می توان به زنان در انتخاب نوع زایمان به ویژه زایمان طبیعی کمک نمود.
زمینه و هدف: زایمان زودرس یکی از مشکلات بهداشت عمومی با روند رو به افزایش وهزینه اجتماعی بالا می باشد. پاره ای از مطالعات نشان داده اند که تجربه رویدادهای تنش زای زندگی قبل و یا طی دوران حاملگی با پیامد های منفی به ویژه زایمان زودرس در ارتباط می باشند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط زایمان زودرس با رویدادهای تنش زای زندگی اجراء شد.
روش بررسی: پژوهش همبستگی حاضر در سال ۱۳۸۴ در شهر قم اجراء شد. نمونه های پژوهش ۱۲۳۷ زن باردار تک قل بین ۲۰ تا ۴۲ هفته حاملگی بدون بیماری های شناخته شده جسمی و روانی، سابقه زایمان زودرس و عوارض مامایی بودند که با روش نمونه گیری مستمر وارد پژوهش شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری مجدد اجتماعی و از طریق مصاحبه جمع آوری و با نرم افزار SPSS با استفاده از آزمون های آماری کای دو، منتل هنزل و آنالیز رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی دار ۰۵/۰در نظر گرفته شد.
یافته ها: فراوانی زایمان زودرس در افراد مورد مطالعه ۹/۱۳درصد بود. زایمان زودرس با برخی از رویدادهای تنشزای دوران بارداری از قبیل مشکلات جنسی (۰۳/۰= P )، مشکلات با خانواده همسر (۰۰۳/۰= P )، تغییرات بنیادی محیط (۰۰۵/۰= P )، تغییر ساعات خواب (۰۰۱/۰= P )، تغییر تعداد حاضران در مهمانی های خانوادگی (۰۳/۰= P )، تغییر قابل ملاحظه عادات غذایی (۰۴/۰= P ) و تعداد رویدادهای تجربه شده (۰۳/۰= P ) ارتباط آماری معنی داری داشت اما میان شدت تنش تجربه شده و زایمان زودرس ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پیشنهاد می شود به منظور کاهش پیامد های احتمالی زایمان زودرس با برگزاری کلاسهای آموزشی- مشاوره ای قبل از بارداری و در اولین ملاقات های کنترل حاملگی در مورد نقش این رویداد ها در ایجاد زایمان زودرس تاکید شود
زمینه و هدف: مراقبت های دوران بارداری با هدف تشخیص موارد پرخطر انجام می گیرد. تحقیقات نشان می دهد که سطوح بالای فریتین با عوارضی از قبیل زایمان زودرس ارتباط دارد. با توجه به این که انقباضات رحمی از عوامل خطر اصلی زایمان زودرس بوده و نیز عدم وجود پژوهشی در زمینه انقباضات رحمی وسطح فریتین، مطالعه حاضر با اهداف تعیین توزیع فراوانی سطح فریتین در زنان باردار و تعیین ارتباط سطح فریتین با انقباضات رحمی انجام شد.
روش بررسی: بدین منظور طی یک بررسی توصیفی تحلیلی بر روی ۳۲۲ نفر از زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان، اطلاعات موردنظر از طریق پرسشنامه به روش مصاحبه، نتایج آزمایش فریتین سرم و جمعآوری اطلاعات پرونده های بیمارستانی جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS داده ها تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصل بیانگر ابن مطلب است که سطوح فریتین مربوط به صدک های ۱۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۹۰ به ترتیب ۶/۸، ۳/۱۲، ۳/۲۰، ۷/۳۰ و ۵/۴۲ نانوگرم بر میلی لیتر می باشد و واحدهای مورد پژوهش در ۶ گروه قرار گرفته اند و بین سطوح فریتین هفته های ۲۸ تا ۳۰ بارداری و بروز انقباضات رحمی ارتباط معنی داری وجود دارد (۰۰۱/۰ (P< . از انقباضات رحمی به عنوان یک نشانگر برای تعیین زنانی که سرانجام زایمان زودرس را تجربه می کنند، به طور گسترده ای استفاده می شود.
نتیجه گیری: با توجه به ارتباط سطح فریتین با انقباضات رحمی، ضرورت هموار نمودن مسیر پژوهش در مورد فریتین و عوارض بارداری و نیز عوامل مرتبط با فریتین به امید دستیابی به روش های جدید غربالگری پیشنهاد می شود.
زمینه و هدف: بارداری یک رویداد طبیعی است که در ۲۰- ۵ درصد موارد سبب بروز عوارض خطرناکی برای مادر و جنین می گردد. یکی از عوامل خطرساز در دوران بارداری شاخص توده بدنی نامطلوب مادر می باشد. لذا این پژوهش با هدف تعیین ارتباط شاخص توده بدنی قبل از بارداری با پیامدهای زایمان در زنان نخست زا انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر، مطالعه همبستگی از نوع پس از وقوع می باشد. جامعه پژوهش شامل زنان زایمان کرده نخست زا با بارداری تک قلو بودند که حداکثر تا هفته ۱۴ بارداری جهت تشکیل پرونده به مراکز بهداشتی مراجعه کرده بودند. تعداد نمونه پژوهش ۳۰۰ نفر بود که به صورت مستمر انتخاب شدند. داده ها از طریق برگه ثبت اطلاعات گردآوری گردید.
یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین شاخص توده بدنی و طول مرحله اول و دوم لیبر ارتباط معنی داری وجود دارد (۰۰۷/۰= P ، ۰۱/۰= P ). همچنین با افزایش شاخص توده بدنی، میزان زایمان سزارین افزایش می یابد، آزمون کای-دو نیز اختلاف معنیداری را بین شاخص توده بدنی و نوع زایمان نشان داد (۰۳۳/۰= P ). ولی آزمون دقیق فیشر اختلاف معنی داری را بین خونریزی غیرطبیعی بعد از زایمان و شاخص توده بدنی نشان نداد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، تدوین برنامه های بهداشتی، آموزشی و مشاوره ای قبل از بارداری برای مادران جهت رسیدن به وزن ایده آل ضروری به نظر می رسد.
زمینه و هدف: هر ساله بیش از ۱۵۰ میلیون زن در کشورهای توسعه یافته باردار شده و اغلب بارداری ها منجر به تولد یک نوزاد زنده از یک مادر سالم می شود. اما برای عده ای از زنان زایمان خوشحال کننده و راحت نبوده و با احساس ترس، درد، رنج و حتی مرگ همراه می باشد که در این میان زایمان دشوار و سخت یکی از علل عمده مرگ مادران می باشد. لذا نظر به تأثیر زایمان سخت و طولانی بر روی نتایج بارداری و به منظور تعیین عوامل مستعد کننده آن، این بررسی بر روی مراجعین به زایشگاه های بیمارستان ایزدی و حضرت زهرا (س) قم انجام گرفت.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی به صورت مقطعی به مدت ۶ ماه از زمستان ۱۳۸۴ تا بهار ۱۳۸۵ بر روی ۴۳۲۵ زن آماده زایمان مراجعه کننده به دو بیمارستان دولتی شهر قم انجام گرفته است. در این بررسی نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و مبتنی بر هدف و ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه بود که از طریق مشاهده، مصاحبه و معاینه تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های کای دو، تی، ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون و آزمون Z انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که شیوع زایمان سخت و دشوار ۵/۷% بوده است. در این رابطه علل مادری مرتبط با زایمان سخت به ترتیب، عدم تناسب سر جنین با لگن مادر، اختلال نیروهای رحمی، داشتن بی حسی اپیدورال، دریافت مسکن مخدر بیش از یک ساعت به زایمان، خستگی روحی مادر و عدم همکاری وی، پلی هیدرآمنیوس بودند. از علل جنینی، به ترتیب ماکروزومی، نمایش غیرطبیعی جنین، وجود بندناف دور گردن نوزاد بود. نتایج نشان داد که زایمان سخت با قومیت، سن، قد، شاخص توده بدنی، میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، افزایش وزن در دوران بارداری، نوع مرکز دریافت خدمات بارداری، سابقه سقط، فاصله بارداری و دیابت ارتباط آماری معنی داری داشت (۰۰۰/۰> P ).
نتیجه گیری : از آنجایی که مطالعات مختلف فراوانی و عوامل مستعد کننده متفاوتی را گزارش نمودند و با توجه به این که تشخیص اختلالات زایمانی یکی از مهم ترین راه های کاهش مرگ و میر مادری و جنینی است لذا می توان از نتایج این پژوهش در پیش بینی یک زایمان غیرطبیعی سود جست و جهت کاهش ابتلا به زایمان سخت و عوارض آن برنامه ریزی نمود.
زمینه و هدف: امروزه بسیاری از زنان به دلایل بسیاری همچون دلایل شغلی، تحصیلی و اقتصادی اولین بارداری خود را حتی تا دهه چهل زندگی به تاخیر می اندازند، لذا حفظ سلامتی مادر و نوزاد مستلزم آگاهی کامل از پیامدهای حاملگی در این سنین، برای ماماها و متخصصین زنان است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه پیامدهای حاملگی در زنان نخست زای بالا و پایین ۳۵ سال انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقایسهای بوده واحدهای پژوهش شامل ۵۰۹ زن نخست زا بودند که در فاصله زمانی بین اول فروردین ۱۳۷۹ تا آخر اسفند ۱۳۸۶ با سن حاملگی حداقل ۲۴ هفته زایمان کرده و پرونده آنها در بیمارستان امام خمینی ساری موجود بود. نمونه ها به دو گروه بالای ۳۵ سال و ۳۴-۲۰ سال تقسیم شدند و پیامدهای حاملگی در هر گروه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مجذور کای و فیشر استفاده شد.
یافته ها: در زنان نخست زا ارتباط معنی داری بین سن بالای ۳۵ سال و پره اکلمپسی و دیابت بارداری و زایمان قبل از موعد و پرزانتاسیون معیوب و سزارین و وزن کم هنگام تولد وجود دارد.
نتیجه گیری: حاملگی بالای ۳۵ سال می تواند حاملگی پر خطر محسوب گردد و با توجه به بالا رفتن سن ازدواج ،مسئولین بهداشت و درمان باید توجه ویژه ای بر بالا بردن سطح آگاهی زنان و همچنین ماماها، جهت داشتن نسلی سالم داشته باشند.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به {نشریه پرستاری ایران} می باشد.
Designed & Developed by : Yektaweb