مقدمه: امروزه علت شکست ۵۰ % از ازدواج ها، عدم رضایت جنسی می باشد. زیرا عدم وجود رابطه سالم میان زوجین آنان را ناراضی خواهد کرد که در نتیجه همراهی سایر موارد عدم تفاهم، بنیان خانواده متزلزل شده و احتمال طلاق افزایش می یابد. لذا مشاوره زناشویی می تواند اطلاعات مورد لزوم برای ایجاد یک زندگی جنسی مطلوب را در اختیار زوجین قرار دهد و از این طریق به استحکام و دوام بنیان خانواده و ایجاد جامعه ای سالم کمک نماید.
هدف پژوهش: تعیین تاثیر مشاوره زناشویی بر رضایت جنسی زوجین مراجعه کننده به یکی از مراکز بهداشتی درمانی شهر شیراز سال ۱۳۸۰.
نوع پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کار آزمایی در عرصه همراه با گروه کنترل بود که یک ماه پس از مشاوره، تاثیر مشاوره در رضایت جنسی هر یک از زوجین (دو گروه با مشاوره و بدون مشاوره) مورد بررسی قرار گرفت.
نمونه پژوهش: تعداد نمونه های لازم در این پژوهش جمعا" ۶۰ زوج برآورد گردید. روش نمونه گیری در ابتدا داوطلبانه و سپس برای گمارش تصادفی نمونه ها در دو گروه از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد.
محیط پژوهش: مرکز بهداشتی- درمانی نادر کاظمی شهر شیراز محیط پژوهش را تشکیل داده بود.
نتایج: یافته های پژوهش نشان دادند که در بدو ورود به پژوهش ۵۰ % زنان گروه با مشاوره، رضایت جنسی متوسط و ۳۴/۳ % آن ها رضایت جنسی کمی داشتند و در گروه بدون مشاوره ۶۷/۵۶ % از رضایت جنسی زیادی برخوردار بودند در حالیکه در مردان گروه با مشاوره ۶۰ % و در گروه بدون مشاوره ۶۷/۶۶ % دارای رضایت جنسی زیادی بودند. در ضمن زنان در دو گروه با و بدون مشاوره زناشویی با یکدیگر و مردان دو گروه با و بدون مشاوره زناشویی نیز با هم از نظر رضایت جنسی در بدو ورود به پژوهش یکسان بودند (۴/۰ P= ). در حالیکه یک ماه پس از انجام پژوهش ۱۰۰ % زنان و مردان گروه با مشاوره دارای رضایت جنسی زیادی بودند. آزمون های آماری دقیق فیشر و کای دو نشان دادند که میزان رضایت جنسی مردان و زنان شرکت کننده در مشاوره بیشتر از گروه بدون مشاوره بود (۰۰۲/۰ P= ).
بحث و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان دادند که مشاوره زناشویی می تواند بر رضایت جنسی زوجین تاثیر مطلوب داشته و رسیدن به اوج لذت جنسی را در زوجین افزایش دهد. لذا پیشنهاد می گردد، دختران و پسرانی که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند در این جلسات مشاوره ایی شرکت نمایند. از آنجا که در این پژوهش رضایت جنسی به طور کلی سنجیده شده است، پیشنهاد می گردد پژوهش دیگری به منظور بررسی دقیق تر جنبه های مختلف رضایت جنسی در زوجین با استفاده از ابزار های گوناگون موجود انجام گیرد.
زمینه و هدف: عوامل متعددی در رضایت از زندگی زناشویی نقش دارد. یکی از مهمترین عوامل، روابط جنسی سالم و خوشایند است. بعلت محدودیتهای فرهنگی - اجتماعی و سیاست گذاریهای نامناسب بهداشتی در مقوله جنسی در بعضی از جوامع، مانند ایران پرداختن به این موضوع مشکل عمده محققین است؛ به این دلیل مطالعات و اطلاعات پایه در این زمینه بسیار اندک است. این پژوهش با هدف تعیین میزان رضایت جنسی و ارتباط آن با عوامل فردی در زوجین انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، مطالعه توصیفی - همبستگی است که در سال ۱۳۸۶ در شهر تهران انجام شد. نمونه پژوهش شامل ۲۹۲ زن و مرد متأهلی بودند که جهت ملاقات بیماران خود به بیمارستان های منتخب منطقه غرب شهر تهران مراجعه می کردند. روش نمونه گیری به صورت مستمر و ابزار پژوهش پرسشنامه بود که توسط شرکت کنندگان تکمیل می شد.
یافته ها: نتایج گویای آن بود که ۴/۶۳ درصد از شرکت کنندگان رضایت زیاد، ۸/۲۸ درصد رضایت متوسط، ۲/۷ درصد رضایت کم و ۷/۰ درصد عدم رضایت داشتند. همچنین نتایج آزمون آماری کای دو و فیشر نشان داد که رضایت جنسی به طور معنی داری با فاصله سنی زوجین( ۰۴/۰ (p= ، مدت زمان ازدواج (۰۵/۰ p= ) و وضعیت اعتیاد (۰۰۷/۰ p= ) زنان و مردان مورد پژوهش مرتبط است؛ در حالیکه از نظر آماری بین رضایت جنسی و عوامل دیگر بررسی شده در این پژوهش،یعنی سن، جنس، وضعیت بارداری، وضعیت اقتصادی، تعداد فرزندان، سطح تحصیلات فرد، سطح تحصیلات همسر، روش پیشگیری از بارداری نوع ازدواج و اینکه ازدواجش با رضایت چه کسی صورت گرفته، ارتباط آماری معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری کلی: با توجه به نتایج، می توان راهکارهایی در جهت بهبود آگاهی افراد در مورد مسائل جنسی و نقش اساسی آن در موفقیت ازدواج ارائه داد. برای تکمیل اطلاعات در این زمینه نیاز به مطالعات با متدهای گوناگون ضروری به نظر می رسد.
زمینه و هدف : رضایت از زندگی زناشویی به عوامل متعددی وابسته است که یکی از مهمترین این عوامل، می تواند داشتن روابط جنسی سالم و خوشایند باشد. با اینحال اطلاعات پایه در این زمینه در جامعه ایران بسیار اندک است. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط رضایت جنسی و رضایت از زندگی زناشویی انجام شد.
روش بررسی : پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی- همبستگی است. ۲۹۲ زن و مرد متاهل که جهت ملاقات بیماران خود به بیمارستانهای منتخب منطقه غرب شهر تهران مراجعه می کردند به روش نمونه گیری مستمر انتخاب شده و پرسشنامه های رضایت جنسی و رضایت از زندگی زناشویی را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل آماری، تست های کای دو و فیشر مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشانگر آن بود که رضایت از زندگی زناشویی با رضایت جنسی ارتباط معنی دار دارد(۰۱/۰ p= ). همچنین رضایت جنسی با فاصله سنی زوجین( ۰۴/۰ ( p = ، مدت زمان ازدواج (۰۵/۰ p = ) و وضعیت اعتیاد (۰۰۷/۰ p = ) واحدهای مورد پژوهش ارتباط معنی دار داشت. به علاوه، بین رضایت از زندگی زناشویی و فاصله سنی زوجین، ارتباط آماری معنی دار دیده شد(۰۱/۰ p = ). این در حالیست که بین دیگر متغیرهای مورد بررسی(سن، جنس، وضعیت بارداری، تعداد فرزندان، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی، مدت زمان ازدواج، استفاده از روش پیشگیری از بارداری و وضعیت اعتیاد) با رضایت جنسی و رضایت از زندگی زناشویی ارتباط آماری معنی دار دیده نشد.
نتیجه گیری کلی : با توجه به ارتباط بین رضایت جنسی و رضایت از زندگی زناشویی به نظر می رسد کاربرد رویکردهایی به منظور آموزش و مشاوره جنسی زنان و مردان در سنین ازدواج جهت توفیق در زندگی زناشویی در جامعه با همکاری سیستم بهداشتی درمانی ضرورت داشته باشد.
زمینه و هدف: بارداری و تولد فرزند یکی از مهم ترین مراحل زندگی زنان است. در طی بارداری ممکن است رضایت جنسی افزایش یا کاهش یابد. هر یک از این تغییرات میتواند منجر به بروز آثار منفی طولانی مدت در امور جنسی و روانی مادر شود. این پژوهش جهت تعیین رضایت جنسی زنان نخست حامله و برخی عوامل مرتبط با آن انجام شد.
روش بررسی : در این پژوهش مقطعی، ۲۳۰ زن نخست حامله مراجعه کننده به مراکز منتخب مراقبتهای دوران بارداری تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه جمعآوری و با نرمافزار SPSS ویرایش چهاردهم،و با آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه، کروسکال - والیس، من - ویتنی، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمره رضایت جنسی زنان نخستحامله ۲/۱۱ ± ۶/۱۳۳ بود. همچنین بین متغیرهای سن (۰۰۱/۰ P< )، سن همسر (۰۰۲/۰ P= )، مدت ازدواج، سطح تحصیلات، سطح تحصیلات همسر، وضعیت اشتغال (۰۰۰۱/۰ P < )، خواسته بودن بارداری ( ۰۰۶/۰ P = )، مشورت با پزشک یا ماما در زمینه مسائل جنسی دوران بارداری ( ۰۰۰۱/۰ P< )، داشتن یا نداشتن مشکلات شایع بارداری (۰۰۳/۰ P = )و ترس از بروز عوارض جنینی یا مادری در اثر نزدیکی در بارداری (۰۰۰۱/۰ P< ) و میانگین نمره میزان رضایت جنسی در بارداری ارتباط معنادار وجود داشت.
نتیجهگیری کلی: توجه به روابط جنسی زنان باردار و آموزش مطالب مرتبط با روابط جنسی دوران بارداری میتواند در جهت ارتقاء مراقبتهای دوران بارداری موثر باشد.
زمینه و هدف: انتخاب، پذیرش و رضایت از روشهای مختلف جلوگیری از حاملگی می تواند کیفیت زندگی و عملکرد جنسی زنان را متأثر سازد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه رضایت جنسی زنان در روشهای مختلف پیشگیری از حاملگی در مراجعین به درمانگاههای شهر قزوین بوده است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۴۶۷ زن مراجعه کننده به ۶ بخش مامایی مراکز بهداشتی درمانی شهر قزوین که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند در سال ۱۳۸۸ انجام شد. رضایت جنسی با استفاده از پرسشنامه استاندارد لارسون و در بین زنان استفاده کننده از روشهای مختلف پیشگیری از حاملگی تعیین و مقایسه گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی( آزمونهای آماری کای دو، ضریب همبستگی و ANOVA ) و SPSS نسخه ۱۶ استفاده شد.
یافتهها: روش جلوگیری از حاملگی در ۵/۲۵ درصد افراد طبیعی؛ ۳/۲۶ درصد کاندوم؛ ۳/۱۳ قرصهای ترکیبی، ۶/۶ درصد آمپولهای تزریقی؛ ۸/۱۸ وسایل داخل رحمی؛ ۶ درصد توبکتومی و ۴/۳ درصد وازکتومی بود. اکثر شرکت کنندگان(۹/۵۴ درصد) در گروه رضایت جنسی متوسط قرار داشتند. بین میانگین امتیاز رضایت جنسی در استفاده از روشهای مختلف پیشگیری از حاملگی تفاوت معنیداری مشاهده شد(۰۴۱/۰ p= ). بیشترین میزان رضایت مربوط به روش کاندوم(۶/۲۸ درصد) و طبیعی(۵/۲۶ درصد) بود.
نتیجهگیری کلی : یافته های حاصل از این مطالعه نشان میدهند که روشهای جلوگیری از حاملگی میتوانند رضایت جنسی زنان را تحت تأثیر قرار دهند. بر این اساس آموزش مشاوران تنظیم خانواده برای کمک به زنان در انتخاب روش مناسب با در نظر گرفتن تأثیر این روشها بر رضایت جنسی آنها قابل پیشنهاد است.
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کمالگرایی و عزت نفس در پیشبینی رضایت جنسی زنان متاهل بود.
روشبررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به ۳۲ خانهی سلامت واقع در منطقه دو شهر تهران در سه ماهه اول سال ۱۳۹۳بود. از جامعه فوق با استناد به جدول Krejcie و Morgan، ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. دادهها با استفاده از سه پرسشنامه رضایت جنسی Hadson، کمالگرایی مثبت و منفی Terry-Short و عزت نفس Rozenberg جمعآوری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی- رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس یکراهه تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که متغیرهای پیشبین به صورت ترکیبی قادر به پیشبینی رضایت جنسی زنان نبوده (۰۵/۰ < P، ۳۰/۲= (۱۹۵، ۴)F) و فقط ۰۴/۰ درصد از تغییرات متغیر رضایت جنسی توسط این متغیرها تبیین میشود. همچنین از بین متغیرهای پیشبین، فقط متغیر رضایتمندی از خود (۰۵/۰ > P ،۲۳/۰- =β ، |۲| < ۳۰/۲- = t) میتواند به تنهایی و مستقل از سایر متغیرها رضایت جنسی زنان را پیشبینی و تبیین کند. در بررسی تأثیر سن و طول مدت ازدواج بر رضایت جنسی نیز یافتههای حاصل از آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که سن (۰۵/۰ < P، ۷۵/۰ = (۱۹۵،۴)F) و طول مدت ازدواج (۰۵/۰ < P، ۵۵/۱ = (۱۹۵، ۴) F.) نمیتوانند پیشبینی خوبی برای رضایت جنسی زنان باشند.
نتیجهگیری کلی: با توجه به اهمیت عزت نفس و ارتباط آن با رفتار و اعمال انسان به خصوص در بعد خانوادگی و به ویژه تأثیر آن بر رضایت جنسی لازم است تا بستر مناسبی برای ارتقاء عزت نفس زنان فراهم شود.
چکیده
زمینه و هدف: رویکردهای مختلفی در زمینه زوج درمانی وجود دارد و محققان خانواده درمانی در طول سالها به دنبال سنجش اعتبار و کارآیی آنها بودهاند. رویکرد رفتاری- ارتباطی Bornstein یکی از این رویکردها است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی زوج درمانی رفتاری- ارتباطی بر افزایش سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی زوجین انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان نورآباد (لرستان) در سال ۱۳۹۳ بودند. نمونه پژوهش ۸۰ نفر از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده، بهزیستی و شبکه بهداشت و درمان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی Spinner و پرسشنامه صمیمیت جنسی Bagarozzi بودند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازههای تکراری نشان داد که میزان سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی گروه مداخله افزایش یافته است (۰۰۱/۰≥P). بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازهی ضریب تأثیر نیز بیانگر افزایش معنادار و قابل توجه نمرات سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی در پیگیری دو ماهه آزمودنی های گروه آزمایش بود.
نتیجهگیری کلی: نتایج پژوهش حاضر نشان داد زوج درمانی به شیوه رفتاری- ارتباطی بر افزایش سازگاری و صمیمیت جنسی مؤثر است. لذا برگزاری جلسات مبتنی بر غنی سازی روابط زوجین جهت پیشگیری و حل مشکلات زناشویی در مراکز مشاوره پیشنهاد می گردد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به {نشریه پرستاری ایران} می باشد.
Designed & Developed by : Yektaweb