مقدمه
پرستاران شاغل در سیستمهای مراقبت بهداشتیدرمانی بهعنوان گروه وسیعی از تیم مراقبتی، تسهیلکنندگان مراقبت بیمارستانی و بهعنوان اعضای مهم تیم سلامت، نقش اساسی در ارائه مراقبت شایسته، پاسخگو و اخلاقی دارند [1]. پرستاران بنابر وضعیت حرفهای و مواجهه با بیماران و ارائه مراقبت به آنها بیش از سایر ارائهدهندگان خدمات بهداشتی بهطور مداوم و فزایندهای با معضلات اخلاقی و معنوی پیچیدهای مواجه هستند [2]. پرستاران باتوجهبه مواجهه با تصمیمات اخلاقی ممکن است احساس درماندگی کنند و قادر به ارائه درمان مطابق با اعتقادات خود نباشند و درنتیجه در معرض پریشانی اخلاقی قرار میگیرند [3].
پریشانی اخلاقی مشکل رایجی است که بهطورکلی میتواند اثرات نامطلوبی بر پرستاران، بیماران و سیستم مراقبتهای بهداشتی از طریق تأثیر آن بر فرهنگ سازمانی، کیفیت مراقبت و موفقیت در مراقبت داشته باشد [4]. این پدیده یکی از موضوعات مهم اخلاقی بوده که برای اولین بار جامپتون مطرح کرده است. وی پریشانی اخلاقی را شرایطی میداند که افراد بهدلیل محدودیتهای موجود قدرت انجام آن را نداشته و بین تصمیم اخلاقی صحیح و عملی که برخلاف آن بایستی انجام دهند، دچار حالت تعارض شده و با وجود داشتن دانش لازم، مانع از عملکرد مناسب افراد میشود [5].
نتایج مطالعات متعدد سطوح پایین تا متوسط و بالای پریشانی اخلاقی را در میان پرستاران نشان دادهاند. نتایج مطالعات در ایران، پریشانی اخلاقی در بین پرستاران را در سطح متوسط گزارش کردهاند [6-8]. همچنین راموس و همکاران در مطالعه خود سطح پریشانی اخلاقی در پرستاران را متوسط گزارش کردند [9]. پریشانی اخلاقی هم بر زندگی شخصی و هم زندگی حرفهای پرستاران تأثیر میگذارد. ازجمله پیامدهای بالقوه پریشانی اخلاقی فرسودگی شغلی [10، 11]، نارضایتی شغلی [12] و تمایل به ترک شغل [10] است. این پیامدهای ناشی از پریشانی درنهایت میتواند به تشدید کمبود پرستار [10]، افت کیفیت مراقبت و تأثیر منفی بر راندمان کاری و کیفیت زندگی کاری پرستاران منجر گردد [2، 12]. درنتیجه این موارد اثر مضری بر کیفیت زندگی حرفهای افراد دارند [12].
همچنین نتایج مطالعه هانگ نشان داد فرسودگی شغلی و کیفیت پایین زندگی کاری با ترک شغل، رفتار حرفهای ضعیف، افزایش خطر خطاهای پرستاری و همچنین اثرات مخرب بر سلامت شخصی و روابط مرتبط است [13]. نتایج مطالعه جعفری نشان داد کیفیت زندگی کاری ازجمله عوامل مهمی است که بر ترک خدمت پرستاران تأثیر میگذارد [14].باتوجهبه اینکه کیفیت زندگی کاری یکی از عوامل مهم در حفظ و جذب کارکنان است و بهعبارتی توجه به آن از عوامل مهم جلوگیریکننده از تغییر و ترک شغل در سیستمهای مختلف میباشد [15]، بنابراین باید مورد توجه قرار گیرد. کیفیت زندگی کاری یک مفهوم چندبعدی و پیچیده است که توسط سازمان مورد استفاده قرار میگیرد و تحت تأثیر و تعامل با بسیاری از جنبههای زندگی کاری و شخصی است تا حدی که کارکنان از طریق مشارکت در محل کار در حین دستیابی به اهداف سازمان از نیازهای شخصی و کاری ارضا شوند [13].
توجه به کیفیت زندگی کاری پرستاران برای کیفیت مراقبتها و جذب و ابقای پرستاران امری ضروری است [16]. بروکس هدف از کیفیت زندگی کاری را در دو مورد بهبود کیفیت تجربه کاری کارکنان و همزمان بهبود بهرهوری کلی سازمان بیان میکند [17]. کیفیت زندگی کاری از دیدگاه پرستاران عبارت است از درجهای که پرستاران میتوانند نیازهای شخصی مهم خود را از طریق تجربیاتشان در سازمان کاری خود و درعینحال دستیابی به اهداف سازمان برآورده کنند. کیفیت زندگی کاری اثرات مهمی بر واکنشهای رفتاری کارکنان مانند هویت سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت کاری، تلاش شغلی، عملکرد شغلی، قصد ترک خدمت میگذارد [1]. رضایت پرستاران از کیفیت زندگی کاری به پیامدهای مثبتی مانند بهبود کیفیت مراقبتهای ارائهشده منجر میشود و درمقابل نارضایتی پرستاران از کیفیت زندگی کاری ممکن است بر کیفیت مراقبت پرستاری تأثیر بگذارد و ایمنی بیماران را تهدید کند [16].
ازآنجاکه پرستاران بهدلیل نقش خود در محیطهای پرچالش کاری با معضلات اخلاقی متعدد مواجه هستند، کیفیت زندگی کاری آنها میتواند تحت تأثیر مستقیم پریشانی اخلاقی قرار گیرد [18-20]. مطالعات پیشین عمدتاً به بررسی پریشانی اخلاقی یا کیفیت زندگی کاری بهصورت جداگانه پرداختهاند و کمتر به ارتباط بین این دو متغیر توجه کردهاند. بااینحال، شواهد کافی برای تأیید یا رد این ارتباط در بافت فرهنگی و سازمانی خاص ایران وجود ندارد. بنابراین شرایط کاری و ساختارهای سازمانی متفاوت ممکن است به نتایج مختلفی در بررسی ارتباط این دو متغیر منجر شود [21]؛ برایمثال، فشارهای اخلاقی در سیستمهای بهداشتی ایران ممکن است بهدلیل تفاوت در منابع، فرهنگ سازمانی و تعاملات حرفهای، اثرات متفاوتی بر کیفیت زندگی کاری پرستاران داشته باشد. این امر نشان میدهد بررسی این ارتباط در شرایط مختلف بهویژه در ایران ضروری است. بنابراین باتوجهبه اینکه تأیید ارتباط بین این متغیرها به تحقیقات بیشتری خصوصاً در ایران و با ساختارهای خاص اداری و شغلی نیاز دارد؛ این مطالعه با هدف تعیین ارتباط پریشانی اخلاقی و کیفیت زندگی کاری در پرستاران جنوب شرق ایران انجام شده است. یافتههای این پژوهش میتواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مدیران و سیاستگذاران حوزه سلامت قرار دهد تا با بهبود شرایط کاری و تقویت کیفیت زندگی کاری پرستاران، انگیزه آنان را برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی با کیفیت بالاتر افزایش دهند. توجه به این مسئله میتواند نقش مهمی در ارتقای سلامت جامعه و کاهش بار روانی بر پرستاران ایفا کند.
روش بررسی
پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفیتحلیلی از نوع همبستگی است که در بیمارستانهای آموزشی استان کرمان (کرمان، بم و جیرفت) از اردیبهشت تا مرداد سال 1402 انجام شد. جامعه آماری پژوهش پرستاران شاغل در بیمارستانهای دانشگاههای علوم پزشکی استان کرمان 2740 نفر بود. در این پژوهش حجم نمونه 300 نفر بود. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و باتوجهبه جامعه پژوهش انتخاب شدند. حجم نمونه موردنیاز با در نظر گرفتن آلفای 5 درصد، توان 80 درصد و باتوجهبه اینکه مطالعه مشابه یافت نشد ضریب همبستگی 20 درصد در نظر گرفته شد که حجم نمونه موردنیاز با احتمال ریزش نمونهها، 300 نفر برآورد گردید. باتوجهبه تعداد پرستاران در شهرهای مختلف استان کرمان، 200 پرستار از شهر کرمان، 50 پرستار از بم و 50 پرستار از جیرفت انتخاب شدند.
روش نمونهگیری از نوع تصادفی طبقهای است. نمونهگیری طبقهای از طبقات (بیمارستانهای آموزشی برحسب تعداد پرستاران) بود که افراد بهصورت تصادفی ساده از آنها انتخاب شدند. معیارهای ورود شامل داشتن رضایت آگاهانه جهت شرکت در پژوهش، اشتغال تمام وقت در بیمارستانهای کرمان، سابقه کار حداقل 6 ماه مداوم بود. معیارهای خروج از مطالعه شامل تکمیل نکردن پرسشنامهها بود. بعد از انتخاب شرکتکنندگان فرم رضایت آگاهانه، جهت شرکت در مطالعه دریافت شد. تعداد 10 پرسشنامه که بهصورت ناقص تکمیل شده بودند از مطالعه خارج شدند.
مطالعه پس از اخذ کد از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بم و معرفینامه کتبی و با حفظ احترام و رعایت حقوق افراد، جلب اعتماد آنها با تشریح اهداف و ماهیت پژوهش به واحدهای موردپژوهش و اطمینان از شرکت اختیاری در پژوهش محرمانگی اطلاعات و بینام بودن پرسشنامهها صورت گرفت.
ابزار جمعآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه بود. پرسشنامه اول برای بررسی اطلاعات جمعیتشناختی بود که ویژگیهای سن، جنس، بخش محل خدمت، سنوات خدمت، سمت و تحصیلات را مورد بررسی قرار میداد.
پرسشنامه دوم ابزار سنجش دیسترس اخلاقی بود که این پرسشنامه را کارلی و همکاران در سال ۱۹۹۵ طراحی کردهاند و در سال ۲۰۰۱ مورد تجدید نظر قرار گرفت و شامل ۲۱ سؤال است [22]. گزینههای این پرسشنامه در دو بعد شدت و تکرار تنظیم شده و مطابق معیار لیکرت، در بعد شدت از صفر (اصلاً) تا 4 (بسیار زیاد) و در بعد تکرار، از صفر (هرگز) تا 4 ( مکرراً) مورد سنجش قرار گرفته است. پایایی این پرسشنامه در مطالعه بحرانی وهمکاران با آلفای کرونباخ 0/93 و روایی آن به روش CVI معادل ۸۸ درصد گزارش شده است [24].
پرسشنامه سوم کیفیت زندگی کاری پرستاران بروکس است که شامل چهار بعد کیفیت زندگی کاری و دارای 42 سؤال با مقیاس انـدازهگیـری در طیـف لیکـرت 6 درجـهای است. بعد زندگی شخصی (سؤالهای 1تا 7) بعد چهارچوب کاری (سؤالهای 8 تا 17) بعد زمینه کاری (سؤالهای 18 تا 37) بعد جهانی کار (سؤالهای 38 تا 42) مورد ارزیابی و سـنجش قـرار گرفت. بـه هـر گویه، نمره 1 تا 6 اختصـاص مـییابـد. بـرای محاسـبه امتیاز کلی پرسشنامه، نمره همه گویههای پرسشنامه جمع زده میشود. بدین ترتیب نمره 42 برای کمترین حالت کیفیت زندگی کاری ازنظر مشارکتکننـده در پــژوهش و نمــره 252 حــداکثر امتیــاز را بــه خــود اختصاص میدهد [17]. طبق راهنمای کاربرد ابزار با ادغام میانگین نمرات سه مقیاس کاملاً مخالف تا مخالف به صورت مخالف و ادغام میانگین نمرات سه مقیاس موافق تا کاملاً موافق بهصورت موافق گزارش شده است [25].
این پرسشنامه در اختیار 10 نفر از متخصصان و اساتید داخل و خارج از دانشگاه علوم پزشکی کرمان قرار گرفت و پیشنهادات اصلاحی در ابزار اعمال شدند (0/81=CVI). بعد از روایی محتوا، پایایی ابزار کیفیت زندگی کاری بر روی نمونهای متشکل از 20 پرستار بار روش آزمون بازآزمون انجام شد و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0/83 برآورد شد. سپس دادهها، با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 20 تجزیهوتحلیل شدند و سطح معنیداری آزمونها نیز 95 درصد تعیین شد. در این مطالعه، بعد از تأیید نرمال بودن توزیع دادهها، ابتدا برای توصیف متغیرهای جمعیتشناختی (مانند سن، جنسیت، تحصیلات، سنوات خدمت و بخش محل خدمت) از آمار توصیفی شامل میانگین و انحرافمعیار برای متغیرهای کمی و فراوانی و درصد برای متغیرهای کیفی استفاده شد. جهت بررسی رابطه بین شدت و تکرار پریشانی اخلاقی با ابعاد کیفیت زندگی کاری (چهارچوب کاری، زمینه کاری، زندگی شخصی و جهانی کار) از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. همچنین، برای مقایسه میانگین نمرات پریشانی اخلاقی و کیفیت زندگی کاری در گروههای مختلف جمعیتشناختی، آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس (مانکوا) به کار گرفته شد.
یافتهها
در این مطالعه، 290 نفر 300 پرستار شاغل در بیمارستانهای آموزشی استان کرمان مشارکت داشتند. نتایج نشان داد 32 نفر (11 درصد) مرد و 258 نفر (89 درصد) زن بودند. میانگین و انحرافمعیار سنی شرکتکنندگان 1/02±34/27 سال بود. از این تعداد، 96 نفر (33/1 درصد) در بازه سنی 31 تا 40 سال قرار داشتند. همچنین، 227 نفر (78/3 درصد) متأهل بودند و بیشترین تعداد شرکتکنندگان (121 نفر) سابقه کاری بیش از 10 سال داشتند. علاوهبراین، 263 نفر (90/7 درصد) دارای مدرک لیسانس و 164 نفر (56/6 درصد) دارای وضعیت شغلی رسمی بودند. ازنظر نوع نوبت کاری، 209 نفر (72/1 درصد) در نوبتهای گردشی مشغول به کار بودند (جدول شماره 1).
نتایج آمار توصیفی نشان داد میانگین و انحرافمعیار نمره پریشانی اخلاقی 61/795±140/43 و میانگین نمره کیفیت زندگی کاری 9/077±155/25 بود. در این مطالعه، 67 نفر (23/1) از شرکتکنندگان پریشانی اخلاقی بالا، 217 نفر (73/8) متوسط و 6 نفر (2/1) پریشانی اخلاقی پایین گزارش کردند. همچنین، 21 نفر (7/2) از شرکتکنندگان دارای کیفیت زندگی کاری بالا،249 نفر (85/9) دارای کیفیت زندگی کاری متوسط و20 نفر (6/9) در سطح ضعیف قرار داشتند. جدول شماره 2 میانگین و انحرافمعیار ابعاد کیفیت زندگی کاری و پریشانی اخلاقی شرکتکنندگان را نشان میدهد.
نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین پریشانی اخلاقی با سن (R=0/728 , P<0/05) و سابقه کار(R=0/607 , P<0/05) رابطه معنادار مثبت و قوی وجود دارد. همچنین کیفیت زندگی کاری نیز بهطور معناداری با متغیرهای جمعیتشناختی ازجمله سابقه کار (r=0/105 , P<0/05)، تأهل (R=0/031 , P<0/05) و موقعیت شغلی (r=0/119 , P<0/05) ارتباط مثبت و ضعیف دارد. جدول شماره 3 ارتباط بین ویژگیهای جمعیتشناختی را با ابعاد پریشانی اخلاقی و کیفیت زندگی کاری نشان میدهد.
علاوهبراین، نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون یک رابطه معکوس متوسط بین پریشانی اخلاقی و کیفیت زندگی کاری نشان داد (r=0/562 , P<0/05). همچنین بین شدت (r=0/042 , P<0/05) و تکرار پریشانی اخلاقی (r=-0/063 , P<0/05). با کیفیت زندگی کاری ارتباط معکوس و ضعیف مشاهده شد. جدول شماره 4 ارتباط بین ابعاد پریشانی اخلاقی و ابعاد کیفیت زندگی کاری را نمایش میدهد.
بحث
بر اساس نتایج بهدستآمده از مطالعه حاضر، پرستاران ازکیفیت زندگی کاری متوسطی برخوردار بودند. یافتههای مطالعه ملازم و همکاران بر پرستاران شاغل در بخشهای انکولوژی، مطالعه محمدی و همکاران 2017 در پرستاران شاغل بیمارستانهای اردبیل، مطالعه مرادی و همکاران بر پرستاران کاشان و مطالعه ریاضی و همکاران در پرستاران بیمارستانهای آموزشی بیرجند با نتایج مطالعه ما همسو بود [2، 26-28]؛ اما برخی مطالعات وضعیت کیفیت زندگی کاری پرستاران را در سطح پایین ارزیابی کردند. نتایج مطالعه جعفری و همکاران بر روی پرستاران دولتی و خصوصی گیلان، مطالعه صابر و همکاران بر روی پرستاران کرمان و مطالعه عابدی و همکاران در پرستاران بم گویای پایین بودن کیفیت زندگی کاری در پرستاران بود [14، 20، 21]. این تناقض ممکن است بهدلیل تأثیرات چندگانه بر کیفیت زندگی شغلی و استرسی که بر پرستاران تحمیل میشود، باشد. این تأثیرات میتواند به تغییر در کیفیت زندگی شغلی منجر شود. همچنین، تفاوتها در جامعه موردمطالعه، ابزارهای استفادهشده برای ارزیابی کیفیت زندگی شغلی، محیط پژوهش و تفاوت در دریافتهای مالی ازجمله علل دیگر در این زمینه میباشند. عواملی نظیر بار کاری زیاد، نوبت کاری تکراری و کمبود روزهای تعطیل نیز میتوانند بر کیفیت زندگی شغلی تأثیر بگذارند. نتایج مطالعه نشان داد سطح پریشانی اخلاقی در پرستاران شاغل در حد متوسط بود. این نتیجه با مطالعات محمدی و همکاران [29] و برهانی [30] همخوانی دارد که از افزایش پریشانی اخلاقی در پرستاران در مراکز درمانی ابراز نگرانی کردهاند. سایر مطالعات انجامشده در این زمینه نیز سطح پریشانی اخلاقی را در محدوده متوسط تا بالا گزارش کردهاند و تأثیر منفی آن را بر عملکرد پرستاران را تأیید کردهاند [7، 31]. محیطهای مراقبتی بهداشتی طبیعتاً چالشبرانگیز هستند و میتوانند به پریشانی اخلاقی در پرستاران منجر شوند. بنابراین، با کاهش فشار کاری از طریق جبران کمبود متخصصین پرستاری، بهبود قوانین بیمارستانی و تخصیص زمان کافی برای استراحت و آموزش مسائل اخلاقی، میتوان پریشانی اخلاقی را به حداقل رساند.
نتایج همچنین نشان داد با افزایش سن و سابقه کار میانگین نمره پریشانی اخلاقی افزایش مییابد. این نتایج با یافتههای مطالعات صفری و همکاران در پرستاران جنوب غرب ایران، مطالعه محمدی و همکاران در پرستاران خراسان جنوبی و مطالعه عباسزاده و همکاران در پرستاران بیرجند همسو بود [7، 32، 33]، این نتایج با مطالعه ویلرز و همکاران مغایرت داشت [31]. همچنین بین پریشانی اخلاقی با جنسیت، وضعیت تأهل و تحصیلات ازنظر آماری ارتباط معناداری وجود نداشت که با یافتههای مطالعه محمدی و همکاران که بر روی پرستاران بخش مراقبتهای ویژه شهر تهران انجام شد [29] همخوانی و با یافته مطالعه صفرپور و همکاران در پرستاران جنوب غرب ایران مغایرت دارد [7]. شاید دلیل آن هنجارهای فرهنگی و الگوهای اجتماعی باشد که نقش بسزایی در رفتار افراد دارند. همچنین هر فرد تجربیات، ارزشها، و مسائل اخلاقی متفاوتی دارد، بنابراین ارتباط بین جنسیت، وضعیت تأهل و تحصیلات با پریشانی اخلاقی بسیار پیچیده است.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد نمره پریشانی اخلاقی با بخش رابطه معنادای دارد. این نتیجه با مطالعه جانویر و همکاران [34] همخوانی دارد. پرستارانی که در بخشهایی با بیماران نیازمند مراقبتهای شدید و در شرایط بحرانی کار میکنند، بیشتر در معرض چالشهای اخلاقی قرار میگیرند و احتمالاً پریشانی اخلاقی بیشتری را تجربه خواهند کرد. ارتباط بین پریشانی اخلاقی و نوع بخشی که پرستار در آن مراقبت از بیمار را انجام میدهد، ممکن است به ویژگیها و نیازهای خاص هر بخش بستگی داشته باشد. برایمثال، بخشهای اورژانس یا بخشهای مربوط به نوزادان و کودکان، هریک دارای ویژگیها و نیازهای منحصربهفردی هستند که میتوانند موجب افزایش پریشانی اخلاقی شوند. این تفاوت در نیازها و شرایط محیط کاری میتواند بر میزان پریشانی اخلاقی پرستاران در بخشهای مختلف تأثیر بگذارد.
در این مطالعه بین سن، جنس، تحصیلات و نوع استخدام با کیفیت زندگی کاری ارتباطی دیده نشد. این یافته با نتایج مطالعه ابراهیم آبادی و همکاران [21] همسو است. احتمالاً این همسویی می تواند بهدلیل تشابه فرهنگی موجود در استان باشد، زیرا توازن نسبی توجیهات فرهنگی در یک فرهنگ خاص تأثیر عمدهای بر نحوه نگرش اعضای سازمان دارد.
نتایج همچنین نشان داد وضعیت تأهل بر کیفیت زندگی کاری تأثیر دارد. در توجیه آن میتوان گفت، تأثیر وضعیت تأهل بر کیفیت زندگی کاری پرستاران ممکن است بهدلیل تأثیر آن بر توازن بین زندگی حرفهای و شخصی، انتظارات اجتماعی و فشارهای اضافی مرتبط با تعهدات خانوادگی باشد. پرستاران متأهل ممکن است با چالشهایی همچون مدیریت زمان برای تعامل با خانواده مواجه شوند. این مسائل میتوانند بر کیفیت زندگی شغلی و رضایت از کار تأثیر بگذارند. بهعلاوه، مسئولیتهای خانوادگی ممکن است باعث افزایش استرس و فشارهای روانی شود که میتواند به کاهش کیفیت زندگی کاری منجر شود.
یافتههای آماری نشاندهنده ارتباط معنیدار بین سابقه کار، نوع بخش و نوع استخدام با بعد زندگی شخصی است. کارکنان با سابقه کار بالای 10 سال میانگین نمره کیفیت زندگی بالاتری داشتند. نتایج یک مطالعه انجامشده در ایران نشان داد هرچه سابقه کاری در حرفه پرستاری بیشتر باشد، نتایج کیفیت زندگی کاری بهتر است [27]. شاید از دلایل این یافته میتوان به ارتباط بعد زندگی شخصی با پریشانی اخلاقی اشاره کرد، چراکه افراد با این سابقه کاری معمولاً در گروه سنی 31 تا 40 قرار گرفته و از پریشانی اخلاقی بیشتری برخوردار هستند که این پریشانی میتواند باعث کاهش نمره بعد زندگی شخصی در پرستاران شود.
در این مطالعه مشخص شد بین وضعیت تأهل، سابقه کار و سمت با بعد زمینه کاری ارتباط معناداری وجود دارد. به نظر میرسد افزایش مسئولیتپذیری در افراد متأهل و همچنین افزایش تجربه، مهارت و قدرت مدیریت در کارکنان با سابقه کار بیشتر و سمت بالاتر، علت بیشتر بودن نمره بعد زمینه کاری در افراد متأهل با سابقه کار بالا و مسئولین میباشد. مطالعه حاضر نشانگر این بود که بین پریشانی اخلاقی با کیفیت زندگی کاری ارتباط معنیدار وجود دارد. نتایج مطالعه ملازم و همکاران [2] نشان داد بین پریشانی اخلاقی و کیفیت زندگی کاری پرستاران همبستگی معکوس وجود دارد. باتوجهبه اینکه حرفه پرستاری بنابر رفتار مراقبتی و مسئولیتی که درمقابل بیماران برعهده پرستار میگذارد، به ناچار او را با چالشهای جدی اخلاقی مواجه میکند [17، 35] بنابراین پرستاران با شرایط کاری نامساعد روبهرو هستند و درمعرض انواع عناصر روانی-اجتماعی، محیطی و سازمانی قرار گرفته که برای آنها استرس شغلی ایجاد میکند و میتواند به تغییر در سلامت آنها منجر شود و بنابراین میتواند کیفیت زندگی کاری را هم تحت تأثیر قرار دهد.
پریشانی اخلاقی یک مسئله اساسی در محیط کار است که به نظر میرسد بر کیفیت زندگی شغلی افراد تأثیر مهمی دارد. ازآنجاکه کیفیت زندگی شغلی میتواند بهبود کیفیت مراقبتهای ارائهشده را فراهم کند و جدا کردن زندگی شخصی و حرفهای دشوار است، کیفیت زندگی شغلی به تصمیمگیریها و رضایت شغلی افراد در محیط کار دخالت دارد و درنتیجه، مشارکت و رضایت شغلی فرد افزایش مییابد و فشار عصبی کاهش مییابد. این درنهایت به بهبود عملکرد و افزایش کارایی نیروی انسانی منجر میشود که هدف اصلی رهبران سازمان است. بنابراین، این مسئله باید با توجه ویژه مورد توجه قرار گیرد.
نتیجهگیری
در این مطالعه، ارتباط معنادار و معکوس بین پریشانی اخلاقی و کیفیت زندگی کاری پرستاران در دانشگاههای علوم پزشکی جنوب شرق ایران گزارش شد. نتایج نشان داد با افزایش پریشانی اخلاقی، کاهش کیفیت زندگی کاری پرستاران رخ میدهد. این نتایج تأکید میکنند که مسائل اخلاقی در محیط کار میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر رضایت شغلی، تعاملات اجتماعی و حالت روحی پرستاران داشته باشند. برای بهبود کیفیت زندگی کاری پرستاران، تلاش در جهت مدیریت و کاهش پریشانی اخلاقی و ایجاد فرهنگی سازمانی حاکم بر ارزشها و اخلاقیات میتواند اقدامات مؤثری باشد. این نتایج بر اهمیت بیشتری به مسائل اخلاقی در حوزه پرستاری و ارتقای محیط کاری سازمانی برای افزایش رفاه و رضایت شغلی پرستاران تأکید میکنند و میتواند به سازمانها و مدیران در اتخاذ سیاستها و برنامههای بهبود محیط کار و ارتقای اخلاق حرفهای کمک کند.
از محدودیتهای این مطالعه میتوان به استفاده از پرسشنامه اشاره کرد. استفاده از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات باوجود توضیحات ارائهشده درمورد اهداف پژوهش قبل از ارائه پرسشنامهها، حالات روانی پرستاران میتوانست بر نحوه پاسخدهی آنها تأثیرگذار باشد. همچنین، تفاوتهای فردی واحدهای موردپژوهش نیز میتواند بر درک آنها مؤثر باشد که این موضوع از کنترل پژوهشگران خارج بود. بدین منظور توصیه میشود در مطالعات آتی از روشهای دقیقتری برای بررسی ارتباط بین این دو متغیر استفاده شود. درنهایت، باتوجهبه بدیع بودن این پژوهش، دسترسی به مطالعات کاملاً مشابه امکانپذیر نبود و همین امر امکان بحث و مقایسه یافتههای پژوهش کنونی را با سایر مطالعات دشوارکرد. بنابراین برای حصول نتیجه دقیقتر نیاز به پژوهشهای بیشتر در این زمینه وجود دارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی کرمان با کد اخلاق IR.MUBAM.REC.1397.034 معرفینامههای کتبی و تأییدیه اخلاقی دریافت کرده است.
حامی مالی
دانشگاه علوم پزشکی بم حامی مالی این پژوهش بود.
مشارکت نویسندگان
نگارش پروپوزال: لیلا ملکیان و نادیا نورمحمدی؛ تحلیل آماری: غلامرضا فولادوندی؛ نگارش مقاله: معصومه فولادوندی و سهیلا ملکی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
پژوهشگران از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان برای تصویب این پژوهش و نیز پرستاران شرکتکننده در این مطالعه که صمیمانه در انجام این پژوهش همکاری کردند تشکر و قدردانی میکنند.