مقدمه
یکی از چالشهای جدی جوامع انسانی تمایل کمتر زوجین به فرزندآوری و درنتیجه کاهش رشد جمعیت کشورها است. در کشور ایران براساس آمار سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 مرکز آمار ایران، متوسط رشد جمعیت کشور از 13/3 درصد در سال 1345 به 24/1 درصد در سال 1395 کاهش یافته است [1]، درحالیکه ساختار هرم سنی در سالهای 1335 کاملاً جوان بوده و سهم قابلتوجهی از جمعیت کشور (2/42 درصد) در سنین کمتر از 15 سال قرار داشتند، از سال 1375 به بعد با کاهش جمعیت 0-14 سال، قاعده هرم سنی در حال جمع شدن بوده و در سال 1395 سهم این گروه به 24 درصد کاهش یافته است. پیشبینی میشود در سال 1420 افراد بالای 60 سال 6/20 درصد از جمعیت کشور (معادل 20 میلیون نفر) را تشکیل دهند [2].
اولین عامل مهم در شکلگیری قصد باروری، نگرش فرد است. چنانکه نگرش مثبت نسبت به فرزندآوری، پیششرط قصد مثبت برای فرزندآوری است [3]. گرایش به فرزندآوری در زنان مراجعهکننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان تربت حیدریه، پایین گزارش شده است [4]. یافتههای یک بررسی در استان اردبیل نشان داد نگرش افراد نسبت به سیاستهای جمعیتی ازلحاظ شناختی، پایین و به جهت فقدان اقدام عملی، منفی است [5]. میزان تمایل به فرزندآوری در شهروندان تهرانی 8/۳۶ درصد بود [6]. بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثر بر تمایل به فرزندآوری زنان و مردان متأهل جهرم جامعهپذیری جنسیتی، مشکلات فرزندپروری، مشارکت اجتماعی، دسترسی به مواد غذایی و دینداری ذکر شده است [7]. در کنار مواردی مانند مشکلات و نگرانیهای مرتبط با فرزندان و آینده آنها، روابط بین همسران و مشکلات سلامتی و جسمانی افراد، عامل شرایط کاری و هزینه فرصت بهعنوان مهمترین علل عدم تمایل به فرزندآوری عنوان شده است [8]. مقوله اشتغال زنان، از اصلیترین عوامل مؤثر و هدایتکننده زن و خانواده درزمینه تصمیمگیری در مورد فرزندآوری قلمداد میشود [9].
یکی از عوامل شغلی که میتواند نقش واسطهگری برای کاهش تعارض کار-خانواده داشته باشد، استرس شغلی است [10]. سازمان ملل متحد استرس شغلی را بیماری قرن بیستم نامیده است [11]. از میان گروههای مختلف شغلی، شاغلین بخش سلامت استرس شغلی بالاتری را تجربه میکنند [12]. صفاییان و همکاران در سال 1398 مطالعهای با بررسی استرس شغلی کارکنان یکی از بیمارستانهای شهر اصفهان، میزان استرس شغلی آنها را بالا گزارش کرده است [13]. بالا بودن استرس شغلی در کارمندان میتواند بر تمام جنبههای زندگی ازجمله باروری کارکنان تأثیرگذار باشد. بهگونهایکه در مطالعه آهن و همکاران که بر روی 5909 نفر از کارکنان زن کشور کرهجنوبی انجام شده بود، نتایج حاکی از آن بود که ساعات کار طولانی زنان مخصوصاً در سن باروری باعث کاهش باروری میشود [14]. یک مطالعه کیفی در زنان شاغل تهرانی نشان داد چالشهای شغلی (محیط کار)، فرزندپروری، اقتصادی و آموزش فرزندان مضامین اصلی مؤثر بر تمایل به فرزندآوری در زنان شاغل میباشد [15].
کادردرمان بهعنوان گروهی از سیستم بهداشت و درمان که مستقیماً وظیفه مراقبت از بانوان را برعهده داشته و میتوانند مورداطمینان زوجین باشند بسیار حیاتی است [16]. نگرش کادردرمان به باروری میتواند در نگرش جامعه به باروری اثرگذار باشد. در مطالعه نقیپور و همکاران که بر روی کارورزان و دستیارن دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد، 9/79 درصد از افراد نگرش مثبت و به فرزندآوری داشتند [17]. همچنین بررسی انجامشده بر روی ماماها و مراقبین سلامت مراکز بهداشتی مشهد نیز نشاندهنده سطح خوب دانش و سطح متوسط نگرش کارکنان سلامت نسبت به فرزندآوری بود [18]. باوجوداین، مطالعهای چندمرکزی که بر روی ۸۰۴ دستیار پزشکی زن در آمریکا انجام شد، نشان داد ۶۱ درصد از آنها فرزندآوری را به تأخیر انداخته بودند و ۹۳ درصد از آنها شرایط کاری پرمشغله را دلیل این تصمیم اعلام کرده بودند. نکته جالب اینکه با افزایش سن، افراد بیشتری از این تصمیم ابراز پشیمانی کرده بودند [19].
یک کوهورت آینده نگر با پیگیری بیش از 30 هزار نوجوان ۱۵ ساله، گزارش کرد افرادی که پزشک شدند، نسبت به غیرپزشکان، بهطور معنیداری در سنین بالاتری اولین زایمان خود را تجربه میکنند. محققین در این مطالعه اذعان کردند که شرایط کاری پر استرس و برنامه کاری شلوغ کادر سلامت، از اصلیترین دلایل تأخیر باروری این گروه از جامعه است [20]. تأخیر فرزندآوری و به دنبال آن کاهش ذخیره تخمدان از عوامل زمینه ساز شیوع ۲۴ درصدی ناباروری در پزشکان شناخته شده است [21].
درنتیجه انتظار میرود کادردرمان که اطلاعات بیشتری درمورد باروری و اهمیت فرزندآوری دارند، تمایل بیشتری به فرزندآوری داشته باشند، اما پژوهشگر بهعنوان یک ماما با سابقه کار در بیمارستان و مراکز سلامت جامعه، مبتنی بر شواهد مشاهده نموده که کارکنان مراقبت سلامت خود تمایل کمتری به باروری و فرزندآوری داشته و عموماً تک فرزند بوده و یا فاصله بین موالدیشان زیاد میباشد. اشتغال زنان اجتنابناپذیر است اما عوامل شغلی که بر تصممیات درون خانواده اثرگذار میباشند قابلمدیریت هستند تا اثرات سوء بر کارکنان نداشته باشند. باتوجهبه شیوع بالای استرس شغلی در کارکنان بیمارستانی و تأثیر شغل بر شرایط باروری و فرزندآوری پرسنل بهداشتی، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط عوامل شغلی با نگرش به فرزندآوری در زنان شاغل در مراکز آموزشی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران سال 1402 انجام شد.
روش بررسی
این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بوده که بر روی 470 نفر از زنان سنین باروری متأهل و شاغل در محیط بالینی مراکز آموزشی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران (مرکز آموزشی-درمانی حضرت رسول(ص)، مرکز آموزشی-درمانی فیروزگر، مرکز آموزشی- درمانی حضرت فاطمه (س)، مرکز آموزشی-درمانی شفایحیاییان، مرکز آموزشی-درمانی شهید هاشمینژاد، مرکز آموزشی-درمانی شهید اکبرآبادی و مرکز آموزشی-درمانی شهید مطهری) و در بازه زمانی بین مرداد تا شهریور سال 1402 انجام شد. حجم نمونه موردنظر در سطح اطمینان 95 درصد و توان آزمون 90 درصد و با فرض اینکه ضریب همبستگی بین نگرش به فرزندآوری با هرکدام از متغیرهای تحقیق 15/0 باشد تا ارتباط بین دو متغیر ازنظر آماری معنیدار تلقی گردد، 470 نفر برآورد شد.
روش نمونهگیری بهصورت تصادفی سهمیهای بود. نمونههای مطالعه براساس معیارهای ورود شامل زنان با سابقه حداقل 6 ماه اشتغال در مراکز بهداشتی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، زنان ۲۰ تا ۴۹ ساله، دارای حداقل سطح تحصیلات دیپلم، مبتلا نبودن به بیماریهای روانی شناختهشده براساس خوداظهاری و یا درج در پرونده طبی، نداشتن سوء مصرف مواد در زوجین، داشتن حداکثر 2 فرزند و تکهمسری انتخاب شدند. معیارهای خروج تکمیل ناقص پرسشنامهها بود.
ابزار گردآوری دادهها شامل فرم مشخصات جمعیتشناختی و عوامل شغلی زنان شاغل (سن، سطح تحصیلات، درآمد ماهیانه، سابقه کار، وضعیت استخدامی، نوبت کاری، ساعات اضافه کاری در هفته، چندجاکار بودن، تعداد فرزندان و رضایت شغلی)، پرسشنامه ۳۵ سؤالی استرس شغلی و پرسشنامه نگرش به فرزندآوری بود.
پرسشنامه استرس شغلی
پرسشنامه استرس شغلی مؤسسه سلامت و ایمنی انگلستان را مؤسسه سلامت و ایمنی انگلستان در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی ساخته است. این پرسشنامه دربر گیرنده ۳۵ سؤال با دامنه نمره 35-175 و در 7 بعد تقاضا (8 سؤال)، کنترل (6 سؤال)، حمایت مسئولین (5 سؤال) حمایت همکاران (4 سؤال) ارتباط (4 سؤال)، نقش (4 سؤال) و تغییرات (3 سؤال) است. سؤالات با مقیاس 5 درجهای لیکرت نمرات ۱ تا ۵ را بهترتیب به گزینههای هرگز، بهندرت، بعضی اوقات، اغلب و همواره میدهند. البته 12 سؤال بهصورت معکوس نمرهدهی شد [22]. ابزار توسط آزادمرزآبادی و غلامی فشارکی ترجمه، روایی-پایایی و بومیسازی شد که براساس نتایج مطالعه آنها ضریب همبستگی پرسشنامه استرس شغلی و سلامت عمومی برابر با 48/0-=r بود. نتایج همچنین نشاندهنده همبستگی قوی بین عاملهای استخراجشده از تحلیل عاملی و گویههای پرسشنامه (92/0، 73/0، 75/0، 63/0، 87/0، 85/0 و 22/0 بهترتیب برای ابعاد نقش، ارتباط، حمایت مسئولین، حمایت همکاران، کنترل، تقاضا و تغییرات بود.
اعتبار پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباخ و روش دو نیمه کردن بهترتیب برابر با 78/0 و 65/0 بود. در پایان اعلام کردند پرسشنامه استرس شغلی، پرسشنامهای روا و معتبر برای بررسی استرس شغلی است [23]. این پرسشنامه استاندارد بوده و در جوامع مختلفی در ایران و کشورهای مختلف هنجاریابی شده است. ضریب آلفای کرونباخ کلی این پرسشنامه در مطالعه اللهیاری و همکاران نیز ٨۳/۰ و ضریب آلفای کرونباخ در زیرمقیاسها در حدود ۶۳/۰ تا ٨۳/۰گزارش شد [22]. جهت سنجش روایی در این مطالعه، پرسشنامه استرس شغلی در اختیار سه تن از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران قرار گرفت و نظرات اصلاحی ایشان اعمال شد. برای پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ بر روی ۳0 نفر بهره گرفته شد که از نمونههای تحقیق خارج شدند. میزان آلفای بهدستآمده برای پرسشنامه استرس شغلی 82/0=ά بود.
پرسشنامه نگرش به فرزندآوری از ابزار سودربرگ و همکاران با سه حیطه مهم بودن فرزند برای آینده، فرزند بهعنوان مانع برای حال حاضر و هویت اجتماعی بوده، اقتباس شده است. در مطالعه حاضر، ابزار 23 گویهای، شامل 4 حیطه فرزند بهعنوان رکن زندگی (8 سؤال)، حیطه فرزند بهعنوان مانع (6 سؤال)، حیطه موکول کردن باروری به آینده (5 سؤال) و حیطه باروری مستلزم تحقق پیشزمینهها ( 4 سؤال) مورد استفاده قرار گرفته است. نمرهدهی در 12 سؤال از این ابزار بهصورت معکوس انجام شده است. سؤالات با مقیاس لیکرت با گزینههای کاملاً مخالف (نمره 1) تا کاملاً موافق (5) نمرهدهی شدند. حداقل و حداکثر نمره پرسشنامه بهترتیب 23 و ١٣٥ میباشد که نمره بالاتر بیانگر نگرش مثبتتر به باروری و فرزندآوری است [24].
در ایران روایی و پایایی پرسشنامه نگرش به فرزندآوری را کرد زنگنه و همکاران در زنان بدون سابقه بارداری ساکن در مناطق جنوب کشور تأیید کردهاند و محققین اذعان کردند که نسخه فارسی پرسشنامه نگرش به باروری و فرزندآوری (دارای 4 حیطه) ویژگیهای روانسنجی قابلقبولی را دارا میباشد [24]. جهت سنجش روایی در این مطالعه، پرسشنامه نگرش به فرزندآوری، در اختیار سه تن از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران قرار گرفت و نظرات اصلاحی ایشان اعمال شد. برای پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ بر روی ۳0 نفر از افراد واجد شرایط ورود به مطالعه، بهره گرفته شد. این افراد از نمونههای تحقیق خارج شدند. میزان آلفای بهدستآمده برای برای پرسشنامه نگرش به فرزندآوری 8۴/0=α بود.
پژوهشگر پس از دریافت کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و معرفینامه از دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران به محیط پژوهش مراجعه کرد. پژوهشگر با مراجعه به مراکز مربوطه بر اساس معیارهای ورود، نمونههای پژوهش را انتخاب کرد. ابتدا پرسشنامه جمعیتشناختی و عوامل شغلی از طریق خودگزارشدهی تکمیل و سپس پرسشنامه استرس شغلی و نگرش به فرزندآوری توسط واحدهای موردپژوهش پاسخ داده شد. بعد از تکمیل پرسشنامهها، دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 20 در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحرافمعیار) و آماراستنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس) تحلیل شد و سطح معنیداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها
در این پژوهش 470 نفر از زنان شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران شرکت کردند. میانگین سنی زنان شاغل برابر با 26/5±29/36 سال بود و بیش از نیمی از آنها دارای یک فرزند (56 درصد) و همچنین دارای مدرک تحصیلی کارشناسی (7/55 درصد) بودند. میانگین سابقه کاری افراد موردپژوهش برابر با 87/5±22/14 سال بوده و زنان شاغل رسمی دارای فراوانی بیشتری نسبت به سایر افراد بودند (1/42 درصد). سایر مشخصات جمعیتشناختی و شغلی افراد در جدول شماره 1 ذکر شده است.
میانگین نگرش به فرزندآوری کل واحدهای موردپژوهش 24/12±89/65 بود. از میان بعدها نیز بعد فرزند بهعنوان مانع با کسب نمره (73/0±97/2 از 5) دارای بالاترین میانگین و بعد مهم بودن فرزند بهعنوان رکن زندگی با کسب نمره (65/0±75/2 از 5) دارای پایینترین میانگین بود. میانگین استرس شغلی کل واحدهای موردپژوهش 76/23±08/106 بود. از میان ابعاد استرس شغلی نیز بعد کنترل با کسب نمره (89/0±38/3 از 5) بالاترین و بعد حمایت همکاران با کسب نمره (99/0±86/2 از 5) کمترین بود (جدول شماره 2).
نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین استرس شغلی و نگرش به فرزندآوری کل همبستگی معکوس و معنیداری وجود داشت (684/0-=r، 001/P<0). همچنین بین استرس شغلی و همه ابعاد نگرش به فرزندآوری نیز همبستگی معکوس و معنیداری مشاهده شد (05/0>P) که بیشترین همبستگی در بعد باروری مستلزم تحقق پیشزمینهها (708/0=r) و کمترین در بعد موکول کردن باروری به آینده (304/0=r) بود. همچنین بین نگرش به فرزندآوری و تمامی ابعاد استرس شغلی همبستگی معکوس و معنیداری وجود داشت (05/0>P) که بیشترین میزان همبستگی در بعد تقاضا (657/0=r) و کمترین در بعد کنترل (277/0=r) بود. یافتهها نشان داد بین نگرش به فرزندآوری (در بعد باروری مستلزم تحقق پیشزمینهها) با استرس شغلی (در بعد تغییرات) بیشترین همبستگی معکوس وجود داشت که ازلحاظ آماری معنیدار بود (639/0=r) (جدول شماره 3).
بین نگرش به فرزندآوری واحدهای موردپژوهش با نوبت کاری (002/0=P)، وضعیت استخدامی (035/0=P)، دو جاکاری (004/0=P) و درآمد ماهانه (001/0>P) ارتباط معنیداری داشته است. جهت مقایسه دوبهدو از آزمون توکی استفاده شد که براساس نتایج آن زنان عصرکار نسبت به زنان صبحکار (01/0=P) و با نوبت درگردش (021/0=P)، نوبت عصر و شب نسبت به صبح (043/0=P) و همچنین تک فرزند نسبت به بدون فرزند (012/0=P)، نگرش به فرزندآوری پایینتری داشتند. همچنین زنان طرحی نسبت به زنان با قرارداد رسمی (035/0=P) نگرش به فرزندآوری پایینتری داشتند، زنانی که در یک بیمارستان کار میکردند، نگرش به فرزندآوری بالاتری داشتند. در مورد درآمد نیز نمونههایی با درآمد کافی نسبت به افراد با درآمد ناکافی (001/0>P) نگرش به فرزندآوری بالاتری داشتند. همچنین نتایج نشان داد نگرش به فرزندآوری با رضایت شغلی (001/P<0) همبستگی معنیدار آماری داشته است که این همبستگی مثبت بوده است، بهعبارتی با افزایش رضایت شغلی نگرش به فرزندآوری نیز افزایش مییابد.
استرس شغلی واحدهای موردپژوهش با نوبت کاری (001/0>P) و تعداد فرزند (010/0=P) و رضایت شغلی (001/P<0) ارتباط معنیداری داشته است. جهت مقایسه دوبهدو از آزمون توکی استفاده شد که براساس نتایج آن زنان عصرکار نسبت به زنان صبحکار (006/0=P)، شبکار (015/0=P) و همچنین نوبت در گردش(001/0=P) استرس شغلی بالاتری داشتند؛ همچنین زنان تک فرزند نسبت به زنان بدون فرزند (007/0=P) استرس شغلی بالاتری داشتند. استرس شغلی با رضایت شغلی (001/P<0) همبستگی معنیدار آماری داشته است که این همبستگی منفی بوده است، بهعبارتی با افزایش رضایت شغلی استرس شغلی کاهش مییابد (جدول شماره 1).
بحث
این مطالعه با هدف تعیین ارتباط عوامل شغلی با نگرش به فرزندآوری در زنان شاغل بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران سال 1402 انجام شد. نتایج نشان داد میانگین نمره نگرش به فرزندآوری واحدهای موردپژوهش 89/65 بود. حیطه فرزند بهعنوان مانع بالاترین نمره و حیطه مهم بودن فرزند بهعنوان رکن زندگی پایینترین نمره را کسب کردند. همسو با نتایج مطالعه حاضر، در مطالعه نادریپور و همکاران 61 درصد زنان متأهل بدون فرزند مراجعهکننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهری زنجان نگرش مثبت به فرزندآوری داشتند [25]. داودی و همکاران در یک مطالعه گزارش کردند که حدود 36 درصد خانمهای شاغل در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران تمایل به فرزندآوری داشتند [26]. فام و همکاران یک مطالعه توصیفی تحلیلیمقطعی بر روی 113 نفر از جراحان قفسه سینه (88 زن و 25 مرد) در کشور آمریکا انجام دادند که براساس نتایج 69 درصد (61 از 88) از زنان و 88 درصد (22 از 25) از مردان تمایل به فرزندآوری داشتند [27]. اهمیت مسئله جوانی جمعیت در ایران و ضرورت ترویج فرزندآوری مستلزم نگرش مثبت به فرزندآوری است. در غیر این صورت اجرای سیاستهای کلان کشور را با چالش روبهرو خواهد کرد. گروه هدف در مطالعه حاضر شامل تمام زنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران بود که شامل پزشک، پرستار، ماما، خدمات و پشتیبانی بود. اشتغال زنان زمان زیادی را از آنها میگیرد و در جامعه کنونی که زنان هم مانند مردان شاغل هستند، فرزندآوری کمتر میشود و نمره متوسط نگرش به فرزندآوری در مطالعه حاضر یافتهای منطقی است. رشتههای علوم پزشکی بهصورت در گردش بوده و گاهاً همسران به خاطر فقدان تطابق نوبت کاری، زمان کمتری برای کنار هم بودن دارند. اثرات ناشی از مراقبت از بیمار و تغییرات ریتم سیرکادین نیز میتواند مزید بر علت باشد. برخلاف کادر درمان، در سایر اقشار، چنین نتایجی گزارش نشده است.
مطالعه لامپیک و همکاران یک مطالعه بر روی 222 داشجوی زن (از میان ۳00 نفر) و 179 دانشجوی مرد (از میان ۳00 نفر) در کشور سوئد انجام دادند که براساس نتایج اکثر شرکتکنندگان (96 درصد زنان و 97 درصد مردان) اظهار کردند که میخواهند روزی بچهدار شوند و نگرش به فرزندآوری بالایی داشتند [28]. نقیپور و همکاران در یک مطالعه گزارش کردند در بررسی متغیر فرزندآوری 9/79 درصد از افراد نگرش مثبت و 1/20 درصد از افراد نگرش منفی به فرزندآوری داشتند [17]. تفاوت در محیط پژوهش (کشور سوئد در مطالعه لامپیک و همکاران و گروه هدف و دانشجویان مقطع کارورزی و دستیاری دانشگاه علوم پزشکی بابل در مطالعه نقیپور و همکاران) از دلایل تفاوت در کسب نتایج میباشد.
استرس شغلی کل واحدهای موردپژوهش 76/23±08/106 بود (دامنه 35-175). از میان ابعاد استرس شغلی نیز کنترل بالاترین و حمایت همکاران پایینترین بعد بود. بهصورت همسو با نتایج مطالعه حاضر در مطالعه غیاثی و همکاران مشخص شد که 70 درصد کادر پرستاری استرس متوسط داشتند [29]. در مطالعه هاشمینژاد و همکاران بیشتر شرکتکنندگان استرس شغلی متوسط داشتند [30]. استرس شغلی یکسوم کارکنان مشاغل مختلف را درگیر میسازد و بعد از بیماریهای اسکلتی دومین بیماری مرتبط با شغل است [31]. استرس شغلی و تمام ابعاد آن با نگرش به فرزندآوری ارتباط معکوس و معنیداری داشت. این بدین معنی است که با افزایش استرس شغلی زنان، نگرش مثبت به فرزندآوری کاهش یافته و تمایل آنها به فرزنددار شدن کمتر میشود. متغیر تقاضا و نقش نیز تأثیر بیشتری بر نگرش به فرزندآوری داشتند. مطالعه شینر و همکاران نشان داد که استرس شغلی باعث کاهش باروری میشود [32]. در مطالعه محمدی و مقصودی بین استرس شغلی و رضایت زناشویی ارتباط معنیدار و منفی یافت شد و با افزایش استرس شغلی رضایت زناشویی کمتر میشد [33].
نگرش به فرزندآوری زنان با نوبت کاری، وضعیت استخدامی، دو جاکاری و درآمد ماهانه ارتباط معنیداری داشت. زنان عصرکار نگرش به فرزندآوری پایینتری داشتند، زنان با رضایت شغلی بالا، طرحی، یکجاکار و با درآمد کافی نگرش به فرزندآوری بالاتری داشتند. در مطالعهای که نادریپور و همکاران انجام دادند، نتایج نشان داد وضعیت شغلی زنان با نگرش آنها به فرزندآوری ارتباط معنیدار داشت [25]. عراقیان مجرد و همکاران یک مطالعه متاسنتر انجام دادند که براساس نتایج آن افزایش اشتغال زنان بهعنوان یک عامل مهم مانع فرزندآوری گزارش شد [34].
سودربرگ و همکاران در کشور سوئد مطالعهای بر روی 424 زن 20 تا 30 ساله انجام دادند که براساس نتایج آن شغل از مهمترین عوامل مؤثر بر نگرش زنان به باروری و فرزندآوری بود [34]. مرور مطالعات نشان میدهد که قریب به اتفاق محققان براساس نتایج مطالعاتشان معتقدند که شغل و عوامل شغلی میتواند بر تمایل، نگرش و گرایش به باروی اثرگذار باشد.
در وحله اول این نتیجه گرفته میشود که برای تغییر در نگرش به فرزندآوری و افزایش باروری در زنان شاغل باید عوامل شغلی را در نظر گرفت. نکته دیگر این است که باید امکانات و شرایطی برای زنان شاغل در نظر گرفته شود که برای فرزندآوری بیشتر تشویق شوند. اما بهصورت ناهمسو با نتایج مطالعه حاضر در مطالعه صادقی و سرایی تحت عنوان «عوامل مؤثر بر گرایش به فرزندآوری زنان شهر تهران» مشخص شد که بین متغیر اشتغال زنان و پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده و گرایش به داشتن فرزند دیگر رابطه معنیداری به دست نیامد [36].
یک مطالعه تحت عنوان «بررسی ارتباط بین استرس روانشناختی شغلی و باروری زنان» که شینر و همکاران انجام دادند، نشان داد رضایت شغلی و فرسودگی شغلی با کاهش باروری ارتباط معنیدار نداشت [32]. تفاوت در زمان و محیط پژوهش، ابزار بررسی و هدف مطالعات و گروههای هدف میتواند از دلایل کسب نتایج متفاوت باشد. در مطالعه حاضر تمام شرکتکنندگان شاغل بودند و ارتباط یکسری عوامل شغلی با نگرش به فرزندآوری بررسی شد اما در مطالعه صادقی و سرایی مقایسه بین زنان شاغل و غیرشاعل انجام شد. گروه هدف مطالعه حاضر زنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران بودند اما گروه هدف مطالعه صادقی و سرایی کلیه زنان شهر تهران بود. هدف مطالعه و سال انجام پژوهش در مطالعه شینر و همکاران و گروه هدف مطالعه حاضر متفاوت بود.
استرس شغلی میتواند موجب کاهش نگرش مثبت به فرزندآوری شود و برعکس رضایت شغلی میتواند این نگرش را ارتقا دهد. پیشنهاد میشود ضمن توجه به این حیطههای مهم در زنان شاغل علوم پزشکی و سنجش دورهای آنها از مداخلات مؤثر و کاربردی برای کاهش استرس شغلی و بهبود نگرش مثبت به فرزندآوری بهره گرفته شود. عوامل شغلی که باعث فشار، سختی و استرس زنان میشود باید تعدیل شوند و با استفاده از آموزش و تشویق و طراحی برنامههای کاربردی باید نگرش به فرزندآوری زنان شاغل را ارتقا داد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران (Ir.IUMS.rEC.1402.280) دریافت شد. کسب مجوزهای لازم برای انجام پژوهش و رضایت آگاهانه کتبی از تمام افراد مورد مطالعه، توضیح در مورد روش اجرا و هدف از انجام تحقیق و پاسخ به سؤالات مشارکتکنندگان از ملاحظات اخلاقی بود که در این پژوهش رعایت شد. محرمانه بودن اطلاعات و داوطلبانه بودن شرکت در پژوهش مورد تأکید قرار گرفت.
حامی مالی
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران حامی مالی این پژوهش (کد طرح پژوهشی: ۲۶۲۷۹) بود.
مشارکت نویسندگان
ایده اولیه، نظارت، راهنمایی: لیلا نیسانی سامانی؛ مشاوره و راهنمایی: معصومه خیرخواه؛ تهیه پیشنویس اولیه، مدیریت پروژه، ویرایش و بررسی: مریم فولادی تالاری؛ تحلیل و تفسیر دادهها: شیما حقانی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
محققین از تحصیلات تکمیلی دانشگاه و همکاری صمیمانه مسئولان مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و زنان شاغلی که بدون همکاری آنها این تحقیق ممکن نبود سپاسگزاری میکنند.