Sadeghi Asvalshah H, Nejatifar N, Amini L, Sadat Z, Haghani S. The Relationship Between Attitudes towards Childbearing and Fertility and the Marital Quality Married Women's Who Refer to Comprehensive Health Centers in Kashan city in 2021. IJN 2024; 37 (148)
URL:
http://ijn.iums.ac.ir/article-1-3720-fa.html
صادقی اول شهر هما، نجاتی فر نرجس، امینی لیلا، سادات زهره، حقانی شیما. بررسی ارتباط نگرش به فرزندآوری و باروری با کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی منتخب شهرستان کاشان، سال1400. نشریه پرستاری ایران. 1403; 37 (148)
URL: http://ijn.iums.ac.ir/article-1-3720-fa.html
1- گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
2- گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران ، n.nejati1375@gmail.com
3- مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری و مامایی، گروه مامایی ، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
4- مرکز تحقیقات پرستاری تروما ، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، ایران
5- مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
چکیده: (155 مشاهده)
زمینه و هدف: فرزندآوری و باروری حاصل تصمیم گیری و خواست مشترک زوجین و متاثر از نگرش آنان نسبت به این امر است. نگرش، از مهمترین عوامل نقش آفرین در موضوع فرزندآوری و مکانیسمی است ک زمان والد شدن را در بسیاری از نظریه های مرتبط با فرزندآوری تحت تاثیر قرار میدهد. نگرش، در واقع آمادگی برای پاسخ به یک وضعیت است و این مساله برای قصد وعمل مهم است. عوامل مختلفی از جمله کیفیت زندگی زناشویی می توانند نگرش افراد نسبت به فرزندآوری را تحت تاثیر قرار دهند. کیفیت زندگی زناشویی مطلوب، مهمترین شرط لازم برای روابط رضایت بخش و پایدار بین زن و شوهر، و استحکام خانواده است. لذا، تاثیر روابط زوجین بر فرزندآوری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. کیفیت زندگی زناشویی به عنوان عملکرد موفقیت آمیز ازدواج، بعد مهم پیش بینی کننده تداوم ، پایداری و ثبات زناشویی میباشد. کیفیت مطلوب زندگی زناشویی نه تنها برای زوجین، بلکه برای فرزندان و جامعه نیز لازم و ضروری است. اگرچه تاثیر کیفیت زندگی زناشویی بر رفتارهای باروری و فرزندآوری زوجین واضح و روشن است اما مشخص نیست که آیا تاثیر آن مثبت است یا منفی، و با توجه به نتایج ضد و نقیض مطالعات انجام شده در این موضوع، همچنین عدم بررسی تاثیر کیفیت زندگی زناشویی بر نگرش به فرزندآوری و باروری، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط نگرش به فرزندآوری و باروری با کیفیت زندگی زناشویی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی منتخب شهرستان کاشان در سال1400 انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1400 بر روی 280 نفر از زنان متاهل 15 تا 49 سال مراجعه کننده به مراکزخدمات جامع سلامت کاشان انجام شد. نمونه گیری به روش چند مرحله ای انجام گرفت. در مرحله اول هر منطقه شهر کاشان یک طبقه در نظر گرفته شد سپس در هر طبقه مراکز بهداشتی درمانی به عنوان خوشه ها در نظر گرفته شد که در کل شامل 18 مرکز خدمات جامع سلامت میباشد و در مرحله بعد از هر طبقه به تناسب تعدادی خوشه بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و سپس از هر مرکز تعداد نمونه های واجد شرایط تخصیص یافته به روش مستمر وارد مطالعه شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی فرم تعدیل شده(RDAS) و پرسشنامه نگرش به فرزندآوری و باروری می باشد. معیارهای ورود به مطالعه شامل ایرانی بودن، محدوده سنی 15_49 سال، داشتن سواد خواندن و نوشتن، نداشتن منعی برای بارداری، بدون فرزند یا داشتن یک فرزند و معیارهای خروج از مطالعه شامل ارائه اطلاعات ناقص و تکمیل ناقص پرسشنامه های تحقیق می باشد.
پرسشنامه ها بعد از گرفتن رضایت و ارایه توضیحات، توسط افراد مورد مطالعه در مراکزخدمات جامع سلامت منتخب کاشان به صورت خودگزارشی تکمیل شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. از آمار توصیفی (محاسبه فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) جهت توصیف داده ها، از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تی تست، انالیز واریانس، کروسکالوالیس جهت تحلیل داده ها استفاده شد. سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: زنان با میانگین سنی 48/6 ± 97/29 سال در این پژوهش شرکت داشتند که بیشتر آنان در رده سنی 29- 25 سال(9/27%) قرار داشتند. میانگین نمره نگرش به فرزندآوری و باروری در زنان مورد پژوهش 33/15±64/71 بود که بعد "فرزند به عنوان رکن زندگی" بیشترین میانگین (23/21±41/69) و بعد "باروری مستلزم تحقق پیش زمینه ها" کمترین میانگین (37/18±15/25) را به خود اختصاص داده است. میانگین کیفیت زندگی زناشویی در زنان مورد پژوهش 94/10±52/50 بود که بعد توافق بیشترین میانگین (28/15±58/81) و بعد انسجام کمترین میانگین (01/24±45/58) را به خود اختصاص داده است. کیفیت زندگی زناشویی با نگرش به فرزندآوری و باروری همبستگی مثبت معنادار آماری نشان داد(001/0p=) . کیفیت زندگی زناشویی با تحصیلات زن (001/0p=) و همسر(001/0p<) وضعیت اشتغال همسر (002/0p=)، تعداد بارداری (011/0p=)، تعداد فرزند (027/0p=) رابطه معنادار آماری داشت. مقایسه دو به دو نشاندهنده آن بود که کیفیت زندگی زناشویی در زنان با تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر به طور معنی داری بالاتر از زیردیپلم (001/0p<)، دیپلم (002/0p=) و همچنین کارشناسی (043/0p=) بود. همچنین مقایسه دو به دو نشان داد کیفیت زندگی زناشویی در زنانی که همسران آنها کارمند بودند از آنهایی که کارگر (002/0p=) بودند و همچنین شغل آزاد (012/0p=) داشتند به طور معنی داری بالاتر بود. همچنین کیفیت زندگی زناشویی در زنانی که بارداری نداشتند به طور معنی داری از زنانی که 2 و بالاتر بارداری داشتند (008/0p=) بیشتر بود. میانگین کیفیت زندگی زناشویی در زنان بدون فرزند به طور معنا داری نسبت به زنان تک فرزند بیشتر بود. نگرش به فرزندآوری و باروری با تعداد بارداری (004/0p=)، تعداد فرزند (006/0p=) و وضعیت اشتغال زن (025/0p=) رابطه معنا دار آماری دارد. نگرش به فرزندآوری و باروری در زنان تک فرزند نسبت به زنان بدون فرزند بالاتر بود. مقایسه دو به دو نشان داد نگرش به فرزندآوری و باروری در زنانی که بارداری نداشتند نسبت به زنانی که یک بارداری (003/0p=) و زنانی که دو بارداری و بالاتر (007/0p=) داشتند کمتری بود. همچنین زنان خانه دار نسبت به زنان شاغل (022/0p=) نگرش بالاتری به فرزند آوری و باروری داشتند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج با افزایش کیفیت زندگی زناشویی، نگرش به فرزند آوری هم افزایش می یابد.کیفیت زندگی زناشویی با تمام ابعاد نگرش به فرزندآوری بجز بعد "باروری مستلزم تحقق پیش زمینه ها" رابطه معنادار آماری نشان داد. بعد توافق کیفیت زندگی زناشویی با 3 بعد فرزند به عنوان رکن زندگی، فرزند به عنوان مانع و موکول کردن باروی به آینده همبستگی معنادار آماری داشته است (05/0>p) اما با بعد باروری مستلزم تحقق پیش زمینه ها همبستگی معنادار آماری نداشته است. بعد رضایت کیفیت زندگی زناشویی با تمام ابعاد نگرش به فرزندآوری و باروری همبستگی معنادار آماری داشته است. بعد انسجام کیفیت زندگی زناشویی تنها با بعد موکول کردن باروی به آینده همبستگی معنادار آماری داشته است. بعد انسجام کیفیت زندگی زناشویی با بعد باروری مستلزم تحقق پیش زمینه ها رابطه معکوس دارد اگرچه این رابطه از لحاظ آماری معنادار نیست. نگرش به فرزندآوری و باروری در زنان تک فرزند نسبت به زنان بدون فرزند بالاتر بود و تعداد فرزندان دارای بیشترین اثر گذاری بر نگرش و تمایل به باروری است. با توجه به نقش عوامل دموگرافیکی مانند میزان تحصیلات و شاغل بودن شرکت کنندگان می توان در برنامه ریزی و سیاستگذاری در این حوزه بر مداخلاتی که به بهبود کیفیت زندگی زناشویی منجر میشود؛ توجه ویژه داشت.
واژگان کلیدی: نگرش، فرزندآوری، باروری ،کیفیت زندگی زناشویی
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مامایی دریافت: 1402/5/13 | پذیرش: 1403/4/1 | انتشار: 1403/4/1