مقدمه
عملکرد جنسی بخشی از زندگی و رفتار انسانی است و چنان با شخصیت فرد در هم آمیخته که صحبت از آن بهعنوان پدیدهای مستقل، غیرممکن به نظر میرسد [
1]. تمایلات جنسی همواره مرکز توجه، علاقه و کنجکاوی بشر بوده و تأثیر غیرقابلانکاری بر کیفیت زندگی زوجین دارد [
2]. به نظر میرسد با افزایش سن و یائسگی، مشکلات حاصل روابط جنسی در بین زوجین افزایش پیدا میکند [
3]. باتوجهبه افزایش امید به زندگی که درحالحاضر حدود 70 سال است، زنان تقریباً یکسوم از عمر خود را در این سنین میگذرانند [
4]. بنابراین توجه به تغییرات فیزیولوژیک دوران یائسگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
حوالی یائسگی از یک دوره گذر از بینظمیهای قاعدگی شروع شده و با ختم قاعدگی بهمدت 1 سال به یائسگی میانجامد [
5]. با شروع علائم یائسگی اغلب زنان در جوامع مختلف نوعی اضطراب و آشفتگی را احساس میکنند که تغییرات ایجادشده در این دوره مهمترین منبع ناراحتی و عوارض جسمی و روانی هستند و ممکن است بر تصویر بدنی، فعالیت جنسی، رفاه روانی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی تأثیرگذار باشند [
6]. درواقع، زن در دوران پیش از یائسگی، یک مرحله انتقالی را تجربه میکند که اگر در طول آن احساس کند قادر به تغییر ساختار زندگی خود نیست، ممکن است یک بحران تکاملی در زندگی او رخ دهد و تغییرات فیزیولوژیک این دوران، تأثیر عمیقی بر احساس از خود بر جای گذارد [
7]، بهطوریکه برای برخی از زنان، توانایی باروری از منابع اصلی هویت و اعتماد به نفس میباشد؛ بدین ترتیب تصور کاهش قدرت باروری ممکن است دیسترس شدیدی را به وجود آورد. علاوهبراین، صرفنظر از اثر فقدان قدرت باروری، دیسترس ناشی از فقدان جوانی که فرد در اثر یائسگی متوجه آن میشود، ممکن است مبهم اما آشفتهکننده باشد [
8, 9, 10]. گرچه استرس امری شایع و گاهی لازم در زندگی است اما اگر میزان آن از سطح مطلوب بالاتر باشد، ناهنجار تلقی میشود، چراکه نشان داده شده است استرس با سایر احساسات انسان ارتباط تنگاتنگی دارد و سطح بالای آن میتواند عامل و یا پیشآگهی برای ایجاد شرایط بدتر برای افراد باشد [
11].
برخی مطالعات نشان دادهاند میزان بالای استرس و اضطراب موجب تشدید علائم یائسگی میشود [
12 ,13]. یکی از مسائل حائز اهمیت در این رابطه، تأثیر استرس بر عملکرد جنسی است [
14]، زیرا تغییرات جسمی و ظاهری حاصل از ورود به میانسالی و بروز علائم یائسگی عوامل استرسزایی هستند که میتوانند با تأثیر بر سلامت روان، اعتمادبهنفس فردی و رضایت از زندگی زناشویی، عملکرد جنسی افراد را تحت شعاع قرار دهند [
15, 16]. تاجاییکه گفته میشود ظهور علائم یائسگی و شبه آن قبل از وقوع یائسگی ممکن است بر تمام ابعاد سلامت ازجمله سلامت جنسی افراد، اثر منفی بگذارد [
17].
در فرایند مقابله با استرس، تمرکز بر مکانیسم و سازوکارهای متفاوتی همچون هیجانات، شناخت و آگاهی حائز اهمیت میباشد [
18]. بنابراین آموزش مدیریت استرس را میتوان بهصورت یک راهبرد پیوستار کلیدی برای اصلاح شیوه زندگی و مقابله با افکار ناکارآمد به شیوه منطقی برای مقابله با هیجانات پذیرفت [
19]. البته هدف آموزش مدیریت استرس، حذف کامل استرس نیست بلکه هدف آن توانمندسازی افراد برای اداره کردن تنش است که درنتیجه آن افراد احساس راحتی و سلامت بیشتری کرده و بهتر میتوانند با رویدادهای استرسزا مقابله کنند [
20].
برخی یافتهها حاکی از آن است که 87 درصد از زنان در دوره حوالی یائسگی نگرانیهای جنسی ازجمله کاهش میل جنسی و اختلال در ارگاسم را گزارش میکنند [
21]، اما بسیاری از آنها بهعلت برخی از مسائل فردی، اجتماعی و فرهنگی مشکلات جنسی خود را بیان نمیکنند و یا به دنبال راهکارهای درمانی جهت رفع آنها برنمیآیند؛ در اینجاست که زنان میتوانند از خدمات ماماها بهعنوان اولین و مطمئنترین مشاورین جنسی بهرهمند شوند [
22]. ماماها بهواسطه نقش مهمی که در مشاوره جنسی ایفا میکنند، میتوانند در ترغیب افراد برای تبعیت از بهداشت جنسی سهم قابلتوجهی داشته باشند [
23]. آموزش صحیح بهداشت جنسی توسط افراد آگاه و آموزشدیده بهصورت مجازی و غیرحضوری بهدلیل در دسترس بودن، پاسخگویی سریع و شیوههای جذاب ارائه مطلب بهویژه در افرادی که به هر دلیلی امکان دریافت خدمات حضوری را ندارند، گزینه مناسبی است.
مطالعات متعددی مزایای آموزش الکترونیک را در مقایسه با آموزش سنتی در حوزه سلامت زنان بررسی کردهاند. افزایش آگاهی با آموزش الکترونیک، سهلالوصول بودن، جالب توجه و سودمندی، سرعت انتشار بالا، تکرارپذیری و هزینه کم، برخی از مزیتهای آموزش الکترونیک هستند. آموزش از طریق شبکههای اجتماعی رایج بر خودکارآمدی زنان در پیشگیری از عوارض یائسگی مؤثر بوده است [
24]. پژوهشگران در مطالعه حاضر بر آن شدند مطالعهای با هدف تعیین تأثیر آموزش مجازی مدیریت استرس بر عملکرد جنسی زنان حوالی یائسگی در مرکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران طراحی کنند.
روش بررسی
مطالعه حاضر یک پژوهش نیمهآزمایشی قبل و بعد از مداخله بود که بر روی 50 زن 40 تا 50 ساله مراجعهکننده به مرکز بهداشتی درمانی سهراب علی بخشی شهرستان شهریار (بزرگترین مرکز بهداشت شهرستان شهریار) واقع دراستان تهران تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران از سال1400 تا 1401 انجام شد.
معیارهای ورود در این مطالعه شامل داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن، داشتن تلفن همراه هوشمند و توانایی از استفاده از نرمافزار واتساپ، زندگی در کنار همسر طی ۶ ماه گذشته، دریافت نکردن درمان هورمونی یا طب مکمل مرتبط با باروری و یائسگی طی 6 ماه گذشته، نداشتن مشکل روانی یا بیماری سیستمیک شناختهشده براساس اظهار خود فرد، داشتن فعالیت جنسی طی 1 ماه گذشته و حین مطالعه، تک همسری زوجین و سابقه حداقل 1 بار قاعدگی در 3 ماه گذشته بود.
معیارهای خروج از مطالعه نیز شامل زنان باردار، شیرده، حوادث تنشزا طی 3 ماه اخیر، مصرف مواد مخدر در خود و همسر، مرگ همسر و غیبت بیش از 1 بار در جلسات آموزشی بود.
برای تعیین حجم نمونه لازم در سطح اطمینان 95% و توان آزمون 80 درصد و باتوجه به اطلاعات بهدستآمده از مقاله نادریانفر و همکاران در سال 1398 پس از جایگذاری در
فرمول شماره 1 حجم نمونه لازم 45 نفر به دست آمد که با احتساب 10 درصد ریزش نمونهها 50 نفر در نظر گرفته شد [
25].
![](./files/site1/images/11111111111111/4/%D9%811.jpg)
شرکتکنندگان جهت امکان بحث گروهی به 5 گروه 10 نفره (n=50) تقسیم شدند. بدین ترتیب که ابتدا پژوهشگر هر روز در ساعات کاری در محیط پژوهش حاضر شده و با بررسی پروندههای الکترونیکی خانوار موجود در مرکز بهداشتی، نمونههای واجد شرایط را بهترتیب تاریخ تشکیل پرونده از آخرین پرونده تشکیلشده و با روش نمونهگیری در دسترس افراد را انتخاب کرده و دادههای موردنظر را استخراج کرد تا تعداد نمونهها به حد نصاب برسد.
در صورت وجود شرایط ورود به مطالعه و فقدان معیارهای عدم ورود، پژوهشگر با واحد موردپژوهش تماس تلفنی برقرار کرد و شرح روشنی از تحقیق را به هریک توضیح داد و به آنها اطمینان داد که کلیه مکالمات و اطلاعات آنها محرمانه و بدون نام باقی میماند. پس از توافق هریک از زنان موردمطالعه، رضایتنامه آگاهانه بهصورت کتبی یا الکترونیک از شرکتکنندهها گرفته شد. نمونهگیری از بین زنان واجد شرایط (40 تا50 سال)، از بهمن تا اسفند ماه سال 1400 به طول انجامید. شرکتکنندگانی که اعلام آمادگی برای شرکت در مطالعه کردند در صورت جمع شدن 10 نفر یک گروه شدند و وارد یک گروه در شبکه اجتماعی واتساپ شدند. گروههای بعدی نیز بدین ترتیب تشکیل شد تا تعداد شرکتکنندگان به 50 نفر در 5 گروه 10 نفره رسید. در مرحله بعد پرسشنامههای جمعیتشناختی و پرسشنامه استاندارد عملکرد جنسی FSFI به شیوه مجازی و خودگزارشدهی توسط مراجعین تکمیل شد.
آموزشها بهصورت 8 جلسه 30 دقیقهای، 2 بار در هفته بهمدت 4 هفته بهصورت مجازی و آنلاین در محیط واتساپ ارائه شد (
جدول شماره 1).
![](./files/site1/images/11111111111111/4/%D8%AC1.jpg)
به این صورت که ابتدا در محیط واتساپ 5 گروه 10نفره تشکیل شد و قبل از شروع جلسه زمان آن در گروه به اطلاع اعضا رسانده شد و از آنان خواسته شد که همگی در ساعت مربوطه در گروه بهصورت آنلاین حضور داشته باشند. سپس ویدئوی آموزشی مربوط به جلسه در گروه بارگذاری شد. اعضای گروه پس از مشاهده ویدئوی موردنظر در بحث گروهی شرکت کردند و به سؤالی که در انتهای جلسه پرسیده شده بود پاسخ دادند.
جلسه اول
در این جلسه معارفه و شناخت یائسگی و مسائل رایج مرتبط با این دوران شامل آشنایی اعضا با یکدیگر و پژوهشگر، معرفی اعضا به پژوهشگر و بالعکس، بیان اهداف مطالعه و اهمیت آن برای شرکتکنندگان، بیان قوانین و مقررات برنامه، شرح تعداد و زمانبندی جلسات و شرایط آموزش مجازی در این پژوهش، درک شناخت دوران حوالی یائسگی و پس از آن، شناخت مسائل مربوط به دوران حوالی یائسگی از جمله اختلالات خواب، گرگرفتگی و پوکی استخوان، کمک به ایجاد امید و رابطه همدلانه بین شرکتکنندگان و پژوهشگر بود.
جلسه دوم
شامل مرور جلسه قبل، توضیح ادامه مبحث یائسگی، استرس، تعریف استرس و مدیریت آن شامل شناخت سایر مسائل و مشکلات دوران یائسگی، درک معنای استرس، توانایی انجام تکنیکهای رفتاری و چهار مرحلهای مدیریت استرس بود.
جلسه سوم
شامل مرور جلسات قبل، مراحل فعالیت جنسی طبیعی، آگاهی از تأثیرات استرس بر یائسگی، آگاهی از پیامدهای احتمالی استرس بر سلامت و عملکرد جنسی در یائسگی شامل آشنایی شرکتکنندگان با مراحل فعالیت جنسی طبیعی و آشنایی آنها با شکایات جنسی شایع در دوران یائسگی و توصیف آنها بود.
جلسه چهارم
شامل مرور جلسات قبل، شناسایی افکار و باورهای ناکارآمد و غلط در مورد فعالیت جنسی در یائسگی، شناسایی خودگویی منطقی و غیرمنطقی شامل آشنایی با باورهای نادرست درمورد فعالیت جنسی در دوران یائسگی، توانایی شناخت خودگویی منطقی و غیرمنطقی و افتراق این دو مورد بود.
جلسه پنجم
شامل مرور جلسات قبل، درک ارتباط افکار، احساسات، هیجانها و حسهای بدنی، شناخت انواع تفکرات منفی و تحریفهای شناختی، تمرین شناسایی افکار منفی، گامهای جایگزین افکار منطقی و انجام تمرینهای جایگزینی افکار منطقی به جای افکار تحریف شده، توانایی شناخت افکار منفی و جایگزین کردن آنها با افکار مثبت، توانایی تنظیم هیجانات و احساسات غیرقابلکنترل و توانایی افتراق افکار از احساس بود [
26].
جلسه ششم
مرور جلسات قبل، انجام تمرینهای آرمیدگی عضلانی برای 16 گروه ماهیچهای، یادگیری فرآیند و انجام تمرینهای تنفس دیافراگمی، تصویرسازی به منظور کسب آرمیدگی عضلانی تدریجی، انجام تمرینهای ترکیب تنفس دیافراگمی با تصویرسازی و آرمیدگی عضلانی تدریجی همراه با تصویرسازی مکان خاص، توانایی انجام صحیح تمرینهای آرمیدگی عضلات و تنفس دیافراگمی طبق آموزشهای داده شده بود.
جلسات هفتم و هشتم
دو جلسه تعاملی با حضور همه اعضا پس از هماهنگی جهت حضور مجازی همزمان آنها و به بحث گذاشتن تکالیف دادهشده در جلسات قبل و رفع اشکالات و ابهامات اعضا بود. شرکتکنندگان بهعلت سهولت در پاسخ به پرسشنامهها و باتوجهبه پیگیری پژوهشگر تا اتمام پژوهش همکاری داشتند و در تجزیهوتحلیل دادهها حضور داشتند. در فاصله بین جلسات 1 بار با هر کدام از شرکتکنندگان تماس گرفته و انجام تکالیف پیگیری میشد تا از انجام آنها اطمینان حاصل شود.
ابزارهای گردآوری دادهها
دادههای موردمطالعه با استفاده از پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و سابقه بارداری و پرسشنامه استاندارد عملکرد جنسی FSFI از طریق خودگزارشدهی گردآوری شد.
پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و بارداری
این پرسشنامه شامل سؤالاتی در زمینه سن، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال و قومیت زوجین، وضعیت پیشگیری از بارداری، تعداد بارداری، زایمان و فرزندان و سابقه ناباروری بود.
جهت تعیین روایی پرسشنامه جمعیتشناختی از روش اعتبار صوری و محتوا استفاده شد. بدین ترتیب که ابتدا پرسشنامه براساس مطالعات کتابخانهای و الکترونیکی و جستوجوی مطالعات مشابه و پس از ارائه نظرات توسط استادان محترم راهنما و مشاور تهیه و سپس جهت تعیین روایی به 3 نفر از اعضای محترم هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران ارائه و پس از جمعآوری و اعمال نظر ایشان پرسشنامه نهایی تهیه شد.
پرسشنامه استاندارد عملکرد جنسی FSFI
روسن و همکاران در سال 2000 برای ارزیابی عملکرد جنسی زنان این پرسشنامه را طراحی کردهاند که دارای 19 سؤال میباشد و عملکرد جنسی را در 6 حیطه میل جنسی، تحریک روانی، رطوبت، ارگاسم، رضایت، و درد جنسی در 4 هفته اخیر میسنجد. این زیرشاخهها دارای طیف پاسخ صفر، 1 تا 5 هستند. نمره صفر فقدان ارتباط جنسی طی 4 هفته گذشته و نمره 5 حداکثر رضایت فرد از رابطه جنسی در هر حوزه است. برایناساس نیاز است سؤالات 1، 2، 8، 10، 12، 17، 18 و 19پرسشنامه را نمرهگذاری معکوس کرد و طبق دستورالعمل طراح پرسشنامه، نمرات هر حوزه را از طریق جمع نمرات سؤالهای هر حوزه و ضرب آن در عدد فاکتور (جهت هم وزن کردن نمرات هر حوزه بهدلیل یکسان نبودن تعداد سؤالات حوزهها) به دست آورد. با جمع کردن نمرات 6 حوزه با هم نمره کل مقیاس به دست میآید. حداکثر نمره برای هر حوزه برابر 6 و برای کل مقیاس 36 است. نقطه برش برای کل مقیاس و زیر مقیاسها بهترتیب عبارتاند از: کل مقیاس 28، میل 3/3، تحریک روانی 3/4، رطوبت 3/4، ارگاسم 3/4، رضایتمندی 3/8، و درد جنسی 3/8؛ بهعبارتدیگر نمرات بیشتر از نقطه برش مبین عملکرد خوب است [
27].
در پژوهش محمدی و حیدری در سال 1387 پایایی مقیاس از طریق آنالیز ثبات یا ضریب همسانی درونی سؤالات محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ در کل افراد برای هریک از حوزهها و کل مقیاس 0/7 و بالاتر بود که با نتایج تحقیقات روسن و همکاران (0/89 یا بالاتر) [
27]، تحقیقات مستون (0/74 یا بالاتر) [
28] و ویگل و همکاران (0/8 یا بالاتر) [
29] هماهنگی دارد. مطالعه روزن و همکاران، روایی همگرای این مقیاس با مقیاس رضایت زناشویی مناسب این مقیاس را نشان داد. در مطالعه روزن و همکاران پایایی بازآزمایی کل مقیاس 0/88 و برای زیرمقیاسها از 0/79 تا 0/86 گزارش شده است. براساس نتایج مطالعه محمدی و حیدری در سال 1387 تفاوت معنیداری بین نمرات کل مقیاس و هریک از حوزههای آن در دو گروه دارای اختلال عملکرد جنسی و بدون اختلال وجود دارد که نشانگر اعتبار (روایی) این ابزار است [
30]. سنجش پایایی پرسشنامه بهوسیله ضریب آلفای کرونباخ در مطالعه حاضر نیز بررسی شد، مقادیر برای هر حیطه و بهصورت کل در
جدول شماره 2 آورده شده است.
تجزیهوتحلیل دادهها
جهت تجزیهوتحلیل دادهها پس از گردآوری دادهها، از نرمافزار SPSS نسخه 24 در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. در بخش آمار توصیفی از جدول توزیع فراوانی برای متغیرهای کیفی پژوهش و میانگین و انحرافمعیار برای متغیرهای کمی پژوهش استفاده شد. در بخش آمار استنباطی آنالیز واریانس با اندازههای تکراری برای بررسی نمره عملکرد جنسی قبل، 4 و 8 هفته بعد از مداخله به کار برده شد. همچنین برای مقایسه دوبهدو زمانها از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. سطح معنیداری در همه آزمونها کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها
در این مطالعه 75 زن در حوالی یائسگی دعوت به مطالعه شدند که از این تعداد 50 نفر وارد پژوهش شدند. هیچکدام از شرکتکنندگان در طول مطالعه خارج نشدند. بیشتر زنان موردمطالعه در رده سنی 40 تا 45 سال (68 درصد) قرار داشتند. میانگین سنی زنان شرکتکننده 44/77 با انحرافمعیار 3/07 سال بود. 56 درصد از آنها تحصیلات زیردیپلم داشتند. بیشتر آنها خانهدار (64 درصد)، بیشتر آنها (98 درصد) ساکن شهرستان بودند و قومیت نیمی از آنها فارس بود. سایر مشخصات جمعیتشناختی در
جدول شماره 3 نشان داده شده است.
![](./files/site1/images/11111111111111/4/%D8%AC3%D8%A8.jpg)
نتایج آنالیز واریانس با اندازههای تکراری نشان داد عملکرد جنسی و حیطههای مختلف آن در حداقل یکی از دو زمان موردبررسی اختلاف معنیداری داشتند (0/001>P). یافتهها نشان داد حیطه میل جنسی در طول زمان روند کاهشی داشته و میانگین آن از 8/3 واحد قبل از مداخله به میزان 2/3 واحد در 8 هفته بعد از مداخله رسید (
تصاویر شماره 1 و
2).
میزان تحریک روانی، رطوبت، ارگاسم و رضایت نیز با وجود یک روند افزایشی از میانگین بهترتیب 3/61، 3/55، 3/71 و 4/34 واحد قبل از مداخله به 4/18، 4/2 ،4/37 و 4/82 واحد در 8 هفته بعد از مداخله رسید. میزان درد جنسی طی یک روند افزایشی از میانگینی با 3/39 واحد در قبل از مداخله به 45/4 واحد در 8 هفته بعد از مداخله رسید. در نهایت نمره کل عملکرد جنسی از 22/91 واحد در قبل از مداخله به 22/25 واحد در 8 هفته بعد از مداخله رسید (
جدول شماره 4).
![](./files/site1/images/11111111111111/4/%D8%AC4.jpg)
برای مقایسه دوبهدوی زمانهای مورد بررسی از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شده است. نتایج
جدول شماره 5 نشان داد نمره کل عملکرد جنسی و حیطههای درد جنسی، رضایت، ارگاسم، رطوبت و تحریک روانی نمرات در 4 هفته بعد از مداخله بهصورت معنیداری از بلافاصله بعد و قبل از مداخله بیشتر بود (0/001>P).
![](./files/site1/images/11111111111111/4/%D8%AC5%D8%A8.jpg)
یافتهها نشان داد نمرات بلافاصله بعد از مداخله بهصورت معنیداری از قبل از مداخله نیز بیشتر بود (0/05>P). نتایج نشان داد نمرات عملکرد جنسی و حیطه ارگاسم در 8 هفته بعد از مداخله بهصورت معنیداری از 4 هفته بعد، بلافاصله بعد و قبل از مداخله بیشتر بود (0/05>P).
نمرات حیطههای تحریک روانی، رطوبت، رضایت و درد جنسی در 8 هفته بعد از مداخله بهصورت معنیداری از بلافاصله و قبل از مداخله بیشتر بود اما بین نمرات آنها در زمان 4 و 8 هفته بعد از مداخله اختلاف معنیداری مشاهده نشد (0/999=P). نتایج نشان داد عملکرد جنسی در حیطه میل جنسی در 8 هفته، 4 هفته و بلافاصله بعد از مداخله بهصورت معنیداری از قبل از مداخله (0/05>P) و همچنین نمرات در 8 هفته و 4 هفته بعد از مداخله بهصورت معنیداری از بلافاصله بعد از مداخله کمتر بود (0/05>P). هیچ تفاوت آماری معنیداری بین 4 تا 8 هفته پس از مداخله بهجز در حوزه ارگاسم (0/016=P) و نمره کل (0/015=P) مشاهده نشد.
بحث
براساس دانش محقق، مطالعهای کاملاً مشابه با مطالعه حاضر انجام نشده است. در این مطالعه آرمیدگی عضلانی، آموزش مسائل و رفتار جنسی و مدیریت استرس مبنای کار پژوهشگران بوده است. بنابراین پژوهشگران جهت بحث و بررسی یافتهها از مطالعاتی با بیشترین شباهت استفاده کردند.
در مطالعه حاضر نشان داده شد همه حیطههای عملکرد جنسی بلافاصله بعد از مداخله تفاوت آماری معنیداری داشتند، میل جنسی در افراد روند کاهشی از خود نشان داد اما بقیه حیطهها روند افزایشی داشتند. سودیرمن و همکاران در مطالعه خود اذعان کردند مشکلات جنسی در زنان قبل از یائسگی از تأثیرات قابلتوجه کاهش استرادیول که تحت تأثیر هورمون رشد میباشد، حاصل میشود. ترشح هورمون رشد بعد از 40 سالگی 30 تا 40 درصد کاهش میباید که این عامل موجب فقدان علاقه به آمیزش جنسی، مشکل در به ارگاسم رسیدن و نداشتن رضایت جنسی میشود [
31]. در این مطالعه کاهش میل جنسی به کاهش استروژن و هورمون رشد نسبت داده شد که میتواند بر عملکرد جنسی زنان بهویژه در سنین یائسگی تأثیر گذارد. این امر میتواند توضیحی برای کاهش میل جنسی در مطالعه حاضر باشد. مطالعات سودیرمن [
31]، نظرپور [
32] و داویسون [
33]. تأیید میکنند که علاوهبر استروژن، کمبود آندروژن نیز میتواند بر تمایل و عملکرد جنسی تأثیرگذار باشد به نظر میرسد عوامل فیزیولوژیکی مانند کاهش ترشح هورمونهای جنسی پس از 40 سالگی، نقشی کلیدی در کاهش میل جنسی و مشکلات مربوط به ارگاسم و رضایت جنسی دارند.
ازسویدیگر تیرگری و همکاران طی مطالعهای که بر روی بیماران قلبی در کرمان انجام داده بودند مشاهده کردند کاهش فعالیت جنسی را یکی از دلایل افزایش سطح استرس، اضطراب و افسردگی اعلام کردند [
34]. ازاینرو امامی و همکاران که از روش آرمیدگی عضلانی برای مدیریت استرس استفاده کرده بودند نشان دادند، استفاده از این روش موجب بهبود مدیریت استرس، افزایش امید به زندگی در افراد میشود [
26]. در مطالعه زالیپور و همکاران نیز که از روش آرمیدگی عضلانی بر علائم سندرم قبل از قاعدگی استفاده شده بود، استفاده از این روش موجب بهبود علائم سندرم از قاعدگی گزارش شد [
35].
زیپن و همکاران نیز مطالعهای با هدف بهبود تمایل و انگیزش جنسی زنان با استفاده از پادکستهای آنلاین انجام دادند. نتیجه این مطالعه نشان داد افزایش دانش و آگاهی درخصوص مراقبتهای بهداشت و رفتارهای جنسی موجب افزایش قابلتوجه در تمایل، تحریک روانی و رضایت جنسی شده است [
36]. نتیجه این مطالعه با مطالعه زیپن همسو نیست. شاید علت تفاوت این مطالعه با مطالعه زیپن بدین جهت باشد که جمعیت هدف در مطالعه زیپن زنان متأهل 30-40 ساله بودند، درصورتیکه در مطالعه حاضر جمعیت هدف زنان در سنین حوالی یائسگی بودند. اختلالات هورمونی، کاهش سطح استروژن و سن حوالی یائسگی میتواند از علل کاهش میل جنسی در مطالعه حاضر باشد.
چنانچه که در مطالعه ریاضی و همکاران نیز که به بررسی تأثیر آموزش بهداشت جنسی بر عملکرد جنسی در دوران بارداری پرداخته بودند نشان داده شد آموزش جنسی موجب بهبود میل جنسی، برانگیختگی جنسی، ارگاسم، تعداد دفعات آمیزش جنسی و کاهش دیسپارونی شده بود [
37]. علاوهبراین آموزش جنسی در مطالعه حاضر غیرحضوری بود که از دو سوی کاملاً غیر هم جهت میتواند نتیجه مطالعه را تحت تأثیر بگذارد. ازیکسو غیرحضوری بودن مطالعه میتواند موجب شود تا شرکتکنندگان مطالب آموزشی را بارها مطالعه کنند و مطالب آموزشی را بهطور کامل بفهمند. ازسویدیگر باتوجهبه بازه سنی و سطح تحصیلات شرکتکنندگان این پژوهش شاید شرکتکنندگان هرگز قبل از این آموزش غیرحضوری را تجربه نکرده بودند و اولین تجربه آموزش غیرحضوری آنان بوده باشد که سطح پذیرش چنین آموزشی خود جای بحث دارد.
نتایج نشان داد بهطور کلی آموزش غیرحضوری موجب شده است زنان موردمطالعه عملکرد جنسی بهتری داشته باشند، بهطوری که تمام ابعاد عملکرد جنسی ازجمله تحریک روانی، ترشحات، ارگاسم، رضایت و درد جنسی تحت تأثیر آموزش ارائهشده قرار گرفته و بهطور قابلتوجهی در این عوامل بهبود مشاهده شده است. بهدلیل شرایط ورود شرکتکنندگان به مطالعه، این جنبه کاهش یافته است و به نظر میرسد عوامل مرتبط با اختلالات هورمونی، کاهش سطح استروژن و سن شرکتکنندگان تأثیر بیشتری بر کاهش میل جنسی مقایسه با تأثیرات آموزشی داشته است. علاوهبراین شاید علت اثرگذاری مطالعات فوق بهدلیل افزایش آگاهی درخصوص نحوه برخورد و مدیریت روابط جنسی باشد، چراکه سلطانی و همکاران نیز نشان دادهاند، افزایش میزان آگاهی موجب بهبود عملکرد جنسی میشود [
38].
آدام و همکاران مطالعهای انجام دادند که بهطور خاص برای افزایش توانایی زنان در رسیدن به ارگاسم بود. نتیجه این مطالعه حاکی از آن است که مشاوره موجب افزایش عملکرد جنسی و کاهش ناراحتی جنسی، همچنین بهبود میل، برانگیختگی، ارگاسم و رضایت جنسی شده بود [
39].
نتیجه مطالعه فوق برخلاف فرضیه ما، کاهش قابلتوجهی در درد جنسی شرکتکنندگان داشت. علاوهبراین نتایج این مطالعه در خصوص تحریکپذیری و ارگاسم با مطالعه حاضر همسو نبود. در این مطالعه نیز زنان شرکتکننده در سنین حوالی یائسگی نبودند. کلاین پلاتز و همکاران مطالعهای با هدف تعیین اینکه آیا مداخله جنسی زوجین، بهصورت حضوری یا از راه دور میتواند به زوجهایی که اختلاف در میل جنسی دارند، کمک کند انجام شد. محققان به این نتیجه رسیدند که مداخله چه بهصورت حضوری و چه بهصورت آنلاین پس از پیگیری 6 ماهه مفید بوده و سبب ارتباط عاطفی بالا، افزایش میل، فانتزیهای جنسی و لذت جنسی شده است [
40].
نتایج این مطالعات با مطالعه حاضر در برخی موارد همسو بود. همسویی این مطالعه و مطالعات فوق درخصوص سایر ابعاد شاید بدین جهت باشد که در جامعه ما، «جوانی» بسیار باارزش قلمداد میشود. شواهد آشکار پیری ممکن است آسیبهایی بر زندگی زنان بهویژه در زندگی جنسی زنان داشته باشد. شدت اثر این حادثه بر زنان، ممکن است به میزان ارزشی که وی برای ظاهر خود قائل است بستگی داشته باشد [
10،
41]. ویلیامز و همکاران، بیان کردند مشاوره با مقابله با باورهای اشتباه، اصلاح آئین و رسوم گذشتگان، پاسخ به سؤالات و ابهامات ذهنی و افزایش آگاهی موجب اصلاح عملکرد جنسی میشود [
42]. بنابراین این نتیجه در مطالعه حاضر قابلتوجیه است. نتایج نشان داد روند تغییرات حیطههای مختلف بعد از 4 هفته ازنظر آماری معنیدار میباشند. اما میانگین نمره 4 و 8 هفته پس از مداخله در اغلب حیطهها تفاوت معنیدار آماری نداشت.
در مطالعه هاکر و مک کیب نیز مشاوره آنلاین موجب بهبود عملکرد جنسی و حفظ آن در پیگیری 3 ماهه شده بود [
43]. در مطالعه شوور و همکاران نیز مشاوره تلفنی موجب بهبود عملکرد جنسی و حفظ آن در پیگیری 6 ماهه بود اما در پیگیری 1 ساله چنین نتیجهای به دست نیامد [
44]. این نویسنده در مطالعه دیگری با هدف مشابه در بررسی عملکرد جنسی زنان مبتلا به سرطان انجام داد که پس از پیگیری 6 ماهه زنان به عملکرد جنسی طبیعی نرسیدند [
45]. این مطالعه با مطالعه حاضر همسو نمیباشد. شاید دلیل فقدان همسویی این مطالعه با مطالعه حاضر و سایر مطالعات فوق استفاده از داروهایی باشد که برای درمان سرطان از آنها استفاده شده است که بر عملکرد جنسی آنها تأثیر گذاشته است.
باتوجهبه مطالب ارائهشده و با در نظر گرفتن تجربه پژوهشگران مختلف درزمینه بررسی این روش درمانی در بهبود عملکرد جنسی و موفقیت آن در بسیاری از گروههای با اختلال عملکرد جنسی، میتوان گفت استفاده از این نوع آموزش یک روش آسان، در دسترس و کم هزینه بهعنوان یکی از روشهای مفید و مؤثر در افزایش عملکرد جنسی زنان حوالی یائسگی میباشد.
نتیجهگیری
آموزش مدیریت استرس به شیوه مجازی موجب بهبود عملکرد جنسی در همه حیطهها بهجز میل جنسی در زنان حوالی سن یائسگی در مرکز بهداشت منتخب پژوهش شده بود. در این مطالعه بیشترین اختلال جنسی مربوط به اختلال در تهییج جنسی بود، پیشنهاد میشود مطالعهای با بررسی اختصاصی علل اختلال در تحریکپذیری و ارگاسم زنان حوالی یائسگی انجام و مشاوره در این زمینه پرداخته شود.
ازجمله نقاط قوت در این پژوهش گردآوری دادهها با پرسشنامه استاندارد برای بررسی عملکرد جنسی و مؤلفههای آن بوده است.
از محدودیتهای این مطالعه، فقدان کورسازی و تصادفیسازی بود که بهعلت ماهیت مداخله اجتنابناپذیر بود، چون در آن مشاور و مراجع هر دو از انجام مداخله اطلاع داشتند. همچنین در این مطالعه انجام مداخله و گردآوری دادهها توسط یک نفر صورت گرفت. از دیگر محدودیتهای این مطالعه نبود گروه کنترل در حین مطالعه بود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه پس از تأیید از کمیته اخلاق دانشگاه علم پزشکی ایران با شماره IR.IUMS.REC.1400.620و ثبت در سامانه ثبت کارآزمایی بالینی ایران و با شماره IRCT20140823018903N انجام شد.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایاننامه شیما ارجمند مقطع کارشناسی ارشد رشته مامایی در دانشگاه علوم پزشکی ایران میباشد.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند..
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از تمام افراد شرکتکننده در این تحقیق برای همکاری و مساعدت قدردانی میشود.