جلد 35، شماره 140 - ( اسفند 1401 )                   جلد 35 شماره 140 صفحات 559-544 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Moteshafie S, Jamshidimanesh M, Haghani S. The Relationship Sexual Satisfaction and the Marital burnout in Married Women of Yasouj City. IJN 2023; 35 (140) :544-559
URL: http://ijn.iums.ac.ir/article-1-3654-fa.html
متشفیع صغری، جمشیدی منش منصوره، حقانی شیما. ارتباط رضایت جنسی و دلزدگی زناشویی در زنان متأهل شهر یاسوج. نشریه پرستاری ایران. 1401; 35 (140) :544-559

URL: http://ijn.iums.ac.ir/article-1-3654-fa.html


1- گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
2- گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران. ، jamshidimanesh.m@iums.ac.ir
3- مرکز تحقیقات مراقبت‌های پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
واژه‌های کلیدی: رضایت جنسی، دلزدگی زناشویی، زنان
متن کامل [PDF 6003 kb]   (381 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1102 مشاهده)
متن کامل:   (359 مشاهده)
مقدمه 
رضایت جنسی یک پاسخ مؤثر در ارزیابی ذهنی فرد از ابعاد مثبت و منفی عملکرد جنسی محسوب می‌شود [1]. این رضایت به‌عنوان یک شاخص در سلامت جنسی در نظر گرفته می‌شود و با رفاه عمومی افراد و متغیرهای فردی، بین فردی و اجتماعی -فرهنگی در ارتباط است [2]. عملکرد جنسی یک رفتار طبیعی است و بیشتر اوقات با صمیمیت انجام می‌شود، اما اگر به قصد دیگری باشد، برای مثال رخداد بارداری در زنان نابارور انجام شود، گاهی با از دست دادن حس لذت همراه است و فرد را با تنش و استرس روبرو می‌کند و رضایت جنسی را خدشه‌دار می‌کند [3]. 
با گرفتاری‌های طولانی‌مدت بین زوجین در طی فرایند تدریجی، از بین رفتن علاقه، صمیمیت و دلبستگی بین زوجین، ناامیدی، خستگی‌ها و تعارض‌ها بروز می‌کند و دلزدگی زناشویی رخ می‌دهد که این دلزدگی با مؤلفه‌های مربوط به آن شامل خستگی جسمی، عاطفی و روانی همراه است. کاهش عشق و افزایش رفتارهای خصمانه ناشی از دلزدگی زناشویی نیز منجر به نارضایتی‌های زوجین می‌شود و پایه‌های خانواده را تخریب می‌کند [4]. 
سازه رضایت جنسی براساس یک مطالعه کیفی انجام‌شده در جامعه ایرانی، با مؤلفه‌هایی گزارش شده است که تحت عنوان پیشایندهای رضایت جنسی، عوامل مربوط به شوهر، ارزش‌های فرهنگی حاکم و موانع ذهنی و جسمی رضایت جنسی از نتایج آن ظهور یافته است، به‌عنوان ابزاری معتبر برای سنجش رضایت جنسی زنان تبیین شده است. علاوه‌بر نتایج متفاوت حاصل از مطالعات گوناگون، مبنی‌بر ارتباط رضایت جنسی با چند متغیر جمعیت‌شناختی مانند گذشت زمان از ازدواج، افزایش سن، تحصیلات و اشتغال زنان و تعداد فرزندان [5, 6, 7, 8, 9]، رضایت جنسی زنان نیز با به‌کارگیری یکی از مدل‌های متعدد پاسخ به عملکرد جنسی نیز بررسی شده است [10, 11]. رضایت جنسی پیامد نهایی از چرخه پاسخ جنسی در زنان است [12]، اما بیشتر مطالعات جنبه‌های بیولوژیکی رضایت ناشی از چرخه عملکرد جنسی را که بیشتر در بعد جسمانی است را بررسی کرده‌اند [13-15]. خلأ انجام مطالعه در این است که رضایت جنسی بخشی از رضایت زندگی و یک مفهوم ذهنی است و مفاهیمی مانند شادی، آرامش ذهن و غیره را دربر می‌گیرد که می‌توان آن را از مدل زیست روانی اجتماعی و با در نظر گرفتن عوامل فیزیکی و روانی اجتماعی پیرامون بیان جنسی نیز مشاهده کرد [16]. 
گزارش شده است که فقدان رضایت جنسی و ارضای نیازهای جنسی منجر به علائم جسمی و روانی می‌شود [1718] و چون روابط زناشویی قوی‌ترین شاخص‌های بهزیستی روان‌شناختی و رضایت از زندگی در افراد متأهل است [19]، ماهیت اساسی رضایت جنسی در تأمین رفاه فرد، آن را به یکی از متغیرهای مهم مورد تحقیق تبدیل می‌کند [20]. 
بالطبع رضایت جنسی نیز تحت تأثیر دلزدگی‌های زناشویی قرار می‌گیرد که نیاز به بررسی دارد. بسیاری از زوج‌ها زندگی زناشویی خود را با روابط صمیمی بالا آغاز می‌کنند و با گذر زمان این روابط صمیمی کم رنگ می‌شود [21]. دلزدگی زمانی بروز می‌کند که زوجین متوجه می‌شوند باوجود تلاش‌ها، رابطه آن‌ها با یکدیگر به زندگی معنا نمی‌دهد. آن‌ها با هر اتفاق تنش‌زایی، در زندگی مشترک از یکدیگر فاصله می‌گیرند و از هم دلسرد می‌شوند که این موضوع باعث برچسب زدن و تصورات منفی نسبت به هم می‌شود [22]. دلزدگی زناشویی را پاینز با 3 علامت بارز از پا افتادن جسمی، عاطفی و روانی تعریف کرده است و معتقد است که امروزه شیوع دلزدگی زناشویی بیشتر شده است، به‌طوری‌که 50 درصد از زوج‌ها در ازدواج خود با دلزدگی مواجه می‌شوند [23]. به نظر می‌رسد یکی از نشانه‌های کاهش رضایت از زندگی، بروز دلزدگی زناشویی باشد [24]. 
پژوهش هایی با عناوین رضایت جنسی و یا دلزدگی زناشویی در دیگر کشورهای دنیا انجام شده است. موضوع جنسی در بسیاری از کشورهای دنیا ازجمله در ایران به‌ویژه در شهرهایی نظیر یاسوج، تابو است. در حقیقت این‌گونه جوامع دارای یک فرهنگ همراه با ارزش‌های سنتی حاکم بر آن‌ها است. زنان به وضوح در مورد مسائل زناشویی و جنسی خود صحبت نمی‌کنند. به نظر می‌رسد وجود ماهیت مردسالاری در مسائل جنسی و تصمیم‌گیری در مورد آن، فضای کمی برای مطالعات مرتبط با رضایت جنسی درزمینه روابط زناشویی را در میان زنان ایجاد کرده است. هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط مؤلفه‌های رضایت جنسی و مؤلفه‌های دلزدگی زناشویی در زنان متاهل شهر یاسوج بود. 

روش بررسی
مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی‌همبستگی و مقطعی بود که در سال 1398انجام شد. تعداد 300 نفر از زنان سنین باروری متأهل، غیرباردار و بومی شهر یاسوج که براساس خودگزارش‌دهی سابقه بیماری مزمن جسمی و روانی نداشتند، وارد مطالعه شدند. حجم نمونه با در نظر گرفتن برآورد رضایت جنسی زنان متأهل در سطح اطمینان 95 درصد و با دقت برآورد3=d و واریانس 25 [25] و با در نظرگرفتن 10 درصد نمونه بیشتر، 300 نفر بر آورد شده بود. 
محیط پژوهش مراکز سلامت شهری یاسوج بود که 4 مرکز نامبرده، جزء اولین و وسیع‌ترین سطح تماس جامعه و با بیشترین جمعیت تحت پوشش و از مهم‌ترین واحدهای عرضه خدمات بهداشتی در شهر یاسوج محسوب می‌شوند. سایر ملاحظات اخلاقی ازجمله رضایت آگاهانه کتبی، اطمینان از محرمانه بودن اطلاعات به شرکت‌کنندگان بازگو شد. روش نمونه‌گیری از نوع احتمالی و با شیوه تصادفی سیستماتیک بود. بدین منظور فهرستی از زنان دارای شرایط ورود به مطالعه از طریق سامانه یکپارچه بهداشت (سیب) از 4 مرکز پیش‌گفت تهیه شد که 1300 نفر بود. سپس با انتخاب عدد 4 از بین اعداد 1 تا 10 از فهرست موجود شماره‌های 4، 8، 12، 16 و به همین ترتیب با رعایت توالی آن، 300 نفر انتخاب شدند. با زنان دارای شرایط شرکت در مطالعه تماس گرفته شد. هدف مطالعه برای آن‌ها توضیح داده شد. سپس از آن‌ها برای مراجعه به مرکز دعوت شد. بعد از مراجعه حضوری و دریافت رضایت شفاهی و تکمیل فرم رضایت‌نامه کتبی، پرسش نامه‌ها از فروردین تا شهریور 1398 تکمیل شدند. 
ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم ویژگی‌های جمعیت‌شناختی (شامل سن، سن همسر، طول مدت ازدواج، وضعیت شغل، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال همسر، سطح تحصیلات همسر، تعداد فرزندان، نوع زایمان، نوع وسیله پیشگیری و سطح درآمد) تکمیل شد. 

پرسش‌نامه‌ رضایت جنسی زنان متأهل
برای سنجش رضایت جنسی از پرسش‌نامه‌ رضایت جنسی زنان متأهل استفاده شد. این پرسش‌نامه را شاهواری و همکاران در سال 1394 طراحی و روان‌سنجی کردند که دارای 27 گویه است. این پرسش‌نامه در یک مقیاس 5 گزینه‌ایی لیکرت از هیچ (1) تا همیشه (5) نمره‌گذاری می‌شود. این پرسش‌نامه دارای 4 مؤلفه است که شامل مؤلفه‌ پیشایندهای رضایت جنسی با 8 سؤال (13، 15، 16، 17، 18، 20، 25، 26)، موانع ذهنی و جسمی رضایت جنسی با 9 سؤال (3، 4، 5، 9، 10، 14، 21، 23، 27)، ارزش‌های فرهنگی حاکم با 5 سؤال (1، 2، 7، 11، 12) و عوامل مربوط به شوهر با 5 سؤال (6، 8، 19، 22، 24) می‌باشد. سؤالات 3، 6، 9، 10، 14، 19، 21، 23، 24 و 27 به‌صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند. دامنه‌ نمرات بین 27 تا 135 قرار می‌گیرد. دامنه بعد پیشایندهای رضایت جنسی (8-40)، موانع ذهنی و جسمی رضایت جنسی (9-45)، ارزش‌های فرهنگی حاکم (5-25) و عوامل مربوط به شوهر (5-25) است. نمرات بالاتر نشان‌دهنده‌ رضایت جنسی بالاتر است. پایایی این ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب 0/91 و با استفاده از آزمون بازآزمون 0/93 به دست آمده است [26]. 
در مطالعه حاضر نیز روایی انجام شد و پرسش‌نامه یادشده در اختیار 3 نفر از اعضای هیئت علمی قرار داده شد که بعد از مطالعه و به اجماع رسیدن ایشان با تیم تحقیق، تغییراتی جزئی در ادبیات جملات ایجاد شد. پرسش‌نامه از روایی خوب برخوردار بود. در مورد پایایی ابزار و برای ثبات درونی سؤالات از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن برای مؤلفه پیشایندهای جنسی (0/85)، مؤلفه‌ موانع ذهنی و جسمی (0/82)، مؤلفه‌ ارزش‌های فرهنگی حاکم (0/80)، مؤلفه‌ عوامل مربوط به شوهر (0/70) و برای رضایت کلی جنسی زنان در مطالعه حاضر (0/89) گزارش و تأیید شد.  

پرسش‌نامه دلزدگی زناشویی
پرسش‌نامه دوم دلزدگی زناشویی بود که پایینز در سال 1996 طراحی کرده است. در سال 2011 فرم کوتاه‌شده دلزدگی زناشویی توسط همان محقق تغییر داده شد. پرسش‌نامه دارای 3 مؤلفه خستگی جسمی ( مانند احساس خستگی، سستی داشتن، اختلال خواب)، خستگی عاطفی ( مانند احساس افسردگی، ناامیدی و در دام افتادن) و خستگی روانی (سؤال مانند احساس بی‌ارزشی، سرخوردگی و خشم نسبت به همسر) و دارای 21 سؤال است که 17 سؤال آن مانند خستگی و بی‌ارزش بودن بار منفی داشته و 4 سؤال آن مانند خوشحال بودن، پرانرژی بودن، روز خوبی داشتن و خوشبین بودن دارای بار مثبت داشته است که به‌صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شود. سؤالات به‌‌صورت طیف لیکرت 7 گزینه‌ای در محدوده (1=هرگز) تا (7=همیشه) طبقه‌بندی ‌شده است. طریقه نمره‌دهی به این صورت است:
 در مرحله اول سؤالاتی که به‌صورت معکوس بودند با یکدیگر جمع می‌شوند. 
در مرحله دوم مابقی سؤالات باقیمانده با یکدیگر جمع می‌شوند. 
در مرحله سوم عدد ثابت 32 از نمرات مرحله اول کم می‌شود. 
در مرحله چهارم نمرات مرحله سوم و دوم با یکدیگر جمع می‌شوند.
در مرحله آخر نمرات مرحله 4 تقسیم بر 21 می‌شود.
 عدد به‌دست‌آمده نمره دلزدگی است که هرچه این عدد بالاتر باشد، دلزدگی شدید‌تر خواهد بود. کسب نمره کمتر از 2 روابط صمیمانه، نمره بین 2 تا 5 علامت خطر و بحرانی و نمره بالاتر از 5 نشانه دلزدگی شدید است. پرسش‌های خوشبین بودن، پر انرژی بودن، روز خوبی داشتن و خوشحال بودن به‌صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شود؛ بدین معنا که این سؤالات با گزینه هرگز نمره 7 و گزینه همیشه نمره 1 می‌گیرد [23]. در این مقیاس نمرات بالاتر نشان‌دهنده دلزدگی بیشتر است و حد بالای نمره 147 و حد پایین نمره 21 است. در ایران نویدی، پایایی این ابزار را با استفاده از آلفای کرونباخ 0/86 گزارش کرده بود [27]. در مطالعه حاضر نیز پایایی ابزار در 3 مؤلفه خستگی، روانی و عاطفی به‌ترتیب با ضریب 90 درصد، 92 درصد و 91 درصد محاسبه شد. 
برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نسخه 22 نرم‌افزار SPSS استفاده شد. در این پژوهش از روش‌های آماری توصیفی(‌فراوانی، درصد و میانگین، انحراف‌معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون) سطح معناداری α کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد. 

یافته‌ها 
میانگین سن زنان مطالعه حاضر 34/6±90/45 سال بود و میانگین سن همسران آنان 16/38±40/23 سال بود. طول مدت ازدواج بیش از نیمی از زنان شرکت‌کننده‌ها (53/2 درصد) بیشتر از 10 سال و میانگین طول مدت ازدواج آنان 7/25±11/92 سال بود و 55/2 درصد خانه‌دار و 44/8 درصد شاغل بودند. 61/2 درصد آنان دارای سطح تحصیلات دانشگاهی و 67/6 درصد همسران آنان نیز دارای سطح تحصیلات دانشگاهی بودند. 69/9 درصد زنان شرکت‌کننده دارای 1 تا 2 فرزند بودند. زایمان 42/5 درصد زنان شرکت‌کننده تنها به‌روش سزارین بود. مشخصات جمعیت‌شناختی در جدول شماره 1 ارائه شده است.


میانگین نمره گویه‌های رضایت جنسی به تفکیک در جدول شماره 2 قابل مشاهده است.


درگویه »چون همسرم را دوست ندارم از برقراری رابطه با او لذت نمی‌برم« با میانگین 4/79 بالاترین و در گویه »ناتوانی همسرم در رابطه جنسی (سفت نشدن آلت او) مرا آزار می‌دهد» با میانگین 1/40 پایین‌ترین میانگین نمره به دست آمد. 
میانگین نمره گویه‌های دلزدگی زوجین به تفکیک در جدول شماره 3 نشان داده شده است.


میانگین نمره کل دلزدگی زناشویی 2/8 با انحراف معیار 1/05 گزارش شد. گویه »خستگی« از ابزار دلزدگی زناشویی با میانگین 3/77 بالاترین و در گویه »طردشدن از طرف همسر« با میانگین 1/72 پایین‌ترین میانگین نمره دلزدگی زناشویی را داشت. میانگین نمره کل رضایت جنسی زنان در مطالعه حاضر بر مبنای نمره صفر تا 100، 57/50±9/25 بود. میانگین نمره مؤلفه ارزش‌های فرهنگی حاکم از سازه رضایت جنسی زنان با بالاترین نمره گزارش شد (16/20±80/95). 
در مؤلفه »عوامل مربوط به شوهر« با میانگین39/53±10/06 پایین‌ترین نمره گزارش شد. بالاترین میانگین نمره در مؤلفه «خستگی ناشی از دلزدگی زناشویی» 3/03±1/17 بود و مؤلفه «روانی ناشی دلزدگی زناشویی» 2/77±1/26 و کمترین نمره مربوط به و مؤلفه «خستگی عاطفی» 2/58±0/97 بود (جداول شماره 4 و 5).




بین مؤلفه‌های «رضایت جنسی» با مؤلفه‌های «دلزدگی زناشویی» ارتباط آماری وجود داشت. به استثنای مؤلفه موانع ذهنی و جسمی رضایت جنسی که با 3 مؤلفه دلزدگی زناشویی ارتباط آماری معنا‌دار و مثبت داشت (0/488=r و 0/001>P). 
سه مؤلفه دیگر رضایت جنسی با مؤلفه‌های خستگی جسمی، روانی و عاطفی دارای ارتباط آماری معکوس بود و قوی‌ترین ارتباط مربوط به مؤلفه «پیشایندهای رضایت جنسی» از سازه رضایت جنسی با دلزدگی زناشویی بود (0/624-=r و 0/001>P). این مؤلفه با مؤلفه‌های «دلزدگی جسمی» (0/554-=r و 0/001>P)، «دلزدگی روانی» (0/532-=r و 0/001>P) و «دلزدگی عاطفی» (0/656-=r و 0/001>P) رابطه داشت. بین «رضایت جنسی» با «دلزدگی زناشویی» ارتباط آماری معنا‌دار و معکوس وجود داشت ( 0/001>P و 0/536-=r) (جدول شماره 6). 



بحث
براساس یافته‌های مطالعه حاضر رضایت جنسی زنان در حد متوسط بود. به نظر می‌رسد میزان رضایت جنسی در جوامع مختلف تفاوت‌های قابل‌ ملاحظه‌ای با یکدیگر دارند که شاید یکی از دلایل آن تفاوت ابزار‌های اندازه‌گیری رضایت جنسی از نظر محتوا و طراحی پرسش‌نامه‌های گردآوری‌کننده داده‌ها و نمره‌گذاری ابزارها در متغیر فوق باشد. 
یکی از مؤلفه‌های رضایت جنسی در مطالعه حاضر، مؤلفه »ارزش‌های فرهنگی حاکم« بود که بالاترین میانگین نمره را به خود اختصاص داده است. رضایت جنسی در مؤلفه ارزش‌های فرهنگی حاکم نشان داد زنان مطالعه حاضر، راضی به نظر می‌رسیدند. پاسخ به سؤالات در این مؤلفه نشان داد بیشتر زنان همیشه تمایل به رابطه صمیمانه زوجین داشتند. از این نتایج می‌توان پی برد، آن‌ها اعتقاد داشتند که رابطه جنسی خوب برای بهبود روابط عاطفی و تداوم زندگی مهم است و به لذت همسر از رابطه جنسی اهمیت داده شد. باورها و نگرش‌ها در جوامع ازنظر قومی، نژادی، فرهنگی و مذاهب مختلف، متفاوت است. تابوهای فرهنگی و اجتماعی و همچنین نداشتن درک درست از مفهوم زناشویی، مهم‌ترین عامل کلیدی تأثیرگذار بر رضایت جنسی است [28]. 
همان‌طورکه می‌دانیم زندگی جنسی نه تنها یک روند بیولوژیک، روان‌شناختی و بین فردی است بلکه در بستر فرهنگ فردی نیز شکل می‌گیرد [29]. نتایج مطالعه حاضر نشان داد ارزش‌های فرهنگی حاکم مربوط به رضایت جنسی با دلزدگی جسمی و عاطفی و روانی زنان ارتباط معکوس و معناداری دارد که در بعد خستگی روانی ارتباط قوی‌تری وجود داشت. درحقیقت زنان در مطالعه حاضر رضایت از عملکرد جنسی را از بستر جامعه آموخته بودند و به آن اعتقاد داشتند، اما گاهی احساس ناراحتی، به دام افتادن و یا احساس طرد شدن از سوی همسر و احساس خشم و سرخوردگی با خوش بین بودن و خوشحالی زنان جایگزین شده بود که رضایت جنسی را به حد مطلوب نرسانده بود. 
»پیشایندهای رضایت جنسی« از دیگر مؤلفه‌های رضایت جنسی بود. پاسخ زنان به سؤال »به‌راحتی با همسرم در مورد نیازها و خواسته‌های جنسی‌ام صحبت می‌کنم« مشخص شد که این رفتار به‌ندرت انجام شده بود. به نظر می‌رسد نداشتن مهارت‌های جنسی کافی در ابراز نیازهای جنسی با همسران در زنان مطالعه حاضر، عاملی برای رضایت جنسی پایین‌تر بوده باشد و زنان نیازهای جنسی خود را نادیده گرفته بودند و درباره آن با همسران کمتر صحبت شده بود. در 
یک مطالعه کیفی در تهران زنان برای داشتن رابطه جنسی لذت‌بخش دو مضمون را گزارش کرده بودند که مضمون اول شامل عنصر زناشویی گزارش‌شده بود. در عنصر زناشویی داشتن رابطه رمانتیک، توجه و تحسین، احترام و قدردانی، سازگاری و وفاداری از سوی مردان برای زنان در رضایت جنسی معنی پیدا کرده بود. در مضمون دوم، عنصر رابطه جنسی بیان ‌شده بود که مهارت‌های کافی جنسی، عملکرد جنسی خوب و تعهد برای تساوی جنسی مواردی بود که برای زنان اهمیت داشت [30]. باتوجه‌به یافته مطالعه حاضر، در روابط بین فردی با همسر، زنان گفتمان جنسی را با همسر خود بالفعل در نیاورده بودند. به اعتقاد گاگنون، ساختار و شکل رفتارهای جنسی در فرهنگ‌های مختلف، متفاوت است. همان‌طورکه تعدادی از رفتارها موردعلاقه و پذیرش افراد در یک جامعه است، گاهی این اتفاق نمی‌افتد و از سوی دیگر در جامعه دیگری ممکن است انجام این رفتارها نامناسب باشد [31]. پیشایندهای رضایت جنسی با دلزدگی جسمی، عاطفی و روانی رابطه معکوس و معناداری داشت که در خستگی روانی این رابطه قوی‌تر بود و مؤلفه پیشایندهای رضایت جنسی نسبت به مؤلفه‌های دیگر رضایت جنسی با دلزدگی زناشویی رابطه شدیدتری داشت.
موانع ذهنی و جسمی رضایت جنسی یکی دیگر از مؤلفه‌های ابزار رضایت جنسی در مطالعه حاضر بود که مورد بررسی قرار گرفت. در پاسخ به سؤال‌های «اگر همسرم به من توهین یا بی‌توجهی‌های کند، مانعی برای لذت من از رابطه جنسی خواهد شد» و «روابط جنسی برای ما یک کار تکراری و بدون تنوع شده است» حدود نیمی از زنان به گزینه همیشه پاسخ داده بودند. درحالی‌که در پاسخ به گویه‌های درد و ناراحتی جسمی به‌‌عنوان مانع در رابطه جنسی و یا تقاضای همسر در زمان نامناسب و در سؤال نرسیدن به ارگاسم و خستگی‌های روزمره ،نتایج نشان داد که این موارد اهمیت کمتری برای زنان داشته است. اگرچه خستگی جسمی در زنان بیشتر گزارش شده بود، به نظر می‌رسد برای زنان مطالعه حاضر ابعاد روانی رابطه جنسی نیز دارای اهمیت بوده است. همچنان‌که براساس نتایج یک مطالعه در اصفهان زنان به‌‌طور متوسط برای رسیدن به اوج لذت جنسی و احساس رضایت جنسی وارد رابطه نشده بودند، بلکه حفظ رابطه جنسی، نوازش کردن از سوی همسران و مورد علاقه بودن برای همسران در آن‌ها اهمیت بیشتری داشته است [32].
 بر خلاف مردان که رابطه جنسی را براساس تمایلات جنسی انجام می‌دهند، عملکرد جنسی زنان براساس جذب کردن شریک زندگی است و برای میل بیولوژیکی زنان نخواهد بود. به گفته باسون، هدف انجام رفتار جنسی زنان، رضایت عاطفی است و همیشه رضایت جسمانی آن‌ها نیست [10]. به نظر می‌رسد در بهبود و ارتقای رضایت جنسی عوامل زیادی دخیل باشد. به این دلیل که رضایت جنسی یک امر چند بعدی است و با متغیرهای جنسی و غیرجنسی زیادی در ارتباط است. 
در مطالعه حاضر، میانگین نمره مؤلفه «عوامل مربوط به شوهر» از سازه رضایت جنسی در ابزار موجود، پایین‌ترین نمره را داشت. بیشتر زنان در پاسخ به سؤال‌های «ناتوانی همسرم در رابطه جنسی من را آزار می‌دهد»، «نگرانی از برقراری رابطه جنسی همسرم با زن دیگر» و یا «مجبور بودن و پیش‌قدم شدن من در شروع رابطه جنسی» گزینه همیشه را انتخاب کرده بودند. به نظر می‌رسد زنان در این مطالعه نگرانی از ترک رابطه جنسی از سوی همسران را داشته‌اند که در شروع رابطه جنسی پیش‌قدم شده بودند. ازآنجاکه در این مؤلفه، بیشتر زنان در 3 سؤال فوق رضایت کمتری را داشته‌اند، می‌توان حدس زد که اجبار در پیش‌قدم بودن برای شروع رابطه جنسی باوجود تمایل آن‌ها بوده باشد. به اعتقاد باسون حتی اگر در شروع برقراری جنسی، تمایلی وجود نداشته باشند، عشق، احساس ارزش و داشتن جذابیت برای شریک جنسی می‌تواند انگیزه برای بالفعل درآمدن رابطه جنسی باشد و صمیمت جنسی را افزایش دهد [33].
 به نظر می‌رسد زنان مطالعه حاضر سعی داشتند صمیمیت جنسی را حفظ کنند. نتایج نشان داد مؤلفه‌ عوامل مربوط به شوهر با دلزدگی زناشویی رابطه معکوس و معناداری دارد. نتایج مطالعه‌‌ای در گرگان نشان داد مهارت خودآگاهی از طریق شناسایی ویژگی‌های مثبت و منفی مربوط به موضوع جنسی و بیان مشکلات جنسی نظیر ناتوانی و یا کاهش میل جنسی با شریک خود و با کنار گذاشتن احساس شرم و یا گناه، اگر نارضایتی جنسی مخفی نماند، می‌تواند به حل مشکلات کمک‌کننده باشد. گاهی زنان و مردان علائم را بیان نمی‌کنند و به‌‌صورت ناراحتی‌های دیگر ابراز می‌کنند [34]. در مورد دلزدگی زناشویی در مطالعه حاضر، احساس خستگی جسمی ناشی از دلزدگی زناشویی در زنان نسبت به خستگی روانی و عاطفی بیشتر بود. این موضوع اهمیت لزوم تقویت روابط بین فردی بین زوجین در موضوعات جنسی را نشان می‌دهد. 
در مطالعه حاضر زنان در مرز بحرانی دلزدگی زناشویی قرار داشتند. در بعد جسمانی، احساس خستگی، وجود درد در همه‌ اندام‌های بدن، تباهی و مستعد بیماری شدن، بی‌چیز بودن، ضعف و اختلالات خواب دارای فراوانی بیشتری بود. در مورد مؤلفه عاطفی ناشی از دلزدگی زناشویی نمره کسب‌شده از ابزار موجود نشان داد، زنان مطالعه حاضر تا حدودی دچار خستگی عاطفی بودند، چنان‌که در گویه‌های «لبریز شدن کاسه صبر» «افسردگی» و «گرفتار مشکل شدن» از مشکلاتی بود که زنان گزارش کرده بودند، اما در مطالعه حاضر نمره کمتری نسبت به دلزدگی جسمی و روانی داشتند. گفته شده است که تقاضاها و فشارهای محیطی پیرامون زنان با مسئولیت‌های زندگی و خانوادگی اگر در تضاد باشند، آن‌ها کمتر در وظایف خانوادگی نظیر رشد و تکامل فرزندان و یا نگهداری افراد مسن شرکت می‌کنند و این امر منجر به افزایش دلزدگی زناشویی خواهد شد [35]. در مطالعه حاضر دلزدگی زناشویی در مؤلفه روانی شامل «احساس ناراحتی»، «احساس خشم و سرخوردگی نسبت به همسر» و «طردشدن از طرف همسر» بود که فراوانی آن بعد از خستگی جسمی، در نتایج حاضر گزارش شد. می‌توان گفت که دلزدگی روانی زنان بیشتر ناشی از روابط خانوادگی و زناشویی بود که نسبت به خستگی عاطفی فراوانی بیشتری داشت. 
در مورد مؤلفه عاطفی ناشی از دلزدگی زناشویی زنان در مطالعه حاضر کمترین فراوانی را داشت، چنان‌که درگویه‌های «لبریز شدن کاسه صبر»، «افسردگی» و «گرفتار مشکل شدن» گزارش شد. براساس یک مطالعه در مشهد، سال 1393، دوری‌گزینی، فردیت‌طلبی و درگیری‌عاطفی با دیگران به‌خصوص همسر باعث کم شدن صمیمیت میان زوجین، سرخوردگی و دلزدگی زناشویی در بعد عاطفی می‌شود. [36]. در مطالعه حاضر بین رضایت جنسی با دلزدگی زناشویی ارتباط آماری معنا‌دار و معکوس وجود داشت و هرچه رضایت جنسی بیشتر بود، دلزدگی زناشویی کمتر گزارش شده بود. هم‌راستا با مطالعه‌ حاضر، نتایج یک مطالعه در کرمان نیز نشان داد با افزایش نارضایتی جنسی، دلزدگی زناشویی نیز افزایش یافته بوده است [37]. 
نتیجه‌گیری
رضایت جنسی در زنان متأهل مطالعه حاضر در سطح متوسط بود. دلزدگی زناشویی در بعد جسمانی نسبت به بعد عاطفی و بعد روانی بیشتر بود. بین رضایت جنسی با دلزدگی زناشویی ارتباط آماری معنا‌دار و معکوس وجود داشت و هرچه رضایت جنسی بیشتر بود، دلزدگی زناشویی کمتر گزارش شده بود.
 با وجود خستگی بیشتر در بعد جسمانی، به نظر می‌رسد برای زنان بعد خستگی روانی اهمیت بیشتری در برقراری عملکرد جنسی و رضایت از آن داشته است. باتوجه‌به زمینه‌های فرهنگی حاکم بر جامعه مطالعه حاضر به نظر می‌رسد بررسی‌های عمیق‌تر و دقیق‌تر به منظور تبیین و شناسایی مفاهیم رضایت جنسی و دلزدگی در سه بعد جسمانی، عاطفی و روانی به‌ویژه به‌روش مطالعات کیفی انجام شود که به شناسایی مفهوم خستگی جسمی و روانی زنان در ارتباط با عملکرد جنسی پرداخته و آشکار شود که ابعاد دلزدگی در سطح وسیع و عمیق چگونه بر رضایت جنسی اثرگذار است. همچنین برای ارتقای روابط بین فردی، مطالعاتی مبنی‌بر حضور زوجین انجام شود تا دیدگاه زوج در مورد رضایت جنسی مورد بررسی قرار گیرد و بر مبنای آن مداخلات پایه‌ریزی شود. 
از محدودیت پژوهش حاضر، مطالعه از نوع کمی بود که به‌دلیل ماهیت آن نتایج توانست داده‌های اولیه مربوط به رضایت جنسی را تعیین کند، درحالی‌که مطالعه کیفی می‌تواند عوامل تأثیرگذار بر مؤلفه‌های رضایت جنسی را بهتر آشکار کند و در مطالعات آتی باید لحاظ شود. 

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این مقاله با شماره کد اخلاق IR.IUMS.REC1397.702 در دانشگاه علوم پزشکی ایران ثبت شده است. 

حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی ارشد مامایی صغری متشفیع، گرایش بهداشت جامعه‌نگر بود که با حمایت مالی معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. 

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی، روش‌شناسی، اعتبارسنجی و ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته: منصوره جمشیدی‌منش؛ منابع و نگارش پیش‌نویس: صغری متشفیع؛ تحلیل: شیما حقانی؛ تأمین مالی: معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
پژوهشگران از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی یاسوج، دانشگاه علوم پزشکی ایران، زنان مشارکت‌کننده در مطالعه حاضر و نیز از پرسنل مراکز جامع سلامت شهری یاسوج، شهید صدوقی، شهید اشرفی اصفهانی، شهید دستغیب، شهید شفیعی به‌دلیل همکاری در انجام این طرح پژوهشی، صمیمانه تشکر می‌کنند. 
 
References
1.Carcedo RJ, Fernández-Rouco N, Fernández-Fuertes AA, Martínez-Álvarez JL. Association between sexual satisfaction and depression and anxiety in adolescents and young adults. Int J Environ Res Public Health. 2020; 17(3):841. [DOI: 10. 3390/ijerph17030841] [PMID] [PMCID]
2.Calvillo C, Sánchez-Fuentes MDM, Sierra JC. An explanatory model of sexual satisfaction in adults with a same-sex partner: An analysis based on gender differences. Int J Environ Res Public Health. 2020; 17(10):3393. [DOI: 10. 3390/ijerph17103393] [PMID] [PMCID]
3.Luk BHK, Loke AY. Sexual satisfaction، intimacy and relationship of couples undergoing infertility treatment. J Reprod Infant Psychol. 2019; 37(2):108-22. [DOI: 10. 1080/02646838. 2018. 1529407] [PMID]
4.kiani Chalmari A, Asadi S, Esmaeili F, Zavar M. [Prediction of marital burnout based on emotional expressivness and marital attributions in married people referring to the Welfare Organization in Ardabil (Persian)]. J Couns Res. 2016; 15(59):58-75. [Link]
5.Ziaee T, Jannati Y, Mobasheri E, Taghavi T, Abdollahi H, Modanloo M, et al. The relationship between marital and sexual satisfaction among married women employees at Golestan University of Medical Sciences, Iran. Iran J Psychiatry Behav Sci. 2014; 8(2):44-51. [PMID]
6.Zainah A, Nasir R, Hashim RS, Yusof NM. Effects of demographic variables on marital satisfaction. Asian Soc Sci. 2012; 8(9):46-9. [DOI: 10. 5539/ass. v8n9p46]
7.Tabatabaei SM, Panahandeh S, Hossseinabadi M, Roshani F, Attari A. [Relation between general health and marital satisfaction in employees of Ferdowsi University of Mashhad (Persian)]. J Res Behav Sci. 2013; 10(6):491-9. [Link]
8.Rotz D. Why have divorce rates fallen?: The role of women’s age at marriage. J Hum Resour. 2016; 51(4):961-1002. [DOI: 10. 3368/jhr. 51. 4. 0214-6224R]
9.Mirecki RM, Chou JL, Elliott M, Schneider CM. What factors influence marital satisfaction? Differences between first and second marriages. J Divorce Remarriage. 2013; 54(1):78-93. [DOI: 10. 1080/10502556. 2012. 743831]
10.Basson R. Human sexual response. Handb Clin Neurol. 2015; 130:11-8. [DOI: 10. 1016/B978-0-444-63247-0. 00002-X] [PMID]
11.Masters WH, Johnson VE. Human sexual response. Little, Brown. 1966. [Link]
12.Basson R. Female sexual response: The role of drugs in the management of sexual dysfunction. Obstet Gynecol. 2001; 98(2):350-3. [PMID]
13.Giraldi A, Kristensen E, Sand M. Endorsement of models describing sexual response of men and women with a sexual partner: An online survey in a population sample of Danish adults ages 20-65 years. J Sex Med. 2015; 12(1):116-28. [DOI: 10. 1111/jsm. 12720] [PMID]
14.O’Loughlin JI, Basson R, Brotto LA. Women with hypoactive sexual desire disorder versus sexual interest/arousal disorder: An empirical test of raising the bar. J Sex Res. 2018; 55(6):734-46. [DOI: 10. 1080/00224499. 2017. 1386764] [PMID]
15.Leavitt CE, Leonhardt ND, Busby DM. Different ways to get there: Evidence of a variable female sexual response cycle. J Sex Res. 2019; 56(7):899-912. [DOI: 10. 1080/00224499. 2019. 1616278] [PMID]
16.Bilal A, Rasool S. Marital satisfaction and satisfaction with life: Mediating role of sexual satisfaction in married women. J Psychosexual Health. 2020; 2(1):77-86. [DOI: 10. 1177/2631831820912873]
17.Rosen RC, Heiman JR, Long JS, Fisher WA, Sand MS. Men with sexual problems and their partners: Findings from the International Survey of Relationships. Arch Sex Behav. 2016; 45(1):159-73. [DOI: 10. 1007/s10508-015-0568-3] [PMID]
18.Smith AM, Patrick K, Heywood W, Pitts MK, Richters J, Shelley JM, et al. Body mass index، sexual difficulties and sexual satisfaction among people in regular heterosexual relationships: A population-based study. Intern Med J. 2012; 42(6):641-51. [DOI: 10. 1111/j. 1445-5994. 2011. 02597. x] [PMID]
19.Joo S, Jun H, Wang S. The relations between marital quality and psychological well-being among Korean middle-aged couples. Gerontol. 2015; 55(suppl_2):111. [DOI:10.1093/geront/gnv504.03] 
20.Mark KP, Vowels LM, Murray SH. The impact of attachment style on sexual satisfaction and sexual desire in a sexually diverse sample. J Sex Marital Ther. 2018; 44(5):450-8. [DOI: 10. 1080/0092623X. 2017. 1405310] [PMID]
21.Pines A. Couple burnout: Causes and cures. New York: Routledge; 2013. [DOI: 10. 4324/9781315022291]
22.Ebrahimi-Tazekand F، Vakili P، Dokaneifard F. [The interactional effect of gender with emotionally focused couple therapy on marital burnout in counseling centers of Tehran (Persian)]. Community Health (SALĀMAT-I IJTIMĀĪ). 2018; 5(4):311-8. [Link]
23.Gharibblouk S. The effectiveness of positive psychotherapy on reducing marital burnout among university political activists. Revista Românească pentru Educaţie Multidimensională. 2018; 10(3):25-34. [DOI: 10. 18662/rrem/60]
24.Shahraki Ghadimi S, Khajevand Khoshli A، Asadi J. [Effectiveness of drama therapy on premenstrual symptoms and marital burnout in women (Persian)]. Iran J Rehabil Res. 2019; 5(2):18-24.
25.Wan X, Wang W, Liu J, Tong T. Estimating the sample mean and standard deviation from the sample size، median، range and/or interquartile range. BMC Med Res Methodol. 2014; 14:135. [DOI: 10. 1186/1471-2288-14-135] [PMID] [PMCID]
26.Shahvari Z, Raisi F, Parsa Yekta Z, Ebadi A, Kazemnejad A. Married women’s sexual satisfaction questionnaire؛ a developmental and psychometric evaluation. Iran Red Crescent Med J. 2015; 17(4):e26488. [DOI: 10. 5812/ircmj. 17(4)2015. 26488] [PMID]
27.Navid F. Evaluation and comparison of marital disenchantment with climate factors in the teacher hospital staff in Tehran. Tehran, Shahid Beheshti University. 2006; 928-38. [Link]
28.Mohamadsadegh A، Kalantarkosheh M، Naeimi E. [The experience of sexual problems in women seeking divorce and women satisfied with their marriage: A qualitative study (Persian)]. J Qual Res Health Sci. 2020; 7(1):35-47. [Link]
29.Lehmiller JJ. The psychology of human sexuality. New Jersey: Wiley; 2017. [Link]
30.Plopa M. Partners’ sexual satisfaction in partnership and marriage: A study method. J Sex Marital Ther. 2020; 46(1):78-98. [DOI: 10. 1080/0092623X. 2019. 1654578] [PMID]
31.Simon W, Gagnon JH. Sexual conduct: The social sources of human sexuality. Piscataway: AldineTransaction; 2011. [Link]
32.Nasiri Deh Sourkhi R, Mousavi SF. [The study of some correlative of sexual satisfaction and marital satisfaction in married women of Esfahan City (Persian)]. Rooyesh-e- Ravanshenasi J. 2015; 4(2):135-52. [Link]
33.Basson R. Women’s sexual dysfunction: Revised and expanded definitions. CMAJ. 2005; 172(10):1327-33. [DOI: 10. 1503/cmaj. 1020174] [PMID] [PMCID]
34.Ziaei T, Gorzin M, Rezai M, Behnampour N. The effect of individual consciousness skills’ base counseling on sexual satisfaction of women at reproductivef age. J Res Dev Nurs Midw. 2018; 15(2):22-7. [DOI: 10. 29252/jgbfnm. 15. 2. 22]
35.Rubab U. Impact of work family conflict on burnout and workplace deviant behavior: Mediating role of stress. Jinnah Bus Rev. 2017; 5(1):1-10. [Link]
36.Mahdavianfard R, Asghari Ebrahim Abad MJ, Ghanaat Bajgiranii S. [The prediction of marital burnout through pursuing and Distancingin married female students (Persian)]. Res Clin Psychol Couns. 2014; 4(2):122-37. [Link]
37.Zarenezhad H, Hosini M, Rahmati A. [Relationships between sexual assertiveness and sexual dissatisfaction with couple burnout through the mediating role of marital conflict (Persian)]. J Fam Couns Psychother. 2019; 9(1):197-216. [Link]
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: مامایی
دریافت: 1401/10/27 | پذیرش: 1401/12/1 | انتشار: 1401/12/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به {نشریه پرستاری ایران} می باشد.

Designed & Developed by : Yektaweb