p)؛ بهطوریکه میانگین نمره کسبشده در زنانی که همسر آنها تحصیلات ابتدایی داشت، بهطور معناداری بالاتر از دبیرستان (0/005=p) و دانشگاهی (0/001>p) بود که به معنای کیفیت زندگی بدتر است. شغل همسر نیز با کیفیت زندگی ارتباط معنادار آماری داشت (0/001>p) و مقایسه دوبهدوی توکی نشاندهنده آن بود که میانگین نمره کسبشده در زنانی که همسرشان بیکار بود، بهطور معناداری بالاتر از شغل آزاد (0/001>p) و دولتی (0/002=p) بوده که به معنای کیفیت زندگی بدتر است و در سایر سطوح این اختلاف معنادار نبود (0/05
وضعیت اقتصادی، متغیر دیگری بود که با کیفیت زندگی ارتباط معنادار آماری داشت (0/001>p)، بهطوریکه میانگین نمره کسبشده در زنان با وضعیت اقتصادی در سطح ضعیف بهطور معناداری بالاتر از متوسط (0/001>p) و خوب (0/012=p) بود که به معنای کیفیت زندگی بدتر است و در سایر سطوح این اختلاف معنادار نبود (0/05
وضعیت محل سکونت نیز با کیفیت زندگی ارتباط معنادار آماری داشت (0/028=p) و میانگین نمره کسبشده در زنانی که در منزل اقوام سکونت داشتند، بهطور معناداری بالاتر از منزل استیجاری (0/021=p) بود که به معنای کیفیت زندگی بدتر است. سن زن و همسر نیز با کیفیت زندگی همبستگی معنادار آماری منفی داشت، یعنی با افزایش سن زن (0/001>p) و همسر وی (0/03=p) میانگین نمره کیفیت زندگی کاهش مییابد که به معنای بهبود کیفیت زندگی است.
وضعیت بارداری ازنظر مادر (0/001>p) و همسر (0/001>p) در بین مشخصات باروری با کیفیت زندگی ارتباط معنادار آماری داشت، بهطوریکه میانگین نمره کسبشده در زنان با بارداری بدون برنامهریزی بهطور معناداری بالاتر بود که به معنای کیفیت زندگی بدتر است (جدول شماره 2).
بحث
هدف از این مطالعه، تعیین کیفیت زندگی در زنان باردار نوجوان مراجعهکننده به مراکز جامع سلامت شهری اراک بود. نتایج نشان داد کیفیت زندگی در حیطه عملکرد جسمی (با نمره 1/82) در حد بالاتر از متوسط است. به نظر میرسد سن، نقش مهمی در رابطه با کیفیت زندگی در زنان باردار نوجوان مورد مطالعه داشته باشد. نوجوانان بهدلیل سن پایینتر، احتمالاً از سلامت جسمی بالاتری نسبت به بزرگسالان برخوردارند. نتایج مطالعه حاضر با نتیجه مطالعه کرمی و مردانی که رابطه بین سلامت روانی با کیفیت زندگی در زنان باردار غیرنوجوان در شاهینشهر اصفهان را بررسی کردند، همسو نیست.
برخلاف نتایج مطالعه حاضر، کرمی و مردانی نشان دادند بارداری اثر منفی بر عملکرد جسمی و عملکرد اجتماعی زنان باردار غیرنوجوان داشته است. همچنین نتایج مطالعه فوق نشان داد حیطه عملکرد اجتماعی از کیفیت زندگی با حیطه عملکرد اجتماعی سلامت روان و حیطه سلامت روانی کیفیت زندگی با علائم شبهجسمی سلامت روان همبستگی معکوس دارد. ازآنجاییکه زنان باردار اختلال عملکرد جسمی را تجربه کردهاند، این امر بر احساس سلامت جسمی و کیفیت زندگی آنان سایه افکنده است و موجب اثر متقابل بر سلامت روان آنان شده است.
در مطالعه فوق، سن زنان باردار شرکتکننده در مطالعه 18 سال و بالاتر بود. در بررسی تأثیر متغیر سن، بیشترین تفاوت در میانگین امتیازها در ابعاد عملکرد جسمانی مشاهده شد و زنان باردار سنین بالاتر از 25 سال از امتیاز کمتری برخوردار بودند. همچنان که مطالعات، تأثیر سن بر عملکرد جسمانی در زمان غیربارداری را نشان دادهاند، در زنان باردار نیز با افزایش سن، کیفیت زندگی در بعد عملکرد جسمانی کاهش مییابد [22]. در مطالعه دیگری که واجکووا و همکاران در کشور چک و با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی در بارداری انجام دادند، نتایج نشان داد فعالیت جسمی در 3 ماه دوم و سوم نسبت به 3 ماهه اول شیب کاهشی ملایمی داشته است. همچنین نتایج مطالعه نشان داد در دوران بارداری، ارزیابی از کیفیت زندگی و رضایت از وضعیت سلامتی تغییری نمیکند. بیشتر زنان باردار، بارداری را بهعنوان یک وضعیت طبیعی میبینند. کیفیت زندگی در دوران بارداری در بیشتر زنان (55/6 درصد) در سطح عالی و خوب گزارش شد و نیز میانگین نمره کیفیت زندگی در زنان باردار نوجوان نسبت به سایر گروههای سنی بهتر بود [20] که همسو با نتایج مطالعه حاضر است که نمره کیفیت زندگی زنان باردار نوجوان را در سطح متوسط و خوب گزارش کرد. به نظر میرسد در گروه نوجوانان بهدلیل اینکه از قدرت عضلانی بالاتری برخوردارند و از طرف دیگر مشکلات ناشی از افزایش سن نظیر دفورمیتیهای اسکلتی و عضلانی کمتر دیده میشود، سطح کیفیت زندگی در حیطه درد بدنی بهتر از بالغین باردار باشد.
در حیطه عملکرد روانی، میانگین نمره کیفیت زندگی 2 بود که پایینتر از میانه حیطه مربوطه ابزار است. بنابراین شاید بتوان گفت که کیفیت زندگی در این حیطه بالاتر از متوسط است. در جامعه مورد مطالعه به نظر میرسد نقش حمایتی خانواده بهویژه مادر و همسر زنان باردار نوجوان در ارتقای حیطه سلامت روانی کیفیت زندگی بسیار تأثیرگذار است. ازآنجاییکه نوجوانان از نشاط اجتماعی بالاتری نسبت به زنان باردار بالغ برخوردارند، درصورتی که در دوران بارداری از حمایت اطرافیان و جامعه برخوردار باشند، احساس بهتری نسبت به بارداری خود دارند و درنتیجه از کیفیت زندگی بالاتری در حیطه روانی برخوردار خواهند بود. به نظر میرسد نوجوانان، ازدواج و بارداری را بهعنوان وسیلهای برای ورود به دنیای بزرگسالی و قبول مسئولیت میدانند. گرچه بعد از زایمان درصد زیادی از نوجوانان بهدلیل فشار روانی ناشی از مسئولیتهای مادری و فقدان توانایی در مراقبت از نوزاد ممکن است دچار افسردگی پس از زایمان شوند، در دوران بارداری بهدلیل اینکه تصور میکنند به وسیله باردار شدن در دنیای بزرگسالان پذیرفته میشوند، احساس خوبی نسبت به بارداری خود دارند [14].
در مورد حیطه عملکرد اجتماعی کیفیت زندگی، نتایج مطالعه حاضر نشان داد میانگین نمره کیفیت زندگی در حیطه عملکرد اجتماعی 1/50 بود که در حد متوسط است. در مطالعه عباسزاده و همکاران که بر روی 112 مادر باردار با علائم افسردگی و 353 مادر باردار بدون علائم افسردگی در کاشان انجام شد، بین ابعاد کیفیت زندگی و رضایتمندی از زندگی، در ابعاد عملکرد اجتماعی و سلامت روانی، ارتباط معناداری مشاهده شد، بهطوریکه در افراد با سطح پایین رضایت از زندگی، شانس کیفیت زندگی پایین تقریباً 2 برابر بیشتر بود. همچنین نتایج نشان داد حیطه عملکرد اجتماعی سلامت روان و حیطه سلامت روانی کیفیت زندگی با علائم شبهجسمی سلامت روان همبستگی معکوس دارد. درواقع نتایج مطالعه نشاندهنده این مسئله است که عملکرد اجتماعی و سرزنده بودن در زنان باردار طبیعی کمتر از بقیه افراد جامعه است.
نتایج مطالعه وانگ و همکاران در مورد بررسی تجربیات نوجوانان باردار و فرزندپروری در اوایل دوران نوجوانی در جامعه نیمهروستایی کیپتاون نشان داد زنان باردار ممکن است احساس کنند کنترل آنها برای حل مشکلات کاهش یافته است و درنتیجه احساس انزوا و کاهش فعالیتهای اجتماعی همراه با کاهش تماسهای روزانه، ممکن است توان اجتماعی آنها را بهطورکلی کاهش دهد و زمینه مشکلات روانی در حیطه عملکرد اجتماعی در دوران بارداری را فراهم کند [23]. در مطالعه رضایی نیارکی و همکاران بر روی زنان باردار شهر قزوین، ارتباط مستقیم و معناداری بین حیطههای اجتماعی، جسمی و سلامت روان کیفیت زندگی مشاهده شد [24]. درواقع عملکرد اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران، رضایت از نقشهای خود و نحوه عملکرد در نقشهاست که به احتمال زیاد تحت تأثیر شخصیت قبلی، فرهنگ و انتظارات خانواده قرار دارد. نتایج همچنین نشان داد زنان تغییرات جسمانی و روانی را طی بارداری تحمل میکنند، اما حمایت اجتماعی میتواند اثر مثبتی بر کیفیت زندگی زنان باردار داشته باشد [25].
نتایج مطالعه حاضر نشان داد کیفیت زندگی با تحصیلات ارتباط معنادار آماری داشت و سطح کیفیت زندگی در زنان با تحصیلات پایینتر بدتر بود. به نظر میرسد پایین بودن میزان تحصیلات مادر، دریافت خدمات و مراقبتهای دوران بارداری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. میزان مشارکت کمتر مادر جهت دریافت مراقبتها و تعامل کمتر با ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی میتواند موجب کاهش کیفیت زندگی در دوران بارداری شود. تأثیر تحصیلات بر کیفیت زندگی، در زمـان غیربارداری، بـه اثبـات رسیده است و حتی بسیاری از تحقیقات، این تأثیر را بیشتر از سن نشان دادهاند.
همسو با نتایج مطالعه حاضر، مطالعه عباسزاده و همکاران بر روی زنان باردار با علائم افسردگی و بدون علائم افسردگی در کاشان نشان داد زنان با سطوح تحصیلی دیپلم و بالاتر نسبت به سطوح تحصیلی پایینتر از کیفیت زندگی بهتری برخوردار بودند [26]. تکمیل نکردن تحصیلات دبیرستان میتواند نوجوان باردار را ازنظر مالی وارد چرخه جدیدی از فقر کند. همسر نوجوان باردار نیز عموماً سطح تحصیلات پایینتر و موقعیت اجتماعیـاقتصادی پایینتری دارد. بیکاری، تاریخچه سوءمصرف مواد مخدر، شرکای جنسی همزمان، تفاوت سنی بالاتر با نوجوان باردار و رفتارهای خشن در میان همسران مادران باردار نوجوان بیشتر دیده میشود [27]. بالاتر بودن سطح تحصیلات در میان همسران میتواند موجب افزایش میزان مطالعه و درنتیجه آگاهی بیشتر نسبت به تغییرات دوران بارداری شود. از طرف دیگر با افزایش میزان تحصیلات، احتمال دستیابی به مشاغل با درآمد بیشتر و ارتقای موقعیت اجتماعی و اقتصادی نیز بیشتر میشود. این 2 عامل میتواند به افزایش کیفیت زندگی در دوران بارداری منجر شود. برخلاف نتایج مطالعه حاضر، در مطالعه زاهدی و همکاران در فرخشهر بین کیفیت زندگی و تحصیلات مادر باردار و تحصیلات همسر ارتباط معناداری دیده نشد [28]. تفاوت در ابزار مورد استفاده، تفاوتهای فرهنگی، موقعیت جغرافیایی و سن افراد مورد پژوهش ممکن است دلایل تفاوت میان نتایج دو مطالعه باشند.
شغل همسر نیز با کیفیت زندگی ارتباط معنادار آماری داشت و کیفیت زندگی در زنانی که همسرشان بیکار بود، بدتر بود. به نظر میرسد احساس امنیت و رفاه اقتصادی در همسران دارای مشاغل دولتی یا آزاد میتواند تأثیر مثبتی بر روابط زوجین داشته باشد و باعث بهبود کیفیت زندگی در دوران بارداری شود. بااینحال مطالعه هوستون و همکاران نشان داد عوامل اجتماعی نظیر میزان درآمد، حمایتهای همسر و همچنین نوع شغل تأثیر اندکی بر کیفیت زندگی دارند [29]. همچنین نتایج مطالعه حاضر با نتایج مطالعه زاهدی و همکاران همسو نیست که نشان داد بین شغل همسر و کیفیت زندگی ارتباط معناداری وجود ندارد [28].
وضعیت اقتصادی متغیر دیگری بود که با کیفیت زندگی ارتباط معنادار آماری داشت، بهطوریکه کیفیت زندگی زنان با وضعیت اقتصادی ضعیف بدتر بود. براساس مطالعات، مادرانی که در سن نوجوانی اقدام به بارداری میکنند، طیف وسیعی از پیامدهای نامطلوب اقتصادی و اجتماعی را در طول این دوران و بعد از آن در زندگی خود خواهند داشت. نوجوانان باردار اغلب از ادامه تحصیل محروم میشوند و امکان داشتن یک شغل مناسب در اجتماع را کمتر پیدا میکنند یا اصلاً به آن دست نمییابند [3]. همسر نوجوان باردار نیز عموماً سطح تحصیلات پایینتر و موقعیت اجتماعیـاقتصادی پایینتری دارد [30]. مطالعه تاسدمیر و همکاران در ترکیه نیز نشان داد مشکلات اقتصادی در میان نوجوانان شدت بیشتری دارد. موقعیت اقتصادی پایین ممکن است به ازدواجهای زودهنگام در میان خانوادههای با سطوح اقتصادیـاجتماعی پایین منجر شود که این مسئله خود به بارداریهای زودهنگام منجر میشود [8].
برخلاف مطالعه اخیر، در مطالعه عباسزاده و همکاران سن زنان باردار، سن بارداری و تعداد بارداریهای زنان ارتباط معکوسی با کیفیت زندگی آنها نشان داد؛ به این معنی که با افزایش سن مادر باردار و سن بارداری کیفیت زندگی نیز کاهش مییابد [26]. تفاوت در یافتهها میتواند بهدلیل بالاتر بودن سن زنان باردار مورد مطالعه باشد که در گروه سنی بالاتر از 20 سال قرار داشتند. ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ زاهدی و همکاران، مهمترین مؤلفهﻫﺎی مؤثر ﺑﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ زﻧﺎن ﺑﺎردار، ﺳﻦ ﻣﺎدر، ﺳﻦ ﺑارداری، برنامهریزیشده یا بدون برنامه ﺑﻮدن ﺑﺎرداری، ﺷﻐﻞ ﻣﺎدر ﺑﺎردار و ﺗﻌﺪاد ﺑﺎرداری بودند [28]. در مطالعه مکوندی و کرمانی که بر روی 300 زن باردار در ایذه انجام شده بود، بین میانگین امتیاز کیفیت زندگی، سن زنان و سن بارداری، تعداد بارداری، میزان تحصیلات و محل سکونت رابطه معناداری یافت نشد [31] که با مطالعه حاضر همسو نیست. علت همسو نبودن نتایج با مطالعه حاضر میتواند تفاوت در ابزار مورد استفاده و سن زنان باردار مورد مطالعه باشد.
در مطالعه حاضر تعدادی از زنان مورد مطالعه، سن کمتر از 16 سال داشتند. برخی از محققان معتقدند سن مادر به تنهایی نمیتواند تأثیر نامطلوبی بر پیامد بارداری داشته باشد، بلکه رفتارهای بهداشتی مادران از قبیل چگونگی دریافت مراقبت پرهناتال میتواند در بروز عوارض مؤثر باشد
نتایج مطالعه حاضر نشان داد در بین مشخصات باروری، وضعیت برنامهریزیشده بودن بارداری ازنظر مادر و همسر با کیفیت زندگی ارتباط معنادار آماری داشته است، بهطوریکه کیفیت زندگی در زنان با بارداری برنامهریزینشده بدتر بود. نتایج مطالعه تاسدمیر و همکاران نیز نشان داد نمرات کیفیت زندگی در بارداریهای برنامهریزیشده در هر 2 گروه جوانان و نوجوانان بهطور معناداری بالاتر از بارداریهای برنامهریزینشده است که همسو با نتایج پژوهش حاضر است [8]. مطالعات نشان دادهاند مادران با بارداری برنامهریزینشده کیفیت زندگی پایینتری را نسبت به دیگر مادران باردار تجربه میکنند. بارداری برنامهریزینشده نهتنها باعث افزایش بعد خانوار و کاهش فاصلهگذاری بین تولدها میشود بلکه زمینهساز خطر مرگومیر مادران و کودکان نیز است؛ زیرا حاملگی ناخواسته در صورت ادامه بارداری باعث افزایش فشار روانی بر مادر میشود. این امر به دریافت مراقبت ناکافی در دوران بارداری منجر میشود و کودک پس از زایمان بهدلیل ناخواسته بودن کمتر مورد توجه و مراقبت قرار میگیرد. بنابراین بارداری ناخواسته علاوهبر تأثیر منفی بر کیفیت زندگی زنان باردار، بر 2 شاخص مهم بهداشتی مرگومیر مادران و کودکان نیز مؤثر است [27]. بااینحال نتایج مطالعه ساری و همکاران بر کیفیت زندگی زنان با بارداری برنامهریزینشده در ترکیه نشان داد به نظر نمیرسد بارداری برنامهریزینشده اثر قابل ملاحظهای بر کیفیت زندگی زنان باردار داشته باشد [32].
درخصوص کیفیت زندگی در 3 ماهههای مختلف بارداری، میانگین نمرات کیفیت زندگی در هر 3 ماهه بارداری اختلاف معناداری نداشت. به نظر میرسد در گروه سنی مورد مطالعه به دلایل گفته شده ازجمله عملکرد جسمانی بهتر، رضایت زناشویی بیشتر، سرزندگی و شادابی بالاتر و حمایت اجتماعی بیشتر نسبت به سایر گروههای سنی و درنهایت احساس رضایت از موقعیت اخیر، کیفیت زندگی در هر 3 سهماهه بارداری، خوب ارزیابی میشود. همسو با نتایج مطالعه اخیر، در مطالعه مکوندی و کرمانی نیز میانگین نمرات کیفیت زندگی در 3 ماهههای مختلف بارداری اختلاف معناداری نداشت [31]. در مطالعه عباسزاده و همکاران با افزایش سن حاملگی، کیفیت زندگی در زنان باردار مورد مطالعه کاهش یافته است، بهطوریکه بالاترین میانگین کیفیت زندگی در 3 ماهه اول و پایینترین میانگین در 3 ماهه سوم مشاهده شد [26]. همسو نبودن نتایج مطالعه عباسزاده با مطالعه حاضر میتواند بهدلیل تفاوت در ابزار مورد استفاده و تفاوت در گروه سنی مورد مطالعه باشد
نظر به اینکه این تحقیق براساس پرسشنامه کیفیت زندگی در زنان باردار انجام شد، همچون همه مطالعات پرسشنامهای، احتمال سوگیری در یافتهها وجود دارد که از محدودیتهای مطالعه حاضر است. برای مثال ممکن است زنان باردار نوجوان سطح نارضایتی از کیفیت زندگی خود را واقعی گزارش نکرده باشند.
نتیجهگیری
نتایج این مطالعه نشان داد میانگین نمره کیفیت زندگی در زنان باردار نوجوان، بالاتر از حد متوسط است. در میان حیطههای کیفیت زندگی، حیطه عملکرد روانی کیفیت زندگی، بالاترین میانگین نمره و حیطه عملکرد اجتماعی، پایینترین میانگین نمره را کسب کردند که نشان میدهد سطح کیفیت زندگی نوجوانان باردار در حیطه عملکرد اجتماعی نسبت به سایر حیطهها بالاتر بوده است. همچنین نوجوانان بارداری که خود و همسرشان تحصیلات بالاتری داشتند، از وضعیت اقتصادی مطلوبتری برخوردار بودند و بارداری ازنظر خود و همسرشان خواسته بود، دارای کیفیت زندگی بهتری بودند.
به نظر میرسد در سالیان اخیر برگزاری کلاسهای آمادگی برای زایمان و تأکید مراکز بهداشتی درمانی بر شرکت مادران باردار در این کلاسها و آموزش تکنیکهای تنآرامی نقش مؤثری در کاهش مشکلات مادران بهویژه مادران باردار نوجوان و درنتیجه افزایش سطح کیفیت زندگی آنان داشته است. همچنین حمایتهای اجتماعی خانواده و آموزش همسران در این کلاسها جهت حمایت مادران باردار، نقش بسزایی در کاهش میزان استرس و افسردگی مادران باردار و در بهبود کیفیت زندگی در حیطه عملکرد اجتماعی ایفا کرده است.
ازآنجاکه نتایج این مطالعه نشان داد سطح کیفیت زندگی در حیطه عملکرد روانی نسبت به دیگر حیطهها پایینتر است، بنابراین استفاده از نتایج این پژوهش میتواند به برنامهریزی در جهت آموزش خانوادهها بهویژه همسران در راستای حمایت عاطفیـروانی بیشتر طی دوران بارداری به منظور ارتقای کیفیت زندگی مادران باردار بهخصوص مادران باردار نوجوان منجر شود. نتایج حاصل از این مطالعه میتواند زمینهساز انجام پژوهشهای آتی درخصوص شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی نوجوانان باردار و همچنین طراحی مطالعات مداخلهای در حیطههایی از ابعاد کیفیت زندگی باشد که کیفیت زندگی نوجوانان باردار نیاز به بهبود دارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه پس از دریافت تأییدیه کمیته اخلاق با کد IR.IUMS.REC.1399.521 از معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی ایران و دریافت رضایتنامه کتبی از مشارکتکنندگان انجام شد.
حامی مالی
این مقاله حاصل پایاننامه کارشناسی ارشد مریم امینی، گروه بهداشت باروری و مامایی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران است. این پژوهش با حمایت پروژه تحقیقاتی (شماره 18330) تأمین مالی دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران انجام شد.
مشارکت نویسندگان
مفهومپردازی، روششناسی و نظارت: مریم قرhچه، مریم امینی؛ گردآوری اطلاعات: مریم امینی؛ تجزیهوتحلیل دادهها: شیما حقانی و بتول حسنپور ازغدی؛ تأمین مالی و منابع: مریم قرhچه. بررسی، نگارش-پیشنویس اصلی، بررسی و ویرایش: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از حوزه معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و دانشکده پرستاری و مامایی و تمامی مشارکتکنندگان در این پژوهش تشکر و قدردانی میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |