مقدمه
از مهمترین دورههای زندگی بشر، دوره کودکی است. شخصیت انسان در دوره کودکی شکل میگیرد، این تحول در دورههای بعدی تکامل مییابد [
1]. یکی از مشکلاتی که کودکان را در جوامع درحال توسعه تهدید میکند، موضوع کار کودکان است. این کودکان باتوجهبه شرایط خاص زندگی خویش، نمیتوانند از مقتضیات آن بازه سنی استفاده کنند و از آن محروم هستند، بنابراین در زمره آسیبپذیرترین اقشار جامعه قرار دارند [
1]. موضوع کودکان کار یک پدیده جهانی و رو به رشد است [
2]. فعالیتی که بهزیستی روانشناختی، تحصیل و در ادامه تکامل و معیشت آینده کودک را مختل کند، کار سخت تعریف میشود. کنوانسیون شماره 138 سازمان جهانی کار، به کودکان اجازه میدهد که از سن 13 سالگی کارهای سبک را انجام دهند. کارهای سبک به فعالیتهایی گفته میشود که در دامنه کارهایی مانند فعالیتهای نظامی یا مواد مخدر نباشد و با تحصیل، تکامل جسمی و روانی کودک تداخل نداشته باشد [
3].
بهطورکلی بسیاری از سازمانها و افراد، هر شخص زیر 18 سال که برای کسب درآمد کار کند را در طبقه کودکان کار قرار میدهد [
4]. اگرچه ﺑﺮآورد ﺗﻌﺪاد دﻗﯿﻖ ﮐﻮدﮐﺎن ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ در ﺟﻬﺎن و ایﺮان ﺑﻪدﻟﯿﻞ ﻣﺸﮑﻼت در ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ ﺗﻌﺮیﻒ آنها ﻣﻤﮑﻦ ﻧﯿﺴﺖ، اﻣﺎ براساس گزارش یونیسف، تقریباً 160 میلیون کودک در آغاز سال 2020 بهعنوان کودکان کار شناخته شدند که این آمار تقریباً 1 نفر از هر 10 کودک در سراسر جهان را شامل میشود. تقریباً نیمی از آنها در کارهای خطرناکی هستند که بهطور مستقیم سلامت و رشد اخلاقی آنها را به خطر میاندازد [
5]. در ایران حدود 20 هزار تا 2 میلیون کودک کار، در خیابان زندگی میکنند و آمار رسمی و دقیقتر گزارش نشده است [
6]. طبق آمارحدود 90 درصد از آنها دارای پدر و مادر هستند و اعضای خانواده آنها بهطور متوسط 8 نفر است. 80 درصد از خانوادهها مهاجرند که 64 درصد از روستا و 36 درصد از کشورهای دیگر ازجمله افغانستان میباشند [
7].
کار کودکان ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی [
4,
8, 9, 10] دارد و باعث میشود که بهندرت در جامعه مورد احترام قرار گیرند و تجارب مرتبط با انگ باعث میشود، درک منفی که از جامعه میگیرند را درونیسازی کنند [
11] و دچار پیامدهای منفی کار کودکان مانند فقدان قدرت اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی شوند [
8،
12] و آنان را در معرض سوء استفاده جسمی و مصرف مواد مخدر و سایر رفتارهای پرخطر قرار میدهد [
6،
10].
یکی از چالشهای کار کودکان، تأثیرات آن بر سلامت روان کودکان است، بهطوریکه احتمال افسردگی و اضطراب در آنها افزایش مییابد [
13]. کودکان کار، بیسرپرست و حاشیهنشین بیشتر مستعد ابتلا به مسائل سلامت روان هستند [
14, 15] و باتوجهبه نداشتن خانواده کارآمد، احساسات منفی مانند اضطراب و ناامیدی را تجربه میکنند [
8]. یک مرور نظاممند در مورد سلامت روان کودکان کار نشان داد طبق پژوهشهای انجامشده این کودکان احساس ناامیدی بالاتری را نسبت به همتایان خود نشان میدهند [
14]. 52 درصد از کودکان کار که کاملاً از خانوادههایشان جداشدهاند احساس ناامیدی را تجربه کردهاند [
16] و شاخصهای امید به آینده نسبت به سایر همسالان در کودکان کار کمتر بوده است [
17]. همچنین در معرض احساس تنهایی، بیمعنایی و رهاشدگی هستند [
18]. علاوهبراین کار بر رشد و عملکرد شناختی کودکان تأثیر منفی میگذارد [
19, 20]. به نظر میرسد یکی از مهمترین ابعادی که در اثر احساس ناامنی در کودکان کار آسیب میبیند و باید بررسی شود، امید است [
8] که بهصورت قدرت روانشناختی مهم برای مقابله با استرس و سختی و آسیب شناخته میشود [
21].
کودکان در مراحل اولیه زندگی خود در حال فهم جهان خود هستند و شروع به توسعه عقاید، مفاهیم در ارتباط با خود، افراد و دیگر موضوعات جهان میکنند، این عقاید و ساختارهای شناختی که افکار را سازماندهی میکنند، طرحواره نامیده میشوند. در عین حال برخی از این طرحوارهها میتواند ناسازگار باشد که شامل افکار، عقاید و نگرشهای ناکارآمد نسبت به خود و دیگران میباشد [
22, 23]. براساس نظریه بِک، نگرشهای ناکارآمد بهصورت عقاید انعطافناپذیر که در اثر تجارب نامطلوب اولیه شکل میگیرند، تعریف میشوند که معمولاً پایدار هستند و تا زمان بروز اتفاقات ناگوار بروز مییابند. این نگرشها بر فرآیند تصمیمگیری فرد تأثیر میگذارند و باعث ایجاد افکار 3 گانه منفی شامل دید منفی به خود، جهان و آینده میشود [
24]. فرض بر این است که این نگرشها به خودی خود موجب افسردگی نمیشوند و ناامیدی عامل مهم مستعدکننده میباشد [
25].
محققانی چون یانگ و همکاران و بک بر اهمیت تجارب نامطلوب و تأثیر آن بر تکامل کودک و بهزیستی روانشناختی تأکید کردند و عنوان کردند که محرومیت از نیازهای اساسی باعث ایجاد این نگرشها میشود و در سراسر زندگی فرد ادامه دارد [
26،
27].
باتوجهبه مسائل پیشگفت، این نکته به ذهن متبادر میشود که به نگرش ناکارآمد در جامعه کودکان کار پرداخته شود، زیرا پژوهشی در مورد ارزیابی نگرش ناکارآمد و متغیر ناامیدی در ایران یافت نشد و برخی مطالعات متناقض نشاندهنده تأثیر مثبت کار بر سلامت عمومی و تمایز مثبت آنها با سایر همسالان بودند. برای مثال در مطالعه کویمی و همکاران، مشاهده شد که کار میتواند تأثیرات مثبتی بر کودک داشته باشد که در موقعیتهای مضر سازگاری بیشتری داشته باشند تا سلامت عمومی خود و خانواده شان را افزایش دهند و با سایر کودکان تمایز مثبت داشته باشند. بنابراین پژوهش بیشتر در این جامعه آسیبپذیر احساس میشود تا تناقضات موجود مورد مقایسه و بررسی قرار گیرد [
11،
28]. در کتب تخصصی بر نقش روان پرستار بر ارتقای سلامت جامعه تأکید شده است. مداخله زودهنگام و کمک به تکامل جامعه بهویژه در گروههای آسیبپذیر مانند کودکان کار از وظایف مهم آنان به شمار میرود [
29،
30]. روان پرستاران میتوانند در حوزه پژوهشی کودکان آسیبپذیر به مطالعه بپردازند و مراقبتهای اختصاصی مانند خانوادهدرمانی، گروهدرمانی و آموزش مهارتهای حل مسئله را در برنامه آموزشی قرار دهند و به ارتقای بهداشت روان کودکان کار کمک کنند [
31].
پژوهش حاضر با هدف تعیین نگرش ناکارآمد و ناامیدی در کودکان تحت حمایت مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران در در سال 1400 انجام شد.
روش بررسی
این مطالعه توصیفیمقطعی است. محیط پژوهش شامل 4 مؤسسه دولتی حمایت از کودکان کار شامل مراکز مولوی، بازار، خاوران و مرکز همه کودکان بود. جامعه پژوهش را کودکان و نوجوانان کار 10 تا 18 ساله تحت حمایت مراکز تشکیل داده بودند. معیارهای ورود شامل این موارد بودند: نمونه پژوهش، سواد خواندن و نوشتن داشته باشند. سن 10 سال و بالاتر داشته باشند. حداقل 1 سال در مراکز کودکان کار فعالیت داشته باشند. طی 6 ماه گذشته دچار بحران عاطفی مانند مرگ والدین یا افراد درجه یک نشده باشند. معیار خروج تعریف نشد و بهدلیل حضور پژوهشگر در محیط پژوهش پرسشنامهها کاملاً بررسی و در صورت ناقص بودن اطلاعات، مجدداً از مصاحبهشونده پرسیده میشد. برای تعیین حداقل حجم نمونه لازم به منظور برآورد نگرش ناکارآمد براساس مطالعه الکساندرو و بولتون در سطح اطمینان 95 درصد و انحرافمعیار 16/02 حداقل حجم نمونه لازم 247 نفر برآورد شد [
32].
مراکز کودکان کار براساس منطقه جغرافیایی انتخاب شدند و نمونهها از مراکز جنوب شهر تهران وارد پژوهش شد. روش نمونهگیری طبقهای با حجم متناسب با جمعیت بود که نمونهها در طبقات به 4 مرکز مولوی، بازار، خاوران و همه کودکان تقسیم شدند. هر مرکز 1 طبقه محسوب شد. مرکز مولوی دارای 134 عضو، مرکز بازار 134 عضو، مرکز خاوران 144 عضو و مرکز همه کودکان دارای 88 عضو بود. باتوجهبه حجم نمونه (247 نفر)، قرار بر این بود از مرکز مولوی 67 نفر، از مرکز بازار 67 نفر، از مرکز خاوران 72 نفر و از مرکز همه کودکان 44 نفر بهصورت نمونهگیری مستمر انتخاب شوند، اما باتوجهبه همهگیری کرونا و محدودیتها و پروتکلهای بهداشتی و نظر به حفظ سلامتی کودکان تحت حمایت مراکز و طولانی نشدن نمونهگیری با هماهنگی گروه پژوهش تعداد 247 نفر از افراد به روش نمونهگیری مستمر وارد مطالعه شدند که این فرآیند بهمدت 8 ماه از فروردین سال 1400 تا آبان سال 1400 ادامه یافت و طبق
جدول شماره 1 نمونهگیری انجام شد.
در این پژوهش از 3 پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی (سن، تعداد اعضای خانواده، جنس، پایه تحصیلی، نوع زندگی، ملیت کودک کار، نوع اشتغال کار کودک و تجربه فوت افراد درجه یک یا طلاق والدین)، نگرش ناکارآمد کودکان و ناامیدی کودکان استفاده شد.
ابزار ناامیدی کودکان
این پرسشنامه را کازدین و همکاران در سال 1986 برای ارزیابی میزان ناامیدی کودکان در دامنه سنی، هوش و تشخیصهای مختلف براساس نظریه بک طراحی کردهاند که 17 گویه دارد که بهصورت «بله» و «خیر» پاسخ داده میشود و کودک باید پاسخ خود در هر عبارت را بهصورت «بله» و «خیر» نشان دهد. به هر پاسخ مثبت، 1 نمره و پاسخ منفی، صفر نمره تعلق میگیرد. بالاترین نمره 17 بود که نشاندهنده انتظارات منفی بیشتر نسبت به آینده است. 9 گویه پاسخ بله (8،9،10،12،13،14،15،17، 2) و 8 گویه پاسخ خیر (1،3،4،5،6،7،11،16) دریافت میکند و هر پاسخ کودک مطابق با نمرهگذاری ابزار اصلی یک امتیاز دریافت میکند. عبارات ازنظر خوانایی و هجاها برای کودکان از سطح اول و دوم ابتدایی مناسب است. هر ماده نمرهگذاری جداگانه دارد. برای بهدست آوردن نمره نهایی عبارات با هم جمع میشود.
این پرسشنامه از دو زیر مقیاس انتظارات آینده در گویههای شماره (2،3، 8، 9، 10، 12،13، 14، 15، 17 ) و شادکامی کلی برای انتظارات آینده در گویههای شماره (1، 4، 5، 6، 7،11، 16 ) تشکیل شده بود. نمره 17 بهعنوان بیشترین ناامیدی و نمره صفر نشاندهنده ناامیدی کمتر در کودک ، نمره 10 بهعنوان بیشترین ناامیدی در بعد انتظارات آینده و نمره صفر نشاندهنده انتظارات آینده کمتر در کودک و نمره 7 بهعنوان بیشترین ناامیدی در بعد شادکامی کلی و نمره صفر نشاندهنده شادکامی کلی کمتر در کودک بود [
33].
کازدین و همکاران در پژوهشی به بررسی ویژگیهای روانسنجی و روایی همزمان مقیاس ناامیدی کودکان پرداختند. نتایج نشان داد ضریب آلفای کرونباخ برای همسانسازی درونی 97 درصد و ضریب اسپیرمن-براون حاصل از دو نیمهسازی برابر با 96 درصد بود که نشاندهنده همسانی درونی و پایایی قابل قبول بود. مقیاس ناامیدی کودکان توسط دهکردی در ایران مورد روانسنجی قرار گرفت. آلفای کرونباخ در مؤلفه انتظارات آینده 0/713 و برای مؤلفه شادکامی 0/899 گزارش شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 0/806 به دست آمده است، نتایج بهدستآمده برای تمام مؤلفهها ازنظر روانسنجی مطلوب میباشند که نتایج نشاندهنده روا بودن این مقیاس برای سنجش ناامیدی کودکان است [
34].
پرسشنامه نگرش ناکارآمد کودکان
الساندرو و بورتون طراحی مقیاس نگرش ناکارآمد را در سال 2006 براساس ابزار 100 آیتمی نگرش ناکارآمد بزرگسال بک انجام دادند و مواردی که ضریب زیر 30 داشتند، حذف شدند تا درنهایت پرسشنامه 22 گویهای نگرش ناکارآمد کودکان تهیه شد. این مقیاس شامل 22 گویه است و برای کودکانی که سواد خواندن و نوشتن دارند، مناسب و قابل فهم است (در مقاله اصلی برای کودکان و نوجوانان مناسب ارزیابی شده است). این پرسشنامه دارای پاسخدهی لیکرت 6 درجهای امتیازدهی شد (کاملاً مخالف 1، تقریباً مخالف 2، مخالف 3، کمی موافق 4، تقریباً موافق 5، کاملاً موافق 6) و برای بهدست آوردن نمره نهایی باید امتیازات با هم جمع شوند که دامنه نمرات از 22 تا 132 است که نمره بالاتر نشاندهنده نگرش ناکارآمد بالاتر در کودک است. پایایی مقیاس نگرش ناکارآمد توسط د.الساندرو و بورتون در سال 2006، محاسبه و ضریب آلفای کرونباخ را برای بررسی همبستگی درونی 0/87 و با روش باز آزمایی 0/80 گزارش کردند [
32]. در مطالعه شکری و همکاران نیز آلفای کرونباخ 0/78 درصد و مطلوب گزارش شد [
35].
جهت تعیین روایی در پژوهش حاضر ابزارها پس از بررسی تیم پژوهش به 3 نفر از اعضای هیئت علمی محترم دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ایران ارائه شد و نظرات آنها اعمال شد. برای پایایی ابزارها در پژوهش حاضر از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که قبل از انجام پژوهش باتوجهبه نظر استاد محترم آمار به 20 نفر از افراد دارای معیار ورود پژوهش ارائه شد و اهداف مطالعه توضیح داده شد. این افراد در نمونه اصلی مطالعه وارد نشدند و ضریب اسپیرمن- براون حاصل از دو نیمهسازی در این مطالعه برای هر دو متغیر برابر با 0/747 بود.
پژوهشگر پس از دریافت مجوز از دانشگاه علوم پزشکی ایران و دریافت معرفینامه از دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ایران به مراکز کودکان کار مراجعه کرد، قبل از شروع نمونهگیری با مدیریت مراکز هماهنگی انجام شد. در مراجعه اولیه به هر مرکز اهداف پژوهش به زبان ساده به کودکان ارائه شد و کودکان 10 تا 15 سال فرم رضایتنامه را جهت امضای والدین به منزل بردند، زیرا ورود والدین به مراکز بهدلیل بیماری کرونا ممکن نبود. در ادامه به ابهامات خانوادهها پاسخ داده شد و کودکان 15 تا 18 سال ابتدا رضایتنامه را شخصاً امضا کردند و به امضای خانواده یا قیم قانونی هم رسید. سپس نمونهگیری از 247 نفر از کودکان کار با دامنه سنی 10تا 18 سال بود، شروع شد.
پژوهش ناکارآمد محل تکمیل پرسشنامهها مراکز کودکان کار و زمان برای تکمیل هر 3 پرسشنامه نیم ساعت و تکمیل پرسشنامهها بهصورت مصاحبه بود. پژوهشگر زمان تکمیل پرسشنامهها در مراکز حضور داشته است و پروتکلهای بهداشتی جهت پیشگیری از بیماری کرونا انجام و به کودکان توضیح داده شد و درنهایت اجرا شد. همچنین باتوجهبه تبعه بودن برخی کودکان و بعضی سؤالات برای افراد بهصورت فردی و در صورت باز بودن کلاسها چند نفره (حداکثر7 نفر) خوانده شد. پس از تکمیل هر سؤال گویه بعدی 7 و در صورت ابهام با ذکر مثال توضیح داده میشد. پاسخ دریافتی از کودکان توسط پژوهشگر در فرمها وارد میشد، اما برای افرادی که بالای 13 سال داشتند و درک مناسبی از سؤالات داشتند، بهروش مصاحبه انجام شد. پاسخها توسط افراد وارد فرم شد و فرمها ازنظر پاسخدهی به تمام سؤالات بررسی شد.
به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، پس از کسب اجازه از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایران همراه با دریافت رضایتنامه کتبی از افراد و قیم آنها باتوجهبه کدهای اخلاقی مربوطه، به افراد گفته شد که اطلاعات مندرج در ابزارها بدون ذکر نام و بهصورت محرمانه باقی خواهد ماند.
تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفت. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی برای متغیرهای کیفی پژوهش و شاخصهای عددی کمینه، بیشینه، میانگین و انحرافمعیار برای متغیرهای کمی پژوهش استفاده شد. در بخش آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسن و از آزمون تی تست مستقل و تحلیل واریانس برای بررسی ارتباط بین متغیرهای جمعیتشناختی با هرکدام از متغیرهای پژوهش استفاده شد.
یافتهها
همانطور ﮐﻪ
ﺟﺪول شماره 1 ﻧﺸﺎن میدهد محدوده سنی 10-12 سال دارای بیشترین فراوانی (42/90 درصد) و محدوده سنی 16 سال و بالاتر (20/30 درصد) دارای کمترین فراوانی بوده است و میانگین سنی افراد مورد پژوهش 2/22±13/16 سال بود. همچنین 53/44 درصد از کودکان پسر و بقیه دختر بودند. این کودکان در پایههای اول تا ششم و متوسطه اول و دوم تحصیل میکردند که پایه سوم و چهارم (31/20 درصد) نسبت به سایر سطوح فراوانی بیشتری داشت. 43/30 درصد از کودکان فقط درس میخواندند درصورتیکه 56/70 درصد هم درس میخواندند و هم کار میکردند. سرپرست بیشتر کودکان پدر و مادر (80/56 درصد) بوده است. 66/80 درصد از کودکان کار ملیت غیر ایرانی داشتند و بقیه ایرانی بودند. تعداد اعضای خانواده 7 یا 8 نفره نسبت به سایر سطوح فراوانی بیشتری داشته است (36/00 درصد). 56/70 درصد از کودکان کار میکردند که دستفروشی (32/90 درصد) و خیاطی (24/30 درصد) نسبت به سایر سطوح فراوانی بیشتری داشت. مدت زمان حمایت در بیش از نیمی از کودکان 3 سال و کمتر بوده است (64/00 درصد).
ﺟﺪول شماره 2 ﻧﺸﺎن میدهد میانگین ناامیدی در افراد مورد پژوهش تحت حمایت مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران، 2/60±5/87 بود.
برای مقایسه ابعاد ناامیدی نمرات برمبنای صفر تا 100 محاسبه شد. نتایج نشان داد بعد انتظارات آینده با میانگین 38/70 و انحرافمعیار 18/67 بالاتر از بعد شادکامی با میانگین 28/51±19/81 بوده است. این نتیجه نشاندهنده این است در بین ابعاد ناامیدی، اهمیت انتظارات آینده در ناامیدی بیشتر از بعد شادکامی بوده است و میانگین دادهها نشاندهنده میزان ناامیدی پایین میان کودکان کار است. مطابق با نتایج بهدستآمده در
ﺟﺪول شماره 3 میانگین نگرش ناکارآمد در کودکان تحت حمایت مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران شرکتکننده در مطالعه، 74/11 با انحرافمعیار 16/96 بوده است.
همانطورﮐﻪ نتایج ضریب همبستگی پیرسون در
ﺟﺪول شماره 4 ﻧﺸﺎن میدهد بین نگرش ناکارآمد و ناامیدی و ابعاد آن در کودکان تحت حمایت مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران همبستگی معنادار آماری وجود نداشت (0/050<P).
طبق جدول شماره 5 نگرش ناکارآمد با تحصیلات (0/026=P)، وضعیت سرپرستی (0/029=P) و مدت زمان حمایت (0/022=P) ارتباط معنادار آماری وجود داشت، بهطوریکه نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد کودکان کار با مقطع تحصیلی پایه سوم و چهارم میانگین نمره نگرش ناکارآمد بالاتری نسبت به کودکان پایه پنجم و ششم کسب کرده بودند (0/022=P) و در سایر سطوح این اختلاف معنادار نبود.
چنانکه ﺟﺪول شماره 6 ﻧﺸﺎن میدهد ناامیدی تنها با وضعیت کار کودکان مورد پژوهش، ارتباط معنادار آماری داشته است (0/029=P)، هرچند آزمون تعقیبی توکی اختلاف معنادار آماری را در بین وضعیت کار نشان نداد.
بحث
در مطالعه حاضر میانگین ناامیدی در کودکان تحت حمایت مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران، پایینتر از میانه و مطلوب بوده است که این یافتهها برخلاف نتایج پژوهش فینی و همکاران ﺑﺮوﻧﺮ وهمکاران [36]، سیمبر و همکاران [17]، واﺗﮑﯿﺰ و زیﮏ [37] و ایﻤﺎنزاده و ﻋﻠﯿﭙﻮر [18] میباشد. در تبیین این نتیجه میتوان گفت که در پژوهش حاضر، بیشتر کودکان درس میخواندند و یا در کنار درس کار هم میکردند و سرپرست بیشتر کودکان پدر و مادر بوده است. به نظر میرسد فراهم کردن اﻣﮑﺎن ﺗﺤﺼﯿﻞ، روزنهای ﺑﻪ اﻣﯿﺪ ﺑﻪ آیﻨﺪه ﺑﻪ روی ایﻦ ﮐﻮدﮐﺎن ﮔﺸﻮده است [38]. نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که در پژوهش حاضر، ملیت بیش از نیمی از کودکان کار غیر ایرانی مانند افغان بوده است که در معرض خطرات زیادی درگذشته قرار داشتهاند و برخورداری از امکانات اولیه مانند تحصیل میتواند بهنوعی نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی را در آنها کاهش دهد و به کاهش ناامیدی در آنها منجر شود. در پژوهش حاضر، بیشتر کودکان درس میخواندند و یا در کنار درس کار هم میکردند و سرپرست بیشتر کودکان پدر و مادر بوده است [38].
در مطالعه حاضر میانگین نگرش ناکارآمد پایینتر از میانه ابزار پژوهش بوده است [39]. بررسی مطالعات گذشته نشان داد که نگرش ناکارآمد در کودکان کار مورد بررسی قرار نگرفته است، اما در سایر افراد بررسی شده است. نتایج پژوهش جبروز و صادقی [40] نیز در نوجوانان مبتلا به دیابت بستری در دانشگاه علوم پزشکی شیراز نشان دادند که نگرش ناکارآمد در نوجوانان در حد متوسط رو به بالا بوده است.
باتوجهبه اینکه طرحوارههای شناختی و خطاهای فکری در تجربههای نامساعد دوران کودکی ریشه دارند [41] و کودکان کار نسبت به سایر همسالان خود احتمال آسیبپذیری و مواجهه با شرایط استرسزای بیشتری را دارند، این احتمال وجود دارد که فعال شدن نگرشهای ناکارآمد توسط رویدادهای استرسزا یا خلقوخوی منفی، منجر به پردازش اطلاعات با سوگیری منفی شود [42].
کمبود شواهد در این زمینه نیازمند بررسیهای بیشتر در آینده میباشد. به نظر میرسد حمایت از کودکان در مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران باعث شده است تا حدودی از مشکلات آنها کاسته شود و بهنوعی انتظارات مثبت در آنها افزایش یابد و همانند سایر افراد انتظارات واقعبینانه از تواناییهای خود و دیگران داشته باشند.
در مطالعه حاضر، بین نگرش ناکارآمد و ناامیدی کودکان تحت حمایت مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران ارتباط معنادار وجود نداشت. به نظر میرسد ناامیدی از عوامل فردی–محیطی بسیاری تأثیر میپذیرد که در این پژوهش به آن پرداخته نشده است و نمیتوان تنها براساس نگرشهای ناکارآمد که معیارهایی انعطافناپذیر و کمالگرایانه هستند [30]، ارتباط بین آنها را مورد ارزیابی قرار داد.
از نقاط قوت این مطالعه حضور کودکان کار با سطوح مختلف اجتماعی و اقتصادی بود که تا حدی میتوانست از تورش مخدوشکنندههای وضعیت اقتصادی و اجتماعی جلوگیری کند.
نتایج این مطالعه نشان داد نگرش ناکارآمد در کودکان کار با سرپرستی سایرین و با مدت زمان حمایت 2 سال بیشتر بوده است و پیشنهاد میشود در مطالعات آینده کودکان کار که تحت سرپرستی سایرین غیر از پدر و مادر هستند نیز مورد بررسی قرار بگیرند. از طرفی دیگر باتوجهبه نتایج پژوهش مداخلات برنامهریزیشده در جهت تقویت نگرش ناکارآمد کودکانی که به تازگی تحت حمایت مراکز قرار گرفتهاند، صورت گیرد.
باتوجهبه فقدان ارتباط معنادار بین نگرش ناکارآمد و ناامیدی کودکان تحت حمایت مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران پیشنهاد میشود، متغیرهای میانجی و مداخلهگر مورد پژوهش قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مجوز اخلاقی برای این مطالعه از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایران با کدIR.IUMS.REC.1399.1162 گرفته شده است.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد فرشته قاسمی کارشناسی ارشد رشته روان پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ایران است و با حمایت مالی مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: مهرنوش اینانلو، نعیمه سید فاطمی و فرشته قاسمی؛ پژوهش و بررسی: مهرنوش اینانلو و فرشته قاسمی؛ تحلیل: شیما حقانی؛ مدیریت پروژه: مهرنوش اینانلو، نعیمه سید فاطمی. ویراستاری و نهاییسازی: فرشته قاسمی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران و تمامی افراد شرکتکننده در پژوهش و مراکز کودکان کار جنوب شهر تهران حاضر در این مطالعه به مدیریت آقای قاسم حسنی تقدیر و تشکر میشود.
References
1.
Akbari Aliabadi M, khaleghipour S, orayzie samani H. [The relationship between post-traumatic stress disorder and behavioral problems of sexually abused labor children compared to orphaned children (Persian)]. Iran J Pediatr Nurs. 2016; 3(1):1-10. [Link]
2.
Khan SR, Lyon S. Measuring children’s work in South Asia: Perspectives from national household surveys. Geneva: International Labour Organization; 2015. [Link]
3.
Unicef. United Nations Children’s Fund (UNICEF). New York: UNICEF; 2017. [Link]
4.
Golo HK, Attom LE, Brew E, Eshun I. Human rights issues of child labour and economic activities: The way forward. Am J Soc Sci Res. 2018; 4(2):40-52. [Link]
5.
Unicef. Child labour. New York: UNICEF; 2020.
6.
Foroughi M, Moayedi-Nia S, Shoghli A, Bayanolhagh S, Sedaghat A, Mohajeri M, et al. Prevalence of HIV, HBV and HCV among street and labour children in Tehran, Iran. Sex Transm Infect. 2017; 93(6):421-3. [DOI:10.1136/sextrans-2016-052557] [PMID]
7.
Moradi A, Sajjadi H, Mohaqeqikamal SH, Vameqi M, Hosseini Teshnizi S, Qaedamini Q. [A study of labor children’s social health referring to non-govermental organization in support of children’s rights in Tehran in 2014 (Persian)]. J Rafsanjan Univ Med Sci. 2016; 14(11):977-88. [Link]
8.
Hussian A, Sharma ML. Quality of life and hopelessness among adolescent rag pickers of Delhi, India. Univers J Psychol. 2016; 4(2):93-8. [DOI:10.13189/ujp.2016.040204]
9.
Vameghi M, Sajadi H, Rafiey H, Rashidian A. The socioeconomic status of street children in Iran: A systematic review on studies over a recent decade. Child Soc. 2014; 28(5):352-65. [DOI:10.1111/j.1099-0860.2012.00456.x]
10.
Cumber SN, Tsoka-Gwegweni JM, Kanjo-Cumber RY. Family circumstances forcing children to run away from home in Cameroon. Sci J Public Health. 2017; 5(1):1-9. [DOI:10.11648/j.sjph.20170501.11]
11.
Myburgh C, Moolla A, Poggenpoel M. The lived experiences of children living on the streets of Hillbrow. Curationis. 2015; 38(1):1-8. [DOI:10.4102/curationis.v38i1.1274]
12.
Worku BN, Urgessa D, Abeshu G. Psychosocial conditions and resilience status of street children in Jimma Town. Ethiop J Health Sci. 2019; 29(3):361-8. [PMID]
13.
Vameghi M, sajjadi H, Rafiey H, Rashidian A. [Systematic review of studies on street children in Iran in recent decade: Poverty, a risk factor for becoming a street child (Persian)]. Soc Welf Q. 2010; 9(35):337-78. [Link]
14.
Woan J, Lin J, Auerswald C. The health status of street children and youth in low-and middle-income countries: A systematic review of the literature. J Adolesc Health. 2013; 53(3):314-21. e12. [DOI:10.1016/j.jadohealth.2013.03.013] [PMID]
15.
Savarkar T, Das S. Mental health problems among street children: The case of India. Curr Res J Soc Sci Hum. 2019; 2:39. [DOI:10.12944/CRJSSH.2.1.05]
16.
Kerfoot M, Koshyl V, Roganov O, Mikhailichenko K, Gorbova I, Pottage D. The health and well-being of neglected, abused and exploited children: The Kyiv Street Children Project. Child Abuse Negl. 2007; 31(1):27-37. [DOI:10.1016/j.chiabu.2006.07.003] [PMID]
17.
Simbar S, Hosseinkhanzadeh AA, Abolghasemi A. [Hope for the future, attachment relationships, and emotional-behavioral problems in child labor (Persian)]. J Child Ment Health. 2019; 6(3):51-65. [DOI:10.29252/jcmh.6.3.6]
18.
Imanzadeh A, Alipour S. [Lived experience of loneliness by Tabriz’s labor children: A phenomenological study (Persian)]. Q Soc Stud Res Iran. 2019; 8(2):279-304. [Link]
19.
ILO. Global estimates of child labour: Results and trends, 2012-2016. Geneva: International Labour, Organization; 2017. [Link]
20.
Sequeira M. Is there an association between child work and cognitive ability? Evidence from Peru [MSc thesis]. London: London School of Hygiene & Tropical Medicine; 2013. [Link]
21.
Hellman CM, Munoz RT, Worley JA, Feeley JA, Gillert JE. A reliability generalization on the Children’s Hope Scale. Child Indic Res. 2018; 11:1193-200. [DOI:10.1007/s12187-017-9467-6]
22.
Piaget J. Play, dreams and imitation in childhood. London:Routledge; 2013. [DOI:10.4324/9781315009698]
23.
Zeynel Z, Uzer T. Adverse childhood experiences lead to trans-generational transmission of early maladaptive schemas. Child Abuse Negl. 2020; 99:104235. [DOI:10.1016/j.chiabu.2019.104235] [PMID]
24.
Ruiz FJ, Suárez-Falcón JC, Barón-Rincón D, Barrera-Acevedo A, Martínez-Sánchez A, Pena A. Factor structure and psychometric properties of the Dysfunctional Attitude Scale Revised in Colombian undergraduates. Revista Latinoamericana de Psicología. 2016; 48:81-7. [Link]
25.
Flouri E, Panourgia C. The role of nonverbal cognitive ability in the association of adverse life events with dysfunctional attitudes and hopelessness in adolescence. Arch Psychiatr Nurs. 2012; 26(5):411-9. [DOI:10.1016/j.apnu.2012.02.004] [PMID]
26.
Young JE, Klosko JS, Weishaar ME. Schema therapy: A practitioner’s guide. New York: Guilford Press; 2006. [Link]
27.
Wang CE, Halvorsen M, Eisemann M, Waterloo K. Stability of dysfunctional attitudes and early maladaptive schemas: A 9-year follow-up study of clinically depressed subjects. J Behav Ther Exp Psychiatry. 2010; 41(4):389-96. [DOI:10.1016/j.jbtep.2010.04.002] [PMID]
28.
Batomen Kuimi BL, Oppong-Nkrumah O, Kaufman J, Nazif-Munoz JI, Nandi A. Child labour and health: A systematic review. Int J Public Health. 2018; 63(5):663-72. [DOI:10.1007/s00038-018-1075-9] [PMID]
29.
Barker P. Psychiatric and mental health nursing: The craft of caring. Florida: CRC Press; 2012. [Link]
30.
Kring AM, Davison GC, Neale JM, Johnson SL. Abnormal psychology. New York: John Wiley; 2012. [Link]
31.
Blowey R, Andrews AH, Eddy RG, Boyd H. Bovine medicine: Diseases and husbandry of cattle. New Jersey: John Wiley & Sons; 2008. [Link]
32.
Aliakbari Dehkordi M, MohtashamI T, Aliakbari Dehkordi S. [The study of psychometric characteristics of children Hopelessness Scale (Persian)]. Clin Psychol Personal. 2018; 16(1):213-22. [Link]
33.
Kazdin AE, Rodgers A, Colbus D. The hopelessness scale for children: Psychometric characteristics and concurrent validity. J Consult Clin Psychol. 1986; 54(2):241-5. [DOI:10.1037/0022-006X.54.2.241] [PMID]
34.
Aliakbari Dehkordi M, Mohtashami T. [The study of psychometric characteristics of children hopelessness scale (Persian)]. Clin Psychol Pers. 2020; 16(1):213-22. [DOI:10.22070/CPAP.2020.2849]
35.
Shokri O, Pour Shahriar H, Aghayi M, Sanayi Pour MH. [Psychometric analysis scale of dysfunctional attitude towards children and adolescents (Persian)]. Thoughts Behav Clin Psychol. 2015; 10(36):47-56. [Link]
36.
Bruner C. ACE, place, race, and poverty: Building hope for children. Acad Pediatr. 2017; 17(7):S123-9. [DOI:10.1016/j.acap.2017.05.009] [PMID]
37.
Watkins K, Zyck SA. Living on hope, hoping for education: The Failed Response to the Syrian Refugee Crisis. London: ODI; 2014. [Link]
38.
Akesson B. School as a place of violence and hope: Tensions of education for children and families in post-intifada Palestine. Int J Educ Dev. 2015; 41:192-9. [DOI:10.1016/j.ijedudev.2014.08.001]
39.
Goldsmith AA, Tran GQ, Smith JP, Howe SR. Alcohol expectancies and drinking motives in college drinkers: Mediating effects on the relationship between generalized anxiety and heavy drinking in negative-affect situations. Addict Behav. 2009; 34(6-7):505-13. [DOI:10.1016/j.addbeh.2009.01.003] [PMID]
40.
Jebroz F, Sadeghi N. [Relationship between spiritual and religious attitude and inefficient attitude in diabetic adolescents (Persian)]. J Diabetes Nurs. 2018; 6(3):558-68. [Link]
41.
Beck AT. Cognitioe therapy ad the emofionui disordtrs. New York: Interna-tional Universities Press; 1976.
42.
Felix SA, Hooker CI. Dependent, but not perfectionistic, dysfunctional attitudes predict worsened mood and appraisals after emotional support from a romantic partner. Front Psychol. 2016; 7:1502. [DOI:10.3389/fpsyg.2016.01502] [PMID]