مقدمه
نارسایی قلبی، نشانگانی بالینی است که مشخصه آن گروهی از نشانههای مشتمل بر تنگی نفس، تنگی نفس هنگام خواب، تورم اندام تحتانی، خستگی و اضطراب، همراه با افزایش فشار ورید گردنی و احتقان ریوی است که اغلب بهدلیل ناهنجاریهای ساختاری یا عملکردی قلبی، پرفشاری خون، سکته قلبی، تحلیل رفتن عضله قلب و بیماریهای التهابی قلب به وجود میآید و به عدم توانایی قلب جهت پمپاژ کافی خون برای رفع نیازهای بافتها به اکسیژن و مواد مغذی، کاهش برونده قلبی یا افزایش فشار داخل قلبی منجر میشود [
1]. نارسایی قبلی، یکی از مهمترین بیماریهای قلبیعروقی است که 1 درصد از افراد در دهه 50 و 10 درصد افراد در دهه 80 زندگی خود با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند. اهمیت این موضوع بهدلیل شیوع روزافزون آن در دنیا، ابتلا و مرگومیر بالای آن، افزایش سرسامآور هزینههای درمانی مرتبط با آن و میزان بالای بستری مجدد است [
2]. تخمین زده میشود که 26 میلیون نفر در سراسر دنیا مبتلا به نارسایی قلبی هستند که بهعنوان مشکلی عمده در سلامت عمومی تلقی میشود که به کاهش ظرفیت عملکردی و کیفیت زندگی ضعیف منجر میشود و خطر ابتلا به آن در مردان 33 درصد و در زنان 28 درصد است. در آمریکا حدود 5/7 میلیون نفر از افراد بالای 20 سال درگیر این بیماری هستند و پیشبینی میشود تا سال 2030 به میزان 46 درصد افزایش یابد و تا 8 میلیون نفر بیشتر شود [
1]. در ایران نیز نارسایی قلبی با 39/3 درصد از کل مرگها، اولین علت مرگ ناشی از بیماریهای قلبیعروقی به شمار میرود [
3].
یکی از مشکلاتی که افراد دارای نارسایی قلبی از آن رنج میبرند، وجود نوعی ترس تعریفنشده از تلاش در جهت انجام فعالیتهای روزانه و وجود نوعی تردید و نگرانی در ارتباط با آینده است. این افراد همواره نگران تغییرات ناخواستهای در زندگی آینده خود، آن هم بهدلیل درگیری با بیماری نارسایی قلبی هستند [
3]. نگرانی نوعی پدیده گنگ و مبهم است و به حوادث نامعلومی که ممکن است در آینده رخ دهد، اشاره میکند. درواقع زنجیره افکار و تصاویر منفی و غیرقابل کنترلی است که شخص را تحت تأثیر قرار میدهد و ویژگی و مؤلفه شناختی اصلی در اضطراب است. افراد با نگرانی غیرمعمول، حوادث گنگ و مبهم را بهعنوان نوعی تهدید در نظر میگیرند و این نگرانی به افزایش عواطف منفی و مخرب و برانگیختگی و فعالیت اعصاب و غدد منجر میشود [
4]. نگرانی در افراد دارای نارسایی قلبی، مرز مشخصی ندارد. نگرانی ناشی از بیماری بر احساسات منفی فرد نسبت به وضعیت جسمی، شناختی، رفتاری و توانمندی فرد در پیشبینی و انتظار حوادث ناخوشایند محتمل در آینده تمرکز دارد و دارای 2 بعد استقلال شناختی و عملکردی و نگرانی مرتبط با علائم جسمی و روانی است [
5].
طبق مطالعه باقری و همکاران در شهر تهران بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، سطح متوسطی از نگرانیهای ناشی از بیماری را گزارش دادند که بیشترین نگرانی مربوط به نگرانی از آینده بیماری و کمترین نگرانی مربوط به نگرانی از عوارض جسمیـروانی بود [
6]. منصوریه و همکاران در تبریز در مطالعهای که با مشارکت افراد دارای مشکلات نارسایی قلبی انجام دادند، نگرانی مرتبط با بیماری را با میانگین 5/79 و در حد بالا گزارش کردند [
3]. در مطالعه دیگری که در شهر تهران انجام شد، گزارش شد نگرانیهای جسمی، روانی و شناختی در مورد آینده بیماری نارسایی قلبی به مختل شدن روابط و احساس بار اضافی بودن بر سایرین منجر میشود [
5]. حدود 48 درصد از بیماران دارای نارسایی قلبی، نگرانیها و مشکلات روانی مانند احساس گناه، ناامیدی، کاهش اعتمادبهنفس، کاهش انرژی و افسردگی را تجربه میکنند که بهدلیل محدودیتهایی که این بیماری برای افراد ایجاد میکند، اغلب در عملکرد جنسی، وظایف کاری، زندگی خانوادگی و اجتماعی افراد مشکلاتی به وجود میآید که به انزوای اجتماعی و افسردگی در آنان منجر میشود [
6].
از سوی دیگر، یکی از متغیرهایی که میتواند به بیماران برای داشتن زندگی بهتر کمک کند، هوش معنوی است. چنانکه بیمارانی که بعد معنوی وجود آنها قویتر است، بهطور مؤثرتری میتوانند با بیماری خود سازگاری پیدا کنند [
7]. در این افراد، برخورداری از هوش معنوی باعث میشود هنگام رویارویی با آسیبها به درمان پاسخ مناسبتری بدهند [
8]. هوش معنوی نوعی از هوش است که عملکرد و سازگاری فرد را در فرایند حل مسئله یاری میدهد، نقش مهمی در ارتقای سلامت افراد ایفا میکند و آنان را قادر میسازد تا بهصورت مؤثری با شرایط سازگاری یابند، زیرا انسانها با بهرهمندی از هوش معنوی برای رفع مشکلات خویش راه حل پیدا میکنند. درنتیجه، زندگیشان را در بستر گستردهتر، غنیتر و پرمعناتری قرار میدهند [
9]. هوش معنوی با بهکارگیری گروهی از ظرفیتهای ذهنی افراد به آگاهیبخشی آنان از جنبههای متعالی وجود خود کمک میکند و باعث پیامدهایی مانند ارتقای معنا در زندگی و شناخت نسبت به تعالی خود میشود. از نگاهی ژرفتر، هوش معنوی افراد را قادر میسازد تا در زندگی روزمره خود مشکلات خود را حل کنند و به اهداف متعالی دست پیدا کنند. هوش معنوی دارای ابعاد گنجایش فراتر رفتن از بعد جسمی و مادی، توانایی تجربه سطوح بالایی از آگاهی، توانایی تصدیق کردن تجارب روزمره، توانایی در بهکارگیری منابع معنوی جهت حل مشکلات و گنجایش به منظور پرهیزگاری است. افراد برخوردار از هوش معنوی در هنگام رویارویی با آسیبها، پاسخهای مناسبتری نسبت به شرایط موجود دارند و موقعیتهای تنشزا و تحت فشار را بهتر مدیریت میکنند [
10].
بهطور خاص، برای افرادی که با بیماریهای مزمن زندگی میکنند، داشتن هوش معنوی با کاهش خطر بیماری و طول عمر بیشتر همراه است، بهطوریکه افراد با هوش معنوی بالاتر، سبک زندگی سالمتری را تجربه میکنند و قدرت آنان در تصمیمگیریهای مرتبط با بیماری بهبود مییابد [
8]. هوش معنوی با بهکارگیری راهبردهای معنوی به افراد با نارسایی قلبی کمک میکند که واقعیت این بیماری را بپذیرند و شرایط مربوط به بیماری خود را با صبر، تحمل و آرامش و اعتمادبهنفس به سمت آیندهای روشن مدیریت کنند [
11].
برای بیماران مبتلا به بیماریهای عروق کرونر، هوش معنوی میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی آنان ایفا کند، بهطوریکه در ایران برای افراد با معنویت بالاتر، پیشرفت کمتر بیماری قلبیعروقی در یک پیگیری 4ساله مشاهده شده است [
12]. سالاری و همکاران معتقدند هوش معنوی یکی از مؤلفههای مهم در زندگی افراد با بیماریهای قلبیعروقی است و توجه به آن در این افراد بسیار ضروری است. در مطالعه آنان مشخص شد بیشتر از 90 درصد از افراد با بیماری ایسکمیک قلبی، سطح بالایی از هوش معنوی را گزارش کردهاند [
13]. در مطالعه دیگری که در ایران انجام شد، مشخص شد هوش معنوی ازنظر آماری پیشبینیکننده معناداری برای احتمال انسداد عروق کرونری است؛ یعنی با 1 واحد افزایش در نمره هوش معنوی، احتمال انسداد عروق کرونری برابر با 0/983 کاهش مییابد [
14]. بااینحال، کاهش هوش معنوی دارای اهمیت بسیاری است، زیرا افراد با هوش معنوی کمتر از برخی ویژگیهای روانشناختی مانند امیدواری و خوشبینی بهره کمتری میبرند. آنها سرمایه روانشناختی اندکی دارند و رضایت از زندگی کمتری نیز خواهند داشت. درنتیجه، این گونه از افراد از دستیابی به معنای زندگی بهتر عاجز و ناتوان میشوند [
15]. در بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن هرگاه هوش معنوی افراد تنزل یابد به همان نسبت نیز از تابآوری آنان کم میشود [
8].
در همین رابطه، برای بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر نیز هرچه باورهای معنوی آنان تضعیف شود به همان نسبت، علائم روانشناختی مشتمل بر اضطراب، افسردگی و جسمانیسازی برای آنان بیشتر مشاهده میشود و مهمتر آنکه بخشش بهعنوان یک ویژگی روانشناختی برای آنان به مخاطره میافتد [
16]. تا زمانی که پژوهشگر جستوجو کرده است، مطالعهای به بررسی ارتباط هوش معنوی با نگرانیهای ناشی از بیماری نارسایی قلبی نپرداخته است. در صورت دستیابی به اطلاعات پایه درخصوص این 2 متغیر، میتوان برنامهریزیهایی جهت بهبود سلامت روانی این افراد درباره ارتقای هوش معنوی و نگرانیهای ناشی از بیماری در حیطههایی مانند استقلال شناختی، استقلال عملکردی، نگرانی از آینده بیماری و نگرانی جسمیـروانی انجام داد.
برایناساس، باتوجهبه نقش روانپرستاران درزمینه مشکلات روانشناختی افراد با بیماریهای قلبیعروقی و سوابق بالینی محقق بهعنوان روانپرستار که سالهاست در مراقبت از افراد دارای بیماریهای قلبیعروقی مشغول به کار است و طی این سالها شاهد نگرانیهای مرتبط با بیماری در این گروه آسیبپذیر بوده است، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط هوش معنوی با نگرانیهای ناشی از بیماری افراد دارای نارسایی قلبی انجام شد.
روش بررسی
این پژوهش یک مطالعه توصیفیـهمبستگی و مقطعی بود که در سال 1399 انجام شد. در این مطالعه محیط پژوهش، مرکز آموزشی درمانی فاطمهالزهرا(س) ساری وابسته به دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مازندران بود. جامعه پژوهش شامل تمامی افراد دارای نارسایی قلبی مراجعهکننده به محیط پژوهش بودند و نمونه شامل 247 نفر از این افراد بود که مشخصات واحدهای مورد پژوهش را داشتند. معیارهای ورود به مطالعه شامل داشتن سن 18 سال و بالاتر، گذشتن حداقل 1 سال از زمان ابتلا به نارسایی قلبی، تشخیص بیماری نارسایی قلبی مراحل 2 تا 4 توسط پزشک، نداشتن مشکلات شناختی یا روانشناختی شدید (طبق پرونده پزشکی) و نداشتن تجربه بحرانهای روانشناختی مانند مرگ عزیزان در 3 ماه اخیر بود.
نمونهگیری بهشیوه هدفمند انجام شد. حجم نمونه لازم به منظور برآورد هوش معنوی افراد دارای نارسایی قلبی در سطح اطمینان 95 درصد و با دقت برآورد 2 و انحرافمعیار 16/02، 247 نفر برآورد شد. پژوهشگر شخصاً به محیط پژوهش مراجعه کرده و بعد از توضیح اهداف مطالعه و جلب مشارکت نمونهها، رضایتنامه کتبی از آنان دریافت و اقدام به توزیع ابزارها کرد. ابزارها بهشیوه خودگزارشدهی تکمیل میشد و برای افراد کمسواد یا آنان که ابهامی داشتند، عین گویههای پرسشنامهها توسط پژوهشگر خوانده میشد و پاسخهای نمونهها در پرسشنامهها علامت زده میشد. زمان تقریبی برای تکمیل پرسشنامه توسط هر فرد 20 دقیقه بود و مدتزمان فرایند گردآوری دادهها 4 ماه بود. جهت گردآوری دادهها در ابتدا فرم مشخصات جمعیتشناختی برای سنجش متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل، برخورداری از پوشش بیمهای، وضعیت شغلی، سطح تحصیلات، سابقه دیابت، وضعیت اقتصادی، سابقه استعمال دخانیات، سابقه نارسایی قلبی در یکی از افراد خانواده و مدت ابتلا به بیماری، تهیه شد و در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. در پژوهش حاضر از 2 ابزار هوش معنوی و نگرانیهای ناشی از بیماری نارسایی قلبی جهت گردآوری اطلاعات مربوط به 2 متغیر اصلی تحت مطالعه استفاده شد.
ابزار هوش معنوی بهکاررفته در این مطالعه ر کینگ و دیسیکو در سال 2009 طراحی کردند [
17] و دارای 24 گویه در 4 بعد تفکر انتقادی وجودی (گویههای 1، 3، 5، 9، 13، 17 و 21)، تولید معنی شخصی (7، 11، 15، 19 و 23) ، آگاهی متعالی (20، 22، 2، 6، 10، 14 و 18) و توسعه حالت آگاهی (4، 8، 12، 16 و 24) است که نمرهدهی آن براساس طیف لیکرت 5 درجهای با گزینههای کاملاً موافقم (4)، موافقم (3)، نه موافق نه مخالف (2)، مخالفم (1) و کاملاً مخالفم (0) است. گویه 6، نمرهدهی معکوس دارد و دامنه نمرات بین صفر تا 96 است. دریافت نمرات بالاتر نشاندهنده هوش معنوی بالاتر در افراد است.
ابزار نگرانیهای ناشی از بیماری برای افراد دارای نارسایی قلبی را باقری و همکاران در ایران طراحی و روانسنجی کردهاند [
6]. این ابزار شامل 23 گویه در4 بعد استقلال شناختی (9 گویه، گویههای 1 تا 9)، نگرانی جسمیـروانی (8 گویه، گویههای 10 تا 17)، استقلال عملکردی (4 گویه، گویههای 18 تا 21) و نگرانی از آینده بیماری (2 گویه، گویههای 22 و 23) است. نمرهگذاری ابزار بهصورت طیف لیکرت 6درجهای است که برای گزینههای «کاملاً موافقم»، «موافقم»، «نسبتاً موافقم»، «نسبتاً مخالفم»، «مخالفم» و «کاملاً مخالفم» بهترتیب نمرات 1، 2، 3، 4، 5 و 6 در نظر گرفته میشود. دامنه نمرات از 23 تا 138 و دریافت نمره بالاتر نشاندهنده نگرانیهای مرتبط با بیماری کمتر است. طراحان ابزار هوش معنوی، پایایی این ابزار را با استفاده از آلفای کرونباخ 0/92 به دست آوردند و روایی آن را نیز مطلوب گزارش دادند [
17].
در ایران نیز این ابزار را رقیب و همکاران روانسنجی کردند، دارای روایی مطلوب گزارش شده و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/88 به دست آمده است [
18]. طراحان ابزار نگرانیهای ناشی از بیماری نیز پایایی ابزار خود را با استفاده از آلفای کرونباخ 0/90 و با استفاده از روش دونیمسازی 0/89 به دست آوردند و آن را دارای روایی مطلوب برای سنجش این نگرانیها بهطور خاص برای بیماران با نارسایی قلبی گزارش دادهاند [
6]. در پژوهش حاضر نیز روایی محتوایی ابزارها با نظرسنجی از 5 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی علومپزشکی ایران احراز شد. همچنین به منظور ارزیابی پایایی ابزارها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. بدین منظور ابزار در اختیار 15 نفر از بیمارانی که همسان با نمونههای پژوهش اما خارج از نمونههای پژوهش بودند، قرار گرفت. سپس همسانی درونی ابزار سنجیده شد. پایایی برای کل ابزار درخصوص ابزار هوش معنوی 0/88 و برای ابزار نگرانیهای ناشی از بیماری 0/84 حاصل شد.
به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، در ابتدا از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی ایران مجوز گرفته شد و سپس ضمن گرفتن معرفینامه از این دانشگاه با مدیریت دانشگاه علومپزشکی مازندران هماهنگیهای لازم به عمل آمد. در ادامه، به واحدهای پژوهش در رابطه با فرایند تحقیق اطلاعات لازم داده شد و ازنظر اخلاقی به آنان خاطرنشان شد که شرکت در مطالعه، اختیاری بوده و آنها از این نظر آزاد هستند. همچنین به نمونهها درزمینه حفظ اطلاعات اطمینان داده شد.
تحلیل دادهها نیز با استفاده از نسخه 16 نرمافزار SPSS صورت گرفت. به این منظور از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحرافمعیار) و آمار استنباطی (آزمونهای آماری تی مستقل، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. در تحلیل دادهها، P کمتر از 0/05 ازنظر آماری معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها
میانگین سنی واحدهای پژوهش 10/23±56/37 سال بود. گروه سنی 51 تا 60 سال بیشترین گروه سنی مشارکتکننده در این بررسی بود که 102 نفر (41/3 درصد) را به خود اختصاص داد. بیشتر افراد مورد مطالعه، مردان (64/4 درصد)، افراد متأهل (95/1 درصد)، تحت پوشش بیمه (85/8 درصد) و دارای شغل آزاد (66 درصد) بودند. 59/5 درصد از افراد سطح تحصیلی پایینتر از دیپلم داشتند. مشخصات فردی واحدهای پژوهش به تفصیل در
جدول شماره 1 نشان داده شده است.
میانگین نمره کلی هوش معنوی در این مطالعه برابر با 16/10±61/20 بود. میانگین نمره هوش معنوی افراد مورد پژوهش در بعد تولید معنی شخصی، دارای بیشترین میانگین (0/763±2/614) و در بعد انتقادی وجودی، دارای کمترین میانگین (0/699±2/517) بود (
جدول شماره 2).
میانگین نمره کلی نگرانیهای ناشی از بیماری نارسایی قلبی در این مطالعه برابر با 19/97±86/70 بود. نگرانیهای ناشی از بیماری نارسایی قلبی در بعد نگرانی ناشی از استقلال عملکردی دارای بیشترین میانگین (1/061±4/319) و در بعد نگرانی ناشی از استقلال شناختی (0/699±2/51) دارای کمترین میانگین بود (
جدول شماره 3).
براساس
جدول شماره 4، آزمون ضریب همسبتگی پیرسون نشان داد بین نمره کلی متغیر هوش معنوی و متغیر نگرانیهای ناشی از بیماری، ارتباط دوسویه و منفی وجود دارد (0/6-=r؛ 0/001=P)؛ به این معنی که هرچه نگرانیها در مورد بیماری کاهش یابد، هوش معنوی افزایش مییابد و برعکس.
همچنین بین تمام ابعاد نگرانیهای ناشی از بیماری با تمام ابعاد هوش معنوی ارتباط آماری قوی وجود داشت (0/001>P). هوش معنوی کلی بیشترین ارتباط را با بعد استقلال شناختی از نگرانیهای ناشی از بیماری داشت (0/353-=r و 0/001=P). نگرانیهای ناشی از بیماری کلی نیز بیشترین ارتباط را با بعد توسعه حالت آگاهی از هوش معنوی داشت (0/262-=r و 0/001=P).
یافتهها در
جدول شماره 5 نشان داد بین هوش معنوی با وضعیت پوشش بیمهای (0/001=P)، سطح تحصیلات (0/001=P)، وضعیت اقتصادی (0/001=P) و وضعیت شغلی (0/001=P) ارتباط آماری معنادار وجود دارد؛ بهگونهایکه هوش معنوی افرادی که دارای پوشش بیمهای بودند، بهصورت معناداری از سایر افراد بیشتر بود.
نتایج آزمون دوبهدوی شفه نشان داد افراد با سطح تحصیلات دانشگاهی در مقایسه با سطوح تحصیلی دیپلم و زیردیپلم (0/001=P)، افراد با وضعیت اقتصادی متوسط در مقایسه با افراد دارای وضعیت اقتصادی خوب و ضعیف (0/001=P) و افراد دارای شغل آزاد در مقایسه با کارمندان و بیکاران (0/001=P) از هوش معنوی بالاتری برخوردار بودند.
نتایج آزمون تی مستقل نشان داد نگرانی ناشی از بیماری نارسایی قلبی در زنان (0/001=P)، افراد مجرد (0/001=P) و آنان که علاوهبر نارسایی قلبی دارای بیماری دیابت بودند (0/001=P) بهصورت معناداری از سایر افراد بیشتر است.
بحث
در این مطالعه، میانگین نمره هوش معنوی در حد متوسط گزارش شد. همچنین در بررسی کنونی، تمامی ابعاد هوش معنوی در میان بیماران دارای نارسایی قلبی شامل ابعاد انتقادی وجودی، تولید معنی شخصی، آگاهی متعالی و توسعه حالت آگاهی، نمره متوسط کسب کردند. نتایج این بررسی با تحقیق سالاری و همکاران که با مشارکت افراد دارای بیماری کرونر قلبی انجام شد، مغایرت دارد، بهطوریکه مطالعه آنان سطوح بالایی از هوش معنوی را نشان میدهد [
13]، اما بهطور مشابه، نوروزی و سپهریان آذر [
19] هوش معنوی را در بیماران قلبی بسیار ضعیف ارزیابی کردهاند. نتایج مطالعه حاضر مبین این مطلب است که بهتر است هوش معنوی افراد دارای نارسایی قلبی ارتقا یابد.
در این مطالعه، نمره کلی نگرانیهای ناشی از بیماری نارسایی قلبی توسط بیماران در حد متوسط گزارش شد. در بررسی پولیکاندریوتی و همکاران که در یونان انجام شد نیز نتایج نشان داد افراد مبتلا به نارسایی قلبی، 4 تا 5 برابر بیشتر از افراد معمولی از نگرانی رنج میبرند [
20]. یافته بهدستآمده از مطالعه حاضر با نتایج پژوهش باقری و همکاران در شهر تهران که با هدف بررسی نگرانیهای مرتبط با بیماری در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد، همخوانی دارد [
5]. در مطالعه پیشگفته، سطح نگرانی بیماری در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، متوسط بوده است که با تحقیق حاضر مطابقت دارد، اما منصوریه و همکاران بیان کردند که نگرانی مرتبط با بیماری برای بیماران با مشکلات قلبی در حد ضعیف بوده است [
3] که با نتایج مطالعه کنونی مطابقت ندارد.
در یک بررسی که در نیوزلند انجام شد [
21]، افراد دارای نارسایی قلبی در 28 درصد از موارد افسردگی و در 30 درصد از موارد اضطراب را تجربه کرده بودند. نگرانیهای ناشی از بیماری در افراد دارای نارسایی قلبی که در این مطالعه در حد متوسط گزارش شد، قابل توجه است و لازم است برای کاهش این نگرانیها مداخلات روانشناختی صورت گیرد. در همین رابطه، نتایج مطالعهای در آلمان نشان داد در بیماران با نارسایی قلبی، نگرانی میتواند درمان و سبک زندگی را تحت تأثیر خود قرار دهد، بهطوریکه کاهش نگرانیهای جسمی، روانی، شناختی و کاهش نگرانی در مورد آینده بیماری، مراقبت از خود را بهبود میبخشد [
22]. سایر نتایج نشان دادند متغیر نگرانی ناشی از بیماری و تمام ابعاد آن با هوش معنوی و تمام ابعاد آن ارتباط معنادار دارد. مطالعه مشخصی که ارتباط بین این 2 متغیر را در میان افراد دارای نارسایی قلبی بررسی کرده باشد، یافت نشد. بااینحال به نظر میرسد یک مکانیسم اصلی وجود دارد که نگرانیهای ناشی از بیماری و هوش معنوی را در بیماران با نارسایی قلبی پیوند میدهد، بهطوریکه کاهش نگرانیهای جسمی، روانی، شناختی و نگرانی در مورد آینده بیماری با هوش معنوی بالاتر مرتبط است. بنابراین، هوش معنوی میتواند نگرانیهای حاصل از بیماری را در افراد بهبود بخشد. برایناساس اگر هوش معنوی ضعیف در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی وجود داشته باشد، کارکنان درمانی و مراقبتی میتوانند با ارائه آموزشهای مبتنی بر معنویت با ارتقای هوش معنوی از نگرانیهای ناشی از بیماری در این افراد بکاهند.
در این مطالعه از میان مشخصات فردی نمونههای پژوهش، بین هوش معنوی با برخورداری از پوشش بیمهای، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی و وضعیت شغلی ارتباط معنادار آماری وجود داشت. در مطالعه حاضر افراد برخوردار از پوشش بیمهای، دارای سطوح تحصیلی بالاتر، با وضعیت اقتصادی متوسط و دارای شغل آزاد از هوش معنوی بالاتری برخوردار بودند. به نظر میرسد هوش معنوی بیشتر میتواند در زندگی افراد با مشخصات ذکرشده معنا و هدف ایجاد کند. این در حالی است که در مطالعه سالاری و همکاران ارتباطی بین این متغیرها با هوش معنوی نمونههای پژوهش که افراد دارای بیماری قلبی بودند، دیده نشد [
13].
دیگر یافتهها نشان داد نگرانی ناشی از بیماری نارسایی قلبی در زنان، مجردها و آنان که علاوهبر نارسایی قلبی بیماری دیابت نیز دارند، بیشتر است. به نظر میرسد زنان در مقایسه با مردان از حساسیتهای بالاتری برخوردارند و این امر موجب شده تا نگرانیهای ناشی از بیماری نیز در آنان بیشتر نمود یابد. بهعلاوه به نظر میرسد در گروه مجردها بهدلیل اینکه از حمایتهای عاطفی کمتری برخوردارند، این نگرانیها تشدید میشود. درنهایت داشتن یک بیماری مزمن دیگر مانند دیابت در کنار بیماری مزمن قلبی میتواند بر نگرانیهای ناشی از بیماری نارسایی قلبی بیافزاید.
نتیجهگیری
بهطورکلی، نتایج این مطالعه نشان داد بین هوش معنوی و نگرانی ناشی از بیماری ارتباط معناداری وجود دارد، بهگونهایکه هرچه از نمره هوش معنوی کاسته شود، نگرانی مرتبط با بیماری افزایش مییابد. یا برعکس، هرچه نگرانی فرد پایینتر باشد، نمره هوش معنوی بالاتری خواهد داشت. نمره نگرانی مرتبط با بیماری نشان میدهد برای کم کردن این اختلال، بهتر است هوش معنوی در افراد دارای نارسایی قلبی تقویت شود. این مداخلات میتواند شامل اجرای برنامههای آموزش معنویت برای کاهش نگرانی و افزایش هوش معنوی برای این گروه از مبتلایان باشد. باتوجهبه نتایج حاصل از این مطالعه، کارکنان درمانی میتوانند طرحهای مراقبتی خود را بهگونهای اجرا کنند که مفاهیم هوش معنوی و نگرانی مرتبط با بیماری را برای افراد مبتلا به نارسایی قلبی، بهتر مورد شناسایی قرار دهند. بهعلاوه، نتایج این مطالعه لزوم بهکارگیری روانپرستار در بخشهای بستری افراد مبتلا به نارسایی قلبی را گوشزد میکند تا مفاهیمی مانند هوش معنوی و نگرانیهای مربوط به بیماری در این گروه از مبتلایان بیشتر مورد توجه پرستاری قرار گیرد.
این مطالعه محدودیتهایی نیز داشت؛ ازجمله اینکه شیوه نمونهگیری بهکاررفته در این مطالعه از نوع غیراحتمالی بود که تعمیم یافتهها را با دشواری مواجه میکند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مجوز اخلاقی برای این مطالعه از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران با کد 1399.1109 IR.IUMSREC. دریافت شده است.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد روانپرستاری محمدرضا عنایتی در دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: محمدرضا عنایتی و مرجان مردانی حموله؛ تحقیق و بررسی: مرجان مردانی حموله و مرحمت فراهانینیا؛ تحلیل دادهها: شیما حقانی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از تمام شرکتکنندگان در پژوهش قدردانی میشود.