مقدمه
مدیریت خطر سازمانی پدیدهای نسبتاً جدید است و تعدادی از مطالعات هنوز درصدد بررسی این موضوع هستند که مدیران خطر چگونه بر پردازش تصمیمها در یک مجموعه تأثیر میگذارند [
1]. تعابیر و تعاریف مختلفی از مدیریت خطر در سازمان وجود دارد. براساس نظر الامری و همکاران مدیریت خطر سازمانی را میتوان فرایندی در نظر گرفت که در آن هر 2 نوع خطرهای مالی و غیرمالی مانند خطرهای عملیاتی و خطرهای راهبردی بهصورت یکپارچه مدیریت میشوند [
2].
مدیریت خطر در یک سازمان مهم است، زیرا بدون آن، یک مجموعه احتمالاً نمیتواند اهداف خود را برای آینده تعریف کند [
3]. اگر شرکتی بدون در نظر گرفتن خطر، اهداف را تعیین کند، این احتمال وجود دارد که با مواجه شدن با هریک از این خطرات، مسیر هدف خود را از دست بدهند. در سالهای اخیر بسیاری از سازمانها بخشهای مدیریت خطر را به تیم خود اضافه کردهاند. نقش این تیم شناسایی خطرها، ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از این خطرات، اجرای این استراتژیها و ایجاد انگیزه برای همه اعضای شرکت برای همکاری در این استراتژیها است. سازمانهای بزرگتر معمولاً با خطرات بیشتری روبرو هستند، بنابراین استراتژیهای مدیریت خطر آنها نیز باید پیچیدهتر باشند. همچنین، تیم مدیریت خطر وظیفه ارزیابی هر خطر و تعیین اینکه کدامیک از آنها برای اهداف یک مجموعه حیاتی است را بر عهده دارد [
1،
4].
همۀ سازمانها برای دستیابی به اهداف خود به شناسایی و مدیریت خطرها نیازمندند، زیرا آنها همواره با طیف گستردهای از خطرهای مخرب بالقوه روبهرو میشوند و به نظر میرسد سازمانهایی موفقاند که بتوانند بهطور کامل و شایسته خطرهایی را مدیریت کنند که در معرض آنها قرار دارند. برای مثال فاجعه سونامی، هشدار هستهای و کمبود برق که در ژاپن در سال 2011 رخ داد، به زنجیره تأمین تویوتا آسیب جدی وارد کرد. درنتیجه این شرکت 5 درصد تولید جهانی را از دست داد. در سال 2011، تویوتا ادعا کرد که قادر است ضررهای خود را بهدلیل تلاشهای جمعی و هماهنگ تأمینکنندگان، فروشندگان و فعالیتهای مدیریت خطر جبران کند [
5]. درمقابل، کشور هائیتی پس از زمینلرزه بسیار کوچکتری که در سال 2010 رخ داد، هنوز در تلاش برای بازسازی خود است. بهعلت فعالیت گسترده شرکت تویوتا درزمینه مدیریت خطر بود که توانست خیلی زود با شرایط پیچیده و سخت پس از سونامی خود را وفق دهد و آثار این خطر را به حداقل کاهش برساند [
6].
با افزایش هزینهها و اطمینان نداشتن در مورد کمکهای مالی دولت آینده و بودجه تحقیقات، دانشگاهها با افزایش خطرات روبرو هستند. برای پایداری فعالیتهای مدیریت باید خطر ضروری تلقی شود و مدیریت خطر باید توسط رهبران ارشد در دانشگاهها پشتیبانی شود. مدیریت خطر باید مأموریت محور، استراتژیک و به اندازه کافی گسترده باشد تا بتواند اهدافی را که برای موفقیت و مأموریت مداوم دانشگاهها از اهمیت اساسی برخوردار است، به دست آورد [
7].
باتوجهبه اینکه دنیا پر از خطرات واقعی و بالقوه است، سازمانها با خطرات زیادی روبرو هستند که میتواند بر بقا و رشد آنها تأثیر بگذارد. درنتیجه، درک اصول اساسی مدیریت خطر و چگونگی استفاده از آنها برای کمک به کاهش اثرات خطر برای همه سازمانها مهم است [
8]. دانشگاهها بهشدت در بازار آموزش عالی رقابت میکنند و درنتیجه بیشتر در معرض خطرات چندبعدی قرار میگیرند. این خطرات شامل اطمینان نداشتن در مورد بودجه دولت آینده، افزایش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دنبالکردن رتبه بالا در رتبهبندی دانشگاههای جهان، افزایش رقابت در گرفتن کیفیت دانشجویان بینالمللی و رقابت جهانی از نظر تحقیق، آموزش و یادگیری است [
9].
دانشگاهها موظف به تولید سرمایه انسانی مورد نیاز برای پیشبرد توسعه اجتماعی هستند. این امر با خطراتی همراه است، بنابراین رهبران آموزشی باید از مدیریت خطر استقبال کنند و سیاستهای مناسب را برای مواجه با این خطرات اجرا کنند. شیوع اخیر همهگیری ویروس کرونا بر مؤسسات آموزش عالی در سراسر جهان تأثیر گذاشته است. بااینحال، مدیریت خطر در دانشگاهها آنطورکه میبایست توجه لازم را به خود جلب نکرده است. باتوجهبه ماهیت پویای محیطهای تکنولوژیکی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که دانشگاهها در آن قرار دارند، این مراکز با بیشماری از فقدان قطعیتها روبرو هستند که تمایل به ایجاد مجموعهای بسیار پیچیده از خطرات بالقوه دارند. این خطرات بالقوه، اگر بهدرستی پیشبینی و مدیریت نشوند، میتوانند به چالشهای جدی برای دانشگاهها تبدیل شوند [
10].
باتوجهبه اینکه نقش مدیریت خطر در برخورد با مخاطرات احتمالی بسیار مهم میباشد و لازم است کارکنان دانشگاه اطلاعات کافی درزمینه تدابیر انجامشده در این خصوص داشته باشند تا بتوانند در موارد لازم به یاری مسئولین دانشگاه بشتابند و نقش درستی در این زمینه ایفا کنند، انجام این تحقیق لازم و ضروری به نظر رسید.
هدف پژوهش حاضر تعیین مدیریت خطر از دیدگاه کارکنان دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران در سال 1400 بود.
روش بررسی
پژوهش حاضر مطالعهای مقطعی از نوع توصیفی و محیط پژوهش دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران بود. نمونههای این پژوهش کارکنان دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و روش نمونهگیری بهصورت دردسترس بود. به این صورت که پرسشنامه به صورت الکترونیک در اختیار تمام کارکنان دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران قرار گرفت. نمونهگیری تا تکمیل حداقل حجم نمونه ادامه پیدا کرد و در انتها تعداد 224 نفر از کارکنان واجد شرایط پرسشنامهها را تکمیل کردند. بازه نمونهگیری بهمدت 1 ماه از اول آذرماه سال 1400 تا پایان آن ماه بود.
معیارهای ورود به تحقیق برای کارکنان حداقل 1 سال سابقه کاری در دانشگاه بود که برای این امر پس از دریافت کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، از واحدهای کارگزینی و فناوری اطلاعات دانشگاه کمک گرفته شد. به این صورت که کارکنان با سابقه کاری کمتر از 1 سال از تحقیق خارج شدند. با هماهنگی واحد فناوری اطلاعات دانشگاه، لینک پرسشنامه الکترونیک که شامل مشخصات جمعیتشناختی و مدیریت خطر بود و با نرمافزار پرسلاین آماده شده بود، در بسترهای واتساپ و ایمیل در اختیار نمونههای واجد شرایط قرار داد. پاسخ به پرسشنامه به منزله رضایت آگاهانه تلقی شد. گردآوری دادهها براساس پرسشنامه مطالعه زابلی و همکاران انجام شد [
11]. فرم اطلاعات جمعیتشناختی که ابتدا در اختیار شرکتکنندگان قرار داده شد، شامل اطلاعاتی در رابطه با سن، جنس، وضعیت تأهل، واحد محل خدمت، تحصیلات و گذراندن دورههای مربوط به مدیریت خطر بود.
پرسشنامه مدیریت خطر
این پرسشنامه را زابلی و همکاران طراحی کردند که دارای 6 حیطه است که در
جدول شماره 1 ارائه شده است.
در مجموع پرسشنامه در 45 سؤال در مقیاس لیکرت 5 گزینهای (خیلی زیاد (5)، زیاد (4)، کم (3)، خیلی کم (2) و اطلاعی ندارم (1)) بررسی شد. بیشترین میانگین امتیاز هریک از سؤالات پرسشنامه، 5 بود. براساس میانگین امتیازات بهدستآمده برای مدیریت خطر در 3 سطح ضعیف (کمتر از 3)، متوسط (3-4) و خوب (بیشتر از 4) طبقهبندی شد. کسب نمره بالاتر به معنی بهتر بودن وضعیت مدیریت خطر در دانشگاه از دیدگاه کارکنان بود [
11].
در مطالعه زابلی و همکاران برای تعیین روایی پرسشنامه از اعتبار محتوی و آزمون مجدد استفاده شده است. این فرایند پس از جستوجو در منابع تخصصی معتبر و همچنین استفاده از نظرات متخصصان انجام شده است. در این مطالعه نیز برای بررسی روایی محتوای 2 پرسشنامه اصلی از نظرات متخصصان، شامل 3 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی استفاده شد و از آنها درخواست شد پس از مطالعه دقیق ابزار، دیدگاه اصلاحی و پیشنهادات خود را درمورد محتوای پرسشنامه، رعایت دستور زبان، استفاده از عبارات مناسب و محل مناسب گویهها بهصورت مبسوط و کتبی ارائه کنند.
سپس نظر داوران تا حدی که به وفاداری ابزار اصلی خدشه وارد نشود، در پرسشنامهها منظور شد. پایایی این پرسشنامه در مطالعه زابلی و همکاران با ضریب بازآزمایی (درصد r=83) اثبات شده است [
11]. در این تحقیق نیز مجدداًَ پایایی محاسبه شد. به این ترتیب که با تحلیل 20 پرسشنامه اول، پایایی ابزار مجدداًَ بررسی شد و این نمونه از پژوهش خارج شد. بر همین اساس ضریب آلفای کرونباخ (98/=α) پایایی این ابزار را تأیید کرد. تجزیهتحلیل دادهها با استفاده از نسخه 26 نرمافزار SPSS در 2 بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی برای متغیرهای کیفی و از شاخصهای عددی کمینه، بیشینه، میانگین و انحرافمعیار برای متغیرهای کمی استفاده شد. برای بررسی ارتباط متغیرهای فردی با مدیریت خطر از آزمون تیمستقل، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها
بیشتر کارکنان مورد پژوهش زن (59/4 درصد)، متأهل (72/8 درصد) و در رده سنی 36-45 سال (48/7 درصد) قرارداشتند. بیشتر این افراد در ستاد مرکزی دانشگاه مشغول به خدمت بودند (54/4 درصد). بیش از نیمی از کارکنان تحصیلات دانشگاهی در سطح کارشناسی داشتند (53/1 درصد) و تنها 12/5 درصد از آنها دورههای مدیریت خطر را گذرانده بودند (
جدول شماره 2).
همانطورکه
جدول شماره 2 نشان میدهد میانگین نمره کل مدیریت خطر کارکنان در این مطالعه برابر با 0/82±2/44 بود که نشان میدهد وضعیت مدیریت خطر از دیدگاه کارکنان بخش اداری دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران در سطح ضعیف قرار دارد. همچنین مدیریت خطر بیشتر افراد موردمطالعه در سطح ضعیف قرار داشت (87/9 درصد). مدیریت خطر در حیطه میزان شناخت کارکنان از مدیریت خطر با میانگین 0/84±2/60 بالاترین و در حیطه نظارت بر تحلیل، ارزیابی وکنترل خطر با میانگین 0/87±2/38 پایینترین میانگین نمره را در بین سایر حیطهها کسب کردند.
بحث
نتایج مطالعه حیطه شناخت مدیریت خطر نشان داد این حیطه با میانگین 0/84±2/60 در سطح ضعیف قرار دارد. نتایج مطالعه حاضر همسو با مطالعهای است که زارعزاده و همکاران در سال 1392 در بیمارستان شهید رهنمون یزد با استفاده از پرسشنامه زابلی و همکاران انجام دادند. نتایج آن مطالعه نیز نشان داد میزان شناخت کارکنان بیمارستان شهید رهنمون از مدیریت خطر 0/18±2/4 است که در سطح ضعیفی قرار گرفته بود [
12]. همچنین در تحقیق دیگر که توسط المدایه [
13] و همکاران در سال 2020 در دانشگاههای خصوصی اردن انجام شد، حیطه شناخت کارکنان از مدیریت خطر با میانگین 0/27±1/40 در سطح ضعیف قرار گرفت. آنها دلیل این امر را فقدان برنامههای آموزشی برای کارکنان و همچنین وجود نداشتن یک چهارچوب واحد برای مدیریت خطر در دانشگاههای خصوصی اردن میدانند [
13]. تحقیقات دیگر نیز نشان دادهاند آشنایی با مدیریت خطر در محیطهای آموزشی (همچون مدارس) نیز در سطح ضعیف قرار دارد که با نتایج این مطالعه همسو است. این نتیجه را میتوان به فقدان مبانی و معیارهایی برای قضاوت ماهیت خطراتی که ممکن است دانشگاه با آن مواجه شود و کمبود دورههای آموزشی و آگاهی از ماهیت مخاطراتی که دانشگاهها با آن روبهرو هستند، نسبت داد.
در این راستا السرایه و همکاران ضعف در این حیطه را بیشتر ناشی از ضعف مدیریتی و تلاش ناکافی مقامات بالادست برای استقرار مدیریت خطر در حوزه مدارس کرک و همچنین ضعف برنامههای آموزشی آشنایی معلمان با مخاطرات پیرامون ذکر میکنند [
14]، اما در پژوهش زابلی و همکاران میزان شناخت مدیریت خطر کارکنان در بخشهای منتخب بیمارستانهای شهر تهران متوسط 0/27±3/2 ارزیابی شد [
11]. این نتایج نشان میدهد در بیمارستان افراد با مدیریت خطر آشنایی بیشتری دارند. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که گرچه دانشگاه علوم پزشکی با مدیریت خطر و بحران ارتباط تنگاتنگ دارد، اما درزمینه آموزش مدیریت خطر به کارکنان نیاز به تلاش بیشتری وجود دارد.
نتایج درمورد وضعیت سازماندهی مدیریت خطر نشان داد مدیریت خطر در حیطه وضعیت سازماندهی مدیریت خطر با میانگین 0/86± 2/43 در سطح ضعیف قرار دارد. نتایج مطالعه حاضر همسو با مطالعه زارعزاده و همکاران است که نشان داد وضعیت سازماندهی مدیریت خطر با میانگین 0/13±2/27 در بیمارستان شهید رهنمون یزد در سطح ضعیف قرار دارد [
12]. زارعزاده و همکاران معتقدند حاکمیت بالینی، تدوین برنامههای آموزشی، اتخاذ خطمشیها و روشهای اجرایی و استقرار برنامههای نظارتی در جهت جاریسازی مدیریت خطر باید بهصورت جدی در بیمارستانها دنبال شود. نتایج این مطالعه با نتایج برخی مطالعات دیگر همسو نیست. در مطالعه زابلی و همکاران وضعیت سازماندهی مدیریت خطر با میانگین 0/74±3/58 بود که درسطح متوسطی قرار گرفت [
11].
در تحقیق السرایه و همکاران در مصر، نتایج مربوط وضعیت سازماندهی مدیریت خطر در مدارس خصوصی وابسته به آموزشو پرورش از نظر معلمان در استان کرک در سطح بالایی بود [
14]. در مطالعه المدایه و همکاران سطح برنامهریزی و سازماندهی مدیریت خطر در دانشگاههای خصوصی اردن با میانگین 0/82±3/08 بالاتر از سایر حیطهها قرار گرفت. آنها معتقدند که دانشگاه از طریق مدیریت خطر، باید تیمهای واجد شرایطی را ایجاد کند که بتوانند با خطراتی که دانشگاه در معرض آن قرار دارد، مقابله کند یا آنها را تخفیف دهد. [
13].
نتایج وضعیت سیاستها و رویهها نشان داد مدیریت خطر در حیطه وضعیت سیاستها و رویهها با میانگین0/87±2/44 در سطح ضعیف قرار دارد. در مطالعه زارعزاده و همکاران نیز میانگین کلی امتیاز وضعیت سیاستها و رویهها 0/02±2/17 بود. بالاترین امتیاز در این بخش مربوط به میزان توجه مدیریت بخش به اتخاذ سیاستها و روشها برای ارزیابی و تحلیل خطر بود [
12].
در مطالعه حاضر، در دسترس بودن روشهای کیفی درزمینه سیاستها و رویهها با میانگین 1/05±2/50 بالاترین امتیاز را کسب کرد. باتوجهبه اینکه میانگین حیطه ذکرشده پایینتر از نمره 3 است، بنابراین در سطح ضعیف قرار میگیرد. نتایج پژوهش زارعزاده و همکاران نیز نشان داد وضعیت سیاستها و رویههای مدیریت خطر در بیمارستان رهنمون در حد ضعیف است و میتوان گفت فعالیت بیمارستان درزمینه تهیه و تدوین خطمشیها و مقررات درزمینه مدیریت خطر بسیار کم است. در مطالعه آراجو و همکاران که در دانشگاههای برزیل انجام شد، 62/8 درصد از شرکتکنندگان معتقد بودند که سیاستهای دانشگاه در مورد پیادهسازی مدیریت خطر ناکافی است. همچنین 58/1 درصد از پاسخدهندگان معتقد بودند که نبود چهارچوب واحد در مورد رویهها و سیاستها باعث تحریف در قوانین مربوط به این حوزه شده است [
15].
در مطاله حاضر، در دسترس نبودن مقررات درزمینه مدیریت خطر با کسب 1/04±2/38 پایینترین امتیاز را کسب کرده است که میتوان گفت مدیران دانشگاه لازم است توجه بیشتری به این حیطه داشته باشند. همچنین عادلکه و همکاران دریافتند سیاستها و رویهها میتواند از مدیریت خطر پشتیبانی کند [
16]، اما در مطالعه زابلی و همکاران وضعیت سیاستها و رویهها درزمینه مدیریت خطر در بیمارستانها با میانگین 0/7±3/72 در سطح متوسط قرار گرفت که بالاترین میانگین امتیازات مربوط به میزان دسترسی به آییننامهها با میانگین 0/1±3/94 بود [
11]. می توان گفت در دسترس بودن سیاستها و رویهها در سازمان و تبیین این سیاستها توسط مدیران برای کارکنان میتواند نقش مهمی در درک مدیریت خطر در میان کارکنان داشته باشد.
نتایج در مورد وضعیت آموزش مدیریت خطر نشان داد مدیریت خطر در حیطه وضعیت آموزش مدیریت خطر با میانگین 0/87±2/39 در سطح ضعیف قرار دارد. در مطالعه زارعزاده و همکاران نیز میانگین کلی امتیاز وضعیت آموزش مدیریت خطر 0/04±2/18 بود. بیشترین میانگین امتیازات در این حیطه مربوط به 2 عامل میزان تسهیلات لازم جهت برنامه آموزش مدیریت خطر و میزان توجه به دورههای آموزش برای کارکنان جدید با امتیاز 0/04±2/23 بود. در این مطالعه نیز آموزش خطر و کنترل آن متناسب با مدیران کمترین امتیاز را در این حیطه کسب کردند [
12].
در مطالعه کشوری و همکاران ضعف در آموزش کاربرد مدیریت خطر یکی از موانع استقرار حیطه خطر حاکمیت بالینی در بیمارستانها ذکر شده است [
17]. میتوان چنین گفت که ضعف در حیطه آموزش مدیریت خطر یکی از موارد دیگری است که مدیران دانشگاه باید به آن توجه ویژهای داشته باشند. مطالعه عادو و همکاران در سال 2021 در کشور غنا نیز مانند مطالعه فعلی نشان داد فقط 40 درصد از دانشگاههای غنا دارای سیاست آموزش مدیر خطر هستند که عملکرد ضعیفی محسوب میشود [
10]. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که مدیریت خطر در صورت آموزش ناکافی به پرسنل بهصورت فعال قادر به تشخیص خطرات و شرایط نامطلوب در دستیابی به اهداف استراتژیک نخواهد بود. این میتواند به نوبه خود فرصتهای از دست رفته، زیان مالی را به همراه داشته باشد. آموزش مدیریت خطر به مدیران دانشگاه در قالب آموزشهای حین خدمت، راهکاری است اجرایی و اثربخش که نقش مهمی در کاهش سهلانگاریها و سوء عملکردها خواهد داشت، اما در مطالعه زابلی و همکاران بر خلاف مطالعه حاضر، وضعیت آموزش مدیریت خطر 0/09±3/71 و در سطح متوسط بود. 2 سوال اول این حیطه یعنی برنامه آشنایی با خطرهای محیط کار با کارکنان بخش و برنامه آموزش مداوم برای تمام کارکنان بخش اداری درزمینه تحلیل و ارزیابی خطر با کسب امتیاز 0/69±3/73 بالاترین نمره را کسب کردند [
11]، درحالیکه در مطالعه حاضر، میزان برنامهریزی سالانه درزمینه آموزش مدیریت خطر با کسب امتیاز 1/02±2/47، بالاترین امتیاز را داشت. باتوجهبه اینکه آموزش خطر و کنترل آن متناسب با مدیران، کمترین نمره را در این حیطه کسب کرده است، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که برگزاری دورههای آموزش مدیریت خطر برای مدیران سازمان و ارزیابی آموزشها در پایان هر دوره میتواند گام مهمی در جهت آموزش مدیریت خطر در سازمان باشد.
نتایج در رابطه با جایگاه مدیریت خطر نشان داد مدیریت خطر در حیطه جایگاه مدیریت خطر با میانگین 0/89±2/39 در سطح ضعیف قرار دارد. نتایج این پژوهش در این حیطه با مطالعه زارعزاده و همکاران، آراجو و همکاران و کشوری و همکاران همخوانی داشت.[
12،
15،
17] در مطالعه زارعزاده و همکاران، میانگین امتیازات جایگاه مدیریت خطر 0/80±2/65 بود که بالاترین میانگین مربوط به میزان سیستم ارتباطی و سازمانی درزمینه کنترل خطر در بخشها با میانگین 0/08±2/42 بود [
12]. در مطالعه آراجو و همکاران، 84 درصد از شرکتکنندگان اذعان داشتند مدیریت خطر در دانشگاههای برزیل در سطح مناسبی قرار ندارد و عملکرد مدیران ارشد دانشگاه برای استقرار یک جایگاه مناسب برای مدیریت خطر در سطح ضعیفی قرار گرفته است [
15]. با مشارکت کارکنان دانشگاه و مسئولین ذیربط میتوان شرایط را برای استقرار جایگاه مدیریت خطر در دانشگاه فراهم کرد.
در مطالعه کشوری و همکاران موانع استقرار مدیریت خطر را در 2 حیطه فرهنگ نامناسب و کمبود منابع تقسیمبندی کرد [
17]. با شرکتکنندگان در این تحقیق بهصورت حضوری مصاحبه شده بود که بیشتر آنها معتقد بودند جایگاه فعلی مدیریت خطر در سطح ضعیفی قرار دارد. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که راهکار توانمندسازی کارکنان و مدیران، روش مناسبی برای استقرار مدیریت خطر مناسب در سازمان است، اما در مطالعه زابلی و همکاران، این حیطه میانگین 1/49±3/59 را کسب کرد که در محدوده متوسط قرار میگیرد [
11]. نتایج پژوهش فعلی با نتایج مطالعه زابلی و همکاران همسو نیست. میتوان گفت توجه به نقش و جایگاه مدیریت خطر در دانشگاه و ایجاد ارتباطات سازمانی، علاوهبر پیشگیری از خطاها و حوادث احتمالی در دانشگاه، موجب تأمین ایمنی بیشتر در آن میشود.
نتایج در مورد نظارت بر تحلیل، ارزیابی و کنترل خطر نشان داد مدیریت خطر در حیطه نظارت بر تحلیل، ارزیابی و کنترل خطر با میانگین 1/05±2/46 در سطح ضعیفی قرار گرفت. در مطالعه زارعزاده و همکاران نظارت بر تحلیل، ارزیابی و کنترل خطر امتیاز 0/08±2/79 را کسب کرد که بالاترین امتیاز در بین عوامل مربوط به این حیطه میزان توجه مدیریت بخش به اتخاذ سیاستها و روشها برای ارزیابی و تحلیل خطر با امتیاز 0/08±2/36 بود [
12]. نتایج مطالعه حاضر با نتایج این پژوهش در این حیطه نیز همسو است. مطالعه آراجو و همکاران نیز نشان داد 81/4 درصد از کارکنان معتقد بودند کنترل و نظارت مناسبی بر روی اجرای صحیح مدیریت خطر در دانشگاههای برزیل وجود ندارد [
15]، اما برخلاف آن در مطالعه زابلی و همکاران حیطه نظارت بر تحلیل، ارزیابی و کنترل خطر میانگین نمره 08/±3/72 را کسب کرد که بیش از سطح متوسط بود [
11]. میتوان گفت به منظور نظارت مناسب و صحیح بر تحلیل، ارزیابی و کنترل خطر،مدیران ارشد باید ناظرانی که آموزش کافی دیدهاند را به کار گیرند تا در صورت اجرای نامناسب مدیریت خطر اقدامات کنترلی خود را انجام دهند و دانشگاه را در مسیر درستی در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک خود قرار دهند.
نتیجهگیری
در این مطالعه نتایج نشان داد مدیریت خطر در دانشگاه از دیدگاه کارکنان در همه حیطهها در سطح ضعیفی قرار دارد و نیاز به اهتمام بیشتری دارد. باتوجهبه اینکه حیطه نظارت بر تحلیل، ارزیابی و کنترل خطر پایینترین میانگین نمره را در بین سایر حیطهها کسب کرد، به منظور نظارت مناسب و صحیح بر تحلیل، ارزیابی و کنترل خطر، مدیران ارشد باید امکانات و ابزارهای لازم برای ارزیابی، تحلیل و کنترل خطر را فراهم کنند و ناظرانی که آموزش کافی دیدهاند را به کار گیرند تا در صورت اجرای نامناسب مدیریت خطر اقدامات کنترلی خود را انجام دهند و دانشگاه را در مسیر درستی در جهت دستیابی به اهداف راهبردی خود قرار دهند. نتایج این تحقیق میتواند به مدیران دانشگاه در درک وضعیت فعلی مدیریت خطر در دانشگاه کمک کند. همچنین به مدیران امکان بررسی این که دانشگاه در کدام حیطهها نیاز به سیاستگذاری و تخصیص منابع بیشتری جهت استقرار مدیریت خطر مؤثر دارد، را میدهد. به نظر میرسد لازم است در برنامههای آموزشی کارکنان بازنگری اساسی انجام شود.
پیشنهاد میشود ارائه برنامههای آموزشی، اتخاذ خطمشیهاورویههای مناسب و ایجاد برنامههای نظارتی در مورد مدیریت خطر در دانشگاه پیگیری شود.
پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی باتوجهبه شکاف موجود، چالشهای استقرار مدیریت خطر از دیدگاه کارکنان دانشگاه بررسی شود. از محدودیتهای این مطالعه نیز میتوان به نداشتن انگیزه افراد برای شرکت در مطالعه اشاره کرد که ممکن است بهعلت افزایش تعداد پژوهشها و عدم کاربرد نتایج آن در اصلاح و بهبود ساختارها باشد که با قرار ندادن محدودیت زمانی در پرسشنامه و دادن انگیزه به شرکتکنندگان با طراحی رنگ زمینه جذاب و پیامهای تشکر و قدردانی و استفادههای احتمالی مفید از نتیجه این تحقیق مرتفع شد.
علاوهبراین همهگیری کرونا باعث شده بود تعدادی از شرکتکنندگان بهعلت درگیری و بیماری در زمان مورد انتظار به پرسشنامه پاسخ ندهند و نیاز به پیگیری بیشتری وجود داشت.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، پس از کسب اجازه از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران (IR.IUMS.REC.1400.323) به همراه دریافت رضایتنامه کتبی از نمونهها، به آنان گفته شد که اطلاعات مندرج در ابزارها بدون ذکر نام و بهصورت محرمانه خواهد ماند و هیچگونه اجباری برای شرکت در پژوهش وجود نخواهد داشت.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد حسن رمضانپور در رشته مدیریت پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران است و با حمایت مالی معاونت پژوهشی این دانشگاه انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: مرضیه عادل مهربان و حسن رمضانپور؛ تحقیق و بررسی: حسن رمضانپور و مرضیه عادل مهربان؛ تحلیل دادهها: شیما حقانی.
تعارض منافع
هیچگونه تعارض منافعی در پژوهش حاضر وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
از تمام شرکتکنندگان در پژوهش که شامل کارکنان اداری دانشگاه علومپزشکی خدمات بهداشتی درمانی ایران بودند، قدردانی میشود.
References
1.
Jalilvand A, Rostami Noroozabad M, Askari Firoozjaei E, Rahmaniani M. [Implementation of organizational risk management; identification, analysis, and evaluation (case study: Active financial institution in Iranian capital market) (Persian)]. J Asset Manag Financ. 2019; 7(2):1-24. [Link]
2.
Al-Amri K, Davydov Y. Testing the effectiveness of ERM: Evidence from operational losses. J Econ Bus. 2016; 87:70-82. [DOI:10.1016/j.jeconbus.2016.07.002]
3.
Shatnawi SA, Mohd Hanefah M, Binti Mohamad Anwar NA, Eldaia M. The factors influencing the enterprise risk management practices and firm performance in Jordan and Malaysia. Int J Recent Technol Eng. 2020; 8(5):2277-3878. [Link]
4.
Nel D. Risk management in the South African local government and its impact on service delivery. Int J Managt Pract. 2019; 12(1):60-80. [DOI:10.1504/IJMP.2019.096683]
5.
Asano K. Rethinking a business continuity plan (BCP): What should companies learn from the great East Japan earthquake. Tokyo: Nomura Research Institute; 2012. [Link]
6.
Van der Waal D, Versluis V. Introduction to risk management: Main principles of the risk management process. Barcelona: Erasmus; 2017. [Link]
7.
Clyde-Smith J. Utilising enterprise risk management strategies to develop a governance and operations framework for a new research complex: A case study. J High Educ Policy Manag. 2014; 36(3):327-37. [DOI:10.1080/01587919.2014.899051]
8.
Beasley M, Branson B, Hancock B. The state of risk oversight: An overview of enterprise risk management practices. North Carolina: Enterprise Risk Management Initiative; 2017. [Link]
9.
Ahmad SN, Isa MY, Tapa A. Web disclosure of risk management practices in Malaysian public universities. Int J Acad Res Bus Soc Sci. 2016; 6(11):404-14. [DOI:10.6007/IJARBSS/v6-i11/2409]
10.
Addo PK, Asamoah RA, Adusei A, Djampim JK. Risk management in higher education: The role of educational leaders in translating policy into practice in the Ghanaian context. Int Stud Educ Adm. 2021; 49(2):146-62. [Link]
11.
Zaboli R, Karamali M, Salem M, Rafati H. Risk management assessment in selected wards of hospitals of Tehran. Iran J Mil Med. 2011; 12(4):197-202. [Link]
12.
Zarezade M, Abolhasani MS, Eslami S, Salarikhah E, Bagheri F, Salmani E. [Evaluation of risk management from the perspective of hospital nurses in Shahid Rahnemon Hospital (Persian)]. Occup Med Q J. 2013; 5(3):88-94. [Link]
13.
Al Mawadieh RS, Al-Badawi M, Al-Sarairah K. The reality of risk management in private Jordanian universities from the viewpoint of faculty members. Int J High Educ. 2020; 9(5):274-82. [DOI:10.5430/ijhe.v9n5p274]
14.
Al-Sarairah KA, Salem Shlooh S. The status of planning for risk management in private schools in Karak Governorate from the perspective of teachers. Int J Qy Assur. 2020; 3(1):22-36. [DOI:https://doi.org/10.34028/ijqa/3/1/140]
15.
Araújo A, Gomes AM. Risk management in the public sector: Challenges in its adoption by Brazilian federal universities. Rev Contabilidade Finanças. 2021; 32(86):241-54. [DOI:10.1590/1808-057x202112300]
16.
Adeleke AQ, Bahaudin AY, Kamaruddeen AM, Bamgbade JA, Salimon MG, Khan MWA, et al. The influence of organizational external factors on construction risk management among Nigerian construction companies. Saf Health Work. 2018; 9(1):115-24. [DOI:10.1016/j.shaw.2017.05.004] [PMID] [PMCID]
17.
Keshvari M, Khansari Z, Rajabkhah K, Almasian A, Omidifar R, Mousavi SM. [Challenges of clinical governance in risk management: A qualitative study of teaching hospitals (Persian)]. Manag Strateg Health Syst. 2017; 1(2):93-102. [Link]