مقدمه
براساس آمارها و گزارشهای سازمان بهداشت جهانی، در سال 2019 حدود 18 میلیون نفر به خاطر بیماریهای قلبیعروقی فوت کردند که 85 درصد از آنها مربوط به سکته قلبی بود [
1]. براساس مطالعات انجمن قلب آمریکا، شیوع جهانی این بیماری حدود 219 نفر از هر 100 هزار نفر بود و روزانه 2353 نفر به علت بیماریهای قلبیعروقی جان خود را از دست میدهند که در آمریکا هر 37 ثانیه، یک نفر است [
2, 3]. بر اساس گزارش سالانه آمارهای جمعیتی سازمان ثبت احوال ایران، در بین مرگهای ثبتشده در سال 1397، بیماریهای قلبی عروقی دلیل 38/6 درصد مرگها در بین ایرانیان بوده است [
4]. سازمان بهداشت جهانی در یک گزارش در سال 2018، 43 درصد از علل کل مرگومیر در ایران را مربوط به بیماریهای قلبی عروقی اعلام کرده است و بیان میکند که با استفاده از توصیههای این سازمان میتوان تا سال 2025 حدود 32000 زندگی را حفظ کرد [
5].
بهدلیل ماهیت خطرناک بیماریهای قلبیعروقی و مزمن بودن آن، این بیماریها بهصورت یک بحران در زندگی فرد مبتلا مطرح است و علاوهبر مشکلات جسمانی، وضعیت روانشناختی بیماران را هم بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد [
6]. اضطراب، افسردگی، دلیریوم و اختلالات شناختی از مشکلات شایع در این بیماران است [
7]. با بررسی و مطالعه مقطعی 176 بیمار، 32 تا 84 ساله با تشخیص قطعی انفارکتوس میوکارد مشخص شد، 32 درصد علائم اضطراب داشتند و میانگین نمره اضطراب آنان 11/5 از 21 بود که باتوجهبه قرارگیری در بازه بین 8 تا 14 در سطح متوسط بود [
8]. یکی از انواع اضطراب که بیماران قلبی بهویژه بیماران سکته قلبی حتی پس از اتمام دوره درمان با آن مواجه هستند، اضطراب مرگ است [
9]. اضطراب مرگ به ترس زیاد و مداوم از مرگ گفته میشود و احساس ناخوشایندی است که از اندیشیدن به مرگ خود یا عزیزان ناشی میشود [
10].
آگاهی از مرگ غیرقابل گریز است و اضطراب مربوط به آن به رفتارهای گوناگون منجر میشود. بهعبارت دیگر، وقتی مردم با اضطراب مرگ روبهرو میشوند، واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند [
11]. اضطراب مرگ یک مکانیسم دفاعی است که با تعارضهای ناخودآگاه سروکار دارد. اضطراب مرگ علت چیزی نیست، بلکه صرفاً نشانهای از آسیب روانی است [
12]. اضطراب مرگ در بیماران قلبی و مخصوصاً بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد بالاتر است، زیرا عضو درگیر قلب بوده و یک عضو حیاتی است، بنابراین بیماران بسیار خود را نزدیک به مرگ میبینند [
13]. سطح اضطراب مرگ 584 بیمار قلبی در مطالعه سلیمانی و همکاران در حد متوسط رو به بالا گزارش شد [
14]. براساس مطالعات انجامشده، عوامل متعددی میتوانند بر این عارضه مؤثر باشند و شدت آن را پیشبینی کنند که در وهله اول مشخصات و متغیرهای جمعیتشناختی افراد هستند [
15]. برخورداری از وضعیت اقتصادی اجتماعی مطلوب، بهعنوان یکی از عوامل کاهنده اضطراب مرگ مطرح شده است [
16, 17].
ازآنجاکه افزایش فعالیت اعصاب سمپاتیک به دنبال اضطراب، باعث افزایش واکنشپذیری رگها، افزایش ضربان قلب و فشار خون میشود و درنهایت سبب آسیب درونبافتی و تجمع پلاکت میشود، توجه به اضطراب و ترس بیمار و تلاش برای رفع آن به عنوان یک اقدام پرستاری برای کاهش پاسخ سمپاتیک نسبت به تنش، مهم است [
18]. اهمیت توجه به این موضوع در حرفه پرستاری به حدی است که در ارائه مراقبتهای بهداشتی بهعنوان یک تشخیص پرستاری در معیارهای انجمن تشخیصهای پرستاری آمریکای شمالی وارد شده است [
19]. پرستاران شاغل در بخش مراقبتهای ویژه باید دیدگاه جامعنگر داشته باشند؛ بهگونهای که داشتن دانش و مهارت در ارائه مراقبتهای پرستاری ویژه، تنها عوامل تأثیرگذار بر بهبود بیماران در بخشهای ویژه قلب نیستند بلکه ایجاد محیطی مناسب و کاهش اضطراب، از مهارتها و فرایندهای پرستاری در بخشهای ویژه محسوب میشود [
20].
براساس دیدگاه وجودی، رویارویی هر فردی با دلواپسیهای زندگی، اضطرابزاست [
21]، درحالیکه اضطرابهای وجودی پاسخی صادقانه به نیستی محسوب شده و پیامد هوشیاری است، اما چنانچه فرد نتواند به آن معنا و پاسخی اصیل ببخشد، میتواند دچار رنج و درنتیجه نشانگان افت روحیه شود [
22]. اختلال در فرایند معنایابی، مشخصه اصلی نشانگان افت روحیه است [
23]. نشانگان افت روحیه از عوارض و مشکلات روانشناختی بعد از سکته قلبی است [
24]. شیوع این عارضه در جوامع و بیماریهای مختلف، متفاوت است. در یک بررسی سیستماتیک از 25 مطالعه، میزان شیوع بالینی افت روحیه از 13 تا 18 درصد در بیماران مبتلا به سرطان گزارش شده است [
24]. مارسا و همکاران با بررسی نشانگان افت روحیه در 325 نفر از سالمندان ساکن در سراهای سالمندان شهر تهران میزان نشانگان افت روحیه را 17/41±69/60 اعلام کردند که بسیار بالاتر از جمعیت عمومی بود [
25].
مقالات نشان میدهند افت روحیه بهطور معمول با بیماریهای تهدیدکننده زندگی مرتبط است و سبب کاهش کیفیت زندگی و عملکرد اجتماعی میشود [
24،
26]. محقق بهعنوان یک پرستارـپژوهشگر و با تجربه کاری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی و پستسیسییو بهصورت مبتنی بر شواهد و از نزدیک افت روحیه و نگرانی و اضطراب مرگ بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد را مشاهده و لمس کرده است. خصوصاً پرستاران شاغل در بخش مراقبتهای ویژه باید بهصورت جامع و در راستای مراقبتهای همهجانبه علاوهبر مشکلات جسمانی به فکر حل مشکلات روانشناختی بیماران هم باشند. بنابراین تیم تحقیق بر آن شد تا با انجام یک مطالعه با هدف تعیین اضطراب مرگ و افت روحیه در مبتلایان به سکته قلبی، گامی در راستای کمک به این بیماران و پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت ویژه قلبی بردارد.
روش بررسی
این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی است که در سال 1400 در بازه زمانی بین مرداد تا آبان بر روی 206 نفر از بیماران با سکته قلبی بستری در بخشهای پستسیسییو بیمارستانهای فیروزگر و حضرت رسول اکرم (ص) انجام شد. هرکدام از بیمارستانهای پیشگفت دارای یک بخش پستسیسییو هستند. بنابراین این مطالعه در 2 بخش انجام شد. برای تعیین حجم نمونه لازم به منظور برآورد اضطراب مرگ در بیماران با سکته قلبی بستری در بخشهای پستسیسییو مراکز آموزشیدرمانی دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، با استفاده از اطلاعات مطالعه صالحی و همکاران، در سطح اطمینان 95 درصد و با دقت برآورد 0/5 نمره (نسبت به دامنه نمره صفر تا 15)، حجم نمونه حداقل 206 بیمار برآورد شد.
بیماران بهروش نمونهگیری مستمر براساس معیارهای ورود شامل تشخیص قطعی سکته قلبی حاد، نداشتن سابقه فوت بستگان درجه یک در 6 ماه اخیر، فقدان ابتلا به بیماریهای روان مانند افسردگی و مصرف داروی اعصاب و روان، نداشتن اعتیاد به الکل و موادمخدر براساس گزارش بیمار، نداشتن سابقه انجام هرگونه جراحی در 6 ماه اخیر، داشتن علائم حیاتی پایدار و وضعیت پایدار همودینامیک قلبی انتخاب شدند. معیار خروج نیز تکمیل ناقص پرسشنامهها بود.
محقق پس از دریافت کد اخلاق و دریافت معرفینامه از دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران به بخشهای پستسیسییو در بیمارستانهای فیروزگر و حضرت رسول اکرم(ص) مراجعه کرد. در این پژوهش نمونهگیری بهصورت مستمر بود که در آن پژوهشگر روزانه به بخشهای پستسیسییو مراجعه میکرد و برای بیماران سکته قلبی واجد شرایط که در لیست ترخیص همان روز بودند، فرم رضایتنامه آگاهانه کتبی امضاشده جهت شرکت در پژوهش را دریافت میکرد و نمونهها وارد مطالعه میشدند.
ابزار
ابزار گردآوری دادهها شامل مشخصات جمعیتشناختی بیماران (سن، جنس، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، شغل، وضعیت اقتصادی، بیماری زمینهای، مدتزمان ابتلا به بیماری قلبی و وضعیت بیمه)، پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر و نسخه دوم پرسشنامه نشانگان افت روحیه کیسان بود. جهت بررسی اضطراب مرگ بیماران از پرسشنامه 15گویهای تمپلر استفاده شد. پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر شامل 15 سؤال با جوابهای بلی و خیر است که برحسب جواب بلی یا خیر به آن نمره 1 یا صفر تعلق میگیرد (نمره 1 درصورتی که پاسخ فرد نشاندهنده وجود اضطراب مرگ باشد و نمره صفر در صورتی که پاسخ فرد نشانگر فقدان وجود اضطراب مرگ باشد). امتیاز پرسشنامه از صفر (نداشتن اضطراب مرگ) تا 15 (اضطراب مرگ خیلی بالا) است. کسب نمره بالاتر به معنای اضطراب مرگ بالاتر است [
27].
این ابزار یک پرسشنامه استاندارد بوده که در پژوهشهای مختلف در سطح جهان جهت سنجش اضطراب مرگ استفاده شده است و در ایران نیز ترجمه و روانسنجی شده است. روایی سازه ابزار با روش تحلیل عاملی توسط غلامی و همکاران تأیید و پایایی آن با روش بازآزمایی 0/83 درصد گزارش شد [
28]. به منظور بررسی افت روحیه بیماران، از پرسشنامه کیسان استفاده شد. این پرسشنامه در سال 2004 کیسان و همکاران ساختند [
29]، سپس رابینسون و همکاران اعتبارسنجی مجدد برای ساختن KDS-II انجام دادند. این پرسشنامه دارای 16 سؤال است و 2 خردهمقیاس معنا و هدف و پریشانی و توانایی مقابله را مورد سنجش قرار میدهد. نمرهبندی این پرسشنامه براساس طیف لیکرت 3 گزینهای (هرگز=صفر، گاهی اوقات=1 و اغلب=2) است. دامنه نمرات صفر تا 32 است. درصورتی که نمرات پرسشنامه بین صفر تا 3 باشد، فرد به میزان کمی دچار افت روحیه شده است؛ درصورتی که نمرات پرسشنامه بین 4 تا 10 باشد، فرد به میزان متوسطی دچار افت روحیه شده است و درصورتی که نمرات پرسشنامه 11 یا بیشتر از 11 باشد، فرد دچار افت روحیه شدید است [
30]. بررسی روایی و پایایی پرسشنامه افت روحیه کیسان در ایران توسط بهمنی و همکاران انجام شد و نتایج حاکی از روا و پایا و قابل قبول بودن عوامل ساختاری این پرسشنامه در ایران در بیماران مبتلا به نقص ایمنی بود [
23]. کیسان و همکاران ضریب پایایی آن را 0/94 درصد و بهمنی و همکاران در جمعیت عادی معادل 0/87 درصد و در افراد مبتلا به عفونت ویروس نقص سیستم ایمنی انسان 0/96 درصد گزارش کردهاند [
23].
در مورد KDS-II، رابینسون و همکاران این مقیاس را اعتباریابی کردند و ضریب آلفای کرونباخ بهدستآمده برای این مقیاس را 0/89 درصد گزارش کردند [
24]. پایایی پرسشنامه در پژوهش کاسو و گیاکینتو براساس ضریب آلفای کرونباخ، 0/92 درصد محاسبه شده است [
26]. باتوجهبه اینکه روایی و پایایی این ابزار قبلاً در ایران بررسی شده است، بنابراین به روایی انجامشده توسط محققان استناد شد. برای پایایی 2 پرسشنامه از روش ضریب آلفای کرونباخ بر روی 20 نفر استفاده شد که از نمونههای تحقیق خارج شدند. میزان آلفای بهدستآمده برای پرسشنامه اضطراب مرگ 15سؤالی تمپلر 0/79 درصد و برای نسخه دوم پرسشنامه 16گویهای نشانگان افت روحیه کیسان 0/84 درصد بود. پرسشنامهها در بین نمونهها توزیع شد و توضیحات لازم ارائه شد. در مواردی که سؤالی داشتند، پاسخ داده شد. محقق پرسشنامههای بیمارانی که تحصیلات پایینتر داشتند را تکمیل کرد. باتوجهبه حساسیت موضوع و سهولت محاسبه نمره اضطراب مرگ، بعد از تکمیل پرسشنامه، برای افرادی که براساس نقطه برش ابزار، اضطراب بالا و افت روحیه شدید داشتند، ضمن اطلاع به پرستار مسئول، در صورت تمایل مددجو، توسط مجری تحقیق، مشاوره روانشناختی تلفنی انجام شد.
پرسشنامهها بعد از تکمیل، جمعآوری و تجزیهوتحلیل شدند. تجزیهوتحلیل داده با استفاده از نسخه 19 نرمافزار آماری SPSS در 2 بخش آمار توصیفی ( فراوانی و درصد، میانگین و انحرافمعیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس) انجام شد و سطح معناداری کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد. برای رعایت اخلاق در پژوهش ضمن دریافت کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی ایران به بیماران یادآوری شد که شرکت در مطالعه کاملاً اختیاری است و شرکت نکردن تأثیری بر روند درمان آنها ندارد، ذکر نام و نام خانوادگی لازم نیست و اطلاعات کاملاً محرمانه میماند.
یافتهها
در این پژوهش 207 بیمار سکته قلبی شرکت داشتند که پرسشنامه 1 نفر قابل تجزیهوتحلیل نبود و از مطالعه خارج شد. میانگین سنی بیماران 12/4±57/9 سال و طول مدت ابتلا به بیماری 4/5±8/1 سال بود. میانگین تعداد دفعات بستری قبلی 2/0±2/6 بود و بیشترین درصد بیماران مرد (72/8 درصد) با تحصیلات ابتدایی (46/1 درصد) بودند. میانگین و انحرافمعیار اضطراب مرگ در بیماران با سکته قلبی 1/6±6/2 (در حد متوسط) بود. بیشتر بیماران (43/7 درصد) اضطراب مرگ متوسط داشتند (
جدول شماره 1).
![](./files/site1/images/44444/5/%D8%AC1.jpg)
میانگین و انحرافمعیار نشانگان افت روحیه در بیماران با سکته قلبی 5/3±11/8 (در حد شدید) بود. بیشتر بیماران (60/7 درصد) نشانگان افت روحیه شدید داشتند (
جدول شماره 2).
![](./files/site1/images/44444/5/%D8%AC2.jpg)
بین اضطراب مرگ و نشانگان افت روحیه (0/002=P و 0/22=r) و همچنین بین اضطراب مرگ و بعد پریشانی ارتباط مستقیم و معناداری در بیماران با سکته قلبی وجود داشت (0/001>P و 0/28=r) (
جدول شماره 3).
![](./files/site1/images/44444/5/%D8%AC3.jpg)
اضطراب مرگ با تحصیلات (0/012=P)، وضعیت تأهل (0/001=P)، ابتلا به بیماری گوارشی (0/013=P)، ابتلا به سایر بیماریها (0/001=P)، سابقه بستری قبلی (0/012=P)، وضعیت بیمه (0/039=P)، نوع سکته قلبی (0/013=P)، سن (0/022=P)، طول مدت ابتلا (0/005=P) و تعداد دفعات بستری قبلی (0/007=P) ارتباط معنادار داشت و اضطراب مرگ بیمارانی که مجرد بودند و سابقه بستری قبلی نداشتند، کمتر بود.
برای وضعیت تحصیلات، آزمون تعقیبی توکی انجام شد که براساس آن فقط بیماران با تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم تفاوت معنادار داشتند و اضطراب مرگ بیماران زیر دیپلم کمتر بود (0/02=P). همچنین نشانگان افت روحیه با تحصیلات (0/001=P)، شغل (0/001=P)، ابتلا به بیماری دیابت (0/001=P)، ابتلا به بیماری تنفسی (0/001=P)، ابتلا به بیماری گوارشی (0/001=P)، ابتلا به سایر بیماریها (0/001=P)، فوت اقوام به خاطر سکته قلبی (0/001=P)، وضعیت بیمه (0/042=P)، سن (0/001=P)، طول مدت ابتلا (0/001=P) و تعداد دفعات بستری قبلی (0/006=P) ارتباط معنادار داشت و نشانگان افت روحیه در بیماران با نداشتن سابقه ابتلا به بیماری دیابت، تنفسی، گوارشی، نداشتن سابقه فوت اقوام به خاطر سکته قلبی، دارای بیمه، سن پایین، طول مدت ابتلای کمتر و تعداد دفعات بستری کمتر، پایینتر بود.
برای وضعیت تحصیلات، آزمون تعقیبی توکی انجام شد که براساس آن بیماران با تحصیلات دیپلم و دانشگاهی با زیر دیپلم تفاوت معنادار داشتند و افت روحیه بیماران زیر دیپلم بالاتر از 2 گروه دیگر بود (0/001=P). در مورد شغل نیز آزمون تعقیبی توکی انجام شد که براساس آن بین بیماران بیکار با سایر مشاغل تفاوت معنادار وجود داشت و افت روحیه بیماران بیکار بالاتر از سایر گروههای دیگر بود (0/05>P) (
جدول شماره 4).
![](./files/site1/images/44444/5/%D8%AC4%D8%A2.jpg)
![](./files/site1/images/44444/5/%D8%AC4%D8%A8.jpg)
بحث
همانگونه که یافتهها نشان میدهد میانگین و انحرافمعیار اضطراب مرگ در بیماران با سکته قلبی در حد متوسط بود. بیشتر بیماران اضطراب مرگ متوسط داشتند. همسو با نتایج مطالعه حاضر، در مطالعه تولوس و همکاران در کشور ترکیه با عنوان « اضطراب مرگ تجربه شده در بیماران قلبی و اثرات آن »، میزان اضطراب مرگ 148 بیمار قلبی در حد متوسط بود [
30]. در مطالعه دیگر، ساهان و همکاران در کشور ترکیه، با پرسشنامه اضطراب مرگ تورسون و پاول، میانگین اضطراب مرگ بیماران بعد از ابتلا به انفارکتوس حاد میوکارد را در حد متوسط به دست آوردند [
31]. توجه به اضطراب مرگ به خاطر اهمیت آن در پرستاری از بیماران قلبی از اشتراکات 2 مطالعه بررسیشده با مطالعه حاضر است. از نظر محقق همسان بودن گروههای هدف در 2 مطالعه میتواند از دلایل کسب نتایج یکسان و همسو باشد، اما تفاوت در محیط پژوهش از مهمترین تفاوتهای مطرح بین این مطالعات است. شرایط کشورهای دیگر، میزان دسترسی به امکانات، وضعیت اقتصادی و تجهیزات متفاوت است و باتوجهبه اینکه اضطراب میتواند تحت تأثیر فرهنگ و شرایط مختلف کشورها قرار گیرد [
32].
به نظر میرسد انجام مطالعات در کشورها و حتی شهرهای مختلف ضروری است. ابزار پژوهش نیز از دیگر تفاوتهای موجود است، بهگونهای که ساهان و همکاران در کشور ترکیه جهت سنجش میزان اضطراب مرگ از پرسشنامه اضطراب مرگ تورسون و پاول استفاده کردند [
31]. محققان در مطالعه سلطانی و همکاران با بهرهگیری از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر اعلام کردند که اضطراب مرگ بیماران تحت جراحی بایپس عروق کرونر در حد متوسط بود [
33]. ابتلا به بیماریهای عروق کرونر و مخصوصاً ختم شدن آن به سکته قلبی از بیماریهای استرسزاست که مورد توجه مطالعات بوده است [
14]، اما تعداد آنها مخصوصاً در داخل کشور محدود است و برای بررسی میزان بروز و شیوع آن به انجام مطالعات متعدد در محیطهای پژوهش متفاوت نیاز است.
انجام مطالعات مداخلهای و همچنین برنامهریزی برای اقدامات بهجا، سریع، مؤثر و مفید درزمینه کاهش و کنترل اضطراب مرگ بیماران مبتلا به سکته قلبی، زمانی میسر و امکانپذیر است که با انجام مطالعات توصیفی اطلاعات بیشتر و جامعتری از تمام جوانب این پدیده موجود باشد. با وجود اینکه مطالعات زیادی میزان اضطراب مرگ بیماران قلبی را در حد متوسط گزارش کردهاند [
14،
30]، اما در برخی مطالعات این میزان بالا و شدید بوده که متفاوت از نتایج پژوهش حاضر است. ناهمسو با مطالعه حاضر، در مطالعه حسنخانی و همکاران در شهر تبریز، با بررسی رابطه بین اضطراب مرگ و سبکهای مقابلهای در بیماران مبتلا به بیماری کرونری قلب، اضطراب مرگ این بیماران بالا گزارش شد [
34].
ولیخانی و یارمحمدی واصل در شهریار با بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با اضطراب مرگ در بیماران قلبیعروقی نشان دادند میزان شیوع اضطراب مرگ شدید در بین بیماران قلبی 41/7 درصد، اضطراب مرگ متوسط 28/3 درصد و اضطراب مرگ خفیف 30 درصد بوده است؛درواقع بیشتر بیماران اضطراب مرگ شدید داشتند [
13]. ازآنجاکه میزان اضطراب مرگ بیماران قلبی متوسط رو به بالاست و در هیچ مطالعهای خفیف نبوده است، میتوان ادعا کرد که این سطح از اضطراب قابل توجه است و توجه به آن در حرفه پرستاری ضروری است. پرستاران باید با استفاده از فرایند پرستاری ضمن تشخیص دقیق این پدیده و ارزیابی بروز آن تلاش کنند تا برای کمک به این بیماران از مداخلات پرستاری بهره بگیرند.
میزان نشانگان افت روحیه در بیماران با سکته قلبی در حد شدید بود. بیشتر بیماران نشانگان افت روحیه شدید داشتند. باتوجهبه مطالعات انجامشده، سکته حاد قلبی با پیامدهای روانشناختی بسیاری مانند افسردگی، دلیریوم، اختلالات شناختی، ترس، اضطراب و استرس همراه است [
35]. پیرو استرس، اضطراب و عوارضی که برای بیماران قلبی ایجاد میشود، این بیماران احساس مرگ قریبالوقوع را تجربه میکنند و نسبت به آینده و هدف و معنا در زندگی ناامید میشوند. با پیشرفت این عوارض و کاهش امید و روحیه بیماران، نشانگان افت روحیه ظاهر میشود [
36]. نشانگان افت روحیه، مفهوم جدیدی است که در داخل کشور بر روی بیماران قلبی کار نشده و بیشتر مطالعات بر روی سالمندان یا بیماران مبتلا به سرطان انجام شده است. باتوجهبه شیوع بالای مرگومیر در بیماران قلبی و مخصوصاً به دنبال سکته قلبی و همچنین اثرات و عوارض شدید این بیماری به نظر میرسد باید مطالعات بیشتری در این بیماران انجام شود.
بهطورکلی مطالعاتی در داخل و خارج انجام شده است که نتایجی مشابه و همسو با نتایج مطالعه حاضر دارند. هسو و همکاران در کشور تایوان یک مطالعه برای بررسی نشانگان افت روحیه در بیماران قلبی بعد از پیوند قلب انجام دادند و براساس نتایج اعلام کردند 36 درصد این بیماران نشانگان افت روحیه داشتند [
37]. در مطالعه وو و همکاران در کشور تایوان تحت عنوان «کیفیت زندگی، نشانگان افت روحیه و سبک زندگی مرتبط با سلامت»، یکسوم بیماران (33 نفر) به نشانگان افت روحیه مبتلا بودند [
38]. تعداد 45 درصد از بیماران کاندید عمل جراحی قلب در مطالعه لیائو و همکاران در کشور تایوان نشانگان افت روحیه داشتند [
39]. مطالعات بررسیشده همگی در کشور تایوان انجام شدهاند و باتوجهبه تفاوت کشورهای شرق آسیا با کشور ایران در زمینههای پزشکی، تجهیزات، دسترسی به منابع و امکانات، انجام مطالعه در کشور ایران ضروری بود. همانند اضطراب مرگ، چون خود نشانگان افت روحیه بهعنوان یک ریسکفاکتور برای بیماریهای عروق کرونر مطرح است، در صورتی که مورد غفلت قرار گیرد، ممکن است دستیابی به اهداف تیم درمان را به خطر بیندازد. گراندی و همکاران در یک مطالعه توصیفی میزان شیوع نشانگان افت روحیه و افسردگی ماژور را در بیماران پیوند قلبی بهترتیب متوسط و پایین اعلام کردند [
40]. اهمیت موضوع و اثرگذاری بر بیماران قلبی و عوارض مخرب نشانگان افت روحیه به حدی است که شیوع 32 درصدی بهعنوان یک مسئله قابل تأمل و نیازمند مداخله سریع تلقی میشود. به نظر میرسد توجه به این عارضه و سنجش شیوع و بروز آن در مراقبت از بیماران قلبی برای پرستاران شاغل در بخشهای ویژه و پستسیسییو ضروری است.
در وضعیت کنونی و در بخشهای مراقبت ویژه قلبی، جنبههای فیزیولوژیکی بیماری بیشتر مدنظر است و عموماً جنبههای روانی ناشی از بیماری مورد غفلت قرار میگیرد. این درحالی است که اگر به تمام جوانب پرداخته نشود درمان موفقیتآمیز نخواهد بود. با وجود اشتراکاتی بین مطالعات بررسیشده و مطالعه حاضر مانند نزدیک بودن افراد به مرگ و همچنین ابزار بررسی، محقق در مطالعه خود گروهی را بهعنوان هدف مطالعه انتخاب کرد که با وجود شیوع بالای نشانگان افت روحیه و اهمیت کاهش آن در راستای درمان این بیماران، همچنان به آن توجه نمیشود. ناهمسو با مطالعه حاضر، در مطالعه رافانلی و همکاران در کشور ایتالیا، فقط 20 درصد از بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد از سندرم نشانگان افت روحیه رنج میبردند [
41]. ابتلا به بیماری کرونری حاد مراحلی قبلتر از سکته قلبی است و به نظر میرسد هنوز بیماران روحیه خود را حفظ کردهاند. همچنین مطالعه در کشوری اروپایی و متفاوت از کشور ایران انجام شده است. از طرفی زمان پژوهش به حدود 15 سال پیش برمیگردد که از ظر پیشرفت علم و روشهای درمانی متفاوت از زمان حال است.
نتیجهگیری
براساس یافتهها که میزان اضطراب مرگ در حد متوسط و میزان نشانگان افت روحیه در حد بالا بود و باتوجهبه ماهیت بیماری قلبی و مخرب بودن هر 2 عارضه اضطراب مرگ و نشانگان افت روحیه باید هرچه سریعتر برای کاهش این عوارض برنامهریزی کرد و در گام اول پرستاران شاغل در بخش مراقبتهای ویژه و پستسیسییو باید در مورد این عوارض روانشناختی اطلاعات کسب کنند و از مداخلات پرستاری استفاده کنند.
همچنین در پاسخ به سؤالات پژوهش، نتایج نشان داد برخی عوامل جمعیتشناختی مانند سن و تحصیلات و برخی مشخصات بیماری مانند طول مدت ابتلا، سابقه قبلی بستری و ابتلای همزمان به بیماریهای دیگر میتوانند در پیشبینی اضطراب مرگ و نشانگان افت روحیه در این بیماران سهیم باشند، بنابراین برای اثربخشی بالاتر، شناسایی و توجه به این عوامل در برنامهریزی و مداخلات توصیه میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
جهت رعایت اخلاق در پژوهش ضمن دریافت کد اخلاق (IR.IUMS.REC.1400.450) از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی ایران، به بیماران یادآوری شد که شرکت در مطالعه کاملاً اختیاری است و شرکت نکردن تأثیری بر روند درمان آنها ندارد، ذکر نام و نام خانوادگی لازم نیست و اطلاعات کاملاً محرمانه میماند.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایاننامه سهیلا رحیمی، کارشناسی ارشد پرستاری مراقبتهای ویژه در دانشکده پرستاری و مامایی در دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و مدیریت پروژه: سهیلا رحیمی و مهرنوش اینانلو؛ تحقیق و بررسی: مهرنوش اینانلو و طاهره نجفی قزلجه؛ تحلیل دادهها: حمید حقانی؛ تدوین و بازبینی: مهرنوش اینانلو.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از بخش تحصیلات تکمیلی دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و همکاری صمیمانه مسئولان و بیماران محترمی که بدون همکاری آنها این تحقیق ممکن نبود، تشکر و قدردانی میشود.