)، ابعاد اولیه (0/001>P)، ثانویه (0/003=P) در حداقل یکی از زمانها با هم اختلاف معناداری داشت. نتایج آزمون دوبهدو تصحیح بنفرونی نشان داد نمرات اختلال عملکرد جنسی در ابعاد اولیه، ثانویه و نمره عملکرد جنسی کل در چهار هفته و دوازده هفته بعد از مداخله نسبت به قبل از آن کاهش معناداری داشت (0/050>P)، اما بین نمرات چهار هفته و دوازده هفته بعد از مداخله اختلاف معنادار آماری مشاهده نشد(P>0/050).
برای مقایسه میانگین ها در زمان های پس از مداخله، با توجه به برقراری پیشفرض های آنالیز کواریانس از این آزمون استفاده شد. بسیاری از گویه های عملکرد جنسی زنان در گروه آزمایش بلافاصله پس از مداخله و دوره پیگیری ارتقا یافته بودند. در بعد اولیه مداخله، در گویههای دیر رسیدن به ارگاسم، شدت یا لذت کم ارگاسم تفاوت معنادار بود و بیشترین میزان اثر مربوط به گویه دیر رسیدن به ارگاسم (0/176) بود. در بعد ثانویه مداخله در گویههای درد یا سوزش بدن، مشکالت رودهای، مشکالت ادراری، مشکالت تمرکز، حافظه و تفکر معنادار بود. بیشترین میزان اثر مربوط به گویه درد یا سوزش بدن (0/152) بود. در بعد ثالثیه تفاوتی بین گروهها مشاهده نشد. چنانکه گفته شد برای بررسی اثر مداخله از ابزار اندازه اثر استفاده شد که بر اساس تقسیم بندی کوهن [ 34 ] مقدار 0/01 اندازه اثر کوچک، 0/06 متوسط و 0/14 باال در نظر گرفته میشود. اندازه اثر عملکرد جنسی کل 0/143 و بیشترین اندازه اثر در عملکرد جنسی در بعد ثانویه 0/216 و کمترین اثر در بعد اولیه عملکرد جنسی 0/105 بود.
بحث و نتیجهگیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد آموزش چندرسانهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت، اثربخشی معناداری در بهبود عملکرد جنسی کل در زنان با مولتیپلاسکلروزیس در گروه آزمایش در چهار و دوازده هفته بعد از شروع مداخله داشته است، نمره کل عملکرد جنسی چهار هفته بعد از مداخله (0/014=P) و دوازده هفته بعد از مداخله (0/021=P) در گروه آزمایش بهصورت معناداری کمتر از گروه کنترل بود. اختلال عملکرد جنسی در بعد اولیه در گروه آزمایش در چهار هفته بعد از مداخله بهصورت معناداری کمتر از گروه کنترل بود (0/019=P) و نمره عملکرد جنسی کل و نمره عملکرد جنسی در بعد ثانویه چهار هفته و دوازده هفته پس از مداخله در گروه آزمایش بهصورت معناداری از گروه کنترل کمتر بود که بیانگر بهبود عملکرد جنسی کل و عملکرد جنسی در بعد ثانویه در چهار و دوازده هفته پس از شروع مداخله در گروه آزمایش بود. بر اساس یافتههای مطالعه، آموزش چندرسانهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت موجب بهبود معنادار در بعد اولیه عملکرد جنسی در چهار هفته بعد از شروع مداخله و ارتقای بعد ثانویه عملکرد جنسی در زمانهای چهار و دوازده هفته بعد از شروع مداخله شد.
با توجه به ارتقای گویههای متعدد عملکرد جنسی در گروه آزمایش، میتوان ازآموزش چندرسانهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت جهت بهبود عملکرد جنسی زنان با مولتیپلاسکلروزیس بهخصوص در زمینه بهبود مشکلات دیر رسیدن به ارگاسم، شدت یا لذت کم ارگاسم، مشکلات ادراری و رودهای و مشکلات تمرکز و حافظه و درد و سوزش بدن حین رابطه استفاده کرد. این در حالی است که در گروه کنترل، عملکرد جنسی کل و تمامی ابعاد آن در چهار و دوازده هفته بعد از شروع مداخله نسبت به قبل از شروع مداخله و نسبت به هم تفاوت معناداری نداشت.
در مطالعه اسدپور و همکاران [10] اثر مداخله زوجدرمانی هیجانمحور بر عملکرد جنسی زنان با مولتیپلاسکلروزیس بر روی سی نفر زن عضو انجمن بیماران مولتیپلاسکلروزیس تهران با روش نمونهگیری در دسترس با استفاده از پرسشنامه عزت نفس جنسی و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان انجام شد، منجر به ارتقای عملکرد جنسی و گویههای میل جنسی، تحریک جنسی، مرطوب شدن واژن، ارگاسم، رضایتمندی جنسی و درد جنسی شد که با مطالعه حاضر مشابه و همخوان بود.
در مطالعه دانشفر و همکاران [35] که مطالعهای مداخلهای با عنوان «تأثیر مشاوره مدل پلیسیت بر فعالیت جنسی زنان ازدواج کرده با مولتیپلاسکلروزیس» بود و با 120 زن مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس عضو انجمن بیماران مولتیپلاسکلروزیس تهران با استفاده از پرسشنامه فعالیت و صمیمت جنسی بیماران مولتیپلاسکلروزیس در شهر تهران انجام شد، مداخله باعث بهبود فعالیت جنسی شد. در مطالعه داس گویتا و همکاران [36] که مطالعهای نیمهتجربی و دوسوکور با عنوان «تأثیر سیلدنافیل بر میزان اختلال عملکرد جنسی مربوط به مولتیپلاسکلروزیس» بود، 19 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس که مراجعین به بیمارستان ملی نرولوژی و نروسرولوژی لندن بودند به روش نمونهگیری در دسترس با استفاده از پرسشنامه عملکرد جنسی و پرسشنامه گزارش فعالیت جنسی در کشور انگلستان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه بهبود رطوبت واژن در شرکتکنندگان حاصل شد که از این حیث با نتایج مطالعه حاضر مشابهت نداشت. به نظر میرسد علت این تفاوت، عدم مصرف داروهای مؤثر بر عملکرد جنسی در مطالعه حاضر بود. مطالعه لوسیو و همکاران [37] که مطالعهای تصادفی و کنترلشده با عنوان «تأثیر تمارین ورزشی عضلات کف لگن بهتنهایی و یا با ترکیب تحریک الکتریکی بر درمان اختلالات جنسی در زنان با مولتیپلاسکلروزیس» بود با تعداد نمونه سی زن مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس انجام شد. نمونهها مراجعین کلینیک نرولوژی دانشگاه کمپیناس بودند به روش نمونهگیری مستمر انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان در کشور برزیل مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این مطالعه حاکی از ارتقای رطوبت واژن، برانگیختگی، رضایت جنسی و نمره کلی عملکرد جنسی بود که از حیث ارتقای نمره کلی عملکرد جنسی با نتایج مطالعه حاضر مشابهت و همخوانی داشت.
مطالعه مصلینژاد و همکاران [38] که مطالعهای از نوع تصادفی کنترلشده بود در یاسوج با عنوان «ارزیابی اثر ترکیبی تمارین عضلات کف لگن و ذهنآگاهی بر زنان با مولتیپلاسکلروزیس» و 70 زن مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس عضو انجمن بیماران خاص یاسوج انجام شد. نمونهها به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاکی از ارتقای نمره کلی عملکرد جنسی و گویههای آن بود که با مطالعه حاضر همسوست. در این مطالعه ورزشهای لگنی موجب افزایش ضخامت و توان عضلات کف لگن شده و خونرسانی این ناحیه را افزایش داده است. همچنین تحریکپذیری جنسی را افزایش و ارگاسم بهتری را موجب شده است [38]. در مطالعه حاضر نیز انجام تمارین ورزشی لگنی که جزئی از آموزش این مطالعه بود به بهبود تأخیر و کاهش لذت ارگاسم کمک کرده است. به علاوه موجب کاهش مشکلات ادراری و رودهای شرکتکنندگان شد.
مطالعه آهانی و همکاران [39] که مطالعهای از نوع مداخلهای و با عنوان «تأثیر مداخله آموزش ذهنآگاهی بر ارتقای عملکرد جنسی زنان با مولتیپلاسکلروزیس» بود بر روی 47 زن مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس عضو انجمن اماس اصفهان و مراجعین بیمارستان کاشانی اصفهان انجام شد. نمونهها به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان در شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاکی از آن بود که عملکرد جنسی کل و ابعاد آن ارتقا یافت که با نتایج مطالعه حاضر مشابهت داشت. طولانیتر بودن زمان مداخله و زمان هر جلسه آموزشی و متفاوت بودن محتوای آموزش از تفاوتهای مطالعه آهانی با مطالعه حاضر بود.
در هر دو مطالعه مصلینژاد و آهانی به دلیل استفاده از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان، امکان سنجش اختلال عملکرد جنسی در سه بعد اولیه و ثانویه و بعد ثالثیه وجود نداشته است و داشتن اختلال عملکرد جنسی جزو معیارهای ورود به مطالعه بود. اما مطالعه حاضر با وجود زمان کوتاهتر مداخله و جلسات آموزشی، به دلیل دارا بودن خصوصیت چندرسانهای آموزش که یادگیری را سریعتر و عمیقتر و امکان استفاده همزمان تعداد زیاد شرکتکنندگان از آموزش را فراهم میکند و داشتن تماس تلفنی هفتگی پژوهشگر جهت ارائه خلاصه آموزش و پاسخگویی به سؤالات، همینطور وجود محتوای آموزشی متفاوت و بالاتر بودن تعداد شرکتکنندگان، نسبت به اغلب مطالعات با عنوان مشابه، توانسته موجب ارتقای عملکرد جنسی شرکتکنندگان در مطالعه و نتایج مطالعه حاضر با مطالعه جیانانتونی و همکاران [40] مشابهت داشت. مطالعه آنها، مطالعهای نیمهتجربی با پیشآزمون و پسآزمون با عنوان تزریقات داخل دتریوسوریال آنابوتولینوم توکسین A عملکرد جنسی زنان با تأثیر مولتیپلاسکلروزیس را ارتقا میدهد و با 31 زن مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس انجام شد که مراجعین به کلینیک ارولوژی دانشگاه پروژیا بودند (رم، ایتالیا). این مطالعه با استفاده از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان و پرسشنامه میزان اضطراب هامیلتون و پرسشنامه افسردگی هامیلتون و مقیاس کیفیت زندگی بی اختیاری ادرار انجام شد و بهبود علائم ادراری و متغیرهای اورودینامیک را موجب شد.
در مطالعه میلتا و همکاران [4] که مطالعهای موردی با عنوان «درمان چندگانه اختلال عملکرد جنسی، درد پرینه و حذف اختلال عملکرد آن» بود و در آن یک نفر زن مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس مراجعهکننده به بیمارستان در شهر تورین در کشور ایتالیا، با روش نمونهگیری گزارش موردی انتخاب شد و با استفاده از پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان و بررسی کیفیت زندگی زندگی زنان مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه نمره کلی عملکرد جنسی ارتقا یافت و با نتایج مطالعه حاضر همخوانی و مشابهت داشت. نتایج مطالعات مذکور بیانگر ارتقای عملکرد جنسی زنان تحت مطالعه در همه ابعاد بود، اما در مطالعه حاضر، در عملکرد جنسی زنان در بعد اولیه و در بعد ثانویه و عملکرد جنسی کل، ارتقا مشاهده شده است. به نظر میرسد تفاوتها ناشی از طولانیتر بودن زمان مداخله در مطالعات مذکور و استفاده از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان در مطالعات مذکور و تفاوت نوع مداخله باشد، به طوری که دارو و روشهای درمانی در مطالعات مذکور به کار برده شده است. در حالی که مطالعه حاضر بدون استفاده از دارو و درمان خاصی صرفاً با تغییر سبک زندگی توانسته منجر به ارتقای عملکرد جنسی زنان تحت مطالعه شود.
در مطالعه قاسمی و همکاران [41] که مطالعهای تصادفی و کنترلشده بود و با عنوان «تأثیر بسته ارتقای سلامت بر زندگی جنسی زنان با مولتیپلاسکلروزیس» بر پایه نتایج مطالعات با روشهای ترکیبی طراحی شده بود، 72 زن مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس عضو انجمن بیماران مولتیپلاسکلروزیس تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی جنسی زنان و پرسشنامه فعالیت و صمیمت جنسی بیماران مولتیپلاسکلروزیس-19 مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این مطالعه با مظالعه حاضر همخوانی داشت. البته در مطالعه قاسمی در هر سه بعد و عملکرد کل، ارتقای عملکرد جنسی مشاهده شد. به نظر میرسد در مطالعه قاسمی داشتن اختلال عملکرد جنسی جزو معیارهای ورود به مطالعه بوده و آموزش برای افراد برحسب نیازسنجی قبل از مطالعه ارائه شده است. این مطالعه با توجه به گستردگی و متنوع بودن موضوعات آموزش (شامل آموزش حفظ وضعیت مناسب طی رابطه جنسی، بررسی کاهش درد و سختی عضلانی و اثر بیاختیاری ادرار بر رابطه جنسی، تمرین کگل و آناتومی و فیزیولوژی اندام باروری، سیکل چرخه جنسی، حل مسئله، لذت از مراحل مختلف رابطه جنسی نهفقط لذت بردن از ارگاسم، استفاده مناسب از مرطوبکننده واژن، مراجعه به موقع به پزشک و مشاور و پیگیری و کسب اطلاعات لازم در زمینه مشکلات جنسی) توانسته به ارتقای عملکرد جنسی و تمامی ابعاد آن منجر شود.
در تبیین یافتههای مطالعه حاضر میتوان گفت محتوای آموزش چندرسانهای مطالعه حاضر، آموزش داشتن تغذیه سالم، بهویژه مصرف ویتامینهای گروه ب (آموزش دادهشده در مطالعه حاضر)، به ارتقای عملکرد عصب این بیماران کمک کرده و موجب بهبود تأخیر در ارگاسم و کاهش شدت و لذت ارگاسم شده است.
در افراد سالم داشتن تغذیه سالم، مصرف مغزها، سبزیجات و میوهها، دریافت روزانه آب و مایعات کافی میتواند موجب کاهش یبوست شود [42]. نتایج مطالعه حاضر نشان داد داشتن تغذیه سالم به همراه مصرف آب کافی به بهبود عملکرد رودهای زنان با مولتیپلاسکلروزیس منجر میشود.
تمرینات ورزشی با برطرف کردن گرفتگی عضلات مثانه و بالا بردن ظرفیت مثانه، تکرر ادرار را کاهش داده و به برقراری خواب منظم و مداوم شبانه کمک میکند. ورزشهای کششی بهویژه کشش اندامهای تحتانی، گرفتگی عضلات را از بین میبرد و انعطافپذیری بدن را افزایش میدهد [43]. ورزشهای لگنی (آموزش دادهشده در مطالعه حاضر) باعث افزایش توان عضلات کف لگن شده، حساسیت واژن طی رابطه جنسی را ارتقا می دهد و خونرسانی ناحیه تناسلی را بهبود می بخشد و با ارتقای عملکرد عصب موجب بیشتر شدن تحریکپذیری جنسی و انقباضات ریتمیک ارگاسم میشود. اجرای حرکات ورزشی در این مطالعه موجب کاهش مشکلات ادراری شرکتکنندگان شد. بنابراین در گویههای بسیاری همچون تأخیر ارگاسم و شدت و لذت ارگاسم و و مشکلات ادراری و رودهای، سوزش و درد بدن، تمرکز، حافظه و تفکر در مرحله چهار و دوازده هفته پس از شروع مطالعه در دوگروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار بود.
بررسیها حاکی از آن است که هفتاد تا هشتاد درصد بیماریهای جسمی ناشی از تنش و نگرانی است و افرادی که بیشترین میزان استرس را در زندگی خود تجربه میکنند در معرض بیماریهای افسردگی، اضطراب، مشکلات و بیماری قلبی قرار دارند. استرس با توجه به شدت و نوع آن میتواند تعادل زیستی فرد را به هم زند، احساسات منفی ایجاد کند و احساس خوب بودن را به مخاطره بیندازد و روابط بینفردی را دگرگون کند [20]. آگاه بودن از استرس و مدیریت آن موجب کاهش احتمال بیمار شدن، بهبود روابط اجتماعی و خانوادگی، بهبود عملکرد، افزایش بهرهوری و خلاقیت میشود [44]. مطالعات نشان میدهند تمامی افراد با یادگیری مهارتهای ارتباطی خاص میتوانند به بهبود روابط دست یابند [45]. سبک زندگی ارتقادهنده سلامت توانسته با تقلیل و بهبود بسیاری از مشکلات جسمی و عوارض بیماری مولتیپلاسکلروزیس و ارتقا و بهبود روابط فرد با همسر و با مدیریت و کاهش اثرات جسمی و روانی استرس موجب بهبود عملکرد جنسی کلی این زنان شود. این سبک در بعد اولیه عملکرد طی رابطه جنسی، بهویژه در تمرکز حین رابطه و رسیدن بدون تأخیر به ارگاسم و کسب لذت بیشتر از ارگاسم (که شایعترین مشکل جنسی گزارششده در این زنان بود) میتواند مؤثر باشد. همچنین در بعد ثانویه در گویههای متعدد بهویژه درد و سوزش بدن و مشکلات رودهای و ادراری مؤثر است، اما در بعد ثالثیه تأثیر معناداری نداشته که به نظر میرسد به علت حاکمیت شرایط پراسترس اپیدمی کرونا، نیاز به زمان طولانیتر آموزش و نیز نیاز به ارائه آموزش به همسران باشد. پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی آموزش برای همسران این زنان نیز در نظر گرفته شود.
در مطالعه حاضر از آموزش به شیوه چندرسانهای استفاده شده است. ارائه همزمان اطلاعات با استفاده از چندین رسانه به افراد در ایجاد الگوهای ذهنی و تصویری و کلامی و برقراری ارتباط بین آنها و استفاده همزمان از چندین حواس کمک میکند و همین موضوع ارتقای یادگیری و عملکرد را به دنبال دارد [46]. در این روش بدون نیاز به معلم و حضور فراگیران در مکان و شرایطی خاص، موضوعات آموزش داده میشود و علاوه بر ارائه اطلاعات با استفاده از رسانه متن، فیلم، صدا و تصویر، به دلیل دسترسی همزمان به آنها یادگیری عمیقتر و راحتتر صورت میگیرد. از فواید آموزش چندرسانهای میتوان به داشتن صرفه اقتصادی اشاره کرد [25]. این مداخله برای اولین بار بر روی بیماران مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس اجرا شده است. ارائه آموزش به صورت چندرسانهای حاوی فیلم و متن و صدا و تصویر متناسب با شرایط خاص زنان با مولتیپلاسکلروزیس، از نوآوریهای این مطالعه محسوب میشود.
با توجه به نتایج مطالعه حاضر که تأثیر سبک زندگی ارتقادهنده سلامت را بر عملکرد جنسی زنان با مولتیپلاسکلروزیس نشان میدهد و از آنجا که جمعیت مبتلایان به بیماری مولتیپلاسکلروزیس در کشور ما روزبهروز در حال افزایش است و با در نظر گرفتن این موضوع که زنان مهمترین رکن خانواده و جامعه محسوب میشوند و مسائل جنسی در روابط زوجین نقش مهمی دارد، آموزش برای بهبود مشکلات جنسی این زنان به شکل یک نیاز بهداشتی بااهمیت برای این جامعه مطرح است. بنابراین میتوان به ماماها، پزشکان و روانشناسان حوزه سلامت جنسی و مسئولین و درمانگران انجمن اماس توصیه کرد که از این روش آموزشی در کنار سایر روشها جهت بهبود عملکرد جنسی این زنان، بهویژه مشکلات ارگاسم و مشکلات ادراری و رودهای طی رابطه جنسی که جزو شایعترین مشکلات هستند، استفاده کنند. این روش به دلیل عدم نیاز به تردد بیماران و قابل استفاده بودن در زمان و مکان دلخواه بیماران، مناسب شرایط این بیماران به نظر میرسد. عدم شرکت همسران زنان مبتلا در مطالعه و عدم آموزش آنان، مانعی در برقراری ارتباط مؤثر زوجین میتوانست باشد که از محدودیتهای این مطالعه است. بنابراین توصیه میشود در مطالعات بعدی همسران شرکتکنندگان نیز آموزشهای لازم را دریافت کنند و نقش آموزش همسران در ارتقای عملکرد جنسی زنان با مولتیپلاسکلروزیس بررسی شود.
آموزش چندرسانهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت بر عملکرد جنسی زنان با مولتیپلاسکلروزیس تأثیر داشت. بنابراین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت میتواند روش مناسبی برای بهبود مشکلات جنسی این زنان باشد. آموزش چندرسانهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت توانست در زنان دارای مشکلات ارگاسم، مشکلات ادراری، رودهای، درد و سوزش بدن حین رابطه مفید باشد و به ارتقای عملکرد جنسی آنان منجر شود که در بهبود روابط با همسر نیز تأثیر مثبت داشت. بنابراین استفاده از این بسته آموزشی چندرسانهای به مسئولان و متخصصان در نظام سلامت برای بانوان با مولتیپلاسکلروزیس توصیه میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مجوز اخلاقی برای این مطالعه از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی ایران با کد IR.IUMS.REC.1399.367 گرفته شده است و در مرکز کارآزمایی بالینی ایران (IRCT2016061528449N4) ثبت شده است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تحقیق و نوشتن مقاله: معصومه خیرخواه و آزاده احدی؛ انجام امور آماری پژوهش: نجمه توکل؛ نمونهگیری: مسعود نبوی و لطفی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارش منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
محققین از معاونت پژوهشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علومپزشکی ایران و مسئولان دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علومپزشکی ایران، تمامی بانوان شرکتکننده در پژوهش، تمامی مسئولین و پرسنل بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص)، بهویژه پرسنل درمانگاه داخلی مغز و اعصاب، کلیه مسئولین و پرسنل کلینیک خصوصی مغز و اعصاب واقع در شهر تهران و تمامی کسانی که در انجام این پژوهش ما را یاری کردند، تشکر و قدردانی میکنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |