@ARTICLE{Kerman Saravi F, author = {kerman Saravi F, and }, title = {Comparison between two methods of codified education, and no codified education on knowledge and attitude of chronic mental patients for acceptance of therapy regimen}, volume = {13}, number = {22}, abstract ={این مطالعه یک مطالعه نیمه تجربی است که جهت مقایسه دو شیوه اموزش مدون و غیرمدوندر افزایش اگاهی و تغیر نگرشهای بیماران مزمن روانی نسبت به رژیم درمانی انجام شده است با این فرض که بیماران شرکت کننده در کلاسهای اموزش مدون دارای اگاهی و نگرش مثبت تری نسبت به بیماران شرکت کننده در کلاسهای اموزش غیر مدون به قبول رژیم درمانی می باشند.نمونه شامل 60 بیمار روانی است که 8سال سابقه بیماری داشته وبطور تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات ازطریق پرسشنامه های تنظیم شده درزمینه نگرش واگاهی دردو گروه ودردونوبت جمع اوری شده است(قبل وبعد از اموزش).برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از امار توصیفی و تحلیلی استفاده شده است نتایج انالیزواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات نگرش و اگاهی بیماران در دو جلسه(قبل و بعد اموزش) از نظر اماری تفاوت معنی داری وجود ندارد.در واقع تاثیر دو شیوه اموزش در افزایش اگاهی و نگرش بیماران در قبول رژیم درمانی مشابه میباشد.بنابراین نتایج ، فرضیه تحقیق را رد کرده است. همچنین مقایسه نمرات میانگین دو گروه در ارتباط با نگرش حاکی از این است که بیمارانی که بطور غیر رسمی اموزش می دیدند دارای نگرش مثبت تری نسبت به گروه مقابل بودند. مطالعات پرستاری نشان دهنده توصیف های مختلفی ازعدم پذیرش رژیم درمانی بوسیله بیماران مزمن روانی بعد از ترخیص از بیمارستان می باشد.پرستاران مکررا از طریق برنامه های اموزشی رژیم درمانی برای بیماران پاسخگوی عدم پذیرش رژیم درمانی می باشند. پیش فرض پرستاران دراین امراین است که اموزش میتواند از عدم پذیرش رژیم درمانی پیشگیری کند. در بسیاری ازتحقیقات گزارش شده است که اموزش وحمایت پرستار در زمینه قبول رژیم درمانی دربیماران اسکیزوفرنی تاثیر داشته است.از طرف دیگر در یک مطالعه کلاسیک گزارش شده که 24 تا 46 در صداز بیماران سر پائی اسکیزوفرنی،رژیم درمانی را نپذیرفته اند که دلیل این مساله را عود مجدد بیماری و ضرورت بستری شدن در بیمارستان مطرح کردند. اگر چه بیمارازطریق اموزش اطلاعاتی را کسب می کند اما عوامل دیگری نیزدرپذیرش رژیم درمانی مثل تعیین نگرش بیماران نسبت به رژیم درمانی دخیل می باشد.این مسئله حائزاهمیت است چرا که موجب تعیین شیوه های مداخله ای پرستار جهت قبول رژیم درمانی می گردد. نتایج تحقیق دیگری در این زمینه حاکی از این است که تاثیر برنامه های اموزشی قابل درک ،در طولانی  مدت موثر است.درمجموع پژوهشها چند بعدی بودن عدم پذیرش دارو را مطرح می کند که نگرش و اگاهی  بیماریکی از ابعاد مسئله می باشد.بنابراین با توجه به عواقب عدم قبول رژیم درمانی وبستری شدن مجدد بیمار که از نظرروانی ومالی برای بیمارو خانواده مسائلی را دربردارد پژوهشگرمعتقداست که اموزش میتواند درقبول رژیم درمانی و کاهش هزینه های بیمارستان موثر واقع شود. }, URL = {http://ijn.iums.ac.ir/article-1-1317-fa.html}, eprint = {http://ijn.iums.ac.ir/article-1-1317-fa.pdf}, journal = {Iran Journal of Nursing}, doi = {}, year = {1999} }