جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای سلیمانی

منصوره جمشیدی منش، پروین سلیمانیفر، فاطمه حسینی،
جلد ۱۷، شماره ۴۰ - ( زمستان ۱۳۸۳ )
چکیده

 غم انگیزترین تراژدی انسان معاصر اعتیاد به مواد مخدر است و متأسفانه جوانان عصر حاضر برای فرار از ناملایمات اجتماعی و فاصله طبقاتی و زندگی ماشینی به مواد مخدر پناه برده اند. اعتیاد بلای خانمان سوز و ناگواری است که در جوامع انسانی دارای اثرات جسمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی می باشد. اعتیاد بر مواد مخدر زنان نیز یکی از مسائل کشور است. مشکلات اعتیاد به مواد مخدر تنها به خود زن و خانواده وی محدود نمی شود، بلکه ضربات سنگین اقتصادی و اجتماعی بر پیکرجامعه تحمیل می نماید. از طرفی با شناسایی عوامل خطر می توان از اشاعه اعتیاد و در نتیجه پیدایش عوارض جلوگیری کرد و به اهداف پیشگیری دست یافت .

  در این مطالعه توصیفی تعداد ۱۰۸ زن معتاد زندانی، در زندان اوین که در واقع کل جامعه موردنظر را تشکیل می دادند، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی استفاده شده است.

  طبق نتایج به دست آمده میانگین سن ی نمونه ها ۹۲/۳۳ سال بود. ۵/۲۵ درصد آنان دارای تحصیلات زیر دیپلم و ۶/۶ درصد آن ها مدرک دانشگاهی داشتند . از نظر بُعد خانوار، تعداد افراد خانواده از ۲ نفر تا ۲۲ نفر و میزان درآمد خانوادگی آن ها بین ۰۰۰/۱۰ تا ۰۰۰/۰۰۰/۲ تومان گزارش شده بود. ۵/۵۰ درصد از نمونه ها اظهار داشتند که شخصاً تامین کننده درآمد خانواده بوده اند و در ۲۱ درصد، همسران سرپرستی آن ها را بر عهده داشتند. ۴۲ درصد اولین فرد آشنا کننده آن ها با مواد مخدر را همسرانشان اعلام کردند و در ۱/۴۸ درصد خانه اولین مکان آشنایی با مواد مخدر گزارش شد.

  با توجه به نتایج حاصل از پژوهش و با در نظر گرفتن این حقیقت که اعتیاد زنان در همه اقشار، گروه ها و طبقات فردی، قومی، فرهنگی و اجتماعی می تواند بروز کند، پیشنهاد می شود که مداخله فعال بخش های مختلف جامعه برای پیشگیری از اعتیاد و درمان معتادان به ویژه در دختران و زنان انجام گیرد. از آنجا که این مطالعه در تهران انجام شد، پیشنهاد می شود که پژوهشی مشابه در شهرهای دیگر کشور صورت پذیرد و نتایج به دست آمده با یکدیگر مقایسه شوند.


محمد علی سلیمانی، فریبا نصیری زیبا، اکرم ذونعمت کرمانی، فاطمه حسینی،
جلد ۲۰، شماره ۴۹ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

  زمینه و هدف: پرستاران به دلیل ماهیت شغلی خویش با انواع تنیدگی­ها در محیط کار روبرو هستند و به دلیل کار در شیفت‌های کاری صبح، عصر و شب ، شیفت در گردش بودن از جمله افرادی هستند که مستعد ابتلا به انواع اختلالات خواب می­باشند. پرستاران زنی که مسئولیت نگهداری و مراقبت از خانواده هایشان را نیز بر عهده دارند، به دلیل برنامه خانوادگی خاص خود ساعات خواب کوتاه تری دارند و کیفیت خواب آن ها به دلیل نور، صدا و ... ضعیف می‌باشد. این پژوهش با هدف مقایسه کیفیت خواب پرستاران شاغل شیفت­های ثابت و در‌گردش انجام شد.

  روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی مقایسه­ای بود. نمونه پژوهش۵۲۰ نفر از پرستاران شاغل در شیفت­های مختلف بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند که از طریق نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای در پژوهش شرکت کردند. داده­ها با استفاده از ابزار ( Pittsburgh Sleep Quality Index ) PSQI جمع­آوری شد.

  یافته­ها: کیفیت خواب ۶/۶۹ درصد پرستاران شیفت ثابت خوب و کیفیت خواب ۴/۳۰ درصد بد بود، همچنین ۲/۵۶ درصد پرستاران شیفت در‌گردش کیفیت خواب خوب و ۸/۴۳ درصد کیفیت خواب بدی داشتند. نتایج آزمون کای اسکوئر نشان داد که بین کیفیت خواب پرستاران شیفت ثابت و پرستاران شیفت در‌گردش اختلاف معنی­دار وجود دارد به طوری که پرستاران شیفت ثابت از کیفیت خواب بهتری برخوردار بودند(۰۰۱/۰ P < ).

  بحث و نتیجه­گیری: مدیریت مناسب و کارآمد و برنامه­ریزی دقیق شیفت­کاری جهت کاهش اختلالات خواب پرستاران پیشنهاد می­شود. بهبود کیفیت خواب پرستاران می­تواند سلامت عمومی پرستاران و نهایتاً کیفیت مراقبت­های به عمل آمده از بیماران را ارتقاء دهد.


محمد علی سلیمانی، فریبا نصیری زیبا، اکرم ذونعنت کرمانی، فاطمه حسینی،
جلد ۲۰، شماره ۵۰ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده

  زمینه و هدف: سلامتی پرستاران به دلیل خستگی ناشی از شیفت کاری طولانی در معرض خطر قرار دارد. مسلماً پرستارانی که از سلامت عمومی خوبی برخوردار نباشند، قادر نخواهند بود مراقبت‌های خوبی (نظیر حمایت‌های فیزیکی، روانی و ....) از بیمار به عمل آورند. سلامتی پرستاران به عنوان ارائه دهندگان مراقبت، در کیفیت مراقبت ارائه شده از سوی آن‌ها بر بیماران تأثیرگذار است. لذا برای ارائه مراقبت مناسب توسط پرستاران لازم است که آن‌ها، خود افرادی سالمی باشند. این پژوهش با هدف مقایسه سلامت عمومی پرستاران شاغل در نوبت‌های کاری ثابت و در گردش مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در سال ۱۳۸۵ انجام شد.

  روش بررسی: این مطالعه از نوع مقایسه‌ای بود. جامعه پژوهش کلیه پرستاران شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند. ۵۲۰ نفر از پرستاران شاغل در شیفت‌های مختلف از طریق نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای در پژوهش شرکت کردند. داده‌ها با استفاده از ابزار ۲۸ GHQ جمع‌آوری شد.

  یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد، ۳/۷۲‌ درصد از پرستاران شیفت ثابت سلامت عمومی مطلوب، ۸/۱۸ درصد تا حدی مطلوب و ۸/۸ درصد نامطلوب داشتند. در پرستاران شیفت در گردش سلامت عمومی ۳/۶۲‌ درصد مطلوب، ۲/۲۶ درصد تا حدی مطلوب و ۵/۱۱ درصد نامطلوب بود. نتایج آزمون کای اسکوئر نشان داد که بین سلامت عمومی پرستاران شیفت ثابت و پرستاران شیفت در گردش اختلاف معنی‌دار وجود دارد؛ به‌طوری که پرستاران شیفت ثابت از سلامت عمومی مطلوب‌تری برخوردار بودند (۰۰۵/۰ P < ) .

  بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به این که سلامتی پرستاران که خود مسئول سلامتی بیماران و جامعه هستند، از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. با توجه به نتایج پژوهش حاضر مدیران پرستاری باید حتی‌المقدور شیفت ثابت را در برنامه کاری پرستاران قرار دهند، تا عوارض ناشی از شیفت‌های در گردش کاهش یابد.


فروغ رفیعی، محسن سلیمانی، نعیمه سیدفاطمی،
جلد ۲۳، شماره ۶۷ - ( دي ۱۳۸۹ )
چکیده

  زمینه و هدف: با تغییر در سیمای سلامت و گسترش بیماری‌های مزمن، رویکردهای مراقبت حرفه‌ای نیز تغییر کرده است. در انگاره جدید پرستاری مشارکت بیمار به‌عنوان یک استاندارد طلایی بین‌المللی پذیرفته شده است. علیرغم اهمیت فراوان مشارکت بیمار و کاربرد روزمره آن در مراقبت حرفه ای، این مفهوم بخصوص در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی بافت پرستاری ایران روشن و واضح نیست. هدف این مطالعه واضح سازی و تعیین اجزای اصلی مفهوم مشارکت بیمار مبتلا به بیماری مزمن در بافت پرستاری ایران می باشد.

  روش بررسی: برای تحلیل مفهوم مشارکت بیمار از مدل تحلیل مفهوم هیبرید که شامل سه مرحله تئورتیک، کار در عرصه و تحلیل نهایی است، استفاده شد.

  یافته ها: در مرحله تئورتیکال خصوصیات مفهوم در مطالعات مختلف شامل برقراری ارتباط متقابل، دادن حس کنترل و مسئولیت، اطلاعات و دانش سهیم شده، درگیر شدن فعالانه در فعالیت‌ها و سود بردن از این درگیر شدن فعالانه مشخص شد. در مرحله کار در عرصه خصوصیاتی چون اعتماد متقابل، توافق پرستار و بیمار، فراهم کردن عرصه، مسئولیت دادن به بیمار، توانمند کردن بیمار و عوامل سازمانی بدست آمد و در تحلیل نهایی مشخص شد که خصوصیات اصلی مشارکت بیمار مبتلا به بیماری مزمن در بافت مراقبت پرستاری ایران شامل ارتباط همراه با اعتماد متقابل، دادن حس کنترل یا مسئولیت، سهیم نمودن دانش و اطلاعات، درگیر شدن فعالانه در فعالیت‌های مربوط به مراقبت از خود، فراهم کردن عرصه و در نهایت توانمند شدن بیمار برای مراقبت از خود می‌باشد.

  نتیجه گیری کلی: تحلیل مفهوم مشارکت بیمار شرایط لازم جهت مشارکت بیماران مزمن در مراقبت پرستاری را نشان داد. با این وجود این مفهوم در بافت مراقبت پرستاری کشور مفهومی جدید و پیچیده است که نیاز به بررسی‌های بیشتر در زمینه اجتماعی و فرهنگی حوزه های مراقبت بهداشتی را ایجاب می کند.

 

کلید واژه ها: مشارکت بیمار - مراقبت پرستاری - بیماری‌های مزمن - تحلیل مفهوم


نسیم بهرامی، محمدعلی سلیمانی، سید حمید شریف‌نیا، رضا مسعودی، حوریه شایگان، ژیلا محمد رضایی،
جلد ۲۵، شماره ۷۶ - ( تیر ۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: انتخاب، پذیرش و رضایت از روشهای مختلف جلوگیری از حاملگی می ­ تواند کیفیت زندگی و عملکرد جنسی زنان را متأثر سازد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه رضایت جنسی زنان در روش­های مختلف پیشگیری از حاملگی در مراجعین به درمانگاه‌های شهر قزوین بوده است.

  روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۴۶۷ زن مراجعه کننده به ۶ بخش مامایی مراکز بهداشتی درمانی شهر قزوین که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند در سال ۱۳۸۸ انجام شد. رضایت جنسی با استفاده از پرسشنامه استاندارد لارسون و در بین زنان استفاده کننده از روشهای مختلف پیشگیری از حاملگی تعیین و مقایسه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی( آزمونهای آماری کای دو، ضریب همبستگی و ANOVA ) و SPSS نسخه ۱۶ استفاده شد.

  یافته‌ها: روش جلوگیری از حاملگی در ۵/۲۵ درصد افراد طبیعی؛ ۳/۲۶ درصد کاندوم؛ ۳/۱۳ قرصهای ترکیبی، ۶/۶ درصد آمپولهای تزریقی؛ ۸/۱۸ وسایل داخل رحمی؛ ۶ درصد توبکتومی و ۴/۳ درصد وازکتومی بود. اکثر شرکت کنندگان(۹/۵۴ درصد) در گروه رضایت جنسی متوسط قرار داشتند. بین میانگین امتیاز رضایت جنسی در استفاده از روشهای مختلف پیشگیری از حاملگی تفاوت معنی­داری مشاهده شد(۰۴۱/۰ p= ). بیشترین میزان رضایت مربوط به روش کاندوم(۶/۲۸ درصد) و طبیعی(۵/۲۶ درصد) بود.

  نتیجه‌گیری کلی : یافته های حاصل از این مطالعه نشان می‌دهند که روشهای جلوگیری از حاملگی می‌توانند رضایت جنسی زنان را تحت تأثیر قرار دهند. بر این اساس آموزش مشاوران تنظیم خانواده برای کمک به زنان در انتخاب روش مناسب با در نظر گرفتن تأثیر این روشها بر رضایت جنسی آنها قابل پیشنهاد است.


نسیم بهرامی، محمدعلی سلیمانی، زهرا ارجینی، سید حمید شریف‌نیا، رضا مسعودی، اکرم شاهرخی،
جلد ۲۵، شماره ۷۷ - ( شهریور ۱۳۹۱ )
چکیده

  زمینه و هدف: اگر چه جراحی به عنوان یکی از روش‌های درمانی، امروزه بسیاری از بیماران را از خطر مرگ حتمی نجات می­دهد اما عوارضی نیز بدنبال دارد. یکی از مهم‌ترین عوارض روانی جراحی، اضطراب ناشی از عمل جراحی است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مراقبت مبتنی بر فرایند پرستاری بر میزان اضطراب بیماران کاندید عمل جراحی انتخابی زنان انجام شده است.

  روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، ۶۰ بیمار کاندید عمل جراحی انتخابی زنان در بیمارستان کوثر قزوین بر اساس تخصیص تصادفی به گروه کنترل و مداخله تقسیم شدند. در گروه مداخله، پژوهشگر بیماران را پس از پذیرش بر اساس فرایند پرستاری بررسی می­کرد. در صورت وجود هر کدام از تشخیص های پرستاری مانند "اضطراب، کمبود آگاهی، ترس" آموزش های لازم به بیماران ارائه شد. در گروه کنترل بیماران فقط مراقبت­های روتین را دریافت می‌کردند. برای گردآوری داده­ها از یک پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک، مقیاس اضطراب و آگاهی قبل از عمل آمستردام و تست آزمایشگاهی برای اندازه­گیری سطح کورتیزول سرم استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی( مجذور کای، تست دقیق فیشر، تی زوجی، تی مستقل، ویلکاکسون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد( نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۷).

  یافته ها: نتایج آزمون آماری تی زوجی نشان داد در گروه مداخله، میانگین اضطراب قبل از عمل(۳/۳ ± ۱۶/۱۳) در مقایسه با زمان پذیرش (۶/۳ ± ۳۳/۲۳) کاهش معنی­داری داشت(۰۰۱/۰ = p ، ۷/۴ - = t ) در حالیکه میانگین اضطراب قبل از عمل در گروه کنترل (۲۸/۴ ± ۴/۲۳) نسبت به میانگین اضطراب زمان پذیرش(۹۶/۳ ± ۰۳/۱۷) افزایش یافته بود(۰۰۱/۰ = p ، ۳۹/۷ - = t ). نتایج آزمون آماری تی مستقل نشان داد میانگین اضطراب قبل از عمل در گروه مداخله کمتر از گروه کنترل بوده است(۰۰۱/۰ = p ، ۳/۱۰ - = t ).

  نتیجه گیری کلی: بر اساس یافته­های پژوهش حاضر می­توان مراقبت مبتنی بر فرایند پرستاری را به عنوان یک مداخله غیر داروئی و مؤثر برای کاهش اضطراب و نگرانی­های این بیماران پیشنهاد نمود.


نسیم بهرامی، محمد مرادی، محمد علی سلیمانی، زهرا کلانتری، فاطمه حسینی،
جلد ۲۶، شماره ۸۲ - ( تیر ۱۳۹۲ )
چکیده

  چکیده

  زمینه و هدف: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان تنها با بیماری و درمان آن تعیین نمی شود بلکه وابسته به سایر وضعیت­های پزشکی، روانی و اجتماعی است. اضطراب مرگ با اختلال در بعد روانی می­تواند کیفیت زندگی این گروه از بیماران را تحت تأثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط اضطراب مرگ با کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان در بیمارستان کوثر قزوین سال۱۳۹۱ انجام شد.

  روش­بررسی: در این مطالعه مقطعی، ۲۷۶ نفر از زنان با تشخیص قطعی سرطان شرکت نمودند. برای گردآوری داده­ها از یک پرسشنامه مشتمل بر سه بخش مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه اضطراب مرگ Templer و کیفیت زندگی McGill استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون­های آماری توصیفی و تحلیلی شامل آزمون کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی در نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۰ انجام شد.

  یافته­ها: میانه امتیاز اضطراب مرگ بیماران ۴۸ (دامنه میان چارکی: ۸) و میانگین امتیاز کیفیت زندگی آنان ۱۱/۲۵ ± ۰۷/۱۰۳ بود. بین اضطراب مرگ با کیفیت زندگی (۳۵/۰- = rs ) ارتباط معنی­داری وجود داشت ( ۰۰۱/۰> p ). همچنین بین اضطراب مرگ با بعد روانی کیفیت زندگی (۳۸/۰- = rs )، سن (۱۳/۰- = rs ) و دفعات نماز خواندن (۱۴/۰- = rs ) همبستگی وجود داشت ( ۰۰۱/۰> p ). مدل رگرسیون خطی چند گانه نشان داد اضطراب مرگ، میزان حمایت اجتماعی و سطح تحصیلات از پیش­گویی کننده­های کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان بوده اند.

نتیجه­گیری کلی: تدوین یک برنامه جامع مراقبتی در بیماران مبتلا به سرطان با توجه به عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی آن­ها امکان پذیر خواهد بود. کاهش اضطراب مرگ، افزایش حمایت اجتماعی و ارتقاء سطح تحصیلات از جمله مواردی است که می­تواند کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان را بهبود بخشد.


الهام زارع، نسیم بهرامی، محمد علی سلیمانی،
جلد ۲۷، شماره ۹۰ - ( آبان و دی ۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده

  زمینه وهدف: یکی از اهداف زندگی زناشویی فرزند آوری است و نداشتن فرزند می­تواند اثرات منفی بر جنبه­های مختلف زندگی زنان داشته باشد. هدف از این مطالعه مقایسه عزت نفس در زنان بارور و نابارور بود.

  روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۲۰۰ زن بارور و نابارور (۱۰۰ نفر در هر گروه) مراجعه کننده به مرکز تحقیقات باروری و ناباروری و کلینیک زنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال ۱۳۹۲ انجام شد. نمونه­گیری در گروه نابارور به روش هدفمند و در گروه بارور بصورت تصادفی بود. برای جمع آوری داده ها از ابزار Cooper Smite استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمونهای آماری تی مستقل، مجذور کای، آنالیز واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد ( نرم افزار آماری spss نسخه ۲۱).

  یافته ­ ها: میانگین و انحراف معیار عزت نفس در گروه بارور ۶/۲۴ ± ۰۹/۸۱ و در گروه نابارور ۲۱ ± ۸۳/۶۹ بود (۰۰ ۱/۰ = p ). همچنین در گروه نابارور بین عزت نفس و سن، طول مدت ناباروری، سطح تحصیلات، درآمد و وضعیت مسکن ارتباط وجود داشت (۰۰ ۱/۰ = p ).

نتیجه­گیری کلی: یافته­های حاصل از این مطالعه نشان می­دهند که زنان نابارور عزت نفس کمتری نسبت به زنان بارور داشتند. به نظر می­رسد که تیم درمان علاوه بر بعد جسمی، باید به ابعاد روحی و روانی این گروه از زنان نیز توجه داشته باشند.
طاهره نجفی قزلجه، عزیز رضاپور، طاهره شریفی، مریم سلیمانی موحد، عابدین تیموری زاد، یعقوب یوسفی، سعید محمدپور،
جلد ۳۲، شماره ۱۲۱ - ( دی ۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: برآورد و تحلیل هزینه‌های آموزش دانشجویان با فراهم کردن اطلاعات مربوط به عملکرد واقعی واحدهای فعالیت، به اتخاذ تصمیمات آگاهانه‌تر مدیران و سیاست‌گزاران نظام آموزشی کمک می‌نماید. این مطالعه با هدف تحلیل هزینه‌های آموزشی دانشجویان دانشکده‌ی پرستاری و مامایی در بیمارستان‌‌های مستقل دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه‌ی توصیفی، مقطعی است که از دیدگاه بیمارستان، به محاسبه هزینه‌های مستقیم آموزش دانشجویان پرستاری و مامایی به تفکیک مقاطع تحصیلی در سال ۹۷ -۱۳۹۶ پرداخت. محیط پژوهش شامل بیمارستان‌های فیروزگر، حضرت رسول اکرم، اکبرآبادی، حضرت علی اصغر، فیروزآبادی، هاشمی نژاد، شهدای هفتم تیر، لولاگر، مطهری، روانپزشکی ایران و شفا یحیائیان بود. در این مطالعه از رویکرد هزینه‌یابی تحقیقی، واقعی و مستقیم استفاده شد، بدین ترتیب که پس از شناسایی سرفصل‌های هزینه با روش مصاحبه ساختاریافته با مدیران گروه‌های آموزشی دانشکده‌ها، سوپروایزرهای آموزشی، رؤسای بخش‌های بالینی و مالی، اساتید و دانشجویان (حدود ۲۰ نفر)، به جهت تعیین سهم استفاده دانشجویان از سرفصل‌های هزینه، کارسنجی و زمانسنجی انجام گرفت. ابزار مطالعه در مرحله اول مطالعه راهنمای مصاحبه و در مرحله دوم چک لیست بود.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های پژوهش، بیشترین هزینه سرانه تربیت دانشجو در رشته‌ی مامایی مقطع کارشناسی در بیمارستان اکبرآبادی (۱۱۲۵۹۲۶ (و کمترین آن در در رشته‌ی روان پرستاری مقطع کارشناسی ارشد در بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) (۴۶۱۵۴) بوده است. مهمترین سرفصل هزینه‌ای برای آموزش این دانشجویان مربوط به هزینه لوازم مصرفی می‌باشد
نتیجه‌گیری کلی: با توجه به هزینه بالای آموزش دانشجو، می‌توان با ایجاد شفافیت در فرآیندهای آموزشی از طریق برگزاری جلسات بارش افکار میان مدیران گروه‌های آموزشی و مسئولین دانشکده‌ی پرستاری مامایی، مسئولین آموزشی بیمارستان‌ها و دانشجویان، در راستای مدیریت هزینه‌های آموزشی اقدام نمود.

علی حسن پور دهکردی، فرشاد سلیمانی، زهرا حبیبی، سلیمان خیری، شهریار صالحی تالی،
جلد ۳۲، شماره ۱۲۲ - ( اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی در بیماران مزمن انسدادی ریه بهره‌وری شغلی، توانایی تمرکز، قوای جنسی و عملکرد بیمار را کاهش داده و فرد را به سمت سستی و بی‌حال سوق می‌دهد. غلبه بر این امر نیازمند مشارکت بیمار و خانواده در امر مراقبت و مدیریت بیماری است. هدف از این مطالعه تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر خستگی افراد مبتلابه بیماری مزمن انسدادی ریه است.
روش بررسی: در مطالعه کار آزمایی بالینی حاضر تعداد ۷۲ بیمار نارسایی مزمن انسداد ریه همراه با مراقب خانوادگی آنها به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب و سپس به روش تصادفی در دو گروه ۳۶ نفره مداخله و کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی توانمندسازی خانواده محور در چهار جلسه ۹۰ دقیقه‌ای مبتنی بر چهار گام تهدید درک شده، مشکل‌گشایی، مشارکت آموزشی و ارزشیابی در گروه‌های ۱۰ تا ۱۵ نفره با حضور اعضای خانواده به صورت پانل برای گروه مداخله ارائه گردید. سپس به مدت ۳ ماه گروه مداخله توسط تیم تحقیق پیگیری شد و به سئوالات و مشکلات مراقبتی و دانش مورد نیاز مراقبتی آنها پاسخ داده شد. ارزشیابی نهایی پس از گذشت سه ماه از اجرای مداخله با تکمیل مجدد پرسشنامه خستگی انجام شد. داده‌ها توسط آزمون‌های تی زوجی، تی مستقل، آزمون دقیق فیشر و مجذور کای توسط نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ تحلیل شدند.
یافته‌ها: در بدو مطالعه دو گروه مداخله و کنترل، تفاوت معنی‌داری از نظر میانگین نمره خستگی نداشته اند )۵/۰  (P=. بعد از مداخله، میانگین نمره خستگی گروه مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی‌داری داشته است )۰۱/۰ (P=. در گروه مداخله میانگین نمره خستگی بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله، کاهش معنی‌داری داشته است )۰۱/۰ (P=.
نتیجه‌گیری کلی: نتایج مطالعه بیانگر آن بوده که توانمند کردن اعضای خانواده مسئول مراقبت بیمار نارسایی مزمن ریه باعث کاهش سطح خستگی در بیماران شده است، بنابراین برنامه‌های مراقبتی و درمانی بیماران مزمن علاوه بر توجه به بیمار باید به مراقبین بیمار نیز توجه کنند.  

آسیه سلیمانی، زهرا کاشانی نیا، شیما حقانی،
جلد ۳۷، شماره ۱۴۸ - ( تیر ۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف رعایت حقوق بیماران از اولویت‌های درمانی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان رعایت حقوق بیماران از دیدگاه پرستاران و مراجعین بخش اورژانس بیمارستان‌های منتخب استان گلستان انجام شد.
روش بررسی مطالعه توصیفی‌مقطعی حاضر با مشارکت ۱۸۵پرستار و۳۷۰ نفر از بیماران بخش اورژانس در سال ۱۳۹۹ انجام شد. روش نمونه‌گیری مراجعین در دسترس و پرستاران مبتنی بر هدف و جمع‌آوری اطلاعات با فرم اطلاعات جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه پارساپور (۲۰۱۰) در ۵ محور منشور حقوق بیمار و ابعاد ۹ گانه بود. معیارهای ورود پرستاران، دارای مدرک لیسانس و ۱ سال سابقه کار در بخش اورژانس و برای بیماران و همراهان، توانایی خواندن و نوشتن بود. داده‌های مراجعین با مصاحبه و پرستاران با تکمیل پرسش‌نامه‌ها جمع‌آوری و با آزمون‌های آماری ونرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ تحلیل شد. 
یافته‌ها ببیشتر پرستاران در بازه سنی ۲۵ تا ۳۵ سال، مرد، متأهل، بومی و سابقه کار ۴ تا ۶ سال و مراجعان در بازه سنی بین ۲۵ تا ۳۵ سال، خانم، متأهل، بومی و وضعیت اقتصادی متوسط بودند. از دیدگاه پرستاران برخورد مؤدبانه با بیمار دارای بیشترین میانگین (۱۲/۸۶±۷۹/۴۸) و احترام به‌حق انتخاب و تصمیم آزادانه (۸/۰۴±۴۲/۷۱) کمترین میانگین را به خود اختصاص داد. از دیدگاه بیماران برخورد مؤدبانه با بیمار دارای بیشترین میانگین (۱۲/۹۵±۷۸/۶۲) و احترام به‌حق انتخاب و تصمیم آزادانه (۹/۶۳±۴۱/۹۷) کمترین میانگین را به خود اختصاص داد. میزان رعایت مفاد منشور حقوق بیمار از دیدگاه پرستاران بیش از بیماران (به‌ترتیب ۷۵/۶ درصد با میانگین گویه ها ۰/۲۹±۳/۷۲ و ۷۴/۸۸ درصد میانگین گویه ها ۰/۱۷±۳/۸۰) بود، اما از نظر آماری اختلاف معناداری نداشت (۰/۳۱=P). . 
نتیجه‌گیری یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد میزان توجه به حقوق بیمار و رعایت آن توسط کارکنان بخش اورژانس هم از دیدگاه مراجعان و هم از دیدگاه پرستاران متوسط رو به بالا می‌باشد. لازم است مسئولین بیمارستان‌ها تدابیری اتخاذ کنند تا فضایی مناسب جهت آگاهی بیماران از حقوق‌شان و اجرای هرچه دقیق‌تر قوانین مربوط به رعایت حقوق بیمار توسط کارکنان اورژانس فراهم شود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به {نشریه پرستاری ایران} می باشد.

Designed & Developed by : Yektaweb